• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه وحدت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیه وحدت به آیه ۱۰۳ آل عمران، درباره سفارش به وحدت و قدردانی از این نعمت الهی اطلاق می‌شود.



به آیه ۱۰۳ سوره آل عمران «آیه وحدت» می‌گویند: (و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون)؛ «و همگی به ریسمان خدا ( قرآن و اسلام و هر گونه وسیله ارتباط دیگر) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود بیاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شدید، و شما بر لب حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آنجا برگرفت (و نجات داد) این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد شاید هدایت شوید».


در دوران جاهلیت دو قبیله بزرگ در مدینه به نام « اوس » و «خزرج» وجود داشتند که بیش از یکصد سال جنگ و خون ریزی و اختلاف در میان آن دو جریان داشت، و هر چند وقت ناگهان به جان یکدیگر می‌افتادند و خسارات جانی و مالی فراوانی به یکدیگر وارد می‌کردند. یکی از موفقیتهای بزرگ پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پس از هجرت به مدینه، این بود که بوسیله اسلام صلح و صفا در میان آن دو ایجاد کرد، و با اتحاد آنها جبهه نیرومندی در مدینه بوجود آمد. اما از آنجا که ریشه‌های اختلاف فوق العاده زیاد و نیرومند، و اتحاد تازه و جوان بود گاه بیگاه، بر اثر عواملی، اختلافات فراموش شده شعله ور می‌شد، که به سرعت در پرتو تعلیمات اسلام و تدبیر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم خاموش می‌گشت. روزی دو نفر از قبیله اوس و خزرج به نام «ثعلبة بن غنم» و «اسعد بن زراره» در برابر یکدیگر قرار گرفتند، و هر کدام افتخاراتی را که بعد از اسلام نصیب قبیله او شده بود برمی شمرد، ثعلبه گفت: خزیمة بن ثابت (ذو الشهادتین) و حنظله (غسیل الملائکه) که هر کدام از افتخارات مسلمانانند، از ما هستند، و همچنین عاصم بن ثابت ، و سعد بن معاذ از ما می‌باشند. در برابر او اسعد بن زراره که از طایفه خزرج بود گفت: چهار نفر از قبیله ما در راه نشر و تعلیم قرآن خدمت بزرگی انجام دادند: ابی بن کعب ، معاذ بن جبل ، زید بن ثابت ، و ابو زید، به علاوه سعد بن عباده رئیس و خطیب مردم مدینه از ما است.
کم کم کار به جای باریک کشید، و قبیله دو طرف از جریان آگاه شدند، و دست به اسلحه برده، در برابر یکدیگر قرار گرفتند، بیم آن می‌رفت که بار دیگر آتش جنگ بین آنها شعله ور گردد و زمین از خون آنها رنگین شود! خبر به پیامبر رسید، حضرت فورا به محل حادثه آمد، و با بیان و تدبیر خاص خود به آن وضع خطرناک پایان داد، و صلح و صفا را در میان آنها بر قرار نمود. این آیه و آیه قبل از آن نازل گردید و به صورت یک حکم عمومی همه مسلمانان را با بیان مؤثر و مؤکدی دعوت به اتحاد نمود.


در باره اینکه منظور از «حبل الله» (ریسمان الهی) چیست؟ مفسران احتمالات مختلفی ذکر کرده‌اند، مثل: قرآن ، اسلام ، و خاندان پیامبر و ائمه معصومین . در روایاتی که از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و ائمه اهل بیت نقل شده نیز همین تعبیرات گوناگون دیده می‌شود، مثلا در تفسیر الدر المنثور از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و در کتاب معانی الاخبار از امام سجاد علیه‌السّلام نقل شده که فرمودند: «حبل الله» قرآن است، و در تفسیر عیاشی از امام باقر علیه‌السّلام چنین وارد شده: ریسمان الهی آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌باشند، که مردم مامور به تمسک به آن هستند. ولی نه این احادیث و نه آن تفسیرها، هیچ کدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهی هر گونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او، و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع ارتباط با خدا که از معنای حبل الله استفاده می‌شود، جمع است.
تعبیر از این امور به حبل الله اشاره به یک حقیقت است، که انسان در شرائط عادی و بدون داشتن مربی و راهنما، در قعر دره طبیعت ، و چاه تاریک غرائز سرکش، و جهل و نادانی باقی خواهد ماند، و برای نجات از این دره و برآمدن از این چاه نیاز به رشته و ریسمان محکمی دارد که به آن چنگ بزند و بیرون آید، این رشته محکم همان ارتباط با خدا از طریق قرآن و آورنده قرآن و جانشینان واقعی او می‌باشد، که مردم را از سطوح پائین و پست بالا برده و به آسمان تکامل معنوی و مادی می‌رسانند.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۸.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۴۵.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۵۵.    
۵. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۲، ص۲۸۵.    
۶. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۶۹.    
۷. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۸، ص۳۱۱.    
۸. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۷۷.    
۹. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۸.    



فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیه وحدت».    


رده‌های این صفحه : اسامی آیات و سور | قرآن شناسی




جعبه ابزار