• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَسْوٰاقِ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: بازار (فقه).


أَسْوٰاقِ:(وَ يَمْشي في‌ الْأَسْواقِ)
«أَسْوٰاقِ» مَساق (به فتح میم) مصدر ميمى از مادّه سوق به معنای رانده شدن می‌باشد.
جمعى از سران مشركان خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آمدند و گفتند: اى محمد تو از ما چه مى‌خواهى؟ اگر ریاست مى‌طلبى ما تو را سرپرست خود مى‌كنيم، و اگر علاقه به مال دارى از اموال خود براى تو جمع مى‌كنيم، اما هنگامى كه ديدند پيامبر در برابر اين پيشنهادهايشان تسليم نشد به بهانه جويى پرداختند و گفتند تو چگونه فرستاده خدا هستى با اين‌كه غذا مى‌خورى و در بازارها توقف مى‌كنى؟! آن‌ها پيامبر را به خوردن غذا سرزنش كردند چرا كه مى‌خواستند او فرشته باشد، و به راه رفتن در بازارها ملامت كردند چرا كه آن‌ها كسراها و قيصرها و پادشاهان جبار را ديده بودند كه هرگز گام در بازارها نمى‌گذاردند، در حالى كه پيامبر با مردم در بازارها حشر و نشر داشت و با آن‌ها مانوس بود.



به موردی از کاربرد «أَسْوٰاقِ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أَسْوٰاقِ (آیه ۷ سوره فرقان)

(وَ قالوا مالِ هَذا الرَّسولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي في الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكونَ مَعَهُ نَذيرًا) «و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مى‌خورد و در بازارها راه مى‌رود؟! نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را! چرا لااقل فرشته‌اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند و گواه صدق دعوى او باشد.»

۱.۲ - أَسْوٰاقِ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: اين آیه حكايت طعنه‌اى است كه به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مى‌زدند، بعد از آيه قبل كه طعن به قرآن را از ايشان حكايت مى‌كرد، و مى‌فرمود: (وَ قالَ الَّذينَ كَفَروا إِنْ هَذا إِلّا إِفْكٌ افْتَراهُ ...)
و اگر از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) تعبير به‌ (لِهذَا الرَّسولِ) كردند، با اين‌كه رسول بودنش را قبول نداشتند، از باب تمسخر و ريش‌خند است. و جمله‌ (ما لِهذَا الرَّسولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي في الْأَسْواقِ) اين چه رسولى است كه غذا مى‌خورد و در بازارها راه مى‌رود؟ استفهام از تعجب است، و وجه آن اين است كه وثنى مذهبان اتصال به غیب را براى بشر ممكن نمى‌دانستند، چون وجود او مادى، و فرو رفته در ظلمت‌هاى ماده، و ملوث به قذارت‌هاى آن است، و به همين جهت بود كه در توجه به سوى لاهوت متوسل به ملائكه مى‌شدند، و آن‌ها را عبادت مى‌كردند تا ملائكه نزد خدا شفاعتشان كنند و به خدا نزديكشان سازند، پس از نظر بت‌پرستان ملائكه مقربين نزد خدايند و متصل به غيب هستند، آن‌هايند كه مى‌توانند از طرف غيب رسالتى- البته اگر رسالتى باشد- بگيرند، ولى چنين چيزى براى بشر ممكن نيست. پس از همين جا معلوم مى‌شود كه مرادشان از اين استفهام اين بوده كه رسالت با غذا خوردن و راه رفتن در بين مردم و كاسبى كردن براى معاش نمى‌سازد، چون رسالت اتصالى است غيبى، و اتصال به غيب با علاقه‌مندى و ارتباط با ماديات جمع نمى‌شود، و جز براى ملائكه دست نمى‌دهد، لذا قرآن در جاى ديگرى از آنان حكايت كرده كه گفتند: اگر خدا براستى رسالتى داشت، ملائكه را نازل مى‌كرد.

۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۳۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۸۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۹.    
۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۰.    
۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۵۲-۲۵۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۸۳-۱۸۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۸۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اسواق»، ج۲، ص ۴۴۲.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره فرقان | لغات قرآن




جعبه ابزار