• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آل‌کبه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آلِ کُبّه، از خاندان‌های ادب‌پرور عرب است که در تشویق ادبا و علمای اسلامی نقش مهمی داشت و از میان خود آنان نیز عالمانی برخاستند.



نیاکان این خانواده، بنا بر مشهور، به قبیلۀ ربیعه نسب می‌رسانند.


لقب کبه در دوران جاهلیت به مناسبتی به نام یکی از آنان افزوده شده است.


در رسائل جاحظ در شمار ثروتمندان بغداد، از شخصی به نام محمد بن هارون کبه یاد گردیده و نیز آل کبه در برخی از متون کهن به عنوان یکی از خانواده‌های معتبر عصر عباسی آمده است.
[۲] آقابزرگ، طبقات‌ اعلام‌ الشیعه، ج۱، ص۴۰۱، مشهد، ۱۴۰۴ق.



تبار آل کبه از سدۀ ۱۰ق/۱۶م تا حدودی مشخص است و نیای شناخته شدۀ این خاندان که در نیمه‌های این سده در بغداد می‌زیسته، حاج معروف کبه است.


مشاهیر این خاندان سه تن می‌باشند.

۵.۱ - حاج محمدصالح

حاج محمدصالح بن مصطفی بن علی بن جعفر بن معروف آل کبه (۱۲۰۱-۱۲۸۷ق/۱۷۸۷-۱۸۷۰م). وی از بازرگانان خیّر بغداد بود. با شهرهای بزرگی مانند لندن، منچستر، دمشق، حلب، اصفهان، همدان، کلکته و بمبئی داد و ستد داشت. به عالمان و ادیبان علاقه‌مند بود و ایشان را می‌نواخت و خود نیز از دانش بهره داشت. خانۀ بزرگ او بر جانب غربی دجله، در محلی که اکنون کراده مریم خوانده می‌شود، به صورت یک انجمن ادبی درآمده بود. حاج محمد صالح همچنین به شرکت در کارهای عام‌المنفعه علاقه داشت و از جمله به نوسازی منزلگاه‌های میان شهرهای مهم عراق، بویژه بغداد، سامرا، کربلا و نجف پرداخت. وی با شیخ محمدحسن صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری آشنایی و مکاتبه داشت و این دو فقیه از او به نیکی یاد کرده‌اند.

۵.۲ - حاج مصطفی بن محمد

حاج مصطفی بن محمدصالح. وی از رجال سیاسی و اجتماعی بغداد بود و مانند پدر به فعالیت‌های ادبی نیز علاقه داشت.

۵.۳ - شیخ محمدحسن بن محمد

شیخ محمدحسن بن محمدصالح (۱۲۶۹-۱۳۳۶ق/ ۱۸۵۳-۱۹۱۸م)، وی معروف‌ترین شخصیت علمی این خاندان است.

۵.۳.۱ - بازرگانی

محمدحسین ابتدا در کنار پدر به کار بازرگانی اشتغال داشت، اما به مطالعات ادبی نیز می‌پرداخت و گه‌گاه شعر می‌سرود. محیط مساعد خانواده و آشنایان، میل به کسب دانش را در او تقویت کرد. هیجده ساله بود که پدرش درگذشت و چون برادرش مصطفی نیز به فعالیت‌های سیاسی اشتغال داشت، همۀ کارهای بازرگانی خانواده بر عهده او قرار گرفت، اما او علاقۀ چندانی به تجارت نداشت.

۵.۳.۲ - کسب دانش

در ۱۲۹۸ق/۱۸۸۱م کارش به ورشکستگی کشید. ناچار بازرگانی را رها کرد و با تمام نیرو به کسب دانش روی آورد. ابتدا به نجف رفت (۱۲۹۹ق/۱۸۸۲م) و سطوح فقه و اصول را نزذ شیخ احمد بن عبدالحسین، نوۀ پسری شیخ محمدحسن صاحب‌ جواهر، و شیخ جعفر بن شیخ محمد شرقی، نوۀ دختری همو، و نیز سیدمهدی بن صالح حکیم فرا گرفت. سپس به کاظمین بازگشت و نزد شیخ محمد بن کاظم، داماد شیخ محمدحسن آلیس، و شیخ عباس بن محمد حسین حصانی درس خواند. باز به نجف رفت و نزد شیخ عبدالله مازندرانی و آقارضا همدانی به تتلمذ پرداخت. در ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م به سامرا رفت و ضمن استفاده از درس میرزا محمدحسن شیرازی، در مجلس درس شیخ محمدتقی شیرازی، به استفاده از درس شیخ محمدتقی ادامه داد. در ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م به نجف بازگشت.

۵.۳.۳ - اجازه اجتهاد

جمعی از عالمان بزرگ به او اجازۀ اجتهاد داده‌اند، از جمله: شیخ محمد طه نجف، آقارضا همدانی، شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا محمدتقی شیرازی.

۵.۳.۴ - وفات

وی در نجف درگذشت و در مقبرۀ خانوادگی در نزدیکی مرقد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به خاک سپرده شد.

۵.۳.۵ - تالیفات

تألیفات مهم وی بدین قرار است: حاشیه بر رسائل شیخ انصاری؛ حاشیه بر مدارک علامه حلی؛ حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری؛ حجیّة حکم‌الحاکم؛ الخلل؛ الرحلة المکیّة؛ شرح کتاب الحج از دروس شهید اول؛ شرح کتاب الصوم از ارشاد علامۀ حلی؛ شرح قطرالندی؛ صلاة‌الجماعة؛ صلاة‌المسافر؛ الفوائد الرجالّة؛ المواسعة و المضایقة؛ مواقیت‌الصلاة.


(۱) آقابزرگ، الذریعه، ج۲، ص۴۷۱؛ ج۶، ص۲۷۲-۲۷۳.
(۲) آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، مشهد، ۱۴۰۴ق.
(۳) امین، محسن، اعیان‌الشیعه، ج۲، ص۹۳؛ ج۹، ص۱۷۴-۱۷۸، ۳۶۸، بیروت، ۱۴۰۳ق، .
(۴) بکری، عبداللـه بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی السقا، قاهره، ۱۳۶۴ق.
(۵) جاحظ، رسائل، ج۲، ص۱۴۳، قاهره، ۱۳۸۴ق.
(۶) حرزالدین، محمد، معارف‌الرجال، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۳، قم، ۱۳۰۴ق.
(۷) کحاله، عمررضا، معجم‌المؤلفین، ج۹، ص۲۱۵، بیروت، ۱۳۷۶ق.


۱. بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۱، ص۶۱، به کوشش مصطفی السقا، قاهره، ۱۳۶۴ق.    
۲. آقابزرگ، طبقات‌ اعلام‌ الشیعه، ج۱، ص۴۰۱، مشهد، ۱۴۰۴ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آل‌کبه»، ج۲، ص۴۵۵.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




جعبه ابزار