آسیبشناسی هوای نفس (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیروی از
نفس اماره را
هوای نفس میگویند. پیروی از هوای نفس، مهلک
نفس میباشد و به این مهم در
قرآن کریم پرداخته شده است.
هواپرستی، منشا روحیه استکباری میباشد:
... افکلما جاءکم رسول بما لاتهوی انفسکم استکبرتم... «ما به
موسی کتاب (
تورات) دادیم؛ و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم؛ و به
عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم؛ و او را به وسیله
روح القدس تایید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف
هوای نفس شما آورد، در برابر او
تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید)؛ پس عدهای را
تکذیب کرده، و جمعی را به
قتل رساندید؟».
نفس اماره، برانگیزاننده
انسان به
بزهکاری و رفتار نادرست است:
... ان النفس لامارة بالسوء... «من هرگز خودم را
تبرئه نمیکنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر میکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است».
هوای نفس، آفت
داوری را به دنبال دارد:
یـا داود انا جعلنـک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله... «ای
داوود! ما تو را
خلیفه و (نماینده خود) در
زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از
راه خدا منحرف سازد؛ کسانی که از راه
خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی بخاطر فراموش کردن
روز حساب دارند!».
هواپرستی، مایه عدول از رفتار عادلانه میباشد:
... فلاتتبعوا الهوی ان تعدلوا... «ای کسانی که
ایمان آوردهاید! کاملا قیام به
عدالت کنید! برای خدا
شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا
پدر و
مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها
غنی یا
فقیر باشند،
خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنا بر این، از
هوی و هوس پیروی نکنید؛ که از
حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است».
پیروی از هوای نفس، عامل غفلت از یاد خدا و فراموشی خدا میباشد:
... و لاتطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هویه... «با کسانی باش که
پروردگار خود را
صبح و
عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است». (شاید «اتبع هواه» به منزله تعلیل برای غفلت باشد. .
هواپرستی، عامل نادیده گرفتن روابط خویشاوندی و تجاوز به حقوق
برادر میباشد:
و اتل علیهم نبا ابنی ءادم بالحق اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم یتقبل من الاخر قال لاقتلنک• قال انما یتقبل الله من المتقین فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله... «و داستان دو فرزند
آدم را بحق بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای
تقرب (به پروردگار) انجام دادند؛ اما از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد؛ (برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: «به خدا
سوگند تو را خواهم کشت! » (برادر دیگر) گفت: « (من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا، تنها از
پرهیزگاران میپذیرد!؛ اگر تو برای کشتن من، دست دراز کنی، من هرگز به قتل تو دست نمیگشایم، چون از پروردگار جهانیان میترسم!؛ من میخواهم تو با
گناه من و خودت (از این عمل) بازگردی (و بار هر دو گناه را به دوش کشی)؛ و از دوزخیان گردی. و همین است سزای
ستمکاران!؛ نفس سرکش، کم کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد؛ (سرانجام) او را کشت؛ و از زیانکاران شد».
(«طوعت» از مصدر «تطویع» به معنای تسهیل و نیز متابعت است:
مجمع البحرین برداشت یادشده، براساس معنای اول است).
قالوا یابانا انا ذهبنا نستبق و ترکنا یوسف عند متعنا فاکله الذئب... • و جاء و علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا... «فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذای کافی بخورد و تفریح کند؛ و ما
نگهبان او هستیم!»؛ (پدر) گفت: «من از بردن او غمگین میشوم؛ و از این میترسم که
گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید!».
هواپرستی، عامل استهزای
آیات خدا است:
و منهم من یستمع الیک حتی اذا خرجوا من عندک قالوا للذین اوتوا العلم ماذا قال ءانفا اولـئک الذین طبع الله علی قلوبهم واتبعوا اهواءهم. «گروهی از آنان به سخنانت گوش فرا میدهند، اما هنگامی که از نزد تو خارج میشوند به کسانی که
علم و
دانش به آنان بخشیده شده (از روی
استهزا) میگویند: «(این
مرد) الان چه گفت؟! » آنها کسانی هستند که خداوند بر دلهایشان مهر نهاده و از هوای نفسشان پیروی کردهاند (از این رو چیزی نمیفهمند)!».
پیروی از هوای نفس، مانع
رشد معنوی میباشد:
و لو شئنا لرفعنـه بها و لکنه اخلد الی الارض و اتبع هویه فمثله کمثل الکلب... «و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این
آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم؛ (اما
اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون
سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه
دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! (این مثل گروهی است که آیات ما را
تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)».
وسوسههای نفسانی، باعث دروغ پردازی و پوشیدن حقیقت است:
و جاء اباهم عشاء یبکون• قالوا یابانا انا ذهبنا نستبق و ترکنا یوسف عند متعنا فاکله الذئب... • و جاء و علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا... «(
برادران یوسف) شب هنگام، گریان به سراغ
پدر آمدند؛ گفتند: «ای پدر! ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم، و
یوسف را نزد اثاث خود گذاردیم؛ و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهی کرد، هر چند راستگو باشیم!»؛ و پیراهن او را با خونی دروغین (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند؛ گفت: «هوسهای نفسانی شما این کار را برایتان آراسته! من
صبر جمیل (و شکیبایی خالی از ناسپاسی) خواهم داشت؛ و در برابر آنچه میگویید، از خداوند یاری میطلبم!».
امام خمینی از جمله آسیبشناسی هوای نفس را مانعشدن از ادراک حقایق، سدّ راه هدایت بودن و زیان دیدن در دنیا و آخرت میداند. همچنین ایشان تبعیت از هوای نفس را سرچشمه تمام نقایص، مفاسد، گناهان، سقوطها، جنایتها و خیانتها میداند که با درمان آن، این مفاسد نیز از میان خواهد رفت و انسان به آرامش و
طمانینه میرسد.
همچنین حب نفس و هواهای نفسانی سبب هیجان غضب میشود و اگر مزاحمتی در امیال او حاصل شود نمیتواند نفس را کنترل کند. به باور ایشان هراندازه حب نفس، انیت و انانیت در انسان غالب باشد، از کمال
انسانیت دور و از مقام قرب ربوبیت مهجور میشود.
به باور امام خمینی حب نفس امری فطری است؛ ولی برای انسان، کمال و فضیلت قلمداد نمیشود و برای رسیدن به کمال، لازم است از این حب نفس عبور کرده و به حب الهی رسید.
ازاینرو این حب، سرچشمه بسیاری از فعالیتهای انسانی و بهخودیخود خوب است، ولی اگر به حد طغیان برسد امری نکوهیده خواهد بود، بلکه انسان بر اساس حکمت در فطرت انسان نهاده شده است و دستورهای
شریعت به منظور اصلاح و تکمیل انسان، برای ازمیانبردن این محبت نیست، بلکه در توسعه دادن به این محبت و افزودن محبت غیر به محبت خود است و مبارزه با خودپرستی و خودخواهی به معنای مبارزه با محدودیت خود است.
امام خمینی برای هواهای نفسانی و
حب نفس آثاری را برمیشمارد از جمله: حجاب بودن نفس که سبب غفلت میشود، اگر انسان از خود غفلت کند و نفس را اصلاح و تزکیه نکند، هر روز حجابی بر او افزوده میشود، تا جایی که نور فطرت بهطورکلی خاموش شود، همچنین ازآنجاکه حب نفس فطری انسان است، سبب میشود اعمال کوچک خود را بزرگ بشمارد و با پیراسته دانستن خود از همه عیبها و انتساب همه خوبیها به خویش، خود را در زمره خوبان و مقربان درگاه الهی قلمداد کند و شایسته ثنا و مدح بداند، تا جایی که خود را طلبکار خدا و سزاوار رحمت الهی ببیند.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۸۳، برگرفته از مقاله «هوای نفس». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.