ابنآدم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابن
آدم، ابو زکریا یحیی
بن آدم بن سلیمان قرشی کوفی (د ۲۰۳ق/ ۸۱۸م)،
فقیه،
محدّث و
مقری.
نسبت وی به قرشی از آن روست که پدرش
آدم، مولای خالد
بن خالد
بن عمارة
بن ولید
بن عقبة
بن ابی معیط اموی بوده، و خود از
روات موثق و معتبر
حدیث بوده است،
لیکن چنانکه
ذهبی تصریح کرده، یحیی پدر خود را درک نکرد.
در مورد
تولد وی تاریخ مشخصی نقل نشده است، اما چون در میان مشایخ وی
مسعر بن کِدام در ۱۵۵ یا ۱۵۳ق و
فطر بن خلیفه در ۱۵۵ق
وفات یافتهاند، میتوان تولد او را در ۱۴۰ق/۷۵۷م و شاید قدری پیش از آن تخمین زد.
ابن
آدم در
کوفه که یکی از مهمترین مراکز علمی آن روزگار بود به دنیا آمد و به
تحصیل قرآن و
حدیث و
فقه پرداخت
و در اواخر عمر به فمالصلح (شهری قدیمی بر سر راه
بغداد به واسط) سفر کرد و در همانجا وفات یافت
و
حسن بن سهل سرخسی که مدتی وزارت
مأمون را بر عهده داشت، بر
جنازه وی
نماز گزارد.
در مورد گرایش فکری - سیاسی ابن
آدم اگرچه در متون تاریخی مطلب قابل توجهی به چشم نمیخورد، لیکن با کنار هم آوردن برخی اطلاعات پراکنده میتوان نتیجه گرفت که وی به دور از جریانات سیاسی زمان خود نبوده است.
از تأمل در اسناد کتاب الخراج او چنین بر میآید که وی در میان استادان خود بیش از همه به
حسن بن صالح ثوری نزدیک بوده و تحت تأثیر او قرار داشته است، چنانکه میتوان او را از خواص شاگردان وی به شمار آورد.
حال با توجه به اینکه
حسن بن صالح خود
زیدی مذهب و در واقع از بانیان
فرقه بتریه زیدیه بود،
و نیز با توجه به اینکه
عیسی بن زید علوی، از سران
زیدیه، در فاصله سالهای ۱۴۵-۱۶۶ق/ ۷۶۲-۷۸۳م به طور ناشناس با حسن
بن صالح و در خانه او زندگی میکرد،
از طرف دیگر نظر به اینکه حسن
بن صالح در ۱۶۷ق وفات یافته، بنابراین یحیی
بن آدم به طور حتم در همین فاصله ۱۴۵-۱۶۶ق نزد او آموزش دیده و از آنجا که خانه حسن
بن صالح در آن زمان یکی از مهمترین کانونهای مبارزه علیه
حکومت عباسی بوده است، با اطمینان میتوان ادعا کرد که یحیی
بن آدم با توجه به رابطه بسیار نزدیک با حسن
بن صالح نمیتوانسته با این جریان بیگانه باشد.
این امکان نیز وجود دارد که ابن
آدم با
حسین بن زید علوی برادر عیسی و فرزند
زید شهید در ارتباط بوده و از وی
حدیث شنیده باشد.
همچنین ابن
آدم در موارد متعددی به نقل اقوال و
روایات فقهی اهل بیت (ع) پرداخته و در روایاتی که از طریق وی نقل شده است نیز
احادیث متعددی به چشم میخورد که حکایت از
حب اهل بیت دارد.
با توجه به ارتباط ابن
آدم با فرزندان زید شهید و ارتباط نزدیک او با
حسن بن صالح زیدی بتری و همچنین با مقدم داشتن نام
علی (ع) بر نام
عمر در ۱۰ مورد از کتاب خود
و نیز
ذکر «علیهالسلام» پس از نام علی (ع) در موارد بسیار و بالاخره
ذکر یکی از
بدعتهای عثمان در مخالفت با
کردار پیامبر (ص) و علی (ع) و
شیخین،
میتوان احتمال زیدی بودن ابن
آدم را بر اینکه از
اهل سنت بوده است، ترجیح داد.
با فرض صحت این احتمال باید گفت ابن
آدم یکی از معدود
فقها و
محدثین فرقه زیدیه در قرن ۲ق/۸م است که اثری از آنان باقی مانده است.
از این جهت مطالعه اثر موجود وی، الخراج و جوانب مختلف شخصیت او میتواند در ارائه نکات روشنتر از تاریخ نسبتاً تاریک فرهنگی زیدیه در
سده ۲ق، بسیار مؤثر باشد.
صداقت و شخصیت برجسته علمی ابن
آدم در میان رجالنویسان اهل سنت محل تردید نبوده است.
از آن میان
ابن سعد،
ابن معین،
ابوحاتم،
عثمان بن ابی شیبه،
نسائی،
یعقوب بن شیبه،
عجلی و
ابن حبّان وی را
توثیق کرده و
بخاری،
مسلم و
ابن ماجه، حدیث وی را در صحاح خود نقل کردهاند.
علی بن مدینی، ابن
آدم را همراه با
ابن مبارک و
عبدالرحمان بن مهدی تنها وارثین علم در عصر خود شمرده است.
در
کتب رجال شیعه اگرچه در مورد وثوق او سخنی به میان نیامده، لیکن حدیث وی در
کتب اربعه شیعه و
رجال کشی و نسخه اصح
تفسیر قمی وارد شده است.
ابن
آدم نزد
حمزة بن حبیب زیّات آموزش دیده
و چنانکه
شاکر گفته است چون حمزه یکی از
قرّاء سبعه بود، میتوان حدس زد که ابن
آدم نزد او به آموختن
قرائات پرداخته باشد.
مدتی نیز نزد
کسائی، یکی دیگر از قرّاء سبعه
قرائت قرآن آموخت و جز مواردی اندک به روایت قرائت کسائی نپرداخت.
ابن
آدم علم قرائت را از
ابوبکر بن عیاش روایت کرده است و او که خود قرائت قرآن را از
عاصم بن بَهْدَلَه (د ۱۲۷ق/۷۴۵ یا ۷۴۶م) فرا گرفته بود، در کنار
حفص یکی از دو راوی عمده قرائت
عاصم کوفی به شمار میرود.
اهمیت ابن
آدم در قرائت کوفی در این است که او و
یحیی بن محمد علیمی تقریباً راویان منحصر به فرد ابوبکر
بن عیاش هستند، زیرا روایت راویان دیگر
ابن عیاش رواج ندارد، چنانکه در میان ۷۶ طریقی که در النشر به ابوبکر
بن عیاش ختم میشود، ۵۸ طریق آن به یحیی
بن آدم و ۱۸ طریق باقی به علیمی ختم میگردد.
در بسیاری از کتب مهم قرائت، از جمله التیسیر
ابوعمرو دانی، روایت یحیی
بن آدم طریق منحصر به فرد روایت ابوبکر
بن عیاش است.
از مهمترین شاگردان قرائت ابن
آدم و کسانی که از وی روایت کردهاند میتوان از ابوبکر
شعیب بن ایّوب صریفینی، ابو حمدون
طیب ابن اسماعیل ذُهْلی،
خلف بن هشام بزاز از
قراء عشره، و
احمد بن عمر وکیعی نام برد.
بسیاری از افرادی که نام آنان در میان
راویان حدیث ابن
آدم خواهد آمد، چون
احمد بن حنبل، و
اسحاق بن راهویه نزد او علم قرائت نیز آموختهاند.
در مورد تألیفات ابن
آدم در
علوم قرآنی از دو اثر وی به نامهای القراءات و مجرد احکام القرآن یاد شده است که نشانی از آنها در دست نیست.
چنانکه از تاریخ
وفات مشایخ ابن
آدم بر میآید، مدتی پیش از ۱۵۵ق به
استماع حدیث پرداخت و از مشایخ بزرگ کوفه حدیث شنید.
شاکر فهرستی از مشایخ وی را که خود در الخراج از آنان روایت کرده، گرد آورده که بالغ بر ۷۳ تن است.
وی نام ۱۷ تن دیگر از مشایخ او را نیز از منابع دیگر استخراج کرده است،
که از آن میان میتوان از
مسعر بن کدام عامری،
فطر بن خلیفه مخزومی،
سفیان بن سعید ثوری،
حسن بن صالح ثوری،
عبدالله بن مبارک،
شریک بن عبدالله قاضی،
محمد بن حسن شیبانی، ابوبکر
بن عیاش،
حفص بن غیاث قاضی و
سفیان بن عُیینه نامه برد.
ابن
آدم شاگردان و راویان بسیاری داشت کهاز وی
حدیث شنیدهاند.
شاکر نام ۳۶ تن از شاگردان وی را ارائه داده است.
در مورد سایر شاگردان ابن
آدم که نام آنها در فهرست مزبور نیامده به این مآخذ رجوع شود: ابن سعد
بلاذری همو
کلینی جوهری
خطیب بغدادی ابن قیسرانی ذهبی.
ابن
آدم فرزندی به نام
حسن داشته که از پدر روایت کرده است.
روایات ابن
آدم از حیث
سند از دقت قابل توجهی برخوردار است.
جمعآوری روایات مختلف از یک حدیث با اسناد مختلف و ضبطهای متفاوت که در موارد متعدد
دیده میشود، شاید تنها با آثار
نسایی و محدثین نظیر او قابل مقایسه باشد.
ابن
آدم تنها به روایت حدیث نپرداخته، بلکه در
علم غریب حدیث نیز آگاه بوده و از بررسی الخراج هنگامی که به تفسیر کلمات یا ترکیبات غریب احادیث میپردازد، میزان اطلاع و تبحر وی در این فن آشکار میشود.
ابن
آدم اطلاعات تاریخی وسیعی نیز داشت و این مطلب از طرفی از بخش مربوط به فتوح عراق در الخراج، و از طرف دیگر در روایات تاریخی فراوان نقل شده از وی در سایر کتب تاریخی آشکار میشود.
یحیی
بن آدم نزد جمعی از فقهای کوفه
فقه آموخته است که در میان آنان باید از حسن
بن صالح ثوری که بیشترین تأثیر را در آموزش فقه او داشته، و از عبدالله
بن مبارک، شریک
بن عبدالله قاضی و
وکیع ابن جراح نام برد.
ابن
آدم خود در درس
ابو حنیفه و
مالک بن انس حاضر نبوده، لیکن تعالیم آن دو را از طریق شاگردانشان فرا گرفته است.
وی با نظرات
امامان شیعه، ام
ام باقر (ع) و
امام صادق (ع)، از طریق شاگردان امام صادق (ع) آشنا بوده و در مواردی نظرات آنان را نقل کرده است.
اگرچه ابن
آدم چیزی از آرای فقهی
زید ابن علی (ع) در الخراج نقل نکرده، لیکن با توجه به رواج
فقه زیدی در کوفه و رابطه نزدیک ابن
آدم با
زیدیان، بعید است که از فقه زیدی آگاه نبوده باشد.
ذهبی او را فقیهی
مجتهد دانسته است
و در مواردی چون
اراضی مفتوح العنوه در کنار
اصحاب رأی قرار میگیرد.
ستایش
فقاهت حسن بن زیاد اللؤلؤی شاگرد ابو حنیفه توسط ابن
آدم نیز شاهدی بر این مدعاست،
ولی با بررسی تحلیل آرای فقهی که خود در الخراج
ذکر کرده، میتوان نتیجه گرفت که وی همچون استادانش حسن
بن صالح،
سفیان ثوری، سفیان
بن عُیینه، وکیع و
ابن مبارک پیرو مکتب اصحاب حدیث بوده و به تبعیت حدیث بیش از رأی گرایش داشته است.
ابن ندیم نیز ابن
آدم را در زمره فقهای
اصحاب حدیث ذکر کرده است.
مقایسه کتاب الخراج یحیی
بن آدم با الخراج فقیه حنفی معاصرش
قاضی ابویوسف و نظرات فقهی آن دو در موضوعات مشابه نشان میدهد که تا چه حد نظرات دو
فقیه، یکی از اصحاب حدیث و دیگری از اصحاب رأی، به یکدیگر نزدیک بوده است.
یکی از کارهای جالبی که ابن
آدم در الخراج انجام داده تعریفات مصطلحات فقهی مانند
غنیمت،
فیء،
خراج،
احیاء اراضی،
تحجیر،
زکات،
عشر و نظایر آن است.
و نیز بارها آرای فقهای مختلف چون ابوحنیفه، مالک،
ابن ابی لیلی، حسن
بن صالح، شریک و دیگران را نقل کرده و در کنار هم قرار داده است. از این جهت وی را باید یکی از پیشتازان
فقه تطبیقی به شمار آورد.
مسائل مورد توجه او بیشتر مربوط به
زمین و
آب و
کشاورزی است.
آرای فقهی او در مورد مسائل مربوط به خراج، مورد توجه خراج نویسان متأخر چون
ابن رجب حنبلی بوده است.
همچنین
ابن معین،
یکی از شاگردان او
متذکر شده که کسی را در فرایض (مواریث) آگاهتر از ابن
آدم ندیده است.
ابن ندیم
کتابی بزرگ با عنوان الفرائض به او نسبت داده که اثری از آن باقی نیست.
بجز کتاب القراءات، مجرد احکام القرآن و الفرائض که
ذکر آنها گذشت، ابن ندیم
یک اثر دیگر با عنوان الزوال به وی نسبت داده که حتی عنوان آن ابهام دارد.
تنها اثر باقی مانده از ابن
آدم همان کتاب الخراج است که اول بار در ۱۳۱۴ق/۱۸۹۶م به کوشش دکتر جوینبول در لیدن به چاپ رسیده است.
ترجمه انگلیسی آن توسط ابن شمش نیز در ۱۹۸۵م در لیدن منتشر شده است.
با توجه با اینکه ابن
آدم در الخراج از
واقدی نقل حدیث کرده، و ملاقات وی با واقدی در ۱۸۰ق/۷۹۶م صورت گرفته، تألیف الخراج باید قدری پس از ۱۸۰ق بوده باشد، بنابراین الخراج ابن
آدم با فاصله اندکی پس از الخراج قاضی ابویوسف تألیف شده است.
(۱) ابن
آدم، یحیی، الخراج، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۳۴۷ق/ ۱۹۲۸م.
(۲) ابن ابی حاتم، محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۳م.
(۳) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۴) ابن جزری، محمد، النشر فی القراءات العشر، به کوشش محمد ضباع، قاهره، کتابخانه مصطفی محمد.
(۵) ابن حبّان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶) ابن حجر، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق/۱۹۰۷م.
(۷) ابن رجب حنبلی، عبدالرحمان ابن احمد، الاستخراج لاحکام الخراج، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
(۸) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخائو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م.
(۹) ابن شاهین، عمر، تاریخ اسماء الثقات، به کوشش امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۰) ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
(۱۱) ابن قیسرانی، محمد، الجمع بین رجال البخاری و مسلم، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۲) ابن ماجه، محمد، سنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م.
(۱۳) ابن معین، یحیی، معرفة الرجال، به کوشش محمد کامل القصّار، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۴) ابن ندیم، الفهرست.
(۱۵) ابن هبیره، یحیی، الافصاح، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
(۱۶) ابو نعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، بیروت، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۱۷) استرابادی نجفی، شرفالدین علی، تاویل الا¸یات الظاهرة، به کوشش محمد باقر موحد ابطحی و دیگران، قم، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
(۱۸) اشعری، سعد، المقالات و الفرق، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۱۹) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴-۱۳۹۷ق/۱۹۷۴-۱۹۷۷م.
(۳۴) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش گویتین، بیتالمقدس، ۱۹۳۶م.
(۳۵) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش عبدالعزیز الدوری، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
(۲۰) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش محمد رضوان، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۸۷م.
(۲۱) جوهری، احمد، السقیفة و فدک، به کوشش محمد هادی امینی، تهران، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۲۲) خطیب بغدادی، احمد، شرف اصحاب الحدیث، به کوشش خطیب اوغلی، آنکارا، ۱۹۷۱م.
(۲۳) دانی، عثمان، التیسیر، به کوشش اوتوپرتزل، استانبول، ۱۹۳۰م.
(۲۴) ذهبی، محمد،
تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳-۱۳۳۴ق.
(۲۵) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۲۶) شاکر، احمد محمد، مقدمه و مؤخره بر الخراج یحیی
بن آدم.
(۲۷) طبری، محمد، تاریخ الامم و الملوک، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۰- ۱۹۶۸م.
(۲۸) طوسی، محمد، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
(۲۹) طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۳۰) عجلی، احمد، تاریخ الثقات، به کوشش امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
(۳۱) قمی، علی، التفسیر، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۳۲) کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
(۳۳) نوبختی، حسن، فرق الشیعة، به کوشش آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن آدم»، ج۲، ص۷۷۰.