• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن محمد کاتب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




ابراهیم بن محمد کاتب (م. ۳۲۲ق) ادیب، تاریخ‌نگار، کاتب و شیمیدان برجسته‌ بغداد در قرن چهارم هجری قمری بود که در سال ۳۲۲ هجری قمری درگذشت.



ابواسحاق (ابوعمران) ابراهیم بن محمد بن احمد ابوعون بن ابی النجم هلال کاتب بغدادی مشهور به ابن ابی عون، جدش ابونجم هلال کاتبی از شهر انبار و از موالی بنی سلیم و پدرش محمد، حاجب محمد بن عبداللّه بن طاهر بود و در زمان خلافت معتز در سال ۲۵۵ هجری به فرمانداری واسط گمارده شد.
[۲] جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۲، ص۴۰۵.

ابراهیم در بغداد می‌زیست و ادیب، تاریخ نگار و ـ همانند خاندانش ـ کاتبی برجسته بود و از علم شیمی نیز هم اطلاعاتی داشت. بااین حال او را فردی بی باک و بی خرد توصیف کرده‌اند.
ابن ابی عون زمانی رئیس پلیس بود
[۵] جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۲، ص۴۰۵.
و گویا این مقام را با حمایت ابوهیثم عباس بن محمد بن ثوابه انباری کاتب به دست آورده بود. ابوهیثم وی را به خود نزدیک کرد و ثروت فراوانی به او رساند؛ اما هنگامی که ابن ثوابه گرفتار قهر و غضب حکومت شد، ابن ابی عون نیز موضع دشمنی با ابوهیثم گرفت. این ماجرا را سزای ابوهیثم دانسته‌اند که چون ابن ابی عون را بر مردم چیره کرده بود، خدا او را بر خود وی مسلط کرد؛ اگرچه محسن بن فرات، پسر وزیر المقتدر، خلیفه عباسی (خلافت ۲۹۵-۳۲۰ق) نیز بر ابراهیم کاتب عنایت ویژه داشت و مدتی او را کارگزار برخی نواحی قرار داده بود.


ابن ابی عون کاتب، چند کتاب داشته که عبارت‌اند از: بیت مال السرور، الدواوین، الرسایل، النواحی فی اخبار البلدان (النواحی والآفاق والاخبار عن البلدان)، التشبیهات (فرهنگی از تشبیهات شعری)، الجوابات المسکته، لب الآداب (لب اللباب) فی جوابات ذوی الالباب. برخی احتمال یکی بودن دو کتاب اخیر را مطرح کرده‌اند.
[۱۰] جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۲، ص۴۰۵.
ظاهراً کتاب الاجوبه که مجلسی از آن یاد کرده، یکی از آن دو است.
[۱۱] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۳، ص۹۲. .



از حوادث برجسته زندگی ابن ابی عون آن است که وی یار مورد اعتماد ابن ابی عزاقر محمد بن علی شلمغانی شمرده شده و گفته‌اند که درباره او غلو کرده و او را خدای خود می‌دانست؛ ازاین رو به همراه شلمغانی دستگیر شد. از ابراهیم خواستند تا به ابن ابی عزاقر بد بگوید و آب دهان بر او بیندازد؛ ولی چون خودداری کرد، در اول ذی قعده سال ۳۲۲ هجری، دست و پای هر دو را بریدند و گردن زدند و جسد آنان را سوزاندند. (دیگر منابع:
[۲۲] سامی، شمس الدین، قاموس الاعلام، ج۱، ص۵۹۷.
[۲۴] سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۱.
)


۱. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۸۱.    
۲. جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۲، ص۴۰۵.
۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱، ص۱۰۶.    
۴. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۸۱.    
۵. جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۲، ص۴۰۵.
۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱، ص۱۰۷.    
۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱، ص۱۰۶.    
۸. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۸۱.    
۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیه العارفین، ج۱، ص۵.    
۱۰. جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۲، ص۴۰۵.
۱۱. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۳، ص۹۲. .
۱۲. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۸۱.    
۱۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱، ص۱۰۶.    
۱۴. مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۳۴۳.    
۱۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۴، ص۱۰۳.    
۱۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۴، ص۵۶۸.    
۱۷. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۱۵.    
۱۸. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۱.    
۱۹. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۸۱.    
۲۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۶۰.    
۲۱. شیخ طوسی، الغیبه، ص۳۰۷.    
۲۲. سامی، شمس الدین، قاموس الاعلام، ج۱، ص۵۹۷.
۲۳. ابوالفداء، اسماعیل بن علی، المختصر فی اخبار البشر، ج۲، ص۸۱.    
۲۴. سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۱.
۲۵. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱، ص۹.    
۲۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ص۳۵۹.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم کاتب»، ج۲، ص۵۰.






جعبه ابزار