ابنفهد حلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جـمـالالسالکین ابوالعباس،
جمال
الدین احمد بن شمس
الدین محمد بن فهد حلی اسدی معروف به ابن
فهد حلی، از فقیهان و محدّثان امامی که شهرت او بیشتر در
اخلاق،
دعا و
سیر و سلوک است. اثر مشهور او در این زمینه، کتاب
عدة الداعی و نجاح الساعی است که به دعا و
آداب و مسائل مربوط به آن میپردازد.
احمد بن فهد حلی اسدی در سال ۷۵۷ متولد شده و در
سال ۸۴۱ وفـات یـافـتـه است در طبقه شاگردان
شهید اول و
فخرالمحققین است مشایخ حدیث او
فاضل مقداد، و شیخ
علی بن خازن فقیه و شیخ
بهاءالدین علی بن عبدالکریم است علیالـظاهر اساتید فقهی او نیز همینها هستند ابن
فهد تالیفات فقهی معتبری دارد، از قبیل:
المهذب البارع که شرح
المختصر النافع محقق حلی است و شرح ارشاد علامه به نام
المقتصر و
شرح الفیه شهید اول،
شهرت بیشتر او در
اخلاق،
دعا و
سیر و سلوک است کتاب مشهور او در این زمینه،
عدة الداعی است.
سـال ۷۵۷ق بـود و سالها از حمله وحشیانه
مغول گذشته امـا زخـم آن همـچنان بـاقی بـود. شهرهای اسـلامی به ویـرانه تـبدیل گشـته بود ولی
حله به تدبـیر عـالمان آن دیـار از این حـملات در امان مانده، در آرامشی نسبی به سـر میبـرد
حله اکنون یکی از شهرهای استان
بابِل است و در گذشتههای دور به آن جامعان میگفتند. این شهر را «سیف الدوله صدقه» یکی از پادشاهان
آل مزید که از سلسلههای
شیعه به حساب میآمدند در محل جامعان بنا نهاد و حله نامید. تا سال ۵۴۷
حکومت حلّه به دست بنیمزید بود و پس از آن مدتی در دست
عباسیان، زمانی در قلمرو
ایلخانان و هنگامی در سیطره
آل جلایر به حساب میآمد.
فارغ از هیاهوی دنیاپرستان در شهر حله در منزل یکی از
شیعیان بهنام شیخ
شمسالدین محمد بن فهد کـودکی به
دنیا آمـد که نامش را
احـمد نهـادند.
احـمد در خـانه سـاده و زنـدگی باصفای شیخ شمس
الدین محمد روحانی شیعی پا به جهان نهاد و رشد و نمو را شروع کرد.
بیشترین مدت حیات
احمد بن محمد بن فهد حلّی در زمان حکومت جلایریان بوده است. جلایریان از سال ۷۴۰ق تا سال ۸۱۳ق بر حله حکومت میکردند. بنیانگذار این سلسله شیخ حسن چایلکانی بود که پس از او سلطان اویس و سپس سلطان حسین و سلطان
احمد بر حله حکومت کردند. ابن
فهد حلی ۵۶ سال از مدت ۸۴ سال حیات خود را در زمان آل جلایر بسر برده و در حله بوده است.
احمد کم کم رشد کرد و دوران کودکی را در حلّه پشت سر گذاشت و در خانواده شیعی خود و در پرتو مهر و
محبت پدر و
مادر هر روز تعلیمی تازه مییافت و جانش از زلال
احکام اسلام در خانوادهای این چنین نوری تازه میگرفت پس از آن به سن تحصیل رسید و چون دیگر فرزندان حله به مکتب خانه رفت و خواندن و نوشتن را آموخت.
چنانکه گفتیم به تدبیر عالمان حلّه
حوزه علمیه حلّه و شهر از گزند مغـول درامـان مـانده بود و اکنون که ابن
فهد در سنین جوانی است یکی از حوزههای پرقدرت شیعی به حساب میآید.
احمد بن فهد پس از فراگیری خـواندن و نوشـتن به حـوزه علمیه حلّه رفته و تحصیل
علوم اسلامی را شروع کرد. او جدی و مصمّم به درس خواندن پرداخت و با
تقوا و
پرهیزگاری توفـیق بیشتری برای ادامه تحصیل یافت. سالها میگذشتند و ابن
فهد سـخت مشغول تحـصیل شده و دورههای عـلوم اسلامی را پشت سر میگذاشت تلاش پیگیر و زحـمت شبانهروزی از او عـالمی بزرگ و فقـیهی سـترگ سـاخت که در آسـمان حــلّه درخـشید.
همچنین وی بخشی از عمر خود را در
کربلا سپری کرده است.
(در زمان ابن
فهد حلی دانشمندی دیگر با همین نام میزیسته است که همنامی این دو عالم موجب اشتباهاتی شده است. نام هر دو ابن
فهد است. هر دو از شاگردان «
ابن متوّج» و هر دو شرحی بر «ارشاد»
علامه حلی نوشتهاند اما یکی اهل حلّه است و دیگری اهل «احساء» از روستاهای حله. شرح ارشاد ابن
فهد حلی معروف به شرح ارشاد است ولی شرح ارشاد ابن
فهد احسایی نامی دیگر دارد. ابن
فهد حلی از معلمان اخلاق و سیر و سلوک است و جوششی در معرفت و اخلاق داشته ولی ابن
فهد احسایی تنها در
فقه استاد بوده است. «
فهد» نام جد ابن
فهد حلی است و نام پدر ابن
فهد، احسایی.)
صاحب
روضات الجنات در شرح زندگی او می نویسد:.
عالم عارف پر از اسرار، کاشف اسرار فضائل،
جمال
الدین ابوالعباس
احمد بن شمس
الدین محمد بن فهد اسدی حلی، در اثر شهرت و اعتبار، بینیاز از توصیف و تعریف می باشد وی جامع معقول و مـنـقـول، فـروع و اصـول ظـاهـری و باطنی و علم و عمل است او از شاگردان شهید اول و فخرمحققان است، و از شیخ مقداد سیوری و علی
بن خازن حائری و ابن متوج بحرانی، و از سید جلیل نقیب، بهاء
الدین ابوالقاسم
علی بن عبدالحمید نیلی صاحب کتاب
الانوار الالهیه اجازه روایتی دارد و پـیـش مـا اجـازهنامهای موجود است که به خط فرزند
شهید ثانی، یا پسرش
محمد است (و از این دو کنار نیست) و مضمون آن چنین است:
احمد بن محمد بن فهد، از رجال متاخر عصر ما و یکی از مدرسین زینبیه در حله سیفیه، و یکی از رجال علم، خیر، صلاح و بذل و بخشش و جود می باشد او از من کسب اجازه نمود، پس به او در مورد تالیفات و روایات خویش اجازه دادم.
او تـعدادی مصنفات و تالیفات دارد که از آن میان، عدة الداعی و نجاح الساعی است که دارای فوائد متعددی است و کتاب
کفایة المحتاج الی معرفة مسائل الحاج، و کتاب
الهدایه فی فقة الصلوه و کتاب
التحصین فی صفات العارفین و جزاینها تالیفات دیگری نیز دارد.
مرغان رهیده از بند و پرستوهای عاشقی که تا بیکرانها پر کشیده در سرزمین دوست فرود آمدهاند در وصف نگنجند، اما بیلطف نیست اگر نظر دیگران را درباره آنان بنگریم.
میرزا حسین نوری درباره ابن
فهد مینویسد: «صاحب مقامات عالی در میدان
علم و
عمل و دارنده خصال روحی و باطنیای که در کمتر انسانی یافت میشود،
جمال
الدین احمد بن فهد حلی...»
و نیز عارف الهی مولی
محمدتقی مجلسی در اجازهای از او به عنوان «شیخ ربانی و عالمی صمدانی»
یاد میکند. آری، او پاکباختهای از دیار خوبیها بود که در وصف او گفتهاند: شهرت وی در
فضل و استواری نظر، ذوق،
عرفان،
زهد، اخلاق،
خوف و
اشفاق بهاندازهای است که ما را از هرگونه تعریفی دربارهاش بینیاز میکند. او بین
علوم معقول و
منقول و نیز فروع و
اصول دین جمع کرد و هر دو را به دست آورد.... لفظ و معنی ظاهر و باطن را درک... و علم و عمل را به بهترین شیوه در خود جمع کرده بود.
محقق تستری دربارهاش فرموده است: «شیخ با افتخار جلیل، یگانه کامل، نیک بختی که روشنایی مسلمین و راهنمایی
مؤمنین بود عالمی که پیشوای به وحدت رسیدگان و دلیر عرصههای مناظره با مخالفین و دشمنان بود. الگوی عابدان و نادره عارفان و زاهدان، پدر فضایل و نیکیها،
جمال
الدین احمد بن محمد بن فهد حلی (قدساللهروحه)».
وی نزد شاگردان فخرالمحققین و شهید اول به تحصیل
فقه و
حدیث پرداخت.
آقابزرگ
بدون ذکر دلیلی او را از شاگردان شهید اول دانسته است، اما این مقدار روشن است که وی در ۸۲۴ق/۱۴۲۱م در جزین از
علی بن محمد بن مکی، فرزند شهید اول، به دریافت اجازه نایل شده است.
احمد بن فهد سالها در مکتب استادان خود علم و
معرفت اندوخت و خود را به زیور صلاح و
ادب آراست. استادان او در این مدت عبارت بودند از:
۱- علی
بن خازن حائری.
۲-
علی بن یوسف بن عبدالجلیل نیلی.
۳- شیخ
احمد بن متوج بحرانی، او عالمی بزرگ و عارفی کامل،
مفسّر و
شاعر بوده است.
۴-
مقداد بن عبدالله سیوری.
۵-
سیدجمالالدین بن اعرج عمیدی.
۶- بهاء
الدین علی بن عبدالکریم بن عبدالحمید نسّابه: او را از بزرگترین استادان ابن
فهد شمردهاند. وی شاعر و عالمی عامل و صاحب مقامات معنوی و کرامات بوده است.
۷- جلال
الدین عبدالله بن شرفشاه.
۸-
حسن بن ابیالحسن دیلمی: او عارفی بلند مرتبه و از محدثان والامقام امامیه بوده است. مشهورترین اثر او «
ارشادالقلوب» است. گفتهاند او در فقه و حدیث و عرفان و سیرهنگاری نیز از مردان سرشناس شیعه بوده است.
ابن
فهد در محضر استادانش همگام با
علوم ظاهری و ابعاد علمی به پالایش
روح و
تهذیب نفس پرداخت و از معرفت الهی «در مکتب حقایق» و «پیش ادیب عشق» بهرهها برد و راهبری توانا شد. او در پرتو «مراقبت» و «محاسبت» فروغی تابناک یافت و زندگیاش نمـونه یک موحـد والاتبار شـد. اوقاتش غـرق در مشاهدات توحیدی و جذبات الهی میگذشت و به مقامی رسید که در وصف نگنجد. عارف کامل علامه میرزا
علی آقا قاضی طباطبایی - استاد عرفان
علامه طباطبایی و بسیاری از بزرگان - دربارهاش چنین فرموده است:
سه نفر در طول تاریخ عارفان به مقام «
تمکّن در توحید» (تمکّن در توحید که یکی از اصطلاحات
عارفان است یعنی سالک بهسوی
خدا به توحید - که بالاترین سیر و
کمال انسان است - برسد و حالات او در توحید خدای سبحان همیشگی، پیوسته و دائمی باشد. که این استقرار و ثبوت در توحید را تمکّن در توحید حضرت حق گویند.) رسیدهاند:
سید بن طاووس،
احمد بن فهد حلی و
سیدمهدی بحرالعلوم (رضوان الله علیهم).
در آن زمان حوزه علمیّه حلّه جوششی خاص داشت و ابن
فهد از نامآوران حوزه حلّه به شمار میآمد. او در مدرسه «زعیّه» حلقه تدریس داشته و شاگردانی تربیت کرده است. در اینجا به یادکردی از آنان میپردازیم.
۱- شیخ
علی بن هلال جزائری.
۲ ـ شـیـخ بزرگوار فقیه نامی عزالدین
حسن بن احمد بن یوسف، معروف به ابن العشره الکروانی العاملی، فقیهی وارسته بوده که از حالات روحی او بسیار نوشتهاند. او در پایان عمر برای خود قبری فراهم آورد و پس از فوت در همان
قبر دفن شد.
۳ ـ شیخ
علی بن عبدالعالی کرکی.
۴ ـ شیخ
عبدالسمیع بن فیاض اسدی حلی صاحب کتاب
تحفة الطالبین فی اصول الدین.
۵ ـ
سیدمحمد بن فلا ح موسوی حویزی از نیاکان سید خلف.
۶ ـ شیخ ابوالقاسم
علی بن جمالالدین محمد بن طی عاملی مؤلف کتاب
مسائل ابن طی (متوفی ۸۵۵ ه ق)، از شرح حال او چنین به دست میآید که وی بیشتر به موجب فزونی معرفت آن بزرگ، شیفته و در خدمت ابن
فهد بوده است.
۷ -
احمد بن محمد بحرانی.
۸ -
ظهیرالدین بن علی عیناثی عاملی.
۹ -
علی بن فضل بن هیکل.
۱۰ -
سیدمحمد نوربخش.
۱۱ - عزالدین
حسن بن احمد بن فضل مارونی عاملی.
۱۲ -
شمسالدین بن عزالدین بن ابیالقاسم حسینی.
مهمترین شاگردان وی را علی
بن هلال جزایری، (او از بزرگترین استادان
محقق ثانی بوده است.)
ابن راشد قطیفی، عبدالسمیع
بن فیاض اسدی، ابن عشره کرکی،
مفلح بن حسین صیمری،
محمد بن محمد بن حسن حولانی و
سیدمحمد بن فلاح مشعشعی باید دانست.
از آنرو که ابن
فهد به
زهد و
تقوی شهره بوده و آثاری نیز در اخلاق و عرفان نوشته،
شوشتری وی را
صوفی و
مرتاض خوانده است.
در سال ۸۲۶ ق.
احمد بن فهد سفری به مناطق
جبل عامل کرده او در این
سفر ۶۷ سال از عمرش گذشته و پس از تلاشها و زحمتها راهی این سفر گشته بود. در آنجا به روستای جزین رفته، از فرزند شهید اول اجازه روایت دریافت کرد. اینکه او چرا و چگونه به این سفر رفته، مشخص نیست ولی شاید زیارت قبور
پیامبران و حضور در نخستین قبلهگاه مسلمین -
بیت المقدس - و نیز دیداری از عالمان آن دیار بخشی از اهداف سفر عارف حلّی بوده است.
ابن
فهد در سالهای آخر عمر به کربلا
هجرت کرد و در آن دیار خونرنگ مرجعی پرنفوذ و والامقام یاد شده است. بررسی استفتاءات مختلفی که از او شـده نشانگر والایی موقعیت و منزلت وی در آن زمان است. او از
زیارت سید الشهداء (علیهالسّلام) و فیوضات آن پاک بهرهمند بوده ادب محضر را هرگز از دست نداد.
عشق، ادب و معرفت او نسبت به مقام نورانی
ولایت او را به خضوعی غیر قابل توصیف واداشته بود. در اینباره گفتهاند: ابن
فهد هرگز زمین کربلا را به قضای حاجتش آلوده نکرد تا حرمت حرم را حفظ کرده باشد و حریم آن پاک و معطر بماند.
آن معرفت کیش در کربلا برای اینکه اوقاتش در رابطه با مردم کمتر ضایع شود باغی داشت که به باغ نقیب علویان معروف بود و در آن، با تولید محصول پاکیزهای که خود کشت میکرد زندگی میگذرانید. روزی در باغ بود که شخصی یهودی وارد شد و گفت: شما میگویید پیغمبرتان گفته عالمان امت من از
انبیای بنیاسرائیل برترند؟
احمد بن فهد جواب داد. آری! یهودی گفت: نشانه این ادّعا چیست؟ موسای کلیم عصا را اژدها میکرد. در این حـال ابن
فهد نیز بیلی که در دست داشت به زمین انـداخت و بیدرنگ ماری مهیب شد! سپس آن را گرفته، دوباره به شـکل بیل درآمد. یهودی گفت: شما از این نظر در رتبه آنان هستید (نه برتر از آنان). ابن
فهد گفت: برای موسی چنین خطاب آمد «لاتخف» (نترس) ولی ما نترسیده، آن را میگیریم!
نقل کردهاند که یکی از انسانهای الهی در
خواب چنان دید که مجلسی باشکوه بر پا شده و هـمه عالمان شیعه در آن جـمعاند ولی ابن
فهد حضور ندارد. در عالم خواب میپرسد پس ابن
فهد کجاست؟ میگویند او در مجلس
انبیا مقام گزیده است! آن عالم بزرگ مدتی بعد پس از دیـدار با ابن
فهد خوابش را برای وی تعریف میکند. آنگاه میپرسد: شـما چه کردهاید که خلوت نشین محفل انس گشته و در مجلس پیامبران جای گرفتهاید؟ ابن
فهد میگوید: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد این بود که
فقیر بودم و پولی نداشتم تا به آن
صدقه داده، نیازمندی را دست گیرم. از همینرو مقام و آبرویم را صدقه دادم و از موقعیت خویش نیازمند را دستگیری کردم.
او در
مناظره و
مباحثه، تبحر و توانایی کامل داشته است و با برخی از پیروان
فقه اهل سنت، در عـصـر حکومت میرزا اسبند ترکمان حاکم
عراق، مباحثاتی داشت.
در سال ۸۴۰ ق. در حالی که شیخ کامل حله ۸۴ بهار را پشت سر گذاشته بود از طرف حکمران
بغداد میرزا اسپند برای مناظره با علمای اهل سنت به بغداد دعوت شد. اسپند میرزا پسر قرایوسف از امرای سلطان محمدجـلایر بود. او و پـدرش دوازده سال بر بغـداد و اطراف آن حکومت کردند. اسپند میرزا در سال ۸۳۶ به حکومت بغداد رسید و از زمان انجام این مناظره چهار سال از ایام زمامداریاش گذشته بود. مجلس مناظره بر پاشد و ابن
فهد و عالمان شیعی در یک طرف و بزرگان اهل سنّت در طرف دیگر به بحث نشستند. ابن مناظرهها پس از جدالی حسّاس در حضور سلطان به پایان رفت و ابن
فهد حلی توانست حقانیّت
تشیّع را به اثبات برساند. بدین ترتیب اسپندمیرزا حاکم بغداد
مذهب شیعه را اختیار کرده، سکه به نام
دوازده امام زد و مذهب شیعه را مذهب رسمی حوزه حکمرانیاش قرار داد.
کتابهای ابن
فهد نگارستانی است که از قلم رنگ گرفته و مجموعهای از کتب و رسایل را پدید آورده است. گنجینهای که دانشمندان بزرگوار شیعه در طول حیاتشان جمعآوری کردهاند میراثی پرارج است که باید آن را پاس داشت و تلاششان را ستود. در این میان حتی دشمنان نیز نتوانستهاند از
مدح و ستایش اینان دم فرو بندند. و بلکه خود از آنها بهره فراوانی بردهاند. در اینجا به ذکر شماری از تالیفات ابن
فهد میپردازیم.
۱.
التحصین فی صفات العارفین،
تهران، ۱۳۱۴ق (در حاشیه مکارم الاخلاق) و نیز
قم، ۱۴۰۶ق (همراه مثیر الاحزان).
۲. عدة الداعی و نجاح الساعی، تهران، ۱۲۷۴ق. (این کتاب از مشهورترین آثار ابن
فهد حلی و یکی از مهمترین کتابها در ادعیه و اخلاق است. ابن
فهد ابواب شش گانه کتاب را چنین تنظیم کرده است: ترغیب بر دعا، عوامل استجابت دعا، آداب و شرایط دعاکننده، شیوههای دعا، ذکر،
تلاوت قرآن.) (استاد
علامه حسنزاده آملی فرمودهاند: طلابی که میخواهند در دعا دقت و تامّل کنند در خدمت استادی اهل صفا کتابهای دعا را بدین ترتیب درس بگیرند: اول
مفتاح الفلاح شیخ بهایی، دوم عدّة الداعی ابن
فهد حلی، سوم
قُوّت القلوب ابوطالب مکی، چهارم
اقبال الاعمال سید
بن طاووس.)
۳.
الفصول فی دعوات اعقاب الفرائض، ۱۳۱۴ق (در حاشیه مکارم الاخلاق).
۴.
المقتصر فی شرح المختصر،
مشهد، ۱۴۱۰ق.
۵. المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، که جلد اول آن در ۱۴۰۷ و جلد دوم آن در ۱۴۱۱ق در قم به چاپ رسیده است. (این کتاب شرح مختصرالنافع
محقق حلی است و از مهمترین کتابهای فقهی ابن
فهد به شمار میآید. فقها و دانشمندان عرصه فتوا در کتابهای فقهی خود از نظرات او و کتاب دقیق، عمیق پربار وی یاد کردهاند.)
همچنین مجموعهای از رسالههای ابن
فهد تحت عنوان الرسائل العشر در قم، ۱۴۰۹ق چاپ شده است که عبارتند از:
۶.
جوابات المسائل البحرانیه.
۷.
جوابات المسائل الشامیّة الاولی.
۸.
رسالة وجیزة فی واجبات الحج.
۹.
غایة الایجاز لخائف الاعواز.
۱۰.
کفایة المحتاج الی مناسک الحج.
۱۱.
اللمعة الجلیة فی معرفة النیه.
۱۲.
المحرّر فی الفتوی.
۱۳.
مصباح المبتدی و هدایة المقتدی.
۱۴.
الموجز الحاوی لتحریر الفتاوی.
۱۵.
نبذة الباغی فی مالابدّ منه من آداب الداعی. این کتاب مختصر عدة الداعی است.
۱.
الادعیة و الختوم.
۲.
التواریخ الشرعیة عن الائمة المهدیه.
۳.
الخلل فی الصلاه.
۴.
جوابات المسائل الشامیة الثانیه.
۵.
تعیین ساعات اللیل و تشخیصها بمنازل القمر.
۶.
شرح الارشاد، که ظاهراً قسمتی از آن در کتابخانه مرکزی،
موجود است.
۷.
فقه الصلاه.
۸.
اللوامع.
۹.
نیات العبادات و صیغ العقود و الابقاعات.
۱۰.
الهدایه.
و نیز چند کتاب دیگر از
جمله استخراج الحوادث که متضمن پیشگوییهایی براساس سخنان
حضرت علی (علیهالسلام) بوده، به وی منسوب است.
شوشتری
مدعی شده است که نزد ابن
فهد کتابی در زمینه
علوم غریبه بوده که در هنگام
مرگ، آن را به فردی سپرده و از وی خواسته بود که آن را در
رود فرات اندازد. براساس همین روایت سیدمحمد
بن فلاح مشعشعی که در آغاز، از شاگردان ابن
فهد بوده است، آن کتاب را با حیله به چنگ آورد و با استفاده از مطالب آن، بر
خوزستان استیلا یافت. آقابزرگ این کتاب را همان استخراج الحوادث دانسته که به نظر درست نمیآید.
زیبا نکتهای که در پایان تالیفات ذکر آن بجاست تلاش مداوم و پویای این دانشمند و عارف شیعی
قرن نهم است که تا دمادم مرگ به مجاهدت و تحقیق و تالیف پرداخته است. بخشی از کتابهایش نیمه تمام مانده و حتی برخی در میانه مطلب رها شده است. گویا مرگ را با آخرین مرکب قلم او قرابتی تمام بوده است. بهعلاوه در میان اندیشههای مکتوب او به دو عنصر
نماز و دعا توجه خاصی شده است و چیزی در حدود یک سوم تالیفات ایشان در اینباره است. این راز ریشه در یافتهها و نهفتههای روح پاک او دارد و نشان از درکی همراه با یافتن و مشاهده دارد.
سرانجام سال ۸۴۱ ق. فرا رسید و از عمر
احمد بن فهد ۸۵ سال یا ۸۴ سال
گذشته بود و آخرین لحظات زندگی شیخ بود. او مشتاق دیدار بیپرده دوست، آماده پرواز شده، بال گشود و غبار طبیعت را از روح خود زدوده چشم دوستان در فراق شیخ ترانه جدایی سرداد و گلاب اشک را مویه کرد. دوستداران شیخ جنازه را برگرفته، در میان اندوه
مؤمنان تا باغ نقیب علویین کربلا
تشییع کرده، به
خاک سپردند. و بنا به گفته
خوانساری مدفن وی در کربلا در جنب خیمهگاه واقع شده است.
آرامگاه آن مرد نامی از همان ابتدا مورد توجه مؤمنان و عالمان بود. نقل کردهاند آقا سیدعلی طباطبایی (مؤلف کتاب «
ریاض المسائل») بر زیارت قبر او مداومت داشته است.
قبر او اکنون در مدرسهای از مدارس علوم
دینی قرار دارد و زیارتگاه عام و خاص است.
(۱) آستان قدس رضوی، فهرست کتابخانه آستان قدس.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه.
(۳)
محمد ابن ابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیه، به کوشش مجتبی عراقی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۴)
احمد ابن
فهد حلی، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، به کوشش مجتبی عراقی، قم، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
(۵) میرزا عبدالله افندی، ریاض العلماء، به کوشش
احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۶) محمدمهدی بحرالعلوم، الرجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، نجف، مکتبة العلمین.
(۷)
محمد حرعاملی، امل الامل، به کوشش
احمد حسینی، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۲م.
(۸) محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، تهران، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.
(۹) کتابخانه مجلس شورای اسلامی، نسخ خطی.
(۱۰) قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۶۵ش.
(۱۱) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۴م.
(۱۲) کتابخانه آیتالله مرعشی، کتب خطی.
(۱۳) مرکزی، خطی.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن فهد حلی»، شماره۱۶۱۳. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ابن فهد حلی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۹/۲۹. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابنفهد حلی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۹/۲۹.