آیات الاحکام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات فقهی قرآن را آیات الاحکام گویند.
آیاتالاحکام، آیاتی است که به
احکام فقهی و
تکالیف عملی ارتباط دارد.
به عبارت دیگر، بر آن دسته از
آیات قرآن اطلاق میشود که بیانگر
احکام عملی اسلام باشد.
از آنجا که
قرآن کریم، پیش از همه، کتابی هدایتی تربیتی است و همه آنچه را که در
هدایت انسان به
سعادت حقیقی و جاودانه مؤثّر است، بیان کرده، طرح
مباحث فقهی در
قرآن نیز با همین هدف متناسب است؛ لذا این امر سبب شده تا آیات الاحکام، ویژگیهایی متفاوت با کتابهای فقهی ـ حقوقی داشته باشد که برخی از آن ویژگیها از این قرار است:
اوّل آن که معمولا احکام به گونهای
فشرده و در حدّ
اشاره و
کلّی بیان، و به ویژه در احکام
معاملات، به قاعدههای بسیار عام نظیر «أَوفُوا بِالْعُقُود»
و «تِجـرةً عَن تَرَاض»
بسنده شده است.
یکی از فلسفههای این ویژگی آن است که خصوصیاتِ احکام، متناسب با شرایط و احوال گوناگون استنباط شود.
دوم آنکه بسیاری از احکام قرآن مانند احکام
نماز،
حج،
جهاد،
زکات،
ارث،
طلاق و غیر اینها به صورت پراکنده در سورههای گوناگون و جدا جدا آمده است.
ویژگی دیگر این است که قرآن به طور عام، احکام را به صورت نص و غیر قابل تردید بیان نکرده؛ بلکه به گونهای آورده که قابل برداشتهای گوناگون است؛
در نتیجه، استناد به بسیاری از
آیات، دچار مشکل، ومدلول آنها ظنّی الدلالة شده است.
البتّه این شیوه بیان موجب
سهولت و
تنوع در احکام شده
و به قرآن
جاذبه و
لطافت خاصّی بخشیده؛ مانند تعبیرهایی که درباره
تشریع روزه و
وصیت به «کُتِبَ» کرده یا در جاهای دیگر «فرضنا» «خیرٌ» و مانند آن را آورده است؛ امّا این شیوه بیان، کار
مفسر و
فقیه را هم
دشوار ساخته، لازم میشود آنان با دقّت و رعایت قواعد و خصوصیات، مسأله را بررسی کنند.
چهارمین ویژگی آن است که آیات احکام در لابهلای دیگر معارف قرآن، مانند مباحث اعتقادی، اخلاقی و تاریخی قرار گرفته و میان آنها ارتباطی قوی ایجاد شده است.
از دیگر ویژگیهای قابل توجّه آن است که بیان احکام در قرآن به شکلی جذّاب همراه با
ترغیب یا
تهدید و
انذار است و زبان تشریع، متناسب با اهمّیّت حکم، فراز و فرود مییابد.
به طور مثال در باب وصیّت با بیان
نرم و
ملایم میگوید: سزاوار است
پرهیزگاران آن را ترک نکنند: «کُتِبَ عَلَیکُم إِذا حَضَرَ أَحدَکُمُ المَوتُ إِن تَرَکَ خَیرًا الْوَصِیّةُ لِلولِدَینِ و الأَقرَبِینَ بِالمَعرُوفِ حَقّـًا عَلَیالمُتَّقِین».
یا درباره وجوب
روزه با
لحن تشویقی، نتیجه روزه (
تقوا) را باز میگوید:«یأیّهَا الَّذِینَ ءَامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ... لَعَلّکُم تَتَّقُون».
گاه
لحن کلام، تهدیدآمیز و مسأله ترک
وظیفه با ذکر پیامدهای آن بیان میشود.
گاه لحن
انذار از این هم شدیدتر میشود و مسأله اعلام
جنگ با
خدا و
پیامبر مطرح میشود: «یأَیّهَا الَّذِینَ ءَامَنوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَالرِّبواْ إِن کُنتُم مُؤمِنِین • فَإِن لَم تَفْعَلوا فَأذَنُوا بِحَرب مِناللّهِ وَ رَسولِه...».
از جمله فواید این شیوه بیان، افزون بر بیان
فلسفه و نتیجه عمل، آن است که
مخاطب را به انجام عمل یا ترک فعل
حرام سوق میدهد؛ هم چنین جایی که
دَوَران امر میان
اهمّ و
مهمّ و
تزاحم میان دو
تکلیف باشد، موارد مهمتر را نمایان میسازد.
هریک از این ویژگیها میتواند در بحث فقهپژوهی قرآنی مبنای تقسیم و طبقهبندی برای آیات احکام قرار گیرد و از هر طبقه به صورت مستقل بحث شود؛ چنانکه برخی از محقّقان به این طبقهبندی اشاره کرده و حتّی تقسیمهای دیگری را برای دستهبندی آیات احکام پیشنهاد دادهاند.
مؤلّف
ادوار فقه در این باره میگوید:
شایسته است برای آیاتی که به
احکام فقهی و
تکالیف عملی ارتباط دارد، طبقهبندی متناسبی در نظر گرفته شود؛ برای مثال تقسیم آیاتالاحکام به احکامی که
زمان و
مکان صدور آنها روشن است و آیاتی که روشن نیست یا تقسیم آن به آیاتی که در پاسخ
سؤال نازل گشته و آیاتی که بدون سابقه سؤال و به صورت ابتدایی نازل شده است یا تقسیم آن به آیاتی که احکام آنها بر وجه
امر یا
نهی انشا شده و آیاتی که با
اسلوب جمله خبری به
تشریع حکم پرداخته است یا تقسیم آن به آیاتی که به طور صریح حکمی در آنها بیان شده و آیاتی که از راه
سرزنش از چیزی یا انذار از آن یا
تهدید و
توعید بر آن، حکمی از آنها به دست میآید.
تقسیمبندی دیگری که وی پیشنهاد کرده، تقسیم آیات احکام به آیاتی است که احکام کلّی و عام را در بر دارد و میتواند مبنای یک
قاعده فقهی باشد و آیاتی که مشتمل بر احکام خاص است.
این طبقه بندیها و تقسیمهای احتمالیِ دیگر میتواند توجّه گستردهتر و همه جانبهای را به آیات احکام در پی داشته باشد و آیات فقهی قرآن از ابعاد و منظرهای گوناگون مورد توجّه قرار گیرد و دستورهای فردی و اجتماعی درعرصههای مختلف زندگی بشر که امروزه و همگام با پیشرفت علوم مورد نیاز او است، از
آیات قرآن
استنباط و برای رسیدن
بشر به
سعادت حقیقی، فرا روی او
نهاده شود؛ همچنین بحث درباره جایگاه قرآن در استنباط احکام و چگونگی استنباط احکام از قرآن.
آيات الاحکام از جهات گوناگون قابل تقسيم است که به نمونههايی از آنها اشاره میشود.
نوع
دلالت آیات بر حکم دارای اقسامی میباشد.
دلالت بعضی آيات بر
حکم شرعی به نحو
استقلال است مانند «أَحَلَّ اللّٰهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبٰا»
که
بیع را
حلال و
ربا را
حرام میداند.
ولی دلالت بعضی ديگر به نحو انضمام است مانند «وَ فِصٰالُهُ فِي عٰامَيْنِ»
که مدّت زمان شيرخوارگی را دو
سال میداند و به ضميمه آيه «وَ حَمْلُهُ وَ فِصٰالُهُ ثَلٰاثُونَ شَهْراً»
به دست میآيد که کمترين زمان
حمل، شش ماه است؛ زيرا مدّت
دوران آبستنی و
شیرخوارگی را سی ماه دانسته است.
از سوی ديگر، بعضی آيات به صيغه
انشاء دلالت بر حکم دارد مانند «أَقِيمُوا الصَّلٰاةَ»
و بعضی به هيئت اخبار مانند «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ».
دلالت آیات الاحکام از نظر حکم دارای اقسامی میباشد.
مدلول برخی آيات،
حکم تکلیفی است مانند وجوب
روزه و
حرمت خوردن
مردار که به ترتيب از آيه «... كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيٰامُ»
و آيه «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ»
استفاده میشود.
و مدلول برخی ديگر،
حکم وضعی است مانند
بطلان روزه در حال مرض يا
سفر که از آيه «... وَ مَنْ كٰانَ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ»
استفاده شده است.
بعضی آيات متضمّن احکام و قواعد کلّی است مانند قاعده
عسر و
حرج که از آيههای «مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»
و «يُرِيدُ اللّٰهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لٰا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»
استفاده شده است.
بعضی آيات ارشاد به
حکم عقل است مانند «وَ أَطِيعُوا اللّٰهَ وَ الرَّسُولَ».
و بعضی ديگر، امضای
امر عرفی يا
عقلایی است مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ».
از سوی ديگر، بعضی آيات بيانگر ادب
معاشرت مؤمنان با
رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله است مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لٰا تَرْفَعُوا أَصْوٰاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ».
ولی بعضی ديگر، چگونگی
روابط اجتماعی
مؤمنان و حدود و اصول
همزیستی سالم و برادرانه را در
جامعه اسلامی بيان میکند مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لٰا تَجَسَّسُوا وَ لٰا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»
که به دوری از
سوء ظن،
تجسّس در امور ديگران و
غیبت امر میکند.
قرآن کریم، نخستين و معتبرترين منبع
شریعت مقدّس، بلکه- از آن جهت که
سنت، تبيين کننده و شارح
کتاب الهی است نه منبعی در عرض آن- تنها مصدر
شریعت به شمار میرود.
علاوه بر اين،
قرآن ميزان سنجش
روایات و
مشروعیّت شرايطی است که در
عقد ذکر میشود، يعنی آن بخش از روايات يا
شرایط عقد که منطبق بر کتاب الهی باشد، پذيرفته و هر آنچه مخالف آن باشد، مورد عمل قرار نمیگيرد. از اين رو، فقيهان در بحث
اجتهاد و
قضاء، شناخت آيات الاحکام را از شرايط
اجتهاد دانستهاند.
دانشنامه موضوعی قرآن. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹.