• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آلات صید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابزار و وسائل مورد استفاده برای شکار حیوانات وحشی را آلات صید گویند و از این موضوع در باب صید و ذباحه سخن گفته شده است.



شکار حیوان وحشی دو معنا دارد:
۱_ گرفتن و به دام انداختن که با هر وسیله‌ای امکان‌پذیر است.
۲_ کشتن با آلات شکار که مورد بحث ما در این مقاله است.


امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: همان‌طور که حیوان با ذبحی که به طرز شرعی واقع شده تذکیه می‌شود و گوشت حیوان ماکول اللحم، به‌وسیله آن حلال می‌شود، همچنین به‌وسیله شکار به طرز معتبر هم تذکیه می‌شود. و شکار یا با حیوان است یا با غیر حیوان و به‌عبارت‌دیگر وسیله‌ای که با آن شکار می‌شود یا حیوان (جاندار) است یا جماد (بی‌جان).
حیوانات حلال گوشت به دو دسته دریایی و خشکی تقسیم می‌شوند.
تذکیه (حلال کردن) حیوان دریایی مانند ماهی، به زنده گرفتن آن از آب و تذکیه برخی حیوانات خشکی مانند ملخ به زنده گرفتن آن با هر وسیله ممکن‌ است. تذکیه سایر حیوانات خشکی به یکی از سه شیوه ذبح، نحر و کشتن با آلات شکار تحقّق می‌یابد که آلات مورد استفاده در هر یک، شرایطی دارد.


شکار سگ شکاری - که برای این منظور آموزش داده شده - حلال است. آموخته بودن سگ به این است که با تحریک صاحبش به سوی شکار رود و با بازداشتن او بایستد، و به قول مشهور، به طور معمول، از گوشت شکار نخورد. به قول مشهور، شکار سایر حیوانات شکاری مانند یوزپلنگ، عقاب و باز حرام است؛ هر چند برای این کار آموزش داده شده باشند.
امام خمینی درباره شکار با حیوان و شرایطی که در آن معتبر است می‌نویسد: «از شکار حیوان و مقتول آن به جز آنچه که به‌وسیله سگ تعلیم‌یافته باشد، چه سلوقی باشد یا غیر آن و چه سیاه باشد یا غیر آن، حلال نمی‌شود، پس شکار غیر سگ تعلیم‌یافته، از حیوانات شکاری مانند یوزپلنگ و پلنگ و غیر این‌ها و پرنده‌های شکاری مانند باز و عقاب و قرقی و غیر آن‌ها، اگرچه تعلیم‌یافته باشند، حلال نمی‌باشند. پس آنچه را که سگ تعلیمدیده می‌گیرد و با گازگرفتن و مجروح کردن آن را می‌کشد، مذکّی‌ است و بدون ذبح، خوردن آن حلال است؛ پس گازگرفتن و مجروح نمودن سگ در هر جای حیوان که واقع شود به منزله ذبح آن است.» و «در حلال بودن شکار سگ، معتبر است که برای شکار تعلیمدیده باشد و نشانه اینکه چنین صفتی دارد این است که - درصورتی‌که مانعی نباشد - عادتش این است اگر صاحبش او را روانه کند و به‌سوی صید تهییج نماید، به‌طرف شکار راه می‌افتد و حرکت می‌نماید و اگر او را منع کند، از رفتن خودداری می‌کند و توقف می‌نماید. البته اگر در وقت دیدن شکار و نزدیکی آن، منزجر نشود (نایستد) ضرری نمی‌رساند و احتیاط (واجب) این است که عادتش - که تخلف نمی‌شود مگر به‌ندرت - این باشد که صید را بگیرد و چیزی از آن نخورد تا صاحبش برسد.» در حلّیت شکار سگ معلّم چند امر (دیگر) شرط است، که تفصیل آن در تحریرالوسیله آمده است.


ابزار شکاری بی‌جان چهارگونه است:
یا سلاح گرم است مثل تفنگ؛ یا سلاح سرد.
سلاح سرد نیز یا دارای پیکان و تیغه آهنی است مانند نیزه، شمشیر، کارد، خنجر، و تیر؛ یا چنین نیست.
در صورت دوم یا به اندازه‌ای تیز است که بدن شکار را پاره می‌کند مانند تیزی پیکان؛ یا به این اندازه نیست مانند سنگ.
حیوان وحشی که با سلاح سرد تیغه‌دار یا تیز شکار شود، حلال است؛ با این تفاوت که کشته با نوع نخست، به طور مطلق حلال است، لیکن در قسم دوم اگر کشته شدن حیوان به سبب فرو رفتن آلت - هر چند کم - در بدن آن باشد، حلال و چنانچه به سبب برخورد عرضی آلت باشد - بدون فرو رفتن در بدن - حرام است. حیوانی که با نوع سوم شکار شود، حرام است.

۴.۱ - شکار با سلاح گرم

در شکار با سلاح گرم بنا بر تصریح عدّه‌ای از فقها که متعرّض حکم مسأله شده‌اند، اگر گلوله تیز باشد به گونه‌ای که بدن حیوان را بدرد و آن را بکشد، شکار، حلال است.
شکار کردن با آلت غصبی حرام است، لیکن حیوان شکار شده با آن حرام نیست.


حیوان وحشی - چه پرنده باشد یا غیر آن - با یکی از سه امر ملک می‌شود: ... سومی آن‌ها این است که به سبب وسیله‌ای آن را غیر ممتنع و تسلیم کند، مانند اینکه به آن تیر بزند و به‌طوری مجروح شود که مانع دویدن آن شود یا بالش را بشکند که از پریدن آن جلوگیری نماید؛ چه این وسیله از وسایل حلال کننده شکار باشد؛ مانند تیر و سگ تعلیم‌یافته، یا از غیر این‌ها باشد؛ مانند سنگ و چوب و یوزپلنگ و باز و شاهین و غیر این‌ها. و در این هم معتبر است که به‌کاربردن وسیله به‌قصد شکار و تملک باشد؛ پس اگر بیهوده یا برای نشانه‌گیری یا برای غرض دیگری تیر بزند، مالک آن نمی‌شود؛ پس اگر شخص دیگری به‌قصد تملک آن را بگیرد، مالک آن می‌شود. و «هر چیزی که وسیله ثابت نگه‌داشتن حیوان و برطرف نمودن امتناع و سرپیچی آن، قرار داده شود ظاهراً ملحق به‌وسیله شکار می‌شود ولو اینکه گودالی در راه او کنده شود تا در آن بیفتد، یا به اینکه در زمینی آب‌انداخته شود تا اینکه زمین به‌صورت باتلاق درآید و حیوان در آن فرو رود، یا درب چیز تنگی باز شود و دانه در آن ریخته شود تا گنجشک‌ها داخل آن شوند و درب به روی آن‌ها بسته شود و امتناع آن‌ها از بین برود.»


۱. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۷.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۴، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید.    
۳. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۸.    
۴. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۱۹.    
۵. مستند الشیعة، ج۱۵، ص۲۹۹.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۴، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۱.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۴، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۲.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۵، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۳.    
۹. مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۰۸-۳۱۲.    
۱۰. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۱۷.    
۱۱. مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۱۴.    
۱۲. مستند الشیعة، ج۱۵، ص۳۱۶-۳۲۱.    
۱۳. توضیح المسائل، ص۳۶۳.    
۱۴. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۶۵.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۵۰، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۱۵.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۵۱، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۱۶.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۱۵۰.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار