• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن قتیبه دینوری (دائرةالمعارف‌مؤلفان‌اسلامی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق)، معروف به ابن قتیبه دینوری از محدثان، علما و دانشمندان برجسته اهل‌سنت قرن سوم هجری قمری بود.



ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری مروزی، معروف به ابن قتیبه، در اول رجب سال ۲۱۳ در کوفه یا بغداد متولد شد، ولی چون پدرش اهل مرو بود، به وی مروزی گفته‌اند و به علت این که جدش قتیبه است، ابن قتیبه نیز به او گفته شده و بدان‌جهت که مدتی در دینور به عنوان قاضی سکونت داشت، به دینوری هم شهرت یافته است. او در بغداد مشغول تحصیل شد و حدیث را از اسحاق بن راهویه، و لغت را از ابوحاتم سجستانی فرا گرفت. از عالمان دیگری چون محمد بن زیاد زیادی، زیاد بن یحیی حسانی، عباس بن فرج ریاشی و عبدالرحمان بن اخی اصمعی دانش آموخت.
افرادی چون عبیدالله بن عبدالرحمان سکری، ابراهیم بن محمد بن ایوب صائغ و ابن درستویه فارسی از او روایت کرده‌اند. پسرش احمد، که مدتی قاضی مصر بود، تمام کتاب‌های پدرش را از او نقل می‌کند.


مورخان او را به عنوان فردی که در علوم مختلف مهارت داشت و درباره آنها کتاب‌های زیاد و ارزنده‌ای نوشت، ستوده‌اند. ابن ندیم می‌نویسد: ابن قتیبه در نقل روایت، صادق و عالم به لغت، نحو، فقه، شعر، غریب قرآن و معانی آن بود.
خطیب بغدادی او را فردی ثقه، متدین، فاضل و دارای مصنفات مشهور و کتاب‌های معروف به حساب می‌آورد. ابن خلکان تمام نوشته‌های او را مفید می‌داند.
ذهبی او را به عنوان علامه کبیر، ذوفنون و سرآمد در علوم مربوط به زبان عربی و تاریخ معرفی می‌کند.


وی از اهل‌سنت و متمایل به مذهب احمد بن حنبل، و جایگاه وی نسبت به اهل‌سنت همانند جایگاه جاحظ نسبت به معتزله بود همان‌طور که جاحظ خطیب معتزله به حساب می‌آمد، او نیز خطیب اهل‌سنت محسوب می‌شد.
[۱۵] ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۴، ص۱۶، مقدمه.
برخی او را مورد نکوهش قرار داده و متهم به کذب و متمایل به تشبیه و مذهب کرامیه نموده‌اند.


ابن قتیبه به رغم داشتن شهرت زیاد و کتاب‌های فراوان، زندگی مشخصی ندارد و به خوبی روشن نیست به جز بغداد در کجا تحصیل کرده، چه مدت در دینور بوده و در چه زمانی و در کجا کتاب‌هایش را نوشته است. برخی بر این باورند که وی برای فراگیری دانش‌های متعارف زمان خود به بصره و نیشابور نیز مسافرت کرد و در بصره بیشتر علم کلام و فلسفه آموخت تا بتواند با مخالفان عقیدتی خود، با ادله کلامی مقابله نماید. بعضی زندگی وی را بر پایه گمان این‌گونه آورده‌اند که در ۲۷ سالگی قاضی دینور شد و در آنجا مدت هفده سال به قضاوت و تالیف آثار متعددش مشغول بود، سپس به بغداد رفت و در آنجا به تدریس و گاه تالیف و یا تکمیل آثار گذشته اشتغال ورزید.
[۱۷] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۴۴۹.
او در نقل و املای حدیث محتاط بود، چنان‌که می‌نویسند: عده‌ای کاتب برای نوشتن حدیث در بغداد نزد او رفتند و از او درخواست نقل حدیث کردند، وی امتناع ورزید و چون اصرار نمودند، به آنان گفت: در بغداد هشتصد محدث وجود دارد که تمام آنان همانند اساتید من هستند، و شما از من درخواست نقل حدیث می‌کنید، من چنین نخواهم کرد.


سرانجام وی پس از خوردن قدری هریسه (حلیم) حالش دگرگون شد و مدتی بی هوش گردید. آن‌گاه‌ اندک زمانی آرامش یافت و تا سحر همواره مشغول ذکر خدا بود تا اینکه در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ق درگذشت. ابن جوزی می‌نویسد: وی در کوفه درگذشت و او را کنار قبر ابوحازم قاضی دفن کردند.


ابن قتیبه آثار فراوانی دارد که برخی، آن را حدود سیصد جلد دانسته‌اند. تعدادی از تالیفات او که در منابع وجود دارد، عبارت‌اند از:
معانی الشعر الکبیر (مشتمل بر دوازده کتاب)، عیون الشعر (مشتمل بر ده کتاب)، عیون الاخبار (مشتمل بر ده کتاب)، التفقه الحکایة و المحکی الشعر و الشعراء الخیل، جامع النحو، مختلف الحدیث، اعراب القرآن، دیوان الکتاب، فرائد الدر، خلق الانسان، القرائات، المراتب و المناقب من عیون الشعر، التسویه بین العرب و العجم، الانواء، المشکل، دلائل النبوّه، اختلاف تاویل الحدیث، جامع الفقه، اصلاح غلط ابی عبید فی غریب الحدیث، المسائل و الجوابات، العلم، کتاب المیسر و القداح، حکم الامثال، الاشربه، النحو الصغیر، الرد علی المشبهه، آداب العشره، غریب الحدیث ادب القاضی، الصیام، الهجو، الرد علی من یقول بخلق القرآن فضل العرب علی العجم، القلم، تعبیر الرؤیا، آداب القرائة، التاریخ المناقضه تقویم اللسان مشکلات القرآن غریب الفاظ الاحکام اخبار العرب و انسابهم
[۲۹] کحاله، عمررضا، المستدرک علی معجم المؤلفین، ص۴۳۹.
.
ادب الکاتب که ابن قتیبه آن را برای عبیدالله بن یحیی بن خاقان وزیر المعتمد (خلافت ۲۵۶-۲۷۹ق) نوشت و سپس ابومحمد بن السید البطلیوسی شرح مفصلی بر آن نگاشت. ابن خلدون درباره این کتاب می‌نویسد: اصول و ارکان علم ادب چهار کتاب است: ادب الکتاب (الکاتب) ابن قتیبه الکامل مبرد البیان و التبیین جاحظ و نوادر ابوعلی قالی بغدادی. از کتاب‌های مهم دیگر وی المعارف است که خود در مقدمه آن می‌نویسد: هیچ انسان اهل فضلی از این کتاب بی‌نیاز نیست، چون در هر مجلسی که شرکت نماید و مطلبی مطرح گردد، در این کتاب یافت می‌شود.
کتاب‌های دیگری را نیز به وی نسبت داده‌اند که یا فصلی از کتاب‌های اصلی بوده و یا انتساب آنها به وی مورد تردید است. از جمله کتاب‌هایی که انتسابش به ابن قتیبه مورد تشکیک جدی قرار گرفته، الامامة و السیاسه است. اولین فردی که در آن شک کرد، غاینغوس مستشرق اسپانیایی بود، سپس دکتر دوزی در کتاب تاریخ الاندلس و آدابه در این رابطه از وی پیروی کرد که شواهدی نیز برای ادعای خود ذکر می‌کند.
[۴۰] بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۲۲۱.
[۴۴] لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ص۸۵.



۱. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۰۵.    
۲. داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۵۲.    
۳. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۰۵.    
۴. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۱۶۸.    
۵. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱۰، ص۳۴۰.    
۶. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۰۵.    
۷. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۵۶.    
۸. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۱۲، مقدمه.    
۹. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۱۶۸.    
۱۰. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۳.    
۱۱. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۰۵.    
۱۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۱۶۸.    
۱۳. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۲.    
۱۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۹۶.    
۱۵. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۴، ص۱۶، مقدمه.
۱۶. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۵۰۳.    
۱۷. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۴۴۹.
۱۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۳۰۱-۳۰۲.    
۱۹. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۱۶۸.    
۲۰. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۲، ص۲۷۷.    
۲۱. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۱۶، مقدمه.    
۲۲. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۸۵.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۰، ص۳۸۲.    
۲۴. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۲۷.    
۲۵. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۲۷.    
۲۶. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۲۹، مقدمه.    
۲۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۶۴.    
۲۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۴۴۱.    
۲۹. کحاله، عمررضا، المستدرک علی معجم المؤلفین، ص۴۳۹.
۳۰. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۳.    
۳۱. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۷۶۳.    
۳۲. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۱.    
۳۳. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۳۲، مقدمه.    
۳۴. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۸، ص۱۵۲.    
۳۵. ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۲، ص۱۵۲.    
۳۶. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۳۹۷.    
۳۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۳۱۸.    
۳۸. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۳، ص۷۵.    
۳۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۶۳.    
۴۰. بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۲۲۱.
۴۱. ابوالبرکات انباری، عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ص۱۵۹.    
۴۲. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۲، ص۱۴۲.    
۴۳. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، البلغه فی تراجم ائمة النحو و اللغه، ص۱۷۵.    
۴۴. لغوی، عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ص۸۵.
۴۵. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۳، ص۳۵۷.    
۴۶. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۲، ص۱۴۳.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۳، برگرفته از مقاله «عبدالله دینوری».







جعبه ابزار