أَداح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
أَداح» جمع «
أُدْحِىّ» (بر وزن لجّى) از
واژگان نهج البلاغه و به معنای محل تخم گذارى
شتر مرغ است.
این واژه يک بار در «
نهج البلاغه» بهکار رفته است.
«
أَداح»
به معنای محل تخم گذارى شتر مرغ و از «
دَحْو» است كه شتر مرغ آن را با پاى خود مىگسترد و مىسازد.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) درباره اهل
جاهلیت فرموده:
«لا في الدّينِ يَتَفَقَّهُونَ وَ لا عَنِ اللهِ يَعْقِلُونَ كَقَيْضِ بَيْض في أَداح يَكُونُ كَسْرُها وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضانُها شَرّاً» «آنها نه در
دین دانا بودند و نه از
اوامر خدا چيزى مىفهميدند مانند شكستن تخمى در آشيانه كه شكستن آن
گناه است و نگاه داشتنش شرّ به وجود مىآورد كه ممكن است تخم افعى باشد.»
أَداح مخصوص شتر مرغ است. آن حضرت به طور مجاز آن را در آشيانههاى مرغ قطا به كار برده است،
انسان چون تخمها را در آشيانه مرغ قطا ديد شكستن آنها گناه است ولى شايد تخم افعى باشد كه اگر نشكند فردا افعى به وجود آيد، آدم جاهل و جاهلى مانند آن است كه اذيّت كردنش گناه است و اگر همان طور هم بماند فردا جنايتكارى خواهد شد. امام به يارانش فرموده: «شما چنان نباشيد.»
از اينواژه یک مورد در «نهج البلاغه» بهکار رفته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دحو»، ج۱، ص ۳۷۸.