آیه معاد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیه ۸۵
قصص، درباره وعده خداوند به بازگشت
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را آیه معاد گویند.
در آیه ۸۵
سوره قصص واژه «معاد» به کار رفته، و از همین رو، به آن «آیه معاد» میگویند.
(ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد قل ربی اعلم من جاء بالهدی و من هو فی ضلال مبین)؛ «آن کس که
قرآن را بر تو
فرض کرد تو را به جایگاهت (زادگاهت) بازمی گرداند بگو پروردگار من از همه بهتر میداند چه کسی (برنامه)
هدایت آورده، و چه کسی در
ضلال مبین است».
«معاد» در
لغت به معنای بازگشتن (مصدر)،
زمان بازگشت (
اسم زمان) و محل بازگشت (
اسم مکان) به کار میرود، و در این آیه، کاربرد سوم مورد نظر است.
اما در
تعیین مصداق آن مفسران احتمالات مختلفی دادهاند، مانند: بازگشت به
حیات پس از
مرگ، سرزمین محشر، مرگ، مقام
شفاعت کبری،
بهشت،
بیت المقدس، مکه زادگاه
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم. از این میان، احتمال اخیر قوی تر بوده و با شان نزولی که برای آیه ذکر کردهاند
تناسب بیشتر دارد.
امام خمینی معاد را در اصطلاح فلسفی و کلامی رجوع به نشئه دیگر فوق عالم طبیعت میداند
و در اصطلاح عرفانی رجوع مظاهر به حقتعالی میداند
ایشان معاد را ضرورت همه ادیان و آن را از اصول ایمان و فطرت بشری میشمارد. امام خمینی حقیقت معاد را به معنای فساد اجزای مادی و جمع شدن آن در همین عالم طبیعت نمیداند، زیرا این تغییر و تبدیل و جمع اجزا بازگشت به نشئه دیگر نیست درحالیکه ضرورت تمام شرایع این است که معاد رجوع به نشئه دیگر فوق طبیعت است، افزون بر اینکه ایشان تمسک به ظواهر قرآن را در اینکه معاد در رجوع به طبیعت ظهور دارد، مربوط میداند و باور دارد اگرچه برخی آیات قرآن دلالت ضعیفی برای مطلب دارند، ولی این مخالف حکم
عقل است و این آیات در مقام بیان چگونگی معاد و ماهیت آن نیستند.
امام خمینی حقیقت معاد را از دیدگاه اهل معرفت بازگشت موجودات مظاهر به اصل خود و رجوع از عالم کثرت به همان اسمی میداند که مبدا ظهور آن موجودات است اگرچه مرجع کل، همان هویت الهی است، ولی ازآنجاکه هویت الهی بدون حجاب اسما بر موجودات تجلی نمیکند، رجوع همه موجودات به اسماء خاص خود خواهد بود.
به باور امام خمینی ازآنجاکه موجودات، به منزله قوا و ابزار
انسان کامل شمرده میشوند، همان گونه که آفرینش موجودات، بهواسطه ربّ انسان کامل از حضرت غیب صورت میگیرد، معاد و رجوع آنها از حضرت شهادت نیز توسط انسان کامل صورت میگیرد؛ چنانکه برخی فقرات زیارت جامعه به این نکته اشاره میکند و این سری از اسرار توحید است؛ زیرا رجوع به انسان کامل رجوع به الله است، به همین سبب است که انسان کامل، فانی فی الله و باقی به بقای اوست و خود از اسمای حسنا و
اسم اعظم الهی است.
جمعی از مفسرین شان نزولی برای این آیه از
ابن عباس نقل کردهاند که مضمونش چنین است: هنگامی که
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به قصد
هجرت از
مکه به سوی
مدینه میآمد به سرزمین
جحفه که فاصله چندان زیادی از مکه ندارد رسید، به یاد موطنش مکه افتاد، شهری که
حرم امن خدا است و خانه
کعبه که
قلب و جان پیامبر با آن پیوند ناگسستنی داشت در آنجا است،
آثار این
شوق که با تاثر و اندوه آمیخته بود در چهره مبارکش نمایان گشت، در اینجا
جبرئیل نازل شد و پرسید آیا به راستی به شهر و زادگاهت
اشتیاق داری؟ پیامبر فرمود: آری، جبرئیل عرض کرد: خداوند این
پیام را برای تو فرستاده:
«ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد؛ آن کس که این
قرآن را بر تو فرض کرده است تو را به سرزمین اصلیت باز می گرداند» و میدانیم این
وعده بزرگ سرانجام تحقق یافت و پیامبر
اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم پیروزمندانه با ارتشی نیرومند و
قدرت و
عظمت فراوان به مکه بازگشت، و حرم امن خدا بدون
جنگ و خونریزی به او
تسلیم شد.
بنابراین
آیه فوق یکی از پیشگوییهای اعجازآمیز قرآن است که چنین
خبری را به طور
قطع و بدون هیچ
قید و
شرط بیان کرده و بعد از
مدت کوتاهی
تحقق یافت.
•
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیه معاد». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.