ابتر در اصل به معنای حیواندم بريده است. و انتخاب اين تعبير از سوى دشمنان اسلام به منظور هتک و توهین بود، و تعبير «شانئ» بيانگر اين واقعيت است كه آنها در دشمنى خود حتى كمترين ادب را نيز رعايت نمىكردند، يعنى عداوتشان آميخته با قساوت و رذالت بود، درحقيقت قرآن مىگويد: اين لقب خود شما است نه پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهواله). از سوى ديگر همانگونه كه در شان نزول سوره گفته شد: قریشانتظارمرگ پيامبر و برچيده شدن بساط اسلام را داشتند، چرا كه مىگفتند او بلاعقب است، قرآن مىگويد تو بلا عقب نيستى، دشمنان تو بلا عقباند.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: در الدر المنثور است كه ابن سعد و ابن عساکر از طريق کلبی از ابی صالح از ابن عباس روايت كردهاند كه گفت: بزرگترين فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)قاسم، سپس زینب، و آن گاه عبد اللَّه، و پس از او ام کلثوم، و آن گاه فاطمه و در آخر رقیه بود، قاسم از دنیا رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در مکه از دنیا رفت، و بعد از او عبد اللَّه از دنيا رفت، و عاصیبنوائل سهمی گفت: نسل او قطع شد، پس او أبتر و بىعقب است، در پاسخش خدای تعالی اين آيه را فرستاد كه خود عاصىبنوائل ابتر و بدون عقب است. و در همان کتاب است كه زبیر بن بکار و ابن عساكر، از جعفر بن محمد از پدرش روايت كردهاند كه فرمود: قاسم پسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در مكه از دنيا رفت و بعد از دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به عاصىبنوائل و پسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را از دور ديد گفت: الآن زخم زبانى به او مىزنم، همين كه آن جناب نزديک شد، گفت: چه خوب شد كه اجاقش كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد. و نيز در همان كتاب است كه ابن ابی حاتم از سدی روايت كرده كه گفت: قریش را رسم چنين بود كه وقتى فرزند ذكور كسى مىمرد مىگفتند: بتر فلان، و چون فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از دنيا رفت عاصیبنوائل گفت بتر يعنى فرزند ذكورش مرد، و اين فرد (رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)) از همه بيشتر بتر شد، (چون هيچ فرزند ذكور برايش نماند). مؤلف: و در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده ولید بن مغیره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه ابو جهل بوده. و در بعضى ديگر آمده كه عقبة بن ابی معیط بوده. و در بعضى آمده كه کعب بن اشرف بوده، ولى معتبر همان است كه مىگفت عاصیبنوائل بوده است.