آثار هدایت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
هدایت با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
بازگشت فايده هدايت شدن به شخص هدايت شده:
۱. «قُل يايُّهَا النّاسُ قَد جاءَكُمُ الحَقُّ مِن رَبّكُم فَمَنِ اهتَدى فَانَّما يَهتَدى لِنَفسِهِ ...؛
بگو: «اى مردم! حقّ از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر كس در پرتو آن هدايت يابد، به نفع خود هدايت مىشود....»
۲. «وان اتلُوا القُرءانَ فَمَنِ اهتَدى فَانَّما يَهتَدى لِنَفسِهِ ...؛
و مأمورم قرآن را براى همگان تلاوت كنم، هركس هدايت شود به سود خود هدايت شده....»
۳. «انّا انزَلنا عَلَيكَ الكِتبَ لِلنّاسِ بِالحَقّ فَمَنِ اهتَدى فَلِنَفسِهِ ...؛
ما اين كتاب آسمانى را براى مردم بحق بر تو نازل كرديم؛ هر كس در پرتو آن هدايت شود به نفع خود اوست....»
آرامش روانی و احساس
امنیّت درونى، اثر پذيرش هدايت
هدایتگران الهی:
۱. «قُلنَا اهبِطوا مِنها جَميعًا فَامّا يَأتِيَنَّكُم مِنّى هُدًى فَمَن تَبِعَ هُداىَ فَلا خَوفٌ عَلَيهِم ولاهُم يَحزَنون؛
گفتيم: همگى از آن، فرود آييد! ولى هرگاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهگين مىشوند.»
۲. «... والسَّلمُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى؛
... و درود بر آن كس كه از هدايت پيروى كند! »
۳. «... ثُمَّ تَلينُ جُلودُهُم وقُلوبُهُم الى ذِكرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشَاءُ ومَن يُضلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِن هاد؛
... سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مىشود؛ اين هدايت الهى است كه هركس را بخواهد با آن راهنمايى مىكند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.»
استرجاع و بازگشت دادن همه امور به خداوند، از پيامدهاى
هدایتیافتگی:
«الَّذينَ اذا اصبَتهُم مُصيبَةٌ قالوا انّا لِلَّهِ وانّا الَيهِ رجِعون • اولكَ عَلَيهِم صَلَوتٌ مِن رَبّهِم ورَحمَةٌ واولكَ هُمُ المُهتَدون؛
همان كسانى كه هر گاه مصيبتى به ايشان مىرسد، مىگويند: ما از آنِ خداييم؛ و به سوى او بازمىگرديم. آنها كسانى هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنانند هدايتيافتگان.»
اطاعت از
ابراهیم علیهالسلام و
آیین او، از آثار هدايتيافتگى:
«وقالوا كونواهودًا او نَصرى تَهتَدوا قُل بَل مِلَّةَ ابرهيمَ حَنيفًا وما كانَ مِنَ المُشرِكين؛
(
اهل کتاب)گفتند:
یهودی يا
مسیحی شويد، تا هدايت يابيد. بگو: (اين آيينهاى
تحریف شده و شرك آلود، هرگز نمىتواند موجب هدايت گردد،) بلكه از
آیین ابراهیم، كه ايمانى خالص داشت و از
مشرکان نبود، پيروى كنيد.»
اطاعت از
محمّد صلیاللهعلیهوآله از پيامدهاى هدايتيافتگى:
«وكَذلِكَ جَعَلنكُم امَّةً وسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ويَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا وما جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتى كُنتَ عَلَيها الّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلى عَقِبَيهِ وان كانَت لَكَبيرَةً الّا عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ وما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ ايمنَكُم انَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحيم؛
همان گونه كه قبله شما، يك قبله ميانه است شما را نيز، امتى ميانه و معتدل قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر هم بر شما گواه باشد. و ما، آن قبلهاى را كهقبلًا بر آن بودى، تنها براى اين قبله قرار داده بوديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مىكنند، از آنها كه به جاهليّت باز مىگردند، مشخّص شوند. و مسلّماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. و خدا هرگز ايمان و نمازهاى گذشته شما را ضايع نمىگرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رئوف و مهربان است.»
هدايت، زمينهساز
امداد الهی:
۱. «ان تَحرِص عَلى هُدهُم فَانَّ اللَّهَ لا يَهدى مَن يُضِلُّ وما لَهُم مِن نصِرين؛
هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمىكند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.»
۲. «ارَءَيتَ ان كانَ عَلَى الهُدى • كَلّا لَن لَم يَنتَهِ لَنَسفَعًا بِالنّاصِيَة • سَنَدعُ الزَّبانِيَة؛
به من خبر ده اگر اين بنده بر طريق هدايت باشد، چنان نيست ك(ه او مىپندارد)، اگر دست از كار خود برندارد، ناصيهاش (موى پيش سرش) را گرفته، و به سوى عذاب مىكشانيم. ما هم بزودى مأموران دوزخ را صدا مىزنيم (تا او را به
دوزخ افكنند)!»
هدايت شدن و
شناخت پروردگار، موجب
امیدواری به
رحمت او و زداينده هرگونه
یأس:
«قالَ ومَن يَقنَطُ مِن رَحمَةِ رَبّهِ الَّاالضّالّون؛
گفت: چه كسى جز گمراهان، از رحمت پروردگارش مأيوس مىشود؟!»
به قرينه مقابله، كه
گمراهان نااميد هستند و حصر آيه، فهميده مىشود كه اهل هدايت، مردمانى اميدوارند.
بينش توحيدى
اصحاب کهف، از آثار هدايتيافتگى آنان، از سوى خداوند:
«نَحنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَاهُم بِالحَقّ انَّهُم فِتيَةٌ ءامَنوا بِرَبّهِم وزِدنهُم هُدًى • ورَبَطنا عَلى قُلوبِهِم اذ قاموا فَقالوا رَبُّنا رَبُّ السَّموتِ والارضِ لَن نَدعوا مِن
دونِهِ الهًا لَقَد قُلنا اذًا شَطَطا؛
ما داستان آنان را به درستى براى تو بازگو مىكنيم؛ آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند، و ما بر هدايتشان افزوديم. و به دلهايشان نيرو بخشيديم در آن هنگام كه قيام كردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار
آسمانها و
زمین است؛ هرگز غير او معبودى را نمىخوانيم؛ كه اگر چنين كنيم، سخنى بگزاف گفتهايم.»
پرداخت
زکات، از آثار هدايتيافتگى:
«تِلكَ ءايتُ الكِتبِ الحَكيم • هُدًى ورَحمَةً لِلمُحسِنين • الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلوةَ ويُؤتونَ الزَّكوةَ وهُم بِالأخِرَةِ هُم يوقِنون • اولكَ عَلى هُدًى مِن رَبّهِم واولكَ هُمُ المُفلِحون؛
اين آيات كتاب حكيم است (كتابى پرمحتوا و استوار)! مايه هدايت و رحمت براى
نیکوکاران است. همان كسانى كه نماز را برپا مىدارند، و زكات را مىپردازند و آنها به آخرت يقين دارند. آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند، و آنانند رستگارانند.»
هدايتپذيرى انسان از
معارف قرآن، موجب تأمين منافع براى خود:
«انّا انزَلنا عَلَيكَ الكِتبَ لِلنّاسِ بِالحَقّ فَمَنِ اهتَدى فَلِنَفسِهِ ومَن ضَلَّ فَانَّما يَضِلُّ عَلَيها وما انتَ عَلَيهِم بِوَكيل؛
ما اين كتاب آسمانى را براى مردم بحق بر تو نازل كرديم؛ هر كس در پرتو آن هدايت شود به نفع خود اوست؛ و هر كس گمراهى را برگزيند، تنها به زيان خود گمراه مىگردد؛ و تو مأمور اجبارشان به هدايت نيستى.»
تسلیم شدن در برابر اوامر پروردگار، از آثار هدايت:
۱. «وكَذلِكَ جَعَلنكُم امَّةً وسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ويَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا وما جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتى كُنتَ عَلَيها الّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلى عَقِبَيهِ وان كانَت لَكَبيرَةً الّا عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ وما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ ايمنَكُم انَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحيم؛
همان گونه كه قبله شما، يك قبله ميانه است شما را نيز، امتى ميانه و معتدل قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر هم بر شما گواه باشد. و ما، آن قبلهاى را كهقبلًا بر آن بودى، تنها براى اين قبله قرار داده بوديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مىكنند، از آنها كه به
جاهلیّت باز مىگردند، مشخّص شوند. و مسلّماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. و خدا هرگز ايمان و نمازهاى گذشته شما را ضايع نمىگرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رئوف و مهربان است.»
۲. «قُل انَدعوا مِن
دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُنا ولا يَضُرُّنا ونُرَدُّ عَلى اعقابِنا بَعدَ اذ هَدنَا اللَّهُ كالَّذِى استَهوَتهُ الشَّيطينُ فِى الارضِ حَيرانَ لَهُ اصحبٌ يَدعونَهُ الَى الهُدَى ائتِنا قُل انَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وامِرنا لِنُسلِمَ لِرَبّ العلَمين؛
بگو: آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم و
عبادت كنيم كه نه سودى به حال ما دارد، نه
زیانی؛ و به اين ترتيب، به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه براثر وسوسه هاى
شیاطین، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است؛ در حالى كه يارانى دارد كه او را به هدايت دعوت مىكنند و مىگويند: به سوى ما بيا! بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت واقعى است؛ و ما دستور
داريم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.»
هدايتيافتگى، موجب دستيابى به
تقوا:
۱. «قُل انَدعوا مِن
دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُنا ولا يَضُرُّنا ونُرَدُّ عَلى اعقابِنا بَعدَ اذ هَدنَا اللَّهُ كالَّذِى استَهوَتهُ الشَّيطينُ فِى الارضِ حَيرانَ لَهُ اصحبٌ يَدعونَهُ الَى الهُدَى ائتِنا قُل انَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وامِرنا لِنُسلِمَ لِرَبّ العلَمين • وان اقيموا الصَّلوةَ واتَّقوهُ وهُوَ الَّذى الَيهِ تُحشَرون؛
بگو: آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم و عبادت كنيم كه نه سودى به حال ما دارد، نه زيانى؛ و به اين ترتيب، به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه براثر وسوسه هاى شياطين، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است؛ در حالى كه يارانى دارد كه او را به هدايت دعوت مىكنند و مىگويند: به سوى ما بيا! بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت واقعى است؛ و ما دستور
داريم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم. و نيز به ما فرمان داده شده به اينكه: نماز را برپاداريد؛ و از نافرمانى او بپرهيزيد؛ و تنها اوست كه به سويش محشور خواهيد شد.»
۲. «... انَّ رَبَّكَ هُوَ اعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ وهُوَ اعلَمُ بِالمُهتَدين • انَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا ...؛
... پروردگارت، از هر كسى بهتر مىداند چه كسى از راه او گمراه شده است؛ و او
هدایتیافتگان را بهتر مىشناسد. زيرا خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كردهاند....»
۳. «او تَقولَ لَو انَّ اللَّهَ هَدنى لَكُنتُ مِنَ المُتَّقين؛
يا بگويد: اگر خداوند مرا هدايت مىكرد، از
پرهیزگاران بودم.»
۴. «والَّذينَ اهتَدَوا زادَهُم هُدًى وءاتهُم تَقوهُم؛
كسانى كه هدايت يافتهاند، خداوند بر هدايتشان مىافزايد و روح تقوا به آنان مىبخشد.»
توحید و يكتاپرستى، از آثار هدايتيافتگى:
۱. «قُل انّى نُهيتُ ان اعبُدَ الَّذينَ تَدعونَ مِن
دونِ اللَّهِ قُل لا اتَّبِعُ اهواءَكُم قَد ضَلَلتُ اذًا وما انَا مِنَ المُهتَدين؛
بگو: من از پرستش كسانى كه غير از خدا مىخوانيد، نهى شدهام. بگو: من از هوا و هوسهاى شما، پيروى نمىكنم؛ اگر چنين كنم، گمراه شدهام؛ و از هدايتيافتگان نخواهم بود.»
۲. «قُل انَدعوا مِن
دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُنا ولا يَضُرُّنا ونُرَدُّ عَلى اعقابِنا بَعدَ اذ هَدنَا اللَّهُ كالَّذِى استَهوَتهُ الشَّيطينُ فِى الارضِ حَيرانَ لَهُ اصحبٌ يَدعونَهُ الَى الهُدَى ائتِنا قُل انَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وامِرنا لِنُسلِمَ لِرَبّ العلَمين؛
بگو: آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم و عبادت كنيم كه نه سودى به حال ما دارد، نه زيانى؛ و به اين ترتيب، به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه براثر وسوسه هاى شياطين، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است؛ در حالى كه يارانى دارد كه او را به هدايت دعوت مىكنند و مىگويند: به سوى ما بيا! بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت واقعى است؛ و ما دستور
داريم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.»
۳. «وحاجَّهُ قَومُهُ قالَ اتُحجّونّى فِى اللَّهِ وقَد هَدنِ ولا اخافُ ما تُشرِكونَ بِهِ الّا ان يَشاءَ رَبّى شيًا وسِعَ رَبّى كُلَّ شَىءٍ عِلمًا افَلا تَتَذَكَّرون؛
ولى قوم او (ابراهيم)، با وى به گفتگو و ستيز پرداختند؛ گفت: آيا درباره خدا با من گفتگو و ستيز مىكنيد؟! (در حالى كه خداوند با دلايل روشن)، مرا هدايت كرده؛ و من از آنچه شما همتاى او قرار مىدهيد، نمىترسم (و زيانى به من نمىرسانند)؛ مگر اينكه پروردگارم چيزى را بخواهد. وسعت آگاهى پروردگارم همه چيز را در بر مىگيرد؛ آيا متذكّر و بيدار نمىشويد؟!»
۴. «فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الحَقُّ فَماذا بَعدَ الحَقّ الَّا الضَّللُ فَانّى تُصرَفون؛
اينگونه است خداوند، پروردگارِ حقّ شما (داراى همه اين صفات)! با اين حال، بعد از حق، چه چيزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چرا از پرستش او روىگردان مىشويد؟!»
۵. «لِكُلّ امَّةٍ جَعَلنا مَنسَكًا هُم ناسِكوهُ فَلا يُنزِعُنَّكَ فِىالامرِ وادعُ الى رَبّكَ انَّكَ لَعَلى هُدًى مُستَقيم؛
براى هر امّتى عبادتى قرار داديم، تا آن عبادت را در پيشگاه خدا انجام دهند؛ پس نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند! به سوى پروردگارت دعوت كن، كه تو بر هدايت مستقيم قرار دارى (و راه راست همين است).»
۶. «شَرَعَ لَكُم مِنَ الدّينِ ما وصّى بِهِ نوحًا والَّذى اوحَينا الَيكَ وما وصَّينا بِهِ ابرهيمَ وموسى وعيسى ان اقيموا الدّينَ ولا تَتَفَرَّقوا فيهِ كَبُرَ عَلَى المُشرِكينَ ما تَدعوهُم الَيهِ اللَّهُ يَجتَبى الَيهِ مَن يَشاءُ ويَهدى الَيهِ مَن يُنيب؛
آيينى را براى شما مقرر نمود كه به
نوح توصيه كرده بود؛ و آنچه را بر تو
وحی فرستاديم و به ابراهيم و موسى و
عیسی سفارش كرديم اين بود كه: همان دين خالص را برپا داريد و در آن
تفرقه ايجاد نكنيد. و آنچه مشركان را به آن دعوت مىكنيد (توحيد) بر آنها گران است. خداوند هر كس را بخواهد برمىگزيند، و كسى را كه
توبه كند به سوى خود هدايت مىنمايد.»
برخوردارى از هدايت الهى، مقتضى
توکّل بر او:
«وما لَنا الّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وقَد هَدنا سُبُلَنا ولَنَصبِرَنَّ عَلى ما ءاذَيتُمونا وعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُتَوَكّلون؛
و چرا بر خدا توكّل نكنيم، با اينكه ما را به راههاى (سعادت) مان رهبرى كرده است؟! و ما به يقين در برابر آزارهاى شما
صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر نمى
داريم). و
توکّلکنندگان، بايد فقط بر خدا توكّل كنند.»
بهرهمندى از هدايت الهى، موجب برخوردارى از
حکمت:
«وتِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها ابرهيمَ عَلى قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجتٍ مَن نَشاءُ انَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم • ووهَبنا لَهُ اسحقَ ويَعقوبَ كُلًّا هَدَينا ونوحًا هَدَينا مِن قَبلُ ومِن ذُرّيَّتِهِ داوودَ وسُلَيمنَ وايّوبَ ويوسُفَ وموسى وهرونَ وكَذلِكَ نَجزِى المُحسِنين • وزَكَرِيّا ويَحيى وعيسى والياسَ كُلٌّ مِنَ الصلِحين • واسمعيلَ واليَسَعَ ويونُسَ ولوطًا وكُلًّا فَضَّلنا عَلَى العلَمين • ومِن ءاباهِم وذُرّيتِهِم واخونِهِم واجتَبَينهُم وهَدَينهُم الى صِرطٍ مُستَقيم • ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ولَو اشرَكوا لَحَبِطَ عُنهُم ما كانوا يَعمَلون • اولكَ الَّذينَ ءاتَينهُمُ الكِتبَ والحُكمَ والنُّبُوَّةَ فَان يَكفُر بِها هؤُلاءِ فَقَد وكَّلنا بِها قَومًا لَيسوا بِها بِكفِرين؛
اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش عطا كرديم. درجات هر كس را بخواهيم و شايسته ببينيم، بالا مىبريم؛ پروردگار تو، حكيم و داناست. و
اسحاق و
یعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم؛ و همه را هدايت كرديم؛ و نوح را نيز پيش از آن (ها) هدايت نموديم؛ و از فرزندان او،
داود و
سلیمان و
ایوب و
یوسف و موسى و هارون(را هدايت كرديم)؛ اين گونه
نیکوکاران را پاداش مىدهيم. و همچنين
زکریا و
یحیی و عيسى و
الیاس را؛ كه همگى از
صالحان بودند. و
اسماعیل و
الیسع و
یونس و
لوط را هدايت كرديم و هر يك را بر جهانيان برترى داديم. و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى بخشيديم و آنان را برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم. اين، هدايت خداست؛ كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند. و اگر مشرك شوند، آنچه از اعمال نيك انجام دادهاند، نابود مىگردد (و نتيجهاى عايد آنها نمىشود). آنها كسانى هستند كه كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به آنان داديم؛ و اگر اين گروه مشركان نسبت به آن كفر ورزند، آيين حق زمين نمىماند؛ زيرا كسان ديگرى را نگاهبان آن مىسازيم كه نسبت به آن، كافر نيستند.»
پيدايش حالت
خشیت،
ترس از خدا و احساس عظمت او، از آثار قرار گرفتن در طريق هدايت:
«واهدِيَكَ الى رَبّكَ فَتَخشى؛
و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از نافرمانى او بترسى؟!»
رستگاری، پيامد هدايت الهى:
۱. «ذلِكَ الكِتبُ لارَيبَ فيهِ هُدًى لِلمُتَّقين؛
اين كتاب با عظمتى است كه هيچگونه شكى در آن نيست و مايه هدايت پرهيزكاران است.»
۲. «اولكَ عَلى هُدًى مِن رَبّهِم واولكَ هُمُ المُفلِحون؛
آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند و رستگاران آنها هستند»
۳. «الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلوةَ ويُؤتونَ الزَّكوةَ وهُم بِالأخِرَةِ هُم يوقِنون • اولكَ عَلى هُدًى مِن رَبّهِم واولكَ هُمُ المُفلِحون؛
همان كسانى كه نماز را برپا مىدارند، و زكات را مىپردازند و آنها به آخرت يقين دارند. آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند، و آنانند رستگاران.»
برخوردارى از نعمت هدايت، مقتضى
سجده در پيشگاه الهى:
«اولكَ الَّذينَ انعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبيّينَ مِن ذُرّيَّةِ ءادَمَ ومِمَّن حَمَلنا مَعَ نوحٍ ومِن ذُرّيَّةِ ابرهيمَ واسرءيلَ ومِمَّن هَدَينا واجتَبَينا اذا تُتلى عَلَيهِم ءايتُ الرَّحمنِ خَرّوا سُجَّدًا وبُكيّا؛
آنها پيامبرانى بودند از فرزندان آدم، و از كسانى كه با نوح بركشتى سوار كرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از كسانى كه هدايت كرديم و برگزيديم، كسانى كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، هنگامى كه آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاك مىافتادند، در حالى كه سجده مىكردند و گريان بودند.»
پيروى از هدايت الهى، درپىدارنده
سلامتی (
روح و
روان):
«... والسَّلمُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى؛
... و درود بر آن كس كه از هدايت پيروى كند!»
«
سلام» پاك بودن از آفات ظاهرى و باطنى است.
بهرهمندى از هدايت الهى، موجب شايستگى در برخوردارى از
حکومت:
«وتِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها ابرهيمَ عَلى قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجتٍ مَن نَشاءُ انَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم • ووهَبنا لَهُ اسحقَ ويَعقوبَ كُلًّا هَدَينا ونوحًا هَدَينا مِن قَبلُ ومِن ذُرّيَّتِهِ داوودَ وسُلَيمنَ وايّوبَ ويوسُفَ وموسى وهرونَ وكَذلِكَ نَجزِى المُحسِنين • وزَكَرِيّا ويَحيى وعيسى والياسَ كُلٌّ مِنَ الصلِحين • واسمعيلَ واليَسَعَ ويونُسَ ولوطًا وكُلًّا فَضَّلنا عَلَى العلَمين • ومِن ءاباهِم وذُرّيتِهِم واخونِهِم واجتَبَينهُم وهَدَينهُم الى صِرطٍ مُستَقيم • ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ولَو اشرَكوا لَحَبِطَ عُنهُم ما كانوا يَعمَلون • اولكَ الَّذينَ ءاتَينهُمُ الكِتبَ والحُكمَ والنُّبُوَّةَ فَان يَكفُر بِها هؤُلاءِ فَقَد وكَّلنا بِها قَومًا لَيسوا بِها بِكفِرين؛
اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش عطا كرديم. درجات هر كس را بخواهيم و شايسته ببينيم، بالا مىبريم؛ پروردگار تو، حكيم و داناست. و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم؛ و همه را هدايت كرديم؛ و نوح را نيز پيش از آن (ها) هدايت نموديم؛ و از فرزندان او، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى وهارون را هدايت كرديم)؛ اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم. و همچنين زكريا و يحيى و عيسى و الياس را؛ كه همگى از صالحان بودند. و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را هدايت كرديم و هر يك را بر جهانيان برترى داديم. و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى بخشيديم و آنان را برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم. اين، هدايت خداست؛ كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند. و اگر مشرك شوند، آنچه از اعمال نيك انجام دادهاند، نابود مىگردد (و نتيجهاى عايد آنها نمىشود). آنها كسانى هستند كه كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به آنان داديم؛ و اگر اين گروه مشركان نسبت به آن كفر ورزند، آيين حق زمين نمىماند؛ زيرا كسان ديگرى را نگاهبان آن مىسازيم كه نسبت به آن، كافر نيستند.»
مقصود از «الحكم» حكومت است.
هدايتيافتگى، سبب شايستگى دريافت
کتاب، از جانب خداوند:
«وتِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها ابرهيمَ ... • ووهَبنا لَهُ اسحقَ ويَعقوبَ كُلًّا هَدَينا ونوحًا هَدَينا مِن قَبلُ ومِن ذُرّيَّتِهِ داوودَ وسُلَيمنَ وايّوبَ ويوسُفَ وموسى وهرونَ ... • وزَكَرِيّا ويَحيى وعيسى والياسَ ... • واسمعيلَ واليَسَعَ ويونُسَ ولوطًا ... • ومِن ءاباهِم وذُرّيتِهِم واخونِهِم واجتَبَينهُم وهَدَينهُم الى صِرطٍ مُستَقيم • ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ... • اولكَ الَّذينَ ءاتَينهُمُ الكِتبَ والحُكمَ والنُّبُوَّةَ ...؛
اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم عطا كرديم. ...و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم؛ و همه را هدايت كرديم؛ و نوح را نيز پيش از آن (ها) هدايت نموديم؛ و از فرزندان او، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را (هدايت كرديم)؛ ... و همچنين زكريا و يحيى و عيسى و الياس را؛ ... و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را هدايت كرديم ... و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى بخشيديم و آنان را برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم. اين، هدايت خداست؛ كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند. ... آنها كسانى هستند كه كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به آنان داديم....»
هدايتيافتگى، ملاك و معيارى براى شايستگى رهبرى، در ديدگاه
مؤمن انطاکیه (
حبیب نجّار):
«وجاءَ مِن اقصَا المَدينَةِ رَجُلٌ يَسعى قالَ يقَومِ اتَّبِعوا المُرسَلين • اتَّبِعوا مَن لا يَسَلُكُم اجرًا وهُم مُهتَدون؛
و مردى با ايمان از دورترين نقطه شهر با شتاب آمد، گفت: اى قوم من! از فرستادگان خدا پيروى كنيد. از كسانى پيروى كنيد كه از شما اجر و پاداشى نمىخواهند و خود هدايت يافتهاند.»
بهرهمندى از هدايت الهى، سبب شايستگى براى
حکومت و
قضاوت بر مردم:
«وتِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها ابرهيمَ ... • ووهَبنا لَهُ اسحقَ ويَعقوبَ كُلًّا هَدَينا ونوحًا هَدَينا مِن قَبلُ ومِن ذُرّيَّتِهِ داوودَ وسُلَيمنَ وايّوبَ ويوسُفَ وموسى وهرونَ ... • وزَكَرِيّا ويَحيى وعيسى والياسَ ... • واسمعيلَ واليَسَعَ ويونُسَ ولوطًا ... • ومِن ءاباهِم وذُرّيتِهِم واخونِهِم واجتَبَينهُم وهَدَينهُم الى صِرطٍ مُستَقيم • ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ... • اولكَ الَّذينَ ءاتَينهُمُ الكِتبَ والحُكمَ والنُّبُوَّةَ ...؛
اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم عطا كرديم. ... و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم؛ و همه را هدايت كرديم؛ و نوح را نيز پيش از آن (ها) هدايت نموديم؛ و از فرزندان او، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى وهارون را (هدايت كرديم)؛ ... و همچنين زكريا و يحيى و عيسى و الياس را؛ ... و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را هدايت كرديم ... و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى بخشيديم و آنان را برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم. اين، هدايت خداست؛ كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند. ... آنها كسانى هستند كه كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به آنان داديم....»
منظور از «الحكم» به قرينه ذكر كلمه «الكتاب» قضاوت بين مردم است، چنانكه آيات
۲۱۳ سوره بقره و
۴۴ سوره مائده شاهد اين معنا است.
هدايت شدن به
صراط مستقیم از جانب خداوند، موجب شايستگى رسيدن به
مقام نبوّت و دريافت كتاب:
«وتِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها ابرهيمَ ... • ووهَبنا لَهُ اسحقَ ويَعقوبَ كُلًّا هَدَينا ونوحًا هَدَينا مِن قَبلُ ومِن ذُرّيَّتِهِ داوودَ وسُلَيمنَ وايّوبَ ويوسُفَ وموسى وهرونَ ... • وزَكَرِيّا ويَحيى وعيسى والياسَ ... ء واسمعيلَ واليَسَعَ ويونُسَ ولوطًا ... • ومِن ءاباهِم وذُرّيتِهِم واخونِهِم واجتَبَينهُم وهَدَينهُم الى صِرطٍ مُستَقيم • ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ... • اولكَ الَّذينَ ءاتَينهُمُ الكِتبَ والحُكمَ والنُّبُوَّةَ ...؛
اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم عطا كرديم. ... و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم؛ و همه را هدايت كرديم؛ و نوح را نيز پيش از آن (ها) هدايت نموديم؛ و از فرزندان او، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى وهارون را (هدايت كرديم)؛ ... و همچنين زكريا و يحيى و عيسى و الياس را؛ ... و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را هدايت كرديم ... و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى بخشيديم و آنان را برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم. اين، هدايت خداست؛ كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند. ... آنها كسانى هستند كه كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به آنان داديم....»
از آثار هدایت، صبر است.
صبر در امور تبليغى و دعوت دينى، از آثار هدايت يافتگى:
«ادعُ الى سَبيلِ رَبّكَ بِالحِكمَةِ والمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وجدِلهُم بِالَّتى هِىَ احسَنُ انَّ رَبَّكَ هُوَ اعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ وهُوَ اعلَمُ بِالمُهتَدين • واصبِر وما صَبرُكَ الّا بِاللَّهِ ولا تَحزَن عَلَيهِم ولا تَكُ فى ضَيقٍ مِمّا يَمكُرون؛
با حكمت و اندرزِ نيكو، به راه پروردگارت
دعوت نما؛ و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن. پروردگارت، از هر كسى بهتر مىداند چه كسى از راه او گمراه شده است؛ و او هدايتيافتگان را بهتر مىشناسد. شكيبايى كن، و شكيبايى تو فقط براى خدا و به توفيق خدا باشد؛ و بخاطر كارهاى آنها، اندوهگين و دلسرد مشو؛ و از توطئههاى آنها، در تنگنا قرار مگير.»
صبر بر مصيبتها و گرفتاريها، از پيامدهاى هدايتيافتگى:
«ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَىءٍ مِنَ الخَوفِ والجوعِ ونَقصٍ مِنَ الامولِ والانفُسِ والثَّمَرتِ وبَشّرِ الصبِرين • الَّذينَ اذا اصبَتهُم مُصيبَةٌ قالوا انّا لِلَّهِ وانّا الَيهِ رجِعون • اولكَ عَلَيهِم صَلَوتٌ مِن رَبّهِم ورَحمَةٌ واولكَ هُمُ المُهتَدون؛
به يقين همه شما را با امورى همچون ترس،
گرسنگی و كاهش در مالها و جانها و ميوهها
آزمایش مىكنيم؛ و
بشارت ده به
صابران. همان كسانى كه هر گاه مصيبتى به ايشان مىرسد، مىگويند: ما از آنِ خداييم؛ و به سوى او بازمىگرديم. آنها كسانى هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنانند هدايتيافتگان.»
برخوردارى از هدايتها، مستلزم
گریه در پيشگاه الهى:
«اولكَ الَّذينَ انعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبيّينَ مِن ذُرّيَّةِ ءادَمَ ومِمَّن حَمَلنا مَعَ نوحٍ ومِن ذُرّيَّةِ ابرهيمَ واسرءيلَ ومِمَّن هَدَينا واجتَبَينا اذا تُتلى عَلَيهِم ءايتُ الرَّحمنِ خَرّوا سُجَّدًا وبُكيّا؛
آنها پيامبرانى بودند از فرزندان آدم، و از كسانى كه با نوح بركشتى سوار كرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از كسانى كه هدايت كرديم و برگزيديم، كسانى كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، هنگامى كه آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاك مىافتادند، در حالى كه سجده مىكردند و گريان بودند.»
نجات از عذاب
جهنّم، رهين هدايتپذيرى اختيارى در
دنیا:
«ولَو شِئنا لَأتَينا كُلَّ نَفسٍ هُدها ولكِن حَقَّ القَولُ مِنّى لَاملَانَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ والنّاسِ اجمَعين؛
و اگر مىخواستيم به هر انسانى هدايت لازمش را از روى اجبار بدهيم مىداديم؛ ولى من آنها را آزاد گذاردهام و سخن و وعدهام حق است كه دوزخ را از افراد بىايمان و گنهكار از جنّ و انس همگى پر كنم!»
پذيرش هدايت الهى، مايه مصون ماندن از عذاب
قیامت:
۱. «مَنِ اهتَدى فَانَّما يَهتَدى لِنَفسِهِ ومَن ضَلَّ فَانَّما يَضِلُّ عَلَيها ولا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ اخرى وما كُنّا مُعَذّبينَ حَتّى نَبعَثَ رَسولا؛
هر كس هدايت شود، به نفع خود هدايت مىيابد؛ و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه مىشود؛ و هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمىكشد؛ و ما هرگز قومى را
مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كنيم. (تا وظايفشان را بيان كند.)»
۲. «فَأتياهُ فَقولا انّا رَسولا رَبّكَ فَارسِل مَعَنا بَنى اسرءيلَ ولاتُعَذّبهُم قَد جِئنكَ بِايَةٍ مِن رَبّكَ والسَّلمُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى؛
به سراغ او برويد و بگوييد: ما فرستادگان پروردگار توييم؛
بنیاسرائیل را با ما بفرست؛ و آنان را
شکنجه و آزار مكن؛ ما با نشانه و
معجزه روشنى از سوى پروردگارت به سوى تو آمدهايم؛ و درود بر آن كس كه از هدايت پيروى كند!» گفته شده كه «سلام» در آيه به معناى مصون ماندن و سلامت از
عذاب الهی است.
۳. «وقيلَ ادعوا شُرَكاءَكُم فَدَعَوهُم فَلَم يَستَجيبوا لَهُم ورَاوُا العَذابَ لَو انَّهُم كانوا يَهتَدون؛
و به آن
عبادتکنندگان گفته مىشود: معبودهايتان را كه همتاى خدا مىپنداشتيد بخوانيد (تا شما را يارى كنند)! معبودهايشان را مىخوانند، ولى جوابى به آنان نمىدهند. و در اين هنگام عذاب الهى را با چشم خود مىبينند، و
آرزو مىكنند اى كاش هدايت يافته بودند!»
اقامه
نماز، از آثار و پيامدهاى هدايت:
۱. «الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ ويُقيمونَ الصَّلوةَ ومِمّا رَزَقنهُم يُنفِقون • اولكَ عَلى هُدًى مِن رَبّهِم واولكَ هُمُ المُفلِحون؛
همان كسانى كه به
غیب (حقايقى كه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مىآورند و نماز را برپا مىدارند و از نعمتهايى كه به آنان روزى دادهايم
انفاق مىكنند آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند و
رستگاران آنها هستند»
۲. «قُل انَدعوا مِن
دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُنا ولا يَضُرُّنا ونُرَدُّ عَلى اعقابِنا بَعدَ اذ هَدنَا اللَّهُ كالَّذِى استَهوَتهُ الشَّيطينُ فِى الارضِ حَيرانَ لَهُ اصحبٌ يَدعونَهُ الَى الهُدَى ائتِنا قُل انَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وامِرنا لِنُسلِمَ لِرَبّ العلَمين • وان اقيموا الصَّلوةَ واتَّقوهُ وهُوَ الَّذى الَيهِ تُحشَرون؛
بگو: آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم و عبادت كنيم كه نه سودى به حال ما دارد، نه زيانى؛ و به اين ترتيب، به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه براثر وسوسه هاى شياطين، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است؛ در حالى كه يارانى دارد كه او را به هدايت دعوت مىكنند و مىگويند: به سوى ما بيا! بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت واقعى است؛ و ما دستور
داريم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم. و نيز به ما فرمان داده شده به اينكه: نماز را برپاداريد؛ و از نافرمانى او بپرهيزيد؛ و تنها اوست كه به سويش محشور خواهيد شد.»
۳. «تِلكَ ءايتُ الكِتبِ الحَكيم • هُدًى ورَحمَةً لِلمُحسِنين • الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلوةَ ويُؤتونَ الزَّكوةَ وهُم بِالأخِرَةِ هُم يوقِنون • اولكَ عَلى هُدًى مِن رَبّهِم واولكَ هُمُ المُفلِحون؛
اين آيات كتاب حكيم است (كتابى پرمحتوا و استوار)! مايه هدايت و رحمت براى نيكوكاران است. همان كسانى كه نماز را برپا مىدارند، و زكات را مىپردازند و آنها به آخرت يقين دارند. آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند، و آنانند رستگاران.»
۴. «عَبدًا اذا صَلّى • ارَءَيتَ ان كانَ عَلَى الهُدى؛
بندهاى را هنگامى كه نماز مىخواند آيا مستحق عذاب الهى نيست به من خبر ده اگر اين بنده بر طريق هدايت باشد.»
دستيابى و وصول
موسی و
هارون عليهماالسلام به
صراط مستقیم، در پرتو هدايتهاى خداوند:
۱. «... وهَدَينهُم الى صِرطٍ مُستَقيم؛
... و به راه راست، هدايت نموديم.»
۲. «ولَقَد مَنَنّا عَلى موسى وهرون • وهَدَينهُمَا الصّرطَ المُستَقيم؛
ما به موسى و هارون
نعمت بخشيديم. و آن دو را به راه راست هدايت نموديم.»
یقین به قيامت، از آثار هدايت:
۱. «ذلِكَ الكِتبُ لارَيبَ فيهِ هُدًى لِلمُتَّقين • والَّذينَ يُؤمِنونَ بِما انزِلَ الَيكَ وما انزِلَ مِن قَبلِكَ وبِالأخِرَةِ هُم يوقِنون • اولكَ عَلى هُدًى مِن رَبّهِم واولكَ هُمُ المُفلِحون؛
همان كسانى كه به غيب (حقايقى كه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مىآورند و نماز را برپا مىدارند و از نعمتهايى كه به آنان روزى دادهايم انفاق مىكنند و كسانى كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو بر پيامبران پيشين نازل گرديده ايمان مىآورند و به سراى ديگر يقين دارند آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند و رستگاران آنها هستند»
۲. «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اذ هَدَيتَنا وهَب لَنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً انَّكَ انتَ الوَهّاب • رَبَّنا انَّكَ جامِعُ النّاسِ لِيَومٍ لا رَيبَ فيهِ انَّ اللَّهَ لا يُخلِفُ الميعاد؛
راسخان در علم، مىگويند: پروردگارا! دلهايمان را، بعد از آنكه ما را هدايت كردى، از راه حق منحرف مگردان؛ و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زيرا تويى بخشنده! پروردگارا! تو مردم را براى روزى كه ترديدى در آن نيست، جمع خواهى كرد؛ زيرا خداوند از وعده خود تخلّف نمىكند. ما به تو و رحمت بىپايانت، و به وعده رستاخيز و قيامت (ايمان
داريم.)»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۳، ص۳۸، برگرفته از مقاله «آثار هدایت».