• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم علم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمد ابراهیم خان علم، مشهور به شوکت الملک دوم، زمیندار بزرگ و حاکم منطقه بیرجند، جنوب خراسان و سیستان و از چهره‌های مؤثر در تاریخ ایران در اواخر دوران قاجار و اوائل دوران پهلوی بود.



محمد‌علی منصف در کتاب خود «امیر قاین» در معرفی خاندان علم، نسب این خاندان را از سران طوایف عرب خزیمه می‌داند؛ اما وی از زمان دقیق ورود این خاندان به سازمان‌های دولتی ایران اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. مظفر شاهدی نیز در «زندگانی سیاسی خاندان علم» در شناساندن این خاندان دو نظر را می‌آورد:
۱. اعرابی بودند که در زمان منصور، خلیفه دوم عباسی (۱۳۶-۱۵۸ ق) برای سرکوبی جنبش‌ها و شورش‌های گوناگون، به خراسان و سیستان روانه شده بودند.
۲. اعرابی که در دوران مامون عباسی (۱۹۸-۲۱۸ق) به سرکردگی خازم‌بن‌خزیمه همراه افراد قبیله خزاعه برای سرکوبی امین، با سپاه طاهر ذوالیمینین همکاری کرده‌اند. طبق این نظر، منشا این خاندان از بحرین است که به جنوب خراسان مهاجرت کرده بودند.
[۱] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱.


۱.۱ - قدمت هزار ساله در خراسان

این خاندان به‌تدریج و آرام‌آرام بیش از هزار سال در منطقه خراسان سکونت داشته و از اواخر دوران صفوی تا پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت را در جنوب خراسان و سیستان در دست داشتند. تا زمان صفویه، اطلاع دقیقی از این خاندان در دست نیست. در این زمان است که از امیر‌ اسماعیل‌خان خزیمه به‌عنوان بزرگ و بنیانگذار این خاندان نام برده می‌شود. وی سرپرستی خاندانش و نیز حکومت قاین را عهده‌دار بوده و در زمان نادر شاه نیز حضور داشته است. پس از وی، فرزندش امیرعلم‌خان اول، امور را بر عهده گرفت. نام علم، برگرفته از نام این فرد و آن نیز به دلیل کفایت و تلاش جدی او در بالا بردن نام این خاندان است.
[۲] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۴.

وی در دوران زندیه، در منطقه جنوب خراسان، حضوری همیشگی داشت و پس از وی، فرزندش، امیر‌علی‌خان خزیمه، حکمران قاین شد. در دوران قاجار نیز فرزند امیرعلی، امیر‌علم‌خان دوم به حکومت آنجا رسید. سپس فرزندش امیر‌اسدالله‌خان به قدرت رسید. به همین ترتیب پس از او قدرت به فرزندش، امیر‌علم‌خان سوم، حشمت‌الملوک (پدر محمدابراهیم علم) واگذار شد.

۱.۲ - همکاری با سیاست‌های بریتانیا در ایران

ابراهیم علم و خاندانش مشهور به همکاری با سیاست‌های بریتانیا در ایران بودند. پس از امضای معاهده سال ۱۸۵۷م پاریس، بین ایران و انگلستان که به دنبال آن ایران از تمامی حقوق خود چشم پوشید، انگلیسی‌ها در پی استراتژی منطقه‌ای خود، توجه خویش را به نواحی شرقی ایران به‌ویژه خراسان و سیستان معطوف داشتند. درنتیجه در سال ۱۸۷۲م دولت بریتانیا پیوندی پنهانی را با امیرعلم‌خان حشمت‌الملک (پدر ابراهیم علم) برقرار کرد و بنا شد یک ارتش محلی در آن منطقه تاسیس شود تا از مرزهای شرقی، ایران را نگاهبانی کند و درعین‌حال، سدی در برابر توسعه‌طلبی روسیه‌ی تزاری به سوی مستعمره‌ی هند باشد. در پی این سیاست، خاندان علم سلطه‌ی بی‌رقیب خود را در سراسر خطه‌ی شرقی ایران برقرار ساختند و یک دولت خودمختار محلی تشکیل شد. ناصرالدین شاه، نقش خاندان علم را به رسمیت شناخت و ابراهیم علم را به سمت "امیرتومانی ایران" منصوب کرد.


امیر ابراهیم‌خان، معروف به شوکت‌الملک دوم، یکی از مهمترین افراد دودمان علم به‌شمار می‌رود. وی در سال ۱۲۵۹ش/۱۲۹۸ق در بیرجند متولد شد. وی از خاندان خزیمه علم بود، که تبارشان به خازم بن خزیمه سردار عرب و فاتح خراسان می‌رسید. خاندان خزیمه پس از وصلت با طایفه عرب علم به «علم» یا «خزیمه علم» شهرت یافتند.
[۳] منصف، محمدعلی، امیر شوکت الملک علم، ص۲۳ـ۲۵، تهران، امیرکبیر، ۲۵۳۵.
پدر وی امیرعلم‌خان سوم، سه پسر و یک دختر داشت:
۱. امیر علی‌اکبرخان حسام‌الدوله که حاکم سیستان شد.
۲. امیر اسماعیل‌خان شوکت‌الملک که حکمران قاینات بود.
۳. امیر محمد‌ابراهیم‌خان که در زمان حیات برادرش، سرتیپ فوج قاینات بود و پس ‌از مرگ برادرش، ملقب به شوکت‌الملک و حکمران قاینات و بعد، سیستان شد.
۴. دختری به نام نواب که همسر پسرعمه‌اش، حاجی عبدالعلی‌خان بود.
[۴] منصف، محمدعلی، امیر شوکت الملک علم «امیر قاین»، ص۲۵.
در واقع، محمدابراهیم‌خان و ریسین پسر امیرعلم‌خان و اختلاف سنی‌اش با برادرانش بسیار زیاد بود. مادر او زنی به نام‌ هاجر بود و در نه سالگی پدرش را از دست داد. خود وی نیز چهار همسر و چهار فرزند داشت؛ سه دختر به نام‌های فاطمه، بلقیس و خدیجه و تنها پسرش اسد‌الله علم (عنصر فعال در دوران پهلوی دوم).


وی از چهره‌های مؤثر در تاریخ ایران در ماه‌های پایانی دوره قاجار و روزهای نخستِ دوره پهلوی بود. دوران پادشاهی چهار تن از سلاطین قاجار (ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمد‌علی شاه و احمد شاه) و دو تن از سلسلۀ پهلوی (رضا‌ شاه و بخشی از دوران محمدرضا) را درک کرد و در اغلب این دوران، عهده‌دار مناصب مهم سیاسی بود و به همین دلیل، یکی از رجال مهم شناخته می‌شد.
[۵] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۷۶.
نام وی در فهرستِ مشاهیر ایران و جهان نیز ثبت شده است. علم، گسترده‌ترین رابطه‌ها را با استعمار بریتانیا برقرار ساخت. آغاز حکومت او در خطۀ شرقی ایران با شروع جنگ جهانی اول و سپس انقلاب بلشویکی روسیه هم‌زمان شد. ابراهیم علم – از خان‌های قاینات و سیستان – در اواخر دوران قاجار و در کودتای ۱۲۹۹ش متحد رضاخان بود و در پی این کودتا به حکومت قاینات و سیستان و بلوچستان رسید.
محمدابراهیم خان با کنار زدن برادر اسماعیل خان (شوکت‌الملک اول) توانست حاکم بلامنازع قائنات و سیستان شده و لقب شوکت‌الملک را هم از دولت مظفری بگیرد. در سال‌های اول مشروطه رقابت دو کشور روسیه و انگلیس در ایران به شدت جریان داشت و هر دو کشور سعی داشتند گروه‌های طرفدار خود را در راس امور قرار دهند. پیرو این سیاست شوکت‌الملک توانست با طرفداری از انگلیس در حکومت قائنات دوام بیاورد. "حسن‌ تقی‌ زاده" که خود از طرفداران سیاست انگلیس در ایران بود در خاطراتش می‌نویسد: «پس از درگذشت شوکت‌الملک رقابت بین حشمت‌الملک و برادر کوچکترش ابراهیم‌خان (شوکت‌المک دوم) به طور بارزی نمایان می‌شود و در این میان شوکت‌الملک جهت پیشی گرفتن از رقیب به سیاست انگلیس نزدیک می‌شود.
[۶] مجله یغما، ش۲، ص۱ـ۸، اسفند۱۳۴.



بعد از کودتای ۱۲۹۹ش، امیر شوکت‌الملک در سرکوبی قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان، بسیار تاثیرگذار بود و همین خدمت، نزدیکی او به دولت‌های بعد از کودتا به ویژه، رضاخان سردار سپه را به دنبال داشت.
سندهای بسیاری از این کودتا در کتاب «انقلاب خراسان» جمع‌آوری شده است. پسیان، رئیس ژاندارمری خراسان بود که آغاز حرکتش از اواخر مرداد ۱۳۰۰ ش و درپی عزل سیدضیاء طباطبایی و انتخاب قوام‌السلطنه به جای او صورت گرفت.
[۷] بیات، کاوه، انقلاب خراسان (مجموعه اسناد)، ص۱۱ - ۱۲.
اسناد بسیاری از مذاکره‌های تلگرافی امیر شوکت‌الملک با سران ایل‌ها و عشایر خراسان در این کتاب موجود است؛ از جمله سندهای ۴۳، ۴۴، ۷۶، ۷۷، ۸۱، ۸۲، ۸۴، ۸۸ و ۸۹. اسناد شمارۀ ۵۴، ۵۶، ۵۹، ۶۳، ۶۶، ۷۹، ۸۶، ۹۱، ۱۲۷ و ۱۵۲ که شامل مذاکرات امیر شوکت‌الملک‌ و ‌معتصم‌السلطنه‌ است‌ و‌ نیز ‌اسناد ‌شمارۀ ۵۷، ۵۸، ۶۴، ۶۵، ۶۷، ۷۰، ۸۰، ۸۳، ۱۵۵و ۱۵۶ دربردارندۀ تلگراف‌های امیر شوکت‌الملک و کلنل محمدتقی‌خان است. در این قیام، بخش زیادی از عشایر شرق خراسان به رهبری شجاعالملک هزاره، علیه پسیان شورش کردند که قوام نیز به این آتش دامن می‌زد.
البته شوکت‌الملک در این جریان، موضع یگانه‌ای نداشته است. ماهیت دوگانه خط مشی امیر شوکت‌الملک علم که در عین تاسی از فرامین مرکز، مبنی بر تشویق و ترغیب سران و رؤسای محلی عشایر به رویارویی با کلنل، از تلاش برای حل و فصل مسالمت‌آمیز ماجرا کوتاهی نداشت.
[۸] بیات، کاوه، انقلاب خراسان (مجموعه اسناد)، ص۱۱ - ۱۲.
در واقع شاید بتوان گفت او نقش زیرکانه‌ای در سرکوبی قیام پسیان داشته است؛ البته نظرها دربارۀ او متفاوت است؛ به گونه‌ای که بهار در جایی از او تعریف می‌کند و وی را به عنوان رئیسی که در منطقه جنوب خراسان به درستی، وطن‌خواهی، عقل و کفایت معروف است و با همین صفات از سردار معزز بجنوردی در منطقه شمال خراسان نام می‌برد. بهار، این نکته را بیان می‌کند که دولت، این دو فرد را علیه کلنل تحریک کرده است.
[۹] بهار، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ص۱۴۸.



امیر شوکت‌الملک علم در اوایل سلطنت رضاخان، همچنان مقیم بیرجند بود و تنها پسرش، اسدالله نیز تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در بیرجند به پایان رساند. ابراهیم برای پسرش چند معلم خصوصی گرفت. یکی از آنها همسر یک ژنرال فراری بود که به شوکت‌الملک پناهنده شده بود. این زن به فرزندان علم، فرانسه می‌آموخت. در شرایطی که اسدالله، مقدمات سفر به خارج و ادامه تحصیل را در آنجا فراهم می‌کرد، همراه پدرش به تهران آمد؛ اما رضاشاه مانع خروج او شد و از او خواست که در دانشکده کشاورزی کرج تحصیل کند. پدر و پسر نیز چاره‌ای جز پذیرش نداشتند.
[۱۰] طلوعی، پیشین، ص۲۴۲.

درواقع شوکت‌الملک از پشتیبانان رضاشاه بود که پس از به قدرت رسیدن وی و با توجه به ترس شاه از نفوذ وی در منطقه شرق کشور، به تهران فراخوانده شد. او در دوران رضا پهلوی، مدتی استاندار فارس بود و سپس وزیر پست و تلگراف در کابینه محمود جم شد که در ۱۷ اسفند ۱۳۱۷ از مجلس وقت، رای اعتماد گرفت. در سال ۱۳۱۸ نیز به رغم تغییر کابینه، در همین سمت در کابینه احمد متین‌دفتری (جوان‌ترین نخست‌وزیر رضا‌شاه) باقی ماند و نیز این سمت را در کابینه اول فروغی بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ حفظ کرد.


وی پایه‌گذار «مدرسه شوکتیه» بیرجند بود؛ یکی از مجموعه مدارسی که ابراهیم علم از موقوفات برادر مرحومش، اسماعیل شوکت‌الملک ساخت، بعد از دارالفنون در شهری دور از تهران به وجود آمد. شوکت‌الملک که واقف و مؤسس نخستین بود، در بحبوبۀ مشروطه به تهران آمده بود و در پی آشنایی با دارالفنون به این ‌اندیشه افتاد که مدرسه‌ای مانند آن در بیرجند راه‌اندازی کند. او از تهران، سه معلم با خود آورده بود و مدرسه در آغاز، سه کلاس داشت و هر سال یک کلاس به آن اضافه می‌شد. همۀ فرزندان ابراهیم علم، در این مدرسه تحصیل کردند.
نخستین سازمان آب‌رسانی کشور و لوله‌کشی آب بیرجند پیش از سایر نقاط ایران و فرودگاه بیرجند، سومین فرودگاه کشور، از اقدامات مهم وی در آنجا بود. همچنین بیشتر بنای باغ و عمارت اکبریۀ بیرجند در دورۀ پهلوی اول و زمان امیر ابراهیم علم ساخته شد.
دستور احداث نخستین پایگاه ارسال پیغام‌های رادیویی ایران را پهلوی اول، پیش از سرنگونی قاجاریه صادر کرد. رضاخان که به قدرت نظامی، بسیار تکیه داشت، وزارت جنگ را مامور ساختن اولین پایگاه رادیویی ایران کرد تا اینکه پس از گذشت سال‌ها، در سال ۱۳۱۸ تاسیس یک شبکه رادیویی آغاز شد و در چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ در حالی که ابراهیم علم، وزیر پست و تلگراف بود، رادیوی ایران در ساختمان بی‌سیم افتتاح شد. کارهای فنی رادیو با وزارت پست و تلگراف بود. محمدابراهیم علم یکی از سهامداران شرکت شرق بیرجند (از طراحان و تولید‌کنندگان قالی) بوده است.


وی در سال ۱۳۲۲ و در ۶۴ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت. با مرگ ابراهیم علم، وارثِ خان‌نشینِ قاین، تنها پسر او، اسدالله بود که فصل پایانی تاریخ پیوندهای شوم این دودمان را با استعمار بیگانه رقم زد و جایگاهی برتر از پیشینیان خود کسب کرد.


۱. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱.
۲. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۴.
۳. منصف، محمدعلی، امیر شوکت الملک علم، ص۲۳ـ۲۵، تهران، امیرکبیر، ۲۵۳۵.
۴. منصف، محمدعلی، امیر شوکت الملک علم «امیر قاین»، ص۲۵.
۵. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۷۶.
۶. مجله یغما، ش۲، ص۱ـ۸، اسفند۱۳۴.
۷. بیات، کاوه، انقلاب خراسان (مجموعه اسناد)، ص۱۱ - ۱۲.
۸. بیات، کاوه، انقلاب خراسان (مجموعه اسناد)، ص۱۱ - ۱۲.
۹. بهار، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ص۱۴۸.
۱۰. طلوعی، پیشین، ص۲۴۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «محمدابراهیم خان علم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۲۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابراهیم علم»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۱۵.    






جعبه ابزار