إنْفَجَرَتْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انْفَجَرَتْ: (فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا) «انْفَجَرَتْ» از مادّه
«انفجار» به معنای جریان شدید و بیرون ریختن آب با فشار و کثرت است.
(وَ إِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَ اشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَ لاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ) (و به ياد آوريد زمانى را كه
موسی براى قوم خويش، آب طلبيد؛ به او گفتيم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد؛ آن گونه كه هر طايفه از
طوایف دوازدهگانه بنیاسرائیل)، چشمه خود را مىشناختند و گفتيم: «از روزىِ خداوند بخوريد و بياشاميد؛ و در زمين به
فساد نكوشيد».)
شیخ طبرسی در
مجمع البیان میفرماید:
(فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً ...) در اين آيات به «انفجرت» و در
سوره اعراف به «
انبجست» تعبير شده است، بعضى ميگويند اين دو كلمه با هم تفاوت ندارند و برخى معتقدند همانطور كه در بيان لغت گفتيم،
انبجاس كمتر از انفجار است و با قبول اين قول و فرق در معناى اين دو كلمه در باره داستان حضرت موسى كه
قرآن بهر دو تعبير بيان كرده سه وجه گفته شده است از اينقرار: ۱- اولى كه موسى عصا را زد آب اندك اندك بيرون ميآمد (
انبجاس) و بعد، زياد شد (انفجار) و هر تعبير براى بيان يك قسمت است. ۲- بستگى به احتياج و لزوم داشت اگر لازم ميشد بصورت انفجار، و با شدّت و اگر نه بشكل «
انبجاس» و اندك اندك آب، خارج ميگشت. ۳- سنگى كه از آن، آب بيرون ميآمد اگر در حال حمل بود آب ريز ريز خارج ميشد ولى هنگامى كه آن را روى زمين قرار ميدادند از آن آب زياد ميجوشيد
(قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ ...) هر دسته و سبطى از آنان محل آشاميدن خود را دانست.
)
(وَ قَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَ أَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ) (ما آنها را به دوازده گروه- كه هر يك طايفهاى از دودمان اسرائيل بودند- تقسيم كرديم. و هنگامى كه قوم موسى در بيابان از او تقاضاى آب كردند، به او وحى فرستاديم كه: «عصاى خود را بر سنگ مخصوص بزن.» ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جست؛ آنچنان كه هر طايفه، چشمه و آبشخور خود را مىشناخت. و ابر را بر سر آنها سايبان ساختيم؛ و بر آنها «منّ» (نوعى صمغ شيرين گياهان) و «سلوى» (پرندهاى مانند بلدرچين) فرستاديم؛ و به آنان گفتيم: از روزيهاى پاكيزهاى كه به شما دادهايم، بخوريد؛ و آنها كفران كردند؛ ولى با اين كار به ما ستم نكردند، بلكه به خودشان ستم مىنمودند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
انبجست از
انبجاس و به معناى انفجار است، و بعضى گفتهاند به معناى بيرون شدن اندك اندك آب است، بخلاف انفجار كه به معناى بيرون شدن به كثرت و فراوانى است. و از ظاهر اينكه فرمود: پس منفجر شد از آن دوازده چشمه و هر گروهى از مردم چشمه خود را شناختند بدست مىآيد كه چشمهها به عدد
اسباط بنی اسرائیل يعنى دوازده بود، چون مىرساند كه هر چشمه مخصوص يك تيره بوده و اينكه اين اختصاص به خاطر مشاجرهاى بوده كه با يكديگر داشتهاند، و اين ظاهر تاييد مىكند رواياتى را كه در باره داستان اين چشمهها وارد شده. معناى بقيه آيه شريفه روشن است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إنْفَجَرَتْ»، ص۸۱.