آسانی قرآن (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کتابی است که فهم تعالیم و مفاهیم آن آسان است. در این مقاله آیات مرتبط با
آسانی قرآن معرفی میشوند.
قرآن، كتابى آسان و در دسترس فهم و درك
بشر:
۱. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
۲. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛
ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختيم تا متذكر شوند.»
۳. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛
ما قرآن را براي تذكر آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود.»
آسانسازى فهم معارف و مطالب متعالى قرآن براى بشر، موهبتى از جانب خداوند:
۱. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
۲. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛
ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختيم تا متذكر شوند.»
۳. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛
ما قرآن را براي تذكر آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود.»
ترغيب مردم از سوى خداوند، براى
اندیشه در قرآن، در پى آسان سازى آن:
۴. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛
ما قرآن را براي تذكر آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود.»
عوامل آسان بودن معارف و محتوای قرآن عبارتند از:
نقش اساسى
زبان عربی، در آسان سازى و تسهيل بيان معارف و محتواى بلند قرآن:
۱. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
۲. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛
ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختيم تا متذكر شوند.»
زبان گوياى
پیامبر صلیاللهعلیهوآله واسطه آسان شدن محتواى بسيار عالى قرآن براى درك همگان:
۱. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.» آيه فوق در صدد تبيين اين معناست كه حقايق و
معارف قرآن بلندتر از آن است كه دست افراد عادى به آن برسد. لكن اين حقايق به زبان پيامبر صلیاللهعلیهوآله آسان گشته است تا ديگران از آن بهره لازم را ببرند.
۲. فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛
ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختيم تا متذكر شوند.»
فلسفه و حکمت آسان بودن قرآن عبارت است از:
آسان قرار دادن قرآن از سوى خداوند، براى
پندگیری:
۱. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛
ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختيم تا متذكر شوند.»
۲. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛
ما قرآن را براي تذكر آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود.»
آسان شدن قرآن براى پيامبر صلیاللهعلیهوآله جهت
انذار افراد
لجوج:
«فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.» «لُدّ» شدّت خصومت است.
آسان شدن قرآن براى پيامبر صلیاللهعلیهوآله جهت
بشارت به
تقواپیشگان:
«فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
آسانى قرآن در بيان و نقل داستانها و واقعيّتهاى تاريخى، داراى تأثيرى فزونتر در خاطره تودهها:
«كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْماءُ عَلى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ وَ حَمَلْناهُ عَلى ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ تَجْرِي بِأَعْيُنِنا جَزاءً لِمَنْ كانَ كُفِرَ وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطى فَعَقَرَ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛
پيش از آنها
قوم نوح تكذيب كردند (آري) بنده ما (
نوح) را تكذيب كرده و گفتند: او ديوانه است و (با انواع آزارها) او را (از ادامه رسالتش) بازداشتند. او به درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب (اين قوم طغيانگر شده ام، انتقام مرا از آنها بگير.در اين هنگام درهاي
آسمان را گشوديم و آبي فراوان و پي در پي فروباريد.و
زمین را شكافتيم و چشمه هاي زيادي بيرون فرستاديم، و اين دو آب به اندازه اي كه مقدر بود با هم درآميختند.و او را بر مركبي كه از الواح و ميخهائي ساخته شده بود سوار كرديم. مركبي كه تحت نظارت ما حركت ميكرد اين كيفري بود براي كساني كه به او
کافر شدند. ما اين ماجرا به عنوان نشانه اي در ميان امتها باقي گذارديم، آيا كسي هست كه پند گيرد. (اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟!ما قرآن را براي تذكر آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود.قوم عاد (نيز پيامبر خود را) تكذيب كردند اكنون (ببينيد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟ما تندباد وحشتناك و سردي را در يك روز شوم مستمر بر آنها فرستاديم.كه مردم را، همچون تنه هاي نخل ريشه كن شده، از جا برمي كند. (اكنون ببينيد)
عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟ما قرآن را براي تذكر آسان كرديم، آيا كسي هست كه متذكر شود؟ طايفه
ثمود (نيز) انذارهاي الهي را تكذيب كردند.و گفتند: آيا ما از بشري از جنس خود پيروي كنيم؟! اگر چنين كنيم در
گمراهی و
جنون خواهيم بود!آيا از ميان ما تنها بر اين مرد وحي نازل شده ؟ نه، او آدم بسيار دروغگوي هوسبازي است.ولي فردا ميفهمند چه كسي دروغگوي هوسباز است!ما «ناقه» را براي آزمايش آنها ميفرستيم، در انتظار پايان كار آنها باش و
صبر كن.و به آنها خبر ده كه آب (قريه) بايد در ميان آنها تقسيم شود (يك روز سهم
ناقه، و يكروز براي آنها) و هر يك در نوبت خود بايد حاضر شوند. آنها يكي از ياران خود را صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و (ناقه را) پي كرد.(اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟! ما فقط يك
صیحه (
صاعقه عظيم) بر آنها فرستاديم و به دنبال آن همگي به صورت گياه خشكي درآمدند كه صاحب چهارپايان در آغل جمع آوري ميكند! ما قرآن را براي يادآوري آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود. قوم لوط انذارهاي (پي درپي پيامبرشان را) تكذيب كردند. ما بر آنها تندبادي كه ريگها را به حركت درمي آورد فرستاديم (و همه را هلاك كرديم) جز خاندان لوط را كه سحرگاهان آنها را نجات داديم. اين نعمتي بود از ناحيه ما، اينگونه كسي را كه شكرگزار است پاداش ميدهيم. او آنها را در مورد مجازات ما انذار كرد، ولي آنها اصرار بر مجادله و القاء شك داشتند. آنها از لوط خواستند ميهمانانش را در اختيار آنان بگذارد!، ولي ما چشمانشان را نابينا و محو كرديم (و گفتيم) بچشيد عذاب و انذارهاي مرا. سرانجام صبحگاهان در اول روز عذابي مستمر و ثابت به سراغشان آمد. (و گفتيم) اكنون بچشيد عذاب و انذارهاي مرا. ما قرآن را براي يادآوري آسان كرديم آيا كسي هست كه متذكر شود؟»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۳، ص۵۱، برگرفته از مقاله «آسانی قرآن».