آزادگی امام حسین از منظر دشمن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این مقاله درباره
عزت و
آزادگی امام حسین علیهالسّلام در مقابل
دشمن و اعتراف دشمن بر پیروزی
نهضت حسینی است.
اسناد حماسه ساز
عاشورا نشانگر این حقیقت است که
حسین علیهالسّلام و یاران آزادهاش در گذر
زمان در برابر استبدادی ددمنش و خون خوار و سپاهی دژخیم و بی شمار در
بیابانی خشک و سوزان رو به رو شدند.
دشمن هر آن چه در توان و امکان داشت
بسیج کرد و با همه امکانات از
جنگ روانی و
بمباران دروغ و
تحریف و
کتمان حقایق و
ترور شخص و
هدف تا بستن
آب بر روی کودکان وبیماران،
خشونت و بی رحمی بی حد و مرز و
کشتن و
اسب تاختن بر بدنها و
شکنجه و
مثله کردنها و با آنچه در تصور نمیگنجد کوشید تا
نهضت آزادی خواهانه و
ذلت ستیز
عاشورا را به پذیرش
تسلیم و
تحقیر و رای دادن به مدیریت به سبک استبدادی و امضای
اسارت مردم مجبور سازد، اما سرانجام در برابر
اراده شکست ناپذیر
حسین علیهالسّلام جز شکست و رسوایی ابدی چیزی ندروید!
این حقیقت درخشان حتی در گزارش و سخنان
دشمن نیز آمده است؛ به عنوان نمونه:
«
حمید بن مسلم» از گزارشگران رویداد
عاشورا در وصف
شکوه و شکست ناپذیری پیشوای آن میگوید:
«فوالله لقد شغلنی نور وجهه و جمال هیبته عن الفکرة فی قتله.»
«به خدای
سوگند که فروغ فروزان سیمای حسین و
جمال و هیبت او به گونهای مرا مجذوب و واله ساخته بود که اندیشه
کشتن او را از یاد بردم!» (آنان که به چشم خویش دیدند تو رارفتند و به پای دل رسیدند تو را و آن کـوردلان که بـر دلت تیـر زدنددیـدند تـو را ولـی ندیـدند تـو را!)
پس از رویداد جانسوز عاشورا، یکی از منتقدان، برخی از
سپاه شوم
اموی را نکوهش کرد که
ننگ و
نفرین بر شما! چگونه فرزندان
پیامبر را آن گونه ناجوانمردانه
قتل عام کردید؟
او پاسخ داد:
«
دوست من! بیهوده
سخن مگو! اگر تو نیز آن روز آنچه را ما با آن روبه رو شدیم میدیدی، جز
جنایت و بیدادی که از ما سر زد از تو سر نمیزد؛ چرا که ما باگروهی کم شمار رو به رو شدیم که دست هایشان بر قبضه
شمشیر بود و شیرآسا از هر سو، جنگاوران و
رزمندگان را به خاک هلاک میافکندند و خود را بی هیچ هراسی به دریای
مرگ میزدند! آنان
مرد میبودند که نه در برابر
ثروت و مقام سر فرود میآوردند و نه
امان و
امان نامه و نه
زور و
خشونت و
مرگ! چیزی نمیتوانست میان آنان و مرگ هدفدار یا چیرگی بر
حکومت مانع شود و اگر ما اندکی در برابر آن ارادههای مصمم و شکست ناپذیر کوتاه میآمدیم جان همه
سپاه اموی را میگرفتند! با این وصف ای بی مادر! ما تیره بختان چه میتوانستیم انجام دهیم؟»
پس از ورود
کاروان اسیران به
کاخ پوشالی «
عبید» در
کوفه، او بر آن شد تا با
تحریف و دجالگری، ننگ کشتار پیشوای
آزادی و یاران آزادی خواه او را از دامان خود و
رژیم خودکامه اموی بزداید و کار را به
تقدیر و خواست
خدا نسبت دهد، که
امام سجاد علیهالسّلام با این که
جسم نازنینش در
بند بود، با به هیچ انگاشتن
خشونت و بیداد
حاکم، لب به بیان حقیقت گشود و روشنگری کرد که آنان را نه خدا، که
سپاه استبداد
قتل عام کرد!
این جا بود که
آتش کینه و
خشم «عبید» از
منطق ستم ستیز و روح تسخیرناپذیر
نهضت عاشورا زبانه کشید و نعره برآورد که تو هنوز هم جرات و جسارت آن را داری که در تالار
کاخ من، هر چه گویم، پاسخ دهی و از برنامه و راه و رسم پدرت دفاع کنی؟!
بدین سان خشنترین دژخیم
استبداد لب به
عزت و شکست ناپذیری
نهضت عاشورا گشود و به واماندگی و شکست خشونت و استبداد، اعتراف کرد.
هنگامی که پیشوای آزادی گام به میدان
دفاع نهاد، پس از روزها تشنگی و تلاش و بدرقه دردناک یاران راه و تحمل آن شرایط دشوار
محاصره و
پیکار نابرابر، طبق روال عادی باید خسته و تسلیمپذیر و دارای روحیهای درهم شکسته باشد و در برابر دهها هزار نفر دستها را به نشان تسلیم بالا برد، اما شگفتا! که وقتی سپاه استبداد با او رو به رو شد،
شهامت و
شجاعت و قدرتی را در برابر خود یافت که هرگز تصور نمیکرد! هر کس به انگیزه
شرارت پیش رفت، لحظهای مهلت نیافت؛ از این رو «
عمر بن سعد» فریاد کشید: مادرهایتان در مرگتان بگریند، میدانید به
جنگ چه کسی رفتهاید؟ این
فرزند بزرگ ترین
قهرمان اسلام و کشنده
عرب است؛ «هذا ابن قتال العرب.»
بدین سان به شکوه و شکست ناپذیری آن حضرت اعتراف کرد.
«
شمر»، خشنترین
فرمانده سپاه استبداد در
اعتراف به
آزادگی و شکست ناپذیری
حسین علیهالسّلام گفت: به خدای سوگند که او روح تسخیرناپذیر پدرش
علی را در کالبد دارد.
بدین سان
نهضت عاشورا نه تنها در
منطق و
منش، سربلند و سرفراز درخشید که در
جهاد و
دفاع نیز شکست ناپذیر شد.
دانشنامه کلام و عقاید، برگرفته از مقاله قرآن و جلوه های عزّت و آزادگی در نهضت امام حسین علیه السلام