• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَبْ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَب: (قالَ اِبْراهِیْمُ لِاَبِیهِ)
«اب» در لغت عرب غالباً بر پدر اطلاق می‌شود و گاهی بر جدّ مادری و عمو و همچنین، بر مربی، معلم و کسانی که برای تربیت انسان به نوعی زحمت کشیده‌اند نیز اطلاق می‌گردد. ولی شک نیست که به هنگام اطلاق این کلمه، اگر قرینه‌ای در کار نباشد قبل از هر چیز «پدر» به نظر می‌آید.
این که گفته‌اند کلمه‌ «اب» در لغت عرب گاهی به عمو نیز اطلاق می‌شود با توجّه به آیات سوره‌ «ابراهیم» کاملًا قابل قبول است. خلاصه این که‌ «اب» و «والد» در لغت عرب با هم متفاوتند؛ کلمه‌ «والد» که در آیات مورد بحث به‌کار رفته منحصراً به‌ معنای پدر است ولی‌ «اب» که در مورد «آزر» آمده می‌تواند به معنای‌ «عمو» بوده باشد.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با أب:

۱.۱ - آیه ۷۴ سوره انعام

(وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ) ((به خاطر بياوريد هنگامى را كه ابراهیم به پدرش [سرپرستش كه در آن زمان عمويش بود] «آزر» گفت: «آيا بت‌هايى را به عنوان معبود خود انتخاب مى‌كنى؟! به يقين تو و قومت را در گمراهى آشكارى مى‌بينم.»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مفسرين درباره كلمه «ابيه» اختلاف كرده‌اند در اينكه آيا مراد از كلمه ابيه پدر او است يا عمويش يا جد مادريش، يا آنكه مراد، رئيس و بزرگ فاميل است. منشا اين اختلاف نيز از اختلاف رواياتى است كه در اين باره وارد شده، چون بعضى از اخبار دارد كه مراد از أبيه پدر او است، و ابراهيم (علیه‌السّلام) در قیامت از او شفاعت خواهد كرد، و خداوند هم شفاعتش را نپذيرفته و پدرش را به صورت کفتارى گنديده، مسخ نموده و خود ابراهيم نيز از او بيزارى مى‌جويد. بعضى ديگر دارد كه او پدر ابراهيم نبوده، چون پدرش مردى موحد بوده و هرگز شرک نورزيده است و در اخبار ديگرى هم دارد كه اجداد پیغمبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) همگى موحد بوده‌اند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۴۱ سوره ابراهیم

(رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ) (پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روزى كه حساب برپا مى‌شود، بيامرز!).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين آيه دلالت دارد بر اينكه ابراهيم فرزند آزر مشرك نبوده، زيرا در اين آيه براى پدرش طلب مغفرت كرده است، در حالى كه خودش سنين آخر عمر را مى‌گذرانده، و در اوائل عمر بعد از وعده‌اى كه به آزر داده از وى بيزارى جسته است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۴۲ سوره مریم

(إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا) (هنگامى كه به پدرش گفت: «اى پدر! چرا چيزى را مى‌پرستى كه نه مى‌شنود، و نه مى‌بيند، و نه هيچ نيازى را از تو برطرف مى‌سازد؟!).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ابراهيم (علیه‌السّلام) در خطابى كه با پدر خود دارد دو نكته را خاطر نشان مى‌سازد، اول اينكه طريقه و مسلك او در پرستش بت‌ها طريقه‌اى لغو و باطل است، دوم اينكه نزد او علم و معرفتى است كه نزد پدرش نيست، و بر او لازم است كه از وى پيروى كند تا به راه حق دلالتش نمايد، زيرا او در خطر ولايت شیطان قرار دارد.
پس جمله‌ (يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ ...) انکار توبيخى ابراهيم است نسبت به بت‌پرستی پدر، چيزى كه هست در اين جمله به جاى اسم، تنها اوصاف آنها را ذكر كرده و فرموده، چرا چيزى مى‌پرستى كه نه مى‌شنود و نه مى‌بيند؟ (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۴ - آیه ۷۰ سوره شعراء

(إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ) (هنگامى كه به پدرش [سرپرستش كه در آن زمان عمويش آزر بود] و قوم او گفت: «چه چيز را مى‌پرستيد؟!»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين جمله مخاصمه و مناظره آن جناب است با پدرش، غير آن مخاصمه‌اى كه با مردم عصر خود داشت، هم چنان كه خداى تعالى آن را در سوره انعام حكايت فرموده، ليكن در اينجا چون بنا بر اختصار بوده هر دو مخاصمه را يك جا آورده و به يك سبك و روش حكايت فرموده، يعنى آن مقدار را كه قدر مشترك ميان دو سبك احتجاج است، نقل كرده است. علاوه بر اين، وجه ديگر اين گونه پرسش از آن جناب اين است كه اين محاجه مربوط به اولين روزى است كه ابراهيم (علیه‌السّلام) از پناهگاه خود در آمده و داخل در مجتمع پدر و قوم خود شده است و قبل از اين چيزى در اين باره نديده بود و احتجاجى كه كرد از يك فطرت ساده و پاك كرد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. انعام/سوره۶، آیه۷۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۷.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۷۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۴۰۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۹۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۷۸.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۷۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۲۳۰.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۶۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۵۰-۱۵۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۹۷.    
۱۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۰.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۱۴.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۷۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۴۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۹۱.    
۱۹. مریم/سوره۱۹، آیه۴۲.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۷۴.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۶.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۳.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۷.    
۲۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۰.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۰.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۹۲.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۸۰.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۹.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَب»، ص۱۷.    






جعبه ابزار