ابراهیم و بتپرستی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقابل
ابراهیم علیهالسّلام با
مشرکان و نفی و اعتراض به
بتپرستی، از مسائلی است که آیات زیادی در
قرآن، به آن پرداخته است.
بتپرستی، بهانه دوستی مشرکان با یکدیگر در دید ابراهیم علیهالسّلام:
«وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَّوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ...؛
ابراهيم گفت: شما غير از خدا بتهايى براى خود انتخاب كردهايد كه مايه دوستى و محبّت ميان شما در زندگى دنيا است....»
بتپرستی، سبب
دشمنی میان
بتپرستان در
قیامت، از دید ابراهیم علیهالسّلام:
«وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَّوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُم بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُم بَعْضًا ...؛
ابراهيم گفت: شما غير از خدا بتهايى براى خود انتخاب كردهايد كه مايه دوستى و محبّت ميان شما در زندگى دنيا است؛ سپس روز قيامت منكر يكديگر شده و از هم بيزارى مىجوييد و يكديگر را لعن مىكنيد....»
«یکفر» به
قرینه «یلعن» به معنای دوری و
برائت است و برائت و
لعن حاکی از دشمنی آنان با یکدیگر است.
شیطان، منشا
پرستش بتها، از دید ابراهیم علیهالسّلام:
«وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا • يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا؛
در اين كتاب، ابراهيم را ياد كن، كه او پيامبرى بسيار راستگو بود. هنگامى كه به پدرش گفت: اى پدر! چرا چيزى را مىپرستى كه نه مىشنود، و نه مىبيند، و نه هيچ نيازى را از تو برطرف مىسازد؟! اى پدر! شيطان را پرستش مكن، كه شيطان نسبت به خداوند رحمان، نافرمان بود.»
اعتراض ابراهیم علیهالسّلام به
عبادت بتهای بی روح و جان ودست ساز:
۱. «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا؛
در اين كتاب، ابراهيم را ياد كن، كه او پيامبرى بسيار راستگو بود. هنگامى كه به پدرش گفت: اى پدر! چرا چيزى را مىپرستى كه نه مىشنود، و نه مىبيند، و نه هيچ نيازى را از تو برطرف مىسازد؟!»
۲. «وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ ... • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ
وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ •قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ • أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛
ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم؛ ... آن هنگام كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش آزر بود) و قوم او گفت: اين مجسمهها ى بىروح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟! ابراهيم گفت: آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مىرساند؟! اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا نمىانديشيد؟!»
۳. «قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ • وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ؛
گفت: آيا چيزى را مىپرستيد كه خود مىتراشيد؟! با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى را كه مىسازيد!»
الوهیت بتها و پرستش آنها، امری دروغین و ساختگی در دیدگاه ابراهیم علیهالسّلام:
۱.«وَإِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ • إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا ...؛
ما ابراهيم را نيز فرستاديم، هنگامى كه به قومش گفت: خدا را پرستش كنيد و از عذاب او بپرهيزيد كه اين براى شما بهتر است اگر بدانيد. شماغير از خدا فقط بتهايى از
سنگ و
چوب را مىپرستيد و دروغى به هم مىبافيد....»
۲. «وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ
وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ •أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ؛
و از پيروان او ابراهيم بود؛ هنگامى كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش بود) و قومش گفت: اينها چيست كه مىپرستيد؟! آيا از روى دروغ به سراغ معبودانى غير از خدا مىرويد؟!»
دور از
خرد بودن
بت پرستی، از دید ابراهیم علیهالسّلام:
«أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛
اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا نمىانديشيد؟!»
سرزنش بتپرستی، به وسیله ابراهیم علیهالسّلام:
۱. «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ
وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ؛
(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه ابراهيم به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش بود)
آزر گفت: آيا بتهايى را به عنوان معبود خود انتخاب مىكنى؟! به يقين تو و قومت را در گمراهى آشكارى مىبينم.»
۲. «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا؛
در اين كتاب، ابراهيم را ياد كن، كه او پيامبرى بسيار راستگو بود. هنگامى كه به پدرش گفت: اى پدر! چرا چيزى را مىپرستى كه نه مىشنود، و نه مىبيند، و نه هيچ نيازى را از تو برطرف مىسازد؟!»
۳. «وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ
وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ • أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛
ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم؛ و از شايستگى او آگاه بوديم، آن هنگام كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش آزر بود) و قوم او گفت: اين مجسمهها ى بىروح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟! اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا نمىانديشيد؟!»
۴. «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ
وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ • قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ • قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ؛
و بر آنان سرگذشت ابراهيم را بخوان، هنگامى كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش آزر بود) و قوم او گفت: چه چيز را مىپرستيد؟! گفتند: بتهايى را مىپرستيم، و پيوسته ملازم عبادت آنهاييم. گفت: آيا خبر داريد اين چيزهايى را كه پيوسته پرستش مىكرديد»
۵. «وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ • إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ
وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ •أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ؛
و از پيروان او ابراهيم بود؛ هنگامى كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش بود) و قومش گفت: اينها چيست كه مىپرستيد؟! آيا از روى دروغ به سراغ معبودانى غير از خدا مىرويد؟!»
ابراهیم و بتپرستان (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۷۱، برگرفته از مقاله «ابراهیم و بتپرستی».