• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن زهره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: ابن زهره (ابهام‌زدایی).

حمزه بن علی بن زهره، کنیه‌اش ابوالمکارم و معروف به سید ابوالمکارم ابن زهره است. می توان گفت این سید بزرگوار و عظیم الشأن از بزرگان شیعه و از عالم‌ترین و معروف‌ترین عالمان خاندان ابن زهره است. وی فقیه، اصولی، متکلم، نحوی و از ثقات و نقیب سادات حلب و معروف‌ترین فرد این خاندان بوده است؛ تا آن جا که هر گاه «ابن زهره» بدون قرینه‌ای به کار رود مقصود اوست و کنیه ابن زهره انصراف به ایشان دارد.



پدر او، علی بن زهره، مردی فاضل و از فقهای امامیه بود.
[۱] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴ـ۳۷۵، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.

به نوشته ابن عدیم
[۲] ابن عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۵۵۹، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶ـ ۱۴۰۹/۱۹۸۶ـ ۱۹۸۹.
و طبّاخ وی نواده زهره کبیر بوده است، بنابراین نسبش با نُه واسطه به امام جعفرصادق (علیه‌السلام) می‌رسد.
نوشته ای با خط خوش نیز که بر لوح قبر او کشف شده، این نظریه را تأیید می‌کند لیکن افندی، به اشتباه او را نواده زهره صغیر به شمار آورده است و بر همین اساس، به گفته خوانساری
[۶] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
نسب او با دوازده واسطه به امام صادق (علیه‌السلام) می‌رسد.


ابن زهره، علاوه بر پدرش، نزد ابوعبدالله حسین بن طاهر صوری، فقیه شیعی؛ ابن نقاش، فقیه موصلی، شاگرد یکی از تلامذه شیخ مفید ؛ ابن حاجب حلبی، زاهد و استاد قرائت، تلمذ کرد.
[۹] آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۲۵۷، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
[۱۰] آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۲۵۷، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

از راویان و شاگردان ابن زهره برادرش، عبدالله بن علی بن زهره، محمد بن عبدالله بن علی بن زهره، محمد بن المشهدی مؤلف المزار، معین الدین مصری، که به گفته حرّعاملی فقیهی فاضل بوده، و شاذان بن جبرئیل، فقیه قمی
[۱۴] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
شایان ذکرند.
بنابر گفته خوانساری
[۱۵] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۵، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
ابن ادریس حلّی (متوفی ۵۹۸) فقیه نقّاد و نکته سنج شیعی با ابن زهره مکاتبه داشته و از او روایت کرده است؛ با اینهمه در باب مزارعه کتاب السّرائر
[۱۶] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۳، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
بر نظریه ابن زهره ـ مبنی بر معاف بودن زارع از پرداخت زکات ـ می‌تازد و او را مورد انتقادی سخت قرار می‌دهد.
البته ابن ادریس همواره در انتقاد از علما و از جمله شیخ طوسی، سخنانی تند می‌گفته است.
[۱۷] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۶، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.



ابن زهره، افزون بر پایه بلند علمی، رهبری دینی شیعه را در حلب بر عهده داشت و مورد توجه شیعیان بود، به گونه ای که وقتی صلاح الدین ایّوبی در ۵۷۰ حلب را به محاصره خویش درآورد و حاکم نوجوان حلب، ملک صالح بن نورالدین زنگی (متوفی ۵۷۷)، با التماس از مردم استمداد کرد تا از شهر دفاع کنند، شیعیان حلب، پشتیبانی خود را مشروط به شرایطی کردند، از جمله آن‌که در مسائل معاملات و نکاح آنان ابوالمکارم ابن زهره مرجع باشد و حاکم حلب بناچار پذیرفت.


ابن زهره فقیهی اصولی و متکلمی نکته سنج بود
[۱۹] ابن عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۵۵۹، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶ـ ۱۴۰۹/۱۹۸۶ـ ۱۹۸۹.
و شرح حال نویسان، جلالت و فقاهت او را ستوده‌اند.
نظریات او به عنوان یک فقیه متقدّم، همواره مورد توجه فقیهان امامیّه بوده است.


عالمان و دانشمندن بزرگ و تراجم‌نویسان، همه از ابن زهره به نیکی یاد کرده‌اند سخن چند تن از ایشان را به عنوان نمونه می‌آوردیم:

۵.۱ - ابن شهرآشوب

ابن شهر آشوب (۴۸۸ ـ ۵۸۵) آورده است:
حمزه بن علی بن زهره الحسینی الحلبی، صاحب کتاب «قبس الانوار فی نصرة العترة الاخیار» و «غنیه النزوع» فرد نیکویی است.

۵.۲ - علامه حلی

حمزه بن علی بن زهره الحسینی الحلبی؛ سید سعید صفی الدین معد می‌گوید: کتاب قبس الانوار فی نصرة العترة الاطهار و کتاب غنیه النزوع از اوست.

۵.۳ - زبیدی صاحب تاج العروس

الشریف ابوالمکارم حمزه بن علی معروف به شریف الطاهر از فرزندان علی است.

۵.۴ - ابن عدیم

ابن عدیم در «تاریخ حلب» می‌گوید:
او فقیه و اصولی دقیق و اصحاب نظر از علمای امامیه می‌باشد.

۵.۵ - صاحب تفسیر اعلام النبلا

در تفسیر اعلام النبلا آمده است:
شریف حمزه بن زهره الاسحاقی الحسنی، ابوالمکارم سید بزرگوار و گرانقدر و بزرگ مرتبه، دانشمند کامل و برجسته و مجتهد و صاحب تصنیفات نیکو، چندین کتاب تألیف کرده است.

۵.۶ - شیخ حر عاملی

شیخ حر عاملی درباره اش چنین آورده است:
او شخصی فاضل و عالمی بزرگ مرتبه، مورد اعتماد است و تصنیفات زیادی دارد.

۵.۷ - دیگر بزرگان

دیگر بزرگان همچون قاضی نورالله مرعشی در «مجالس المومنین»،
[۲۵] مرعشی، مجالس المومنین، ج۱، ص ۵۰۸.
مرحوم علامه مجلسی، خوانساری،
[۲۷] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۳۷۵، رقم ۲۳۵.
محدث نوری،
[۲۸] نوری، میرزاحسین، مستدرک، الخاتمه، ج۳، ص ۴۷۵، الفائده الثالثه.
مرحوم محدث قمی،
[۲۹] نوری، میرزاحسین، الکنی و الالقاب، ج۱، ص ۲۹۴.
مدرس تبریزی،
[۳۰] مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، ج۷، ص ۵۵۰.
و دیگر تذکره نویسان، همگی ابن زهره را: عاملی سترگ و از فقیهان نامور و کتاب‌هایش را معتبر و مشهور دانسته‌اند. مخصوصاً کتاب گران سنگ او «غنیه النزوع» را ستوده‌اند.


پیش از طلوع ابوالمکارم، این دودمان اصیل به خاطر نام «اسحاق موتمن همسر سیده نفیسه نوه امام حسن مجتبی (علیه السلام) و عمه حضرت عبدالعظیم حسنی» که نام جد اعلای آن ها بوده است؛ اسحاقیین خوانده می‌شدند، ولی بعد ها ابوالمکارم و پدرش «علی» و سایر دانشمندان این طایفه به خاطر نام زهره ـ جد آن‌ها ـ بنی زهره نامیده شدند. از نوشته‌های دانشمندان و تاریخ‌نگاران شیعه و سنی استفاده می‌شود: از روزی که این دودمان عظیم الشأن، حلب را به عنوان وطن انتخاب کردند؛ همواره شعاع علم، فضل و دیانت آنان بر مردم شیعه حلب و سایر آن نواحی تابیده است و همه از نعمت وجود آن ها برخوردار بوده‌اند. علاوه بر آن دانشمندان بزرگ و فقیهان نامی و نوابغ عالیقدری از میان آن‌ها برخاسته‌اند و آثار علمی گران‌بهایی در تمام رشته‌های علوم اسلامی به یادگار گذارده‌اند.
[۳۱] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۳، ص۴۸۲.
ابوالمحاسن زهره بن علی، جد ابوالمکارم، از عالمان بزرگ حلب و از شاگردان ابن قولویه به حساب می‌آید. بعضی نقل کرده‌اند که وی از صدوق نیز روایت نقل کرده است. علی بن زهره (پدر ابوالمکارم) از بزرگان علمای حلب به شمار می‌آمده و از پدر خود، زهره الحلبی روایت نقل می‌کند و ابوالمکارم از او آموخته است.
حتی پس از درگذشت ابن زهره در فاصله سال های (۵۸۵ ـ ۵۱۱) این امر ادامه داشته است و با این که سختی‌ها و ظلم‌های فراوانی بر این شهر و شیعیان این خاندان تحمیل شد؛ لکن در طول تاریخ، در تربیت نوابغ علم و قهرمان فقه، موفق بوده‌اند. شاهد بر این مدعا استجازه گروهی از بزرگان خاندان ابن زهره از علامه و فقیه آن زمان، حسن بن یوسف بن مطهر حلی (۶۴۸ ـ ۷۲۶) مشهور به علامه حلی است.
[۳۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص ۶۱_۶۲.



تمام نسب‌شناسان بر این باورند که نسب ابن زهره (ابوالمکارم) به امام صادق (علیه السلام) منتهی می‌شود؛ اما در تعداد واسطه‌ها اختلاف کرده‌اند و هر کدام سلسله اجداد این عالم بزرگوار را بنا بر اعتقاد خود ذکر کرده‌اند و برای اثبات آن، نسب را برشمرده‌اند تا آن که منتهی به امام (علیه السلام) شده است. میرزا عبدالله افندی تبریزی، نسب ایشان چنین آورده است:
السید عزالدین ابوالمکارم حمزه بن علی بن أبی المحاسن زهره بن أبی علی الحسن بن أبی المحاسن زهره بن أبی المواهب علی بن أبی سالم محمد بن ابراهیم محمد النقیب بن علی، بن أبی علی احمد بن أبی جعفر محمد بن دبی عبدالله الحسین بن أبی ابراهیم اسحاق الموتمن بن أبی عبدالله جعفر بن محمد الصادق ـ علیه السلام ـ الحسینی الحلبی.
وی می‌افزاید:
آن چه که ما ذکر کردیم، نسب موجود در کتب معتبره است؛ اما در آخر کتاب غنیه نسبی ذکر شده است که با واسطه کمتری به امام (علیه السلام) می‌رسد. و مرحوم شیخ آغا بزرگ طهرانی هم همین نسب را آورده است.
[۳۴] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ص‌۸۷.

صاحب روضات الجنات می‌نویسد:
نسب سید بن زهره حلبی با دوازده و اسطه به امام جعفر صادق (علیه السلام) می رسد که همگی از سادات بزرگوار هستند.
[۳۵] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص ۳۷۴.

سید محسن امین رحمة الله از کتاب «سیر اعلام النبلا» چنین نقل می کند که: سنگ قبری که در جمادی الاولی سال (۱۲۹۷ هـ . ق) از مزار ابن زهره کشف شد؛ با خط زیبایی بر آن نگاشته شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این مرقد بزرگ یگانه، رکن الدین أبی المکارم حمزه بن علی بن زهره بن علی بن محمد بن أحمد بن محمد بن الحسین بن اسحاق بن جعفر الصادق صلوات الله علیه و علی آبائه و ابنائه الائمه الطاهرین است و وفات آن بزرگوار در ماه رجب سال (۵۸۵ هـ . ق) بوده است.
بنابر این نسب ابوالمکارم ابن زهره را با ۹ واسطه به امام صادق (علیه السلام) می‌رسد.


بسیار طبیعی است که شخصیتی همانند ابن زهره، که در خانواده علم و فضل به دنیا آمده و رشد کرده؛ در نزد بزرگان این خاندان آموزش ببیند و درجات کمال برسد. استادانی که ابن زهره در خدمت آنان تلمذ کرده است، تا آن جا که بدان خبر یافتیم عبارتند از:
۱. علی بن زهره الحلبی، پدر ابن زهره.
۲. السید ابوالمحاسن زهره الحلبی، جد ابن زهره.
۳. أبو منصور محمد بن الحسن بن منصور نقاش موصلی.
وی از شاگردان أبو علی (پسر شیخ الطائفه) است. ابن زهره با یک واسطه از ابو علی، پسر شیخ طوسی، اجازه روایت یافت. و نیز النهایه شیخ طوسی را بر حاجب حلبی خواند.
۴. ابوعبدالله حسین بن طاهر بن حسین، که از شیخ ابو الفتوح نقل روایت کرده است.


۱. عبدالله بن علی بن زهره، برادر ابن زهره.
۲. سید محی الدین محمد بن عبدالله، برادر زاده‌اش.
۳. شیخ محمد بن جعفر مشهدی، صاحب کتاب مشهور «المزار».
۴. شیخ معین الدین سالم بن بدران مصری مازنی.
۵. محمد بن ادریس حلی، مولف کتاب «السرائر»
۶. عز الدین ابوالحرث محمد بن حسن بغدادی وی از ابن زهره اجازه روایت دریافت نموده است.


یکی از بهترین نشانه‌های بیانگر شخصیت، بالندگی فکر و وسعت اطلاعات هر شخصی آثاری است که از او به جای می‌ماند. ابوالمکارم آثار ارزشمند و جاودانه‌ای از خود به جای نهاده که با گذشت قرن‌ها از یاد نرفته و تازگی و طراوت خود را از دست نداده است و کتاب‌هایش جزء مصادری است که از زمان تألیف تاکنون، مورد مراجعه فقیهان بوده است. کتاب گران قدر «غینة النزوع» مدت‌ها به عنوان کتاب درسی در حوزه‌های علمیه تدریس می شده و مورد استفاده قرار می‌گرفته، تا آن جا که محقق طوسی این کتاب را نزد معین الدین مازنی مصری قرائت کرده است.
[۳۷] ابن زهره، غنیه النوزع، المقدمه، ص ۲۳.

نزدیک به ۲۰ کتاب، رساله و نامه به ابن زهره نسبت داده شده است. تنوع موضوعات این آثار نشان‌دهنده وسعت دامنه دانش اوست. علاوه بر کتاب غنیة النزوع، آثار دیگری از ابن زهره به جای مانده است که عبارتند از:
۱. الاعتراض علی الکلام الوارد من حمص؛ حمص: با کسره «حاء» و سکون «میم»، اسم شهر معروف و قدیمی‌ای است که ما بین دمشق و حلب قرار دارد.
۲. الجواب عما ذکره مطران؛طران: با فتح «میم» و سکون «طا» اسم رئیس کاهنان است و رتبه او بالاتر از أسقف است.
[۴۰] المنجد، ماده «مطر».

این کتاب جواب اشکالاتی است که ابن زهره به رئیس کاهنان داده است.
۳. الجواب عن الکلام الوارد من ناحیه الجبل؛ جواب از کلامی است که از ناحیه جبل عامل آورده‌اند.
۴. جواب المسائل الوارده من بغداد؛ جواب مسائلی است که از بغداد آمده است.
۵. قبس الانوار فی نصره العتره الاخیار؛
بعضی از مخالفین معاصر علامه حلی بر این کتاب ردیه‌ای به نام «المقتبس» نوشته‌اند و یکی از عالمان شیعه، به نام شیخ علی بن هلال بن فضل، ردی بر این مخالفان نوشته است. با نام «الانوار الجالبه لظلام الغلس من تلبیس صاحب المقتبس».
۶. جواب الکتاب الوارد من حمص؛ جواب نامه‌ای است که از شهر حمص آمده است.
۷. مسائل فی الرد علی المنجمین؛ مسائلی در رد نظریه ستاره‌شناسان که به بیست و یک مسئله می‌رسد.
۸. نوشته‌ای در بررسی مسئله تفکر و تعقل و این که آیا این مسأله به تنهایی در تحصیل معارف عقلیه کفایت می‌کند؟
۹. بررسی این مسئله که رویت ظاهری حق تعالی برای انسان امکان ندارد.
۱۰. بررسی این که خداوند متعال جبار وحی است.
۱۱. مسأله نیت وضو هنگام مضمضه و استنشاق؛
۱۲. بررسی و رد نظریه کسانی که گمان کرده‌اند تفکر به تنهایی در شناخت خداوند متعال کافی نیست.
۱۳. مسأله تحریم فقاع (آبجو) ؛
۱۴. بررسی و رد نظریه کسانی که اعتقاد دارند که حسن و قبح فقط شنیدنی است نه عقلی.
۱۵. بررسی و رد قائلان به این که در دین اسلام قیاس قابل قبول است.
۱۶. النکت؛ (در عمل نحو)
۱۷. بررسی مسأله جواز نکاح متعه؛
۱۸. نقض اشکالات فلاسفه؛
۱۹. غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع.


کوه جوشن، در غرب حلب و مشرف بر این شهر است. در پایین آن مقابر و مشاهد شیعه بنا شده است و شاعران حلب درباره آن سروده‌های زیادی آورده‌اند. این کوه حاوی معدن مس بوده و از آن برداشت نیز می‌شده است.
نقل شده است:
زمانی که اسیران کربلا را از آن منطقه عبور می‌دادند ـ ظاهرا در برگشت از شام به طرف مدینه منوره ـ فرزند امام حسین (علیه السلام) در این مکان سقط شد.
در آن وضعیت سخت، برای مادر بچه سقط شده، از کارگرانی که در این کوه مشغول استخراج مس بودند درخواست نان و آب کردند و آنان در مقابل درخواست ایشان و کمک کردن به اسیران زبان به طعن گشودند.
در این حال همسر امام حسین (علیه السلام) بر آنان نفرین نمود. در اثر نفرین این بانوی مکرمه از آن زمان تا به حال، هر کس در این معدن مشغول به کار شده سودی نبرده و هم اکنون این معدن به صورت تعطیل درآمده است.
از آن زمان در این منطقه مکانی است که معروف به «مشهدالسقط» است و «مشهد الدکه» نیز نامیده می‌شود. این سقط را محسن بن الحسین (علیه السلام) نامیده‌اند.
در ضمن مرقد عالم جلیل القدر ابن شهر آشوب مازندرانی در همین مکان قرار دارد.


أبوالمکارم ابن زهره در رمضان سال (۵۱۱ هـ . ق) به دنیا آمد و در ماه رجب سال (۵۸۵ هـ . ق) به جهان باقی شتافت. خدایش رحمت کند و در فردوس برین در کنار اجداد طاهرینش جای دهد. هم اکنون قبر سید شریف ابوالمکارم ابن زهره، در کوه جوشن قرار دارد و زیارتگاه عاشقان و زائران او است.


۱. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴ـ۳۷۵، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۲. ابن عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۵۵۹، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶ـ ۱۴۰۹/۱۹۸۶ـ ۱۹۸۹.
۳. راغب طبّاخ، محمد، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۴، ص۲۶۹، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸۱۴۰۹/ ۱۹۸۸۱۹۸۹.    
۴. امین، محسن، اعیان الشیعة، ج۶، ص۲۴۹، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۵. افندی اصفهانی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ج۲، ص۲۰۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۶. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۷. حرعاملی، محمد بن حسن، امل الامل، ج۲، ص۹۳، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.    
۸. حرعاملی، محمد بن حسن، امل الامل، ج۲، ص۲۶۰، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.    
۹. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۲۵۷، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۱۰. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۲۵۷، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۱۱. حرعاملی، محمد بن حسن، امل الامل، ج۲، ص۳۲۴، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.    
۱۲. حرعاملی، محمد بن حسن، امل الامل، ج۲، ص۱۳۰، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.    
۱۳. حرعاملی، محمد بن حسن، امل الامل، ج۲، ص۳۲۴، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.    
۱۴. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۱۵. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۵، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۱۶. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۳، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۱۷. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۶، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۱۸. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، ج۱۲، ص۳۰۸۳۰۹، چاپ احمد ابوملحم (و دیگران)، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.    
۱۹. ابن عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۵۵۹، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶ـ ۱۴۰۹/۱۹۸۶ـ ۱۹۸۹.
۲۰. مازندرانی، ابن‌شهرآشوب، معالم العلماء، ص‌۸۲.    
۲۱. علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۱۶۸ ۱۶۹.    
۲۲. زبیدی، تاج العروس، ج۳، ص۲۴۹، ماده «زهر».    
۲۳. راغب طباخ، محمد، اعلام النبلاء، ج۶، ص ۲۷۰.    
۲۴. حرعاملی، محمد بن حسن، أمل الآمل، ج۲، ص ۱۰۵، رقم ۲۹۳.    
۲۵. مرعشی، مجالس المومنین، ج۱، ص ۵۰۸.
۲۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص ۲۱ ۴۰.    
۲۷. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۳۷۵، رقم ۲۳۵.
۲۸. نوری، میرزاحسین، مستدرک، الخاتمه، ج۳، ص ۴۷۵، الفائده الثالثه.
۲۹. نوری، میرزاحسین، الکنی و الالقاب، ج۱، ص ۲۹۴.
۳۰. مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، ج۷، ص ۵۵۰.
۳۱. دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۳، ص۴۸۲.
۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص ۶۱_۶۲.
۳۳. افندی تبریزی، عبدالله، الریاض، ج۲، ص ۲۰۲.    
۳۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ص‌۸۷.
۳۵. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص ۳۷۴.
۳۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص ۲۴۹.    
۳۷. ابن زهره، غنیه النوزع، المقدمه، ص ۲۳.
۳۸. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص ۳۰۲.    
۳۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۱۸۵.    
۴۰. المنجد، ماده «مطر».
۴۱. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص ۱۸۶.    



خدادادي، غلامحسين، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، ج ۴، ص ۴۳.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ابن زهره».    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بنوزهره»، شماره۱۹۱۹.    






جعبه ابزار