آسیا (قاره)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آسیا، وسیعترین و پرجمعیّتترین قارّه
زمین ، با وسعتی قریب ۴۴ میلیون کمـ ۲، یعنی ـ از کل سطح زمین و بیش از۷۲۲‘۲ میلیون نفر جمعیت (۱۹۸۲م)، واقع در نیمکره شمالی، از نزدیکی خط استوا تا نزدیکی قطب شمال؛ شمالیترین حد این قاره، شبهجزیره تایمیر با ْ۷۷ و َ۴۰ عرض در اقیانوس منجمد شمالی و جنوبیترین نقطه آن، رأس شبهجزیرة مالاکا با ْ۱ و َ۱۶ عرض شمالی در نزدیکی خط استوا واقع است.
منشأ نام آسیا به درستی معلوم نیست. بنا به روایت هرودوت (د ح۴۲۵ق م)، یونانیان تصور میکردند آسیا براساس نام پرومته نامگذاری شده است. در مقابل ایشان، لیدپاییها معتقد بودند نام آسیا از نام آسیس، پسر کوتیس، گرفته شده است. متأخرین نام آسیا را مأخوذ از کلمه آسوری یا فنیقیِ آشو یا آسو به معنای طلوع
آفتاب و سرزمین واقع در شرق میدانند. در مقابل این لفظ، در همین زبانها، لفظ ارب، به معنای غروب آفتاب وجود دارد که از آن نام
اروپا ،
و
عربستان منشأ گرفته است.
آسیا از نظر اشکال گوناگون زمین و آب و هوا، متنوعترین خشکی بزرگ زمین است و از دیدگاه ارتباط با سایر قارهها
دارای موقعیت ممتازی است. در جنوب غربی، اگرچه تعلق
عربستان به قاره آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی مورد تردید است، اما به لحاظ همبستگیهای فرهنگی،
دریای سرخ و کانال سوئز را میتوان مرز آسیا با
آفریقا دانست. مرز آسیا با
اروپا نسبتاً مشخصتر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوههای اورال و دنباله شمالی آن، جزیره نوایازملیا (ارض جدید) است. البته، این مرز را نمیتوان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان میدهد که اروپا تنها شبهجزیرهای از آسیای بزرگ است. بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگه داردانل و بوسفر و نیز
دریای مرمره، به واسطه پیوندهای تاریخی ـ فرهنگی مشخصتر است. آسیا از طرف شمال شرقی تقریباً به سواحل آمریکای شمالی میرسد و تنگه باریک و کمعرض برینگ به عرض ۸۵ کمـ، این دو قاره را از یکدیگر جدا میسازد. در آسیای جنوب شرقی، مرز طبیعی و همچنین فرهنگی را میتوان جزایر سوندا و هالماهرا به شمار آورد، زیرا گینه نو بر روی لبه فرو رفته قاره
استرالیا قرار دارد و سکنه بومی آن از نظر نژادی و فرهنگی با سکنه عمدتاً مالائیایی این جزایر تفاوت دارند.
تفاوتهای شدید از نظر اشکال پستی و بلندی یعنی وجود سرزمینهای پست جلگهای وسیع در کنار سرزمینهای مرتفع گسترده و رشتهکوههای بلند و همچنین تأثیر جداسازنده این رشتهکوهها، باعث شرایط خاص و تنوع اقلیمی این قاره شده است، به نحوی که در هیچ قسمت دیگری از کره زمین، این پدیدهها به این صورت در کنار یکدیگر مشاهده نمیشوند.
آسیا را از نظر اشکال پستی و بلندی، میتوان به ۴ بخش تقسیم نمود: الف ـ زمینهای پست جلگهای شمالی؛ ب ـ مثلث مرکزی کوهها و فلاتها؛ ج ـ فلات قدیمی جنوبی؛ د ـ درههای وسیع رودخانهای.
بیشتر قاره آسیا کوهستانی است. تنها ۴/۱ آن جلگهای و پست و بیش از ۳/۱ آن زیادتر از ۰۰۰‘۱ متر ارتفاع دارد. جلگههای مرتفع و
دشتهای پست، دورتادور تودههای کوهستانی مرکزی را فرا گرفتهاند. آسیا نه تنها مرتفعترین قلل جهان (هیمالیا با قلل بسیاری بیش از ۰۰۰‘۸ متر ارتفاع و قله اورست به ارتفاع ۸۴۸‘۸ متر) را در خود جای داده است، بلکه در حاشیه شرقی خود، عمیقترین چالههای
دریایی (چاله فیلیپین با ۵۱۶‘۱۰ متر عمق) را نیز داراست.
با توجه به وسعت بسیار زیاد آسیا و تنوع شدید از نظر عوامل جغرافیایی مؤثر در شرایط آب و هوایی، مانند عرض جغرافیایی، پراکندگی و طرز قرار گرفتن ناهمواریها و دوری و نزدیکی به
دریاها در این قاره انواع گوناگون آب و هوا مشاهده میشود. قلل مرتفع آسیا از لحاظ اقلیمی در ناحیه یخبندان دائمی قرار دارند. از سوی دیگر، قسمتهای وسیعی از جلگههای مرتفع تبت
دارای ارتفاعی هستند که تراکم هوا در آنجا به نیمی از مقدار تراکم هوا در ارتفاع همسطح
دریا میرسد.
کوههای گسترده در قسمتهای مرکزی آسیا، به صورت دیواری از غرب به شرق، بخشهای وسیعی از شمال قاره را از آسیای جنوبی و نزدیک (خاورمیانه) جدا میسازد و بدینسان، یک خط تقسیم اقلیمی مشخص به وجود میآورد. سرزمینهای بلند و مرتفع با حواشی کوهستانی باعث ایجاد چشماندازهای جلگهای با انواع متباین آب و هوا میگردند. آسیا بیش از بقیه قارهها
دارای تنوع درجه حرارت است. این امر به علت موقع جغرافیایی این قاره و وسعت زیاد آن به عنوان یک خشکی به هم پیوسته است. سردترین نقاط جهان در آسیا قرار دارد. درجه حرارت در سیبری تا ْ۳/۸۸- سانتیگراد (ورخویانسک) کاهش مییابد، هرچند درجه حرارت در
تابستانهای کوتاه این منطقه تا ْ۳۸ سانتیگراد میرسد. در قسمتهای جنوبیتر نیز
زمستانها بسیار سرد است. به عنوان نمونه، در شرق دریاچه بالکال، درجه حرارت متوسط ژانوی/دی به ْ۳۰- سانتیگراد میرسد.
از سوی دیگر، گرمترین مناطق جهان نیز در آسیا واقع است. به عنوان نمونه، یعقوبآباد، واقع در مرز شرقی بلوچستان، بالاترین متوسط ماهانه کره زمین، یعنی ْ۵/۳۶ سانتیگراد را نشان میدهد.
قاره آسیا از نظر میزان بارندگی نیز بیشتر تفاوتها را نشان میدهد. بخشهای وسیعی از
بینالنهرین ، عربستان و دشتهای آسیای مرکزی و نزدیک (
خاورمیانه )
دارای میزان بارشی کمتر از ۲۰۰ ملیمتر سالانه هستند. برعکس، در چراپونچیِ آسام و در دامنه براهماپوترا، متوسط بارش سالانه به ۴۳۰‘۱۱ میلیمتر میرسد.
به سبب وسعت زیاد اقالیم خشک در قسمتهای داخلی آسیا، این قاره بزرگترین حوضه آبریز داخلی در
جهان به شمار میرود. این حوضه حدود ۰۰۰‘۰۰۰‘۱۳ کمـ ۲، یعنی ۳/۱ خشکیهای جهان را در بر میگیرد. علاوه بر این، حوضههای کوچکتر در شبهجزیره عربستان و نیز در
سوریه و آسیای صغیر دیده میشوند. از سوی دیگر، رودخانههای بزرگی همچون سیر
دریا و آمودریا (سیحون و جیحون) یا تاریم مشاهده میشوند که به دریاچههای بسته میریزند و یا در شنهای بیابانی فرو میروند.
آسیا
دارای دریاچههای بسیاری است. از یک سو، دریاچههای بسته در چالهها از جمله
خزر ،
آرال ، دریاچههای واقع در استپهای
قرقیزستان و نیز دریاچهعایی که
دارای منشأ تکتونیکی هستند (مانند
دریاچه بالکال با عمق بیش از ۱۷۰۰ متر) مشاهده میشوند و از سوی دیگر، دریاچههایی که به سبب بسته شدن کنارههای درّهای و یا بسته شدن دلتاهای بزرگ رودخانهای به وجود میآیند (مانند دریاچه واقع در دلتای هوانگهو، یانگ تسه کیانگ و مکونگ) جلب توجه میکنند. بالاخره میتوان از دریاچههای کوچک بسیاری که حفرههای آتشفشانی خاموش را پُر کردهاند (مانند جاوه و منچوری) نام برد.
آسیا سهم عمدهای از انواع مناطق پوشش گیاهی جهان را داراست. از آنجا که نحوه پراکندگی و ویژگی پوشش گیاهی شدیداً به آب و هوا بستگی دارد، صرفاً در رابطه با مناطق آب و هوایی میتوان از آن بحث کرد.
در خاورمیانه، میتوان بهطور کلی، مراتع طبیعی با درختچههای پراکنده و بوتههای خاردار را به عنوان شاخص پوشش گیاهی طبیعی به شمار آورد. آب و هوای مرطوب جنگلی، تمامی قسمتهای جزیرهای آسیای جنوبی را در بر دارد. در اینجا، در تمامی فصول سال
باران میبارد و آب و هوای ساوانای مرطوب به وجود میآید که در این قسمتها زیر عنوان اقلیم موسمی جنگلی خوانده میشود. ویژگی خاص پوشش گیاهی طبیعی در آسیای شرقی چنین است که کمربند جنگلی شمالی در بالای جنگلهای سرسبز تابستانی، مستقیماً در جهت کمربند جنگلی حارّه قرار میگیرد، حال آنکه در جاهای دیگر، میان این ۲ کمربند جنگلی، کمربند بیابانی و اِسْتِپی قرار دارد. اگرچه در چین نیز استپهای بیدرخت وسیعی به جای پوشش گیاهی مشاهده میِود. بهویژه در جزایر
ژاپن ، انواع درختان منطقه جنگلی حاره و شبهحاره قابل توجه هستند.
مناطق وسیع بیابانی در آسیا، تنها به صورتی منفصل مشاهده میشوند و غالباً با مناطق استپی از یکدیگر جدا میگردند.
در آسیای مرکزی و شمالی، پوشش گیاهی از بوتههای خاردار و مقاوم در برابر نمک در قسمت بیابانی، جنگلهائی در بخشهای کمارتفاع کوهها و نیز جنگلهای سوزنی برگ، در قسمتهای مرتفعتر تشکیل میشود که در قسمتهای شمالی، به مراتع و علفزارهای آلپی منتهی میگردند که پس از آنها، درههای لخت و یخچالها واقع شدهاند.
در آسیای شرقی، پس از منطقة آب و هوای خشک، اقلیم جنگلی و سرد شمالی قرار دارد که در زمستانها خشک است و منطقه شمال چین و منچوری را نیز در بر میگیرد. قسمت عمده آسیای شمالی در منطقه اقلیم برفی و جنگلی سرد شمالی با
جنگلهای مخلوط واقع است. پس از آن، به سمت شمال، این کمربند اقلیمی به منطقه توندرا منتهی میشود که در پی آن، جنگلهای سوزنی برگ تایگا قرار دارند.
حیات وحش در قاره آسیا بسیار متنوع است. در شمال قاره، انواع
خرگوش ،
روباه ،
خرس و
گوزن قطبی وجود دارند. در قسمتهای جنوبی تایگا، این انواع، متنوعتر است، ازجمله
گرگ ،
گوزن ،
آهو و مانند آن.
در مناطق گرم آسیای نزدیک (خاورمیانه)، حیات وحش
دارای ویژگیهای مدیترانهای است. در استپها و صحراهای بخش شرقی، انواع
بز کوهی ، اسب و همچنین
خر وحشی زندگی میکنند. در بخشهای مرتفع کوهستانی،
گوسفند و بُز وحشی،
یوزپلنگ و مانند آن وجود دارند. در خاورمیانه و
هندوستان ،
ببر ،
پلنگ ، انواع خرس،
سگ وحشی، انواع
میمون ،
فیل ، گوزن، بز کوهی و
گاومیش و ضمناً در آسیای شرقی و جنوب شرقی
گیبون ، پاندا (خرس چینی) و دیگر جانوران زندگی میکنند.
آسیا با ارائه نمونههایی از هوموارکتوس نه تنها نمایانگر دورهای زندگی آغازین انسان است، بلکه بعدها صحنه روندهای تکامل جامعههای انسانی بوده است. قدیمیترین یافتههای مربوط به زندگی
انسان ، از آسیا بوده است.
در برخی نواحی آسیای نزدیک (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمعآوری و
شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت.
آسیا ضمناً صحنه گذار انسان از این مرحله به مراحل استفاده از فلزات مختلف بوده است. قدیمیترین فلزی که مورد استفاده انسان قرار گرفته
مس بوده است.
اختراع خط نیز مربوط به آسیاست.
آسیا، درواقع، خاستگاه و جایگاه زندگی اولیه نژاد مغولی، سرزمین اصلی اسکیموها و
سرخپوستان و شاید حتی مهد نخستین انواع بشر امروزی (هموساپین) بوده است.
تاریخ آسیا، تاریخ فرهنگهای گوناگون است. تأثیر دستاوردهای فرهنگهای آسیایی در تکامل اندیشههای فلسفی و علمی اروپا ـ بهویژه در سدههای میانه ـ غیرقابل انکار است.
تقریباً از همة نژادهای بشری در اسیا وجود دارد. نژاد مغولی، اروپایی، سیاهپوست و نژادهای استرالیایی. نژاد مغولی در آسیای جنوب شرقی، مرکزی و شرقی و نیز به صورت گروههای کوچکتر در آسیای جنوبی و خاورمیانه زندگی میکنند که خود به ۳ گروه نژادی تقسیم میشوند. نژاد اروپایی به صورت شاخههای جنوبی آن ـ
ارمنی و هند و ایرانی ـ در آسیای جنوب غربی و شمال هند دیده میشوند. شاخههایی از نچاد سیاه در آسیای جنوب شرقی و جنوب هند و نژادهای استرالیایی به صورتی پراکنده در آسیا زندگی میکنند.
همانگونه که تقسیمبندی نژادی قاره آسیا به آسانی امکانپذیر نیست، دستهبندی زبانی آن نیز به سادگی عملی نمیباشد. وجود گروههای کوچک زبانی در مناطق حاشیهای این قاره، به پیچیدگی این چنین دستهبندیی میافزاید. باتوجه به برداشتهای گوناگون زبان شناختی، میتوان در آسیا به شاخهها و گروههای زبانی مختلفی دست یافت.
قاره آسیا را معمولاً بنابر ملاحظاتی خاص، به قسمتهایی چند تقسیم میکنند. به همین علت، این تقسیمات در منابع مختلف، متفاوت است. در این میان، اصطلاح «آسیای میانه یا مرکزی» که اصطلاحی جدید است، بیشتر جنبهای سیاسی دارد و حتی موقع جغرافیایی آن مورد اختلاف است.
برخی به جای آن، اصطلاح خراسان بزرگ و ماوراءالنهر را پیشنهاد میکنند.
همچنین لفظ آسیای نزدیک و خاورمیانه و حدود جغرافیایی آن نیز مورد اختلاف است.
با توجه به ملاحظات عمومی، میتوان آسیا را به قسمتهای زیر تقسیم نمود: آسیای شمالی، آسیای مرکزی، آسیای شرقی، آسیای جنوب شرقی، آسیای جنوبی و آسیای نزدیک (خاورمیانه).
آسیا از نظر اجتماعی ـ اقتصادی نیز مانند سایر جنبهها، نمایانگر تنوع شدیدی است. بسیاری از قسمتهای این قاره به سبب ویژگیهای افراطی آب و هوایی و یا اشکال ناهمواری، از نظر اقتصادی به آسانی قابل بهرهبرداری نیست. از سوی دیگر، درجه رشد اجتماعی میان اقوام و ملل مختلف این قاره، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهد. بسیاری از اقوام ساکن جزایر کوچک و دورافتاده و مناطق داخلی در آسیای شرقی و جنوب شرقی و نیز برخی قبایل در
هندوستان ، وٍداهای سیلان و بسیاری از اقوام جزایر
اندونزی ، در مراحل اولیه زندگی اجتماعی به سر میبرند، حال آنکه جوامع دیگری که در رأس آنها
ژاپن قرار دارد، به پیچیدهترین دانشهای فنی دست یافتهاند.
بدینسان، آسیا از لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی ساختارهای بسیار متفاوتی را در بر میگیرد: کشورهای بسیار صنعتی مانند ژاپن، کشورهای غنی از نظر مواد خام مانند
کویت و ممالک عقبمانده از نظر اقتصادی نظیر
بنگلادش ، در بسیاری از کشورهای آسیایی، رشد و توسعه اقتصادی با رشد جمعیت همگام نیست. به عنوان نمونه، در خاورمیانه، تولید زراعی طی دهه ۱۹۷۳-۱۹۸۲م به میزان ۳۳ % افزایش داشته است، اما باتوجه به تولید سرانه، افزایش چندانی در این زمینه مشاهده نمیشود. از سوی دیگر، نه تنها حجم
صادرات تولیدات کشاورزی در این منطقه طی این مدت ۵% کاهش یافته، بلکه به میزان واردات این نوع تولیدات ۱۶۹ % افزوده شده است.
گذشته از این، بسیاری از ممالک این قاره با مشکلات ناشی از حوادث طبیعی، مانند
سیل و
خشکسالی و نیز رویدادهای سیاسی درگیر هستند.
کشاورزی هنوز منبع تأمین معاش غالب مردم در اکثر کشورهای آسیایی است. در آسیای جنوبی، جنوب شرقی و شرق، حدود ۶۲ % از جمعیت فعال در بخش
کشاورزی فعالیت دارند که این میزان در
نپال به حداکثر یعنی ۹۳% و در
کره جنوبی به حداقل خود یعنی ۴۰ % میرسد. سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی کشورهای این منطقه ۳۴ % است.
این مقادیر در سایر کشورها متفاوت است. در افغانستان، ۷۸ % از جمعیت فعال از طریق کشاورزی زندگی میکنند و سهم زراعت در تولید ناخالص ملی به ۵۳ % میرسد، حال آنکه این مقدار در
ترکیه ۲۵ % و در عربستان به ۲ % تولید ناخالص ملی بالغ میگردد.
استخراج مواد معدنی در آسیا از اهمیتی خاص برخوردار است. غنیترین منابع نفت جهان، در خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی،
چین و بخش آسیایی شوروی قرار دارند. تنها در منطقه
خلیجفارس ، حدود ۶۰ % از منابع نفت و ۲۵ % از ذخایر جهانی
گاز وجود دارد.
ذخایر نفتی در اندونزی ۵/۱ درصد و در چین بیش از ۳ درصد از منابع جهانی است.
بسیاری از منابع نفتی اتجاد جماهیر
شوروی ـ به عنوان بزرگترین تولیدکننده
نفت جهان در بخش آسیایی آن واقع است.
از این گذشته، منابع عظیم
ذغالسنگ ،
سنگ آهن و
منگنز بهویژه در بخش آسیایی شوروی، چین و هند وجود دارد.
بزرگترین صادرکنندگان
قلع در جهان،
مالزی ، اندونزی و
تایلند هستند.
در دو دهه اخیر، تولید صنعتی ـ بهویژه صنایع سنگین ـ در آسیا به پیشرفتهایی رسیده است. مراکز صنعتی این قاره در بخش آسیایی شوروی، جمهوری خلق چین، هند،
هنگکنگ و بهویژه در ژاپن قرار دارند. در کنار این مراکز میتوان از
سنگاپور ،
کره شمالی و کره جنوبی و
تایوان نیز نام برد.
قدرت تجاری اصلی در آسیا ژاپن است. این کشور ۹۵ % از تولید مصنوعات این قاره را به خود اختصاص داده است. پس از ژاپن، هند، کره جنوبی، تایوان و هنگکنگ قرار دارند.
کشورهای آسیایی از نظر برخورداری از سطح
آموزش و
بهداشت ، میزان اشتغال، رفاه اجتماعی و درآمدها، تفاوتهای آشکاری را چه در سطح کشوری و چه در مقایسه با دیگر کشورها، نشان میدهند.
در کنار عوامل طبیعی، عوامل اجتماعی نیز باعث تشدید مشکل تأمین مواد غذایی لازم برای این جمعیتِ رو به تزاید در آسیاست. بدینسان، بسیاری از آسیاییها در مرز گرسنگی به سر میبرند.
آسیا مهد و خاستگاه اکثر ادیان جهان است. در کنار ادیان بزرگ، گرایشهای مذهبی فرقهای متعددی در این قاره وجود دارند که برخی از آنها بومی و بعضی دیگر توسط مهاجرین و مهاجمین انتشار یافتهاند. گرایشهای مذهبی آسیا از معتقدات مبتنی بر
انیمیسم و
شینتوبیسم براساس اعتقاد به
ارواح گوناگون تا مذاهب جهانی مانند
اسلام ،
مسیحیت و
یهودیت براساس
ایمان به
آفریدگار یکتا، تفاوت میکنند.
آیین زرتشت ،
مانی ، آیینهای مذهبی
برهمنی ،
هندویی ،
بودایی ،
لامایی و
کنفوسیوسی نیز از دیگر نظامهای دینی آسیا به شمار میروند.
اسلام به عنوان دین آسمانی، از نظر شماره پیروان در آسیا، نه تنها تمامی کشورهای آسیای مرکزی و نزدیک (خاورمیانه) را در بر میگیرد، بلکه ضمناً در
پاکستان و اندونزی نیز دین اکثریت اسلام است. در هندوستان،
جاوه ،
سوماترا و نیز سرزمینهای حاره آسیا نیز پیروانی دارد، تا آنجا که اسلام را به عنوان عنصر مسلط و تعیینکننده شرق به شمار آوردهاند.
گسترش اسلام در آغاز با سرعتی خاص صورت پذیرفت، تا آنجا که در مدتی کوتاه، پس از فتح
شام و
فلسطین ،
توانست تمامی امپراتوری ساسانی و تمامی ولایات امپراتوری بیزانس (بجز قسمتهای غربی آسیای صغیر) را به زیر نفوذ خود درآورد.
تسلط اعراب بر اقوام و ملل دیگر، برخلاف تسلط ژرمنها و مغولها، باعث از بین رفتن ویژگیهای قومی اهراب نشد، بلکه نواحی فتح شده بسیاری همچون
سوریه و
بینالنهرین را کاملاً تحت تأثیر این ویژگیها قرار داد، تا آنجا که
زبان عربی ، زبان رسمی و مسلط این نواجی گردید.
البته، در این میان، تأثیر تمدنهای دیگر در
فرهنگ اسلامی را نمیتوان نادیده گرفت،
تا آنجا که برخورد میان فرهنگهای قدیمی آسیا باعث تقویت دستگاه اداری و فلسفی و پربار شدن تمدن اسلامی گردید.
علاوه بر این، توسعه زندگی شهری باعث رونق
تجارت داخلی و خارجی، چه از طریق راههای
دریایی و چه راههای خشکی گردید.
تجارت دریایی با هندوچین، وضع
جزیره هرمز و
کیش را دگرگون کرد.
همچنین
تجارت با
ترکها باعث ورود و گسترش
دین اسلام در میان ایشان و برخی نواحی ترکستان شد.
ترکهایی که در قرن ۴ق/۱۰م کشورهای اسلامی را تصرف کردند،
مسلمان بودند. بعد از همین دوره است که تجار مسلمان،
تجارت خود را به سوی شرق توسعه دادند. در اوایل سده ۷ق/۱۳م
تجارت میان چین و
مغولستان در دست تجار مسلمان بود.
گذشته از برخوردهای نظامی با ترکان،
نقش مبلغان اسلامی، ازجمله انتشار مجموعهای از آثار منظوم و منثور دینی به زبان ترکی، در در گسترش اسلام در میان ترکها بیتأثیر نبوده است.
پس از مدتی کوتاه ترکستان شرقی ـ کاشغر و ختن و یارکند ـ نیز تحت نفوذ اسلام درآمد.
الحاق ترکستان به قلمرو خلافت، تمامی جنبههای زندگی محلی را دگرگون ساخت.
البته نفوذ اسلام در ترکستان شرقی به صورتی صلحجویانه صورت پذیرفت.
ورود اسلام به هندوستان، با حمله کماهمیتی در ۴۴ق/۶۶۴م به مولتان، در غرب پنجاب، آغاز شد. در طول ۳ سده بعد، حملات دیگری به هند صورت گرفت که در نتیجه آنها، مسلمانان در درة سند مستقر شدند.
اگرچه، استقرار واقعی مسلمانان در هند، در پایان سده ۴ق/۱۰م صورت پذیرفت.
امروزه، اسلام در شبهقاره هند، در میان ادیان اسمانی، بیشترین پیروان را دارد. هرچند مسلمانان هندوستان، ویژگیهای خود را دارند، اما تفاوتهای فرهنگی ـ مذهبی اسلام و آیین هندویی، باعث تقسیم این سرزمین شد.
امروزه، پاکستان و
بنگلادش تا ۹۰ % مسلمان هستند و در
دره سند و بخش پاکستانی
پنجاب ، مسلمانان تا ۹۷ % از جمعیت را تشکیل میدهند. مطابق سرشماری ۱۹۷۱م، بیش از ۱۱ % یعنی حدود ۴/۶۱ میلیون نفر از مردم هند مسلمان بودند
و این خود نشان میدهد که علیرغم تقسیم این شبهقاره به هندوستان و پاکستان و بنگلادش، هنوز مسأله مذهبی به صورتی جدی مطرح است. البته بجز در
کشمیر و جزایر لاکادیو، مینیکودی و آمین دیوی، در هیچ نقطه دیگری از هند، مسلمانان اکثریت ندارند.
گروه خاصی از
شیعیان در سریلانکا دیده میشوند که به مورهای سیلان موسومند. ایشان از اعقاب دریانوردان عرب و هندی به شمار میروند.
اسلام از طریق هندوستان و عمدتاً توسط تاجران میانه حال به اندونزی راه یافت. این دین در اواسط سده ۶ق/۱۲م در سوماترا و در پایان سده ۸ق/۱۴م در جاوه پذیرفته شد.
با وجود آنکه حداقل از اواسط سدة ۲ق/۸م، مسلمانان در چین میزیستند، اسلام در این سرزمین توسعه چندانی نیافت، تا جایی که غالب مسلمانان امروزی این کشور، چینی اصیل نیستند.
نفوذ اسلام در آسیای شرقی و جنوب شرقی نیز عمدتاً از طریق ارتباط تجاری و تبلیغی صورت پذیرفت. در چامپا، در نزدیکی ساحل مرکزی
ویتنام ، اسلام در اواخر سده ۴ق/۱۰م راه یافت و مسلمانان
کامبوج باید از اعقاب اینان باشند. بررسی شجرهنامهها، در آسیای جنوب شرقی، نحوة نفوذ اسلام به این قسمتهای آسیا و بهویژه فیلیپین را روشن میسازد.
مسلمانان فیلیپین عمدتاً در ۲ منطقه زندگی میکنند: مجمعالجزایر سولو، پالاوان جنوبی و میندانائوی جنوبی.
امروزه در برمه ۳ % اهالی، در
مالزی (دین رسمی) ۴/۳ جمعیت، در سنگاپور، در جنوب تایلند، در اندونزی (بیش از ۹۰ %) و در
فیلیپین (۴/۱ میلیون نفر در ۱۹۷۰م) مسلمانند.
در بخش آسیایی شوروی، آسیای مرکزی و ماوراء
قفقاز ، مسلمانان در جماهیر
قرقیزستان ،
تاجیکستان ،
ترکمنستان ،
آذربایجان ،
ازبکستان و
قزاقستان و جمهوریهای خودمختار
داغستان ، چچن اینقوش، تاتار، باشقیر، کاباردینو بلغار و قراقالپاق و نیز برخی نواحی دیگر زندگی میکنند. مردم قزاقستان، در این میان، در سدة ۱۳ق/۱۹م اسلام آوردهاند.
با وجود عدم دقت آمارهای موجود، میتوان گفت، جمعیت مسلمان بخش آسیایی اتحاد جماهیر شوروی به حدود ۵۴ میلیون نفر (۱۹۸۲م) میرسد.
۱) آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸ش.
۲) آمار جهانی.
۳) اطلس جهانی اقتصاد.
۴) اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان، تطبیق لغات جغرافیایی قدیم و جدید ایران، به کوشش میرهاشم محدث، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
۵) بارتولد، وو، فرهنگ و تمدن مسلمانان، ترجمه علیاکبر دیانت، تبریز، احیاء، ۱۳۵۷ش.
۶) بارتولد، گزیده مقالات، ترجمه کریم کشاورز، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۸ش.
۷) بلنیتسکی، آ، خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران، نشر گفتار، ۱۳۶۴ش.
۸) توکلی، محمدکاظم، مسلمانان مورو، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
۹) دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، اقبال، ۱۳۴۵ش؛ ج ۱۸.
۱۰) دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه پرویز مرزبان، ج ۲۰.
۱۱) دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام و دیگران، ج ۱.
۱۲) راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، جیبی، ۱۳۵۳ش، ج ۲.
۱۳) گروسه، رنه، تاریخ آسیا، ترجمه مصطفی فرزانه، تهران، علمی، ۱۳۲۹ش.
۱۴) ماله، آلبر، تاریخ قرون جدید، ترجمه فخرالدین شادمان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳ش.
۱۵) مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، صدرا، ۱۳۵۷ش.
۱۶) وآن ژوزفین، سرزمین و مردم ژاپن، ترجمه محمود کیانوش، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
۱۷) ویلتس، دوراکه، سفیران پاپ به دربار خانان مغول، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۳ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آسیا»، شماره۲۱۴ .