• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أُمّی (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أُمّی (به ضم الف و تشدید میم) از واژگان قرآن کریم ریشه آن از ام (مادر) بوده و به معنای درس ناخوانده است.
این کلمه دوبار در قرآن در وصف پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) آمده و یکی از دلایل نبوّت و من عنداللَّه بودن ایشان است.
مشتقات أُمّی که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
اُمِّیُّونَ‌ (به ضم الف و تشدید میم) به معنای بی‌سوادند؛
الْاُمِّیَ‌ (به ضم الف و تشدید میم) به معنای بی‌سواد و درس نخوانده؛
الْاُمِّیِّینَ‌ (به ضم الف و تشدید میم) یهود ظاهرا غیر یهود را امیّین می‌خواندند.


أُمّی به معنای درس ناخوانده است.
راغب گوید: اُمِّی کسی است که نوشتن و خواندن بلد نیست و از قطرب نقل می‌کند که: اُمِّیَّة به معنی غفلت و جهالت است و امّی از آن معنی است.
در المیزان فرماید: امّی منسوب به امّ (مادر) است زیرا مهربانی مادر مانع از آن می‌شد که فرزندش را به دست معلّم به سپارد، فرزند فقط به تربیت مادر اکتفا می‌کرد.


به مواردی از أُمّی که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - اُمِّیُّونَ‌ (آیه ۷۸ سوره بقره)

(وَ مِنْهُمْ‌ اُمِّیُّونَ‌ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ اِلَّا اَمانِیَّ)
«قسمتی از یهود بی‌سوادند، کتاب را جز دروغ‌هایی که علماء آن‌ها می‌سازند، نمی‌دانند.»


۲.۲ - الْاُمِّیِّینَ‌ (آیه ۲ سوره جمعه)

(هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی‌ الْاُمِّیِّینَ‌ رَسُولًا مِنْهُمْ)
«او کسی است که در میان درس ناخوانده‌ها، پیغمبری از خودشان برانگیخت.»
مراد از امیّین‌، اهل حجاز است. یهود ظاهرا غیر یهود را امیّین می‌خواندند چنان‌که قرآن از آن‌ها نقل می‌کند.


۲.۳ - الْاُمِّیِّینَ‌ (آیه ۷۵ سوره آل عمران)

(لَیْسَ عَلَیْنا فِی‌ الْاُمِّیِّینَ‌ سَبِیلٌ)
(ما در برابر امّيّين (غير يهود)، مسؤول نيستيم.)
در المیزان فرماید: اهل کتاب مشرکین عرب را امیّین می‌خواندند و آیه‌ی فوق را شاهد می‌آورد ولی گفتیم از آیه به نظر می‌آید که یهود، مطلق غیر یهود را امیّین می‌خواندند زیرا می‌گفتند: درباره امیّین و خیانت به آن‌ها بر ما مسئولیّتی نیست، پس قهرا منظورشان مطلق غیر یهود است نه فقط مشرکین عرب.
در جوامع الجامع فرموده: می‌گفتند در کتاب ما، غیر یهود را حرمتی نیست.



کلمه امّی در دو جا، صفت حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) آمده‌ است.

۳.۱ - الْاُمِّیَ‌ (آیه ۱۵۷-۱۵۸ سوره اعراف)

(الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَ‌ الْاُمِّیَ‌....فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِ‌ الْاُمِّیِ‌)
(همان كسانى كه از فرستاده خدا، پيامبرِ «امّى» و درس نخوانده پيروى مى‌كنند؛پس ايمان بياوريد به خدا و فرستاده‌اش، آن پيامبرِ درس نخوانده‌اى كه به خدا و سخنانش ايمان دارد؛)
امّی و درس ناخوانده بودن، یکی از دلائل نبوّت و من عند اللَّه بودن آن حضرت است زیرا که بعد از نبوّت عالی‌ترین احکام و علوم را آورد و دنیا را عوض کرد. و این کار از درس ناخوانده محال است مگر آن‌که این موهبت از جانب خدا باشد، آیه‌ی‌ (وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ اِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ) هم معنی امّی را در باره آن حضرت روشن می‌کند و هم دلالت بر نبوّتش را، یعنی تو پیش از نزول وحی، کتابی نمی‌خواندی و با دست نمی‌نوشتی و اگر غیر آن بود، اهل باطل در کار تو شکّ می‌کردند و می‌گفتند در اثر خواندن و نوشتن چنین چیزها را آورده است.



این کلمه دوبار در قرآن در وصف پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۱۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۶، ص۱۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۷.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۵.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۷۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۳۲۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۲۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۰.    
۱۱. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۴۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۶۴.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۷۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۹.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۴۱۲.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۶۲.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۳۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۷۷.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۶۲.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۳۰۰.    
۲۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷- ۱۵۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۷۰.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۶۲.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۷۸.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۷۹.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۴۹.    
۳۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۸.    
۳۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷- ۱۵۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «امی»، ج۱، ص۱۱۹.    






جعبه ابزار