• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

إِصْر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اِصْر: (وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنآ اِصْراً)
«اصر» در اصل به معنای گره زدن چیزی و یا نگهداری و محبوس کردن آن با قهر و غلبه است و به اموری که انسان را از کارهای مهم‌ باز می‌دارد «اصر» گفته می‌شود؛ به همین مناسبت، این واژه به پیمان مؤکد، اطلاق شده است؛ زیرا شکستن آن انسان را از ثواب و خیرات، محروم و ممنوع می‌سازد؛ و اگر عهد و پیمان و یا مجازات و کیفر را «اِصْر» می‌گویند به خاطر محدودیت‌هایی است که برای انسان ایجاد می‌کند.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با إِصْر:

۱.۱ - آیه ۲۸۶ سوره بقره

(لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ) (خداوند هیچ کس را، جز به‌اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند. انسان، هر کار نیکی را انجام دهد، به سود خود انجام داده؛ و هر کار بدی کند، به زیان خود کرده است. مؤمنان می‌گویند: «پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن چنان که به خاطر گناه و طغیان، بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی. پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار و ما را عفو کن و بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده. تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان.» ).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه «اصر» به طوری که گفته‌اند به معنای ثقل و سنگینی است، بعضی هم گفته‌اند: به معنای آن است که چیزی را به قهر و غلبه حبس کنی، و برگشت آن نیز به همان معنای اول است، چون حبس شدن نیز نوعی سنگینی است، و بر موجود حبس شده گران است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۸۱ سوره آلعمران

(وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّيْنَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ) (و به خاطر بیاورید هنگامی را که خداوند، از پیامبران و پیروان آنها، پیمان مؤکّد گرفت، که هر گاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که با نشانه‌هایی که نزد شماست، هماهنگ بود، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید و فرمود: «آیا پذیرفتند؟ و بر آن، با من پیمان مؤکّد بستید؟» گفتند: « آری پذیرفتیم» خداوند به آنها فرمود: «پس گواه باشید! و من نیز با شما از گواهانم»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه «اصر» که به معنای عهد است، مفعول فعل «اخذتم» است، و اخذ، اصر و عهد، غیر از آخذ و گیرنده، طرف دیگری که پیمان را از او بگیرد لازم دارد و در اینجا آن طرف دیگر غیر از امت‌ها کس دیگر نمی‌تواند باشد پس معنای جمله این می‌شود: خدای تعالی پرسید: آیا شما به این پیمان اقرار کردید؟ و آیا از امت‌های خود اصر و عهد مرا گرفتید؟ گفتند: بلی، اقرار داریم. بعضی از مفسرین گفته‌اند: مراد از گرفتن اصر، پیمان گرفتن انبیا برای خودشان است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۱۵۷ سوره اعراف

(الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) ().
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب در مفردات گفته است: اصر به معنای گره زدن و حبس کردن به قهر است، گفته می‌شود: «اصرته فهو ماصور» یعنی زندانی کردم او را و او فعلا زندانی است، کلمه ماصَر و ماصِر -به فتح صاد و کسر آن- به معنی زندان کشتی است، در قرآن هم که می‌فرماید: (وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ) معنایش این است که خداوند چیزهایی را که مانع ایشان از خیرات و رسیدن به صواب می‌شود از آنان بردارد، و در آنجا که می‌فرماید: (وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً) نیز به همین معنا است، گر چه بعضی‌ها گفته‌اند معنایش ثقل و سنگینی است، و لیکن‌ تحقیقش همان است که من گفتم‌. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۰۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۶۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۷۴۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۴۷۰.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۸۶.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۴۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۲۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۹۱.    
۱۳. آلعمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۱۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۴.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۴۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۵.    
۱۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۰.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.    
۲۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۶۱.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۷۸.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۸۰.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۰.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إِصْر»، ص۴۸.    






جعبه ابزار