• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَ وَعَظْت (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَ وَعَظْت:(سَواء عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ)
«أَ وَعَظْت» از مادۀ «وعظ» (و موعظة) گرفته شده و آن‌چنان كه در مفردات آمده «موعظه» به معنى «نهی آميخته به تهديد» است (پند دادن توأم با ترسانيدن)، ولى ظاهرا معنى موعظه از اين وسيع‌تر است.



به موردی از کاربرد «أَ وَعَظْت» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أَ وَعَظْت (آیه ۱۳۶ سوره شعراء)

(قالوا سَواء عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْواعِظينَ)
«قوم عاد گفتند: براى ما تفاوت نمى‌كند، چه ما را اندرز دهى يا ندهى؛ ما به تو ایمان نمى‌آوريم.»

۱.۲ - أَ وَعَظْت - در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
در اين جمله از قوم هود حکایت مى‌فرمايد كه آن جناب را به كلى از دعوتش و تاثير كلامش و از ایمان خود مايوس كردند.
بعضى‌ گفته‌اند: اين تعبير خالى از مبالغه نيست، چون مقتضاى ترديد- چه موعظه كنى و يا از واعظان نباشى- اين بود كه گفته شود: چه موعظه كنى و چه نكنى ولى آن طور فرمود تا مبالغه را برساند و بفهماند كه ما به هيچ وجه ايمان نخواهيم آورد.


۱.۳ - أَ وَعَظْت - در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
همان‌گونه كه از «خليل» دانشمند معروف عرب در همان كتاب مفردات نقل شده:
موعظه عبارت از تذكر دادن نيكی‌هاست كه توأم با رقت قلب باشد و در واقع هرگونه اندرزى است كه در مخاطب تأثير بگذارد، او را از بدی‌ها بترساند و يا قلب او را متوجۀ نيكی‌ها گرداند.
البته مفهوم اين سخن آن نيست كه هر موعظه‌اى بايد تأثير داشته باشد، بلكه منظور آن است كه در قلب‌هاى آماده بتواند چنين اثرى بگذارد، چنان‌كه آيه ۵۷ سوره یونس، تمام انسان‌هاى جهان را مخاطب ساخته، مى‌گويد:
(يا أَيُّها اَلنّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ‌)
«اى مردم از سوى پروردگارتان، موعظه و اندرزى براى شما آمد.»
و يا در آيه ۴۶ سوره سباء مى‌خوانيم:
قُلْ إِنَّمٰا أَعِظُكُمْ بِوٰاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ‌
«بگو من تنها شما را به يك چيز اندرز مى‌دهم و آن اين‌كه براى خدا قيام كنيد.»
جملۀ «اعظكم» (شما را اندرز مى‌دهم) در حقیقت بيانگر اين واقعيت است كه من خیر و صلاح شما را در اين سخن در نظر مى‌گيرم نه هيچ مسألۀ ديگر، و يا در آيه ۱۷ سوره نور دربارۀ منع اشاعۀ فحشاء و نشر هرگونه فساد و زشتيها مى‌خوانيم:
يَعِظُكُمُ اَللّٰهُ أَنْ تَعُودوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌
«خداوند شما را اندرز مى‌دهد كه هرگز چنين كارى را تكرار نكنيد اگر ايمان داريد.»
اين جمله در واقع كلمه‌اى در تقدير دارد و آن كلمۀ «لا» است.
(يَعِظُكُمُ اَللّٰهُ أَنْ تَعُودوا لِمِثْلِهِ أَبَداً) و اگر نخواهيم تقدير بگيريم جملۀ «يعظكم» بايد به معنى «ينهاكم» باشد، يعنى خداوند شما را از بازگشت به اين‌گونه كار بازمى‌دارد.
در آيه ۳ سوره مجادله، خداوند به كسانى كه از همسران خود «ظهار» مى‌كنند و سپس به گفتۀ خود بازمى‌گردند (نادم و پشيمان مى‌شوند) اندرز مى‌دهد كه بايد پيش از آميزش جنسى آنها باهم برده‌اى را آزاد كنند.
(ذلِكُمْ تُوعَظونَ بِهِ‌)
يعنى «اين دستورى است كه به آن اندرز داده مى‌شويد.»
مشتقات ديگرى از مادۀ «وعظ» مانند «واعظين» در قرآن مجید به چشم مى‌خورد كه به شرح اغلب آن‌ها پرداختيم.


۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۷۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۹۲.    
۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۳۷۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۲۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۰۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۴۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۱.    
۱۰. یونس/سوره۱۰، آیه۵۷.    
۱۱. سباء/سوره۳۴، آیه۴۶.    
۱۲. نور/سوره۲۴، آیه۱۷.    
۱۳. مجادله/سوره۵۸، آیه۳.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۲۹۹-۳۰۰.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۶، ص۴۴.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ا وعظت»، ج۴، ص ۶۹۰.


رده‌های این صفحه : لغات سوره شعراء | لغات قرآن




جعبه ابزار