ابن سحنون
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ سَحْنون، ابوعبدالله
محمد بن سحنون
بن سعید
بن حبیب تنوخی (۲۰۲-۲۵۶ق/۸۱۷ -۸۷۰م)،
فقیه مالکی. میباشد.
وی مقدمات علوم را در قیروان فراگرفت و نزد
پدر خویش
فقه آموخت
و از کسانی مانند
عبدالله بن ابی حسّان یحصبی،
موسی بن معاویه صُمادحی،
عبدالعزیز بن یحیی مدنی هاشمی،
عبدالمؤمن بن مستنیر جزری و
ابوعبدالرحمان بَقیّ بن مخلّد استماع کرد
و از ابوالحسن
محمد بن نصر
بن حضرم
مناظره آموخت.
او در ۲۳۵ق آهنگ مشرق کرد و در
مصر بر ابورجاء
بن اشهب وارد شد و عالمان و بزرگان مصر از جمله مُزَنی از اصحاب
شافعی به دیدار وی آمدند، مزنی پس از بیرون آمدن از نزد وی
سوگند خورد که کسی را داناتر و تیزهوشتر از وی نیافته است.
ابن سحنون در همان سال از مصر به
مکه رفت و مناسک
حج را به جای آورد. در
مدینه با
ابومصعب زهری از اصحاب
مالک بن انس و ی
عقوب بن حمید بن کاسب ملاقات کرد و از ابومصعب و نیز سلمه
بن شبیب استماع کرد.
دانشمندان و عالمان پس از وی از او به نیکی یاد کرده و مقام علمی وی را ستایش کردهاند، از جمله
ابوالعرب او را مورد وثوق شمرده و
علم او را به
مذهب مالک و آثار سلف ستوده است. وی حتی در زمان
حیات پدرش سحنون از نظر علمی اهمیت یافت و حلقه درسی در کنار حلقه پدرش تشکیل داد
به گفته ابن
ابی دُلَیم، ابن سحنون در
فقه و مناظره چیرهدست بود و به این وسیله از مذهب مالک به خوبی دفاع میکرد، ابن حارث نیز از آگاهی او بر
حدیث سخن گفته است.
مالکی حکایت مناظره وی با
ابوسلیمان نحوی درباره
خلق قرآن و مناظرهای دیگر با یکی از علمای
یهود در مصر را که منجر به گرویدن وی به
اسلام شد، به تفصیل بیان کرده است.
ابن سحنون شاگردان بسیاری
تربیت کرد که از آن میان
ابراهیم بن عتاب خولانی،
ابومحمد بن حکمون،
ابن ابی الولید خطیب و
ابوالقاسم طوری متولی مظالم قیروان را میتوان نام برد.
از عقاید وی این بود که در مسأله «استثنا در
ایمان » قائل بود به اینکه وقتی کسی به اعتقاد خود آگاهی دارد، چگونه میتوان
تصور کرد که در آن
شک کند؟.
ابن سحنون پس از
مرگ پدرش بر اثر اختلاف با
سلیمان بن عمران قاضی
قیروان ناچار شد از قیروان خارج شود، اما در نامهای از
محمد بن اغلب امیر قیروان، امان خواست و به قولی خودِ ابن سحنون به قصر امیر رفت و
اماننامه دریافت کرد و امیر دست سلیمان را از وی کوتاه نمود، از آن پس بر
عزت و نفوذ ابن سحنون افزوده شد
و قاضی سلیمان چون در ظاهر نمیتوانست مزاحمتی برای ابن سحنون به وجود آورد، گویا غیرمستقیم درصدد آزار وی برآمد. مالکی
، از
آزار گروهی عراقی که در قیروان میزیستند، یاد کرده و
قاضی عیاض نام یکی از مخالفان وی را ابن
ابی الحواجب صاحب الصلاة گفته است.
ابن سحنون با اعمال نفوذ امیر را واداشت تا
عبدالله بن طالب نامی را به
امامت جمعه انتخاب کند
و این شکست بزرگی برای مخالفان ابن سحنون بود. در پی این حادثه سلیمان منزوی گردید و از مقام قضا برکنار شد و ابن طالب به جای وی منصوب گردید.
به گفته لبیدی، ابن سحنون در ماجرای
جنگ با رومیان از قیروان به قصر الطوب رفت و با حمایت مردم رومیان را که به قصد تعرض به اموال مسلمانان آمده بودند، شکست داد.
ابن سحنون به گفته قاضی عیاض در ساحل درگذشت و
جسد وی به قیروان برده شد
و در باب نافع نزدیک
قبر پدرش به خاک سپرده شد.
ابراهیم
بن اغلب امیر قیروان بر وی
نماز گزارد و بر گور او گنبدی ساخت
و جماعتی از شاعران از جمله
احمد بن سلیمان در قصیدهای که در حدود ۳۰۰
بیت بود، او را
مرثیه گفتند
و
محمد بن داوود از اصحاب وی و دیگران نیز در سوگ وی اشعاری سرودند.
از نوشتههای متعدد ابن سحنون اکنون کتب زیر موجود است:
۱. آداب المعلمین که در ۱۹۳۱م به کوشش حسن حسنی عبدالوهاب در تونس منتشر شده و به وسیله لوکونت۱ به فرانسه ترجمه و در «مجله مطالعات اسلامی۲» در پاریس (۱۹۵۳م) به چاپ رسیده است، همچنین بار دیگر به کوشش
احمد فوُاد الاهوانی ضمن کتاب التربیة الاسلامیة در قاهره (۱۹۵۵م) انتشار یافته است.
۲. اصول الدین، که نسخهای از آن در کتابخانه اوقاف رباط ضمن مجموعهای موجود است.
۳. الرسالة السحنونیه، به صورت سؤال و جواب در فقه که نسخهای از آن در کتابخانه ازهریه و نسخهای دیگر در دارالکتب مصر موجود است.
۴. النوازل که
ابن خیر آن را به عنوان نوازل الصلاة من دیوان
محمد بن سحنون معرفی کرده است و نسخهای از آن در کتابخانه کتانی رباط وجود دارد.
(۱) ابن حیان قرطبی، المقتبس، به کوشش
محمود علی مکی، بیروت، ۱۹۷۳م.
(۲) ابن خیر، ابوبکر
محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
(۳) ابوالعرب،
محمد، طبقات علماء افریقیه و تونس، به کوشش علیالشابی و نعیم حسن الیافی، تون، ۱۹۸۵م.
(۴) ازهریه، فهرست.
(۵)
حمیدی،
محمد، جذوة المقتبس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۶) خشنی،
محمد، طبقات علماء افریقیه، به کوشش
محمد بن ابی شنب، الجزایر، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
(۷) دباغ، عبدالرحمان، معالم الایمان، به کوشش ابوالقاسم
بن عیسی
بن ناجی و ابراهیم شبوح، قاهره، ۱۹۶۸م.
(۸) ذهبی،
محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۸) سید، خطی.
(۱۰) قاضی عیاض، ترتیب المدارک، رباط، ۱۳۹۰ق.
(۱۱) مالکی، عبدالله، ریاض النفوس، به کوشش حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۱م.
علی رفیعی، دانشنامه بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنسحنون»، ج۳، ص۱۲۹۲.