آثار عذاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
عذاب با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
آرزوی رعايت تقوا و
نیکوکاری از آثار گرفتارى به
عذاب الهى:
«وَ أَنِيبُوا إِلى رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ
الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ
الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى
الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ؛
و به درگاه پروردگارتان بازگرديد و در برابر او تسليم شويد، پيش از آنكه
عذاب به سراغ شما آيد، سپس از سوى هيچ كس يارى نشويد. و از بهترين دستورهايى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد پيش از آنكه
عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد در حالى كه از آن آگاه نيستند! اين دستورها براى آن است كه مبادا كسى روز قيامت بگويد: افسوس بر من از كوتاهىهايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخرهكنندگان آيات او بودم! يا بگويد: اگر خداوند مرا هدايت مىكرد، از پرهيزگاران بودم. يا هنگامى كه
عذاب را مىبيند. بگويد: اى كاش بار ديگر به دنيا بازمىگشتم و از نيكوكاران بودم!»
عذاب سخت
جهنّم، باعث يارىخواهى و
استغاثه اهل آن براى
رهایی خود:
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ
عَذابِها ... وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ...؛
و كسانى كه كافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست؛ هرگز فرمان مرگشان صادر نمىشود تا بميرند، و نه
عذاب آن، از آنان كاسته مىشود ... آنها در دوزخ فرياد مىزنند: پروردگارا! ما را بيرون آور تا عمل صالحى انجام دهيم غير از آنچه انجام مىداديم....»
بىتأثيرى استغاثه
مترفان و
مستکبران به درگاه خداوند، هنگام نزول
عذاب:
«حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ
بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ؛
تا زمانى كه متنعّمان
مغرور آنها را در چنگال
عذاب گرفتار سازيم؛ ناگاه، نالههاى دردناك و استغاثهآميز آنها بلند مىشود. امّا به آنها گفته مىشود: امروز ناله و فرياد نكنيد، زيرا از سوى ما يارى نخواهيد شد. در حالى كه در برابر او -پيامبر- استكبار مىكرديد، و در جلسات شبانه خود به بدگويى مىپرداختيد!»
عذاب دوزخ، عامل استغاثه و كمكخواهى مجرمان از مالك
دوزخ:
«إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي
عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ؛
(ولى) مجرمان در
عذاب دوزخ جاودانه مىمانند. هرگز
عذاب آنان كاسته نمىشود، و در آنجا از همه چيز مأيوسند. آنها فرياد مىكشند: اى مالك دوزخ! اى كاش پروردگارت ما را بميراند تا آسوده شويم)! مىگويد: شما در اين جا ماندگار هستيد.»
فرياد كمكخواهى
کافران و استغاثه آنان بىتأثير، به هنگام فرا رسيدن
عذاب استیصال:
«بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ؛
ولى كافران گرفتار غرور و اختلافند. چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم؛ و به هنگام نزول
عذاب فرياد مىزدند و كمك مىخواستند ولى وقت نجات گذشته بود.»
وقوع
عذاب، سبب
استغفار اكراهى و بىاثر
کافران:
«وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ
الْعَذابُ قُبُلًا؛
و چيزى مردم را باز نداشت از اينكه- وقتى هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب
آمرزش كنند، جزاينكه خيرهسرى كردند؛ گويى مىخواستند به
سرنوشت پيشينيان دچار شوند، يا
عذاب الهى در برابرشان قرار گيرد.»
تحقّق
عذاب دردناك، سبب
ایمان اكراهى و بىتأثير:
۱. «وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ
الْعَذابُ قُبُلًا؛
و چيزى مردم را باز نداشت از اينكه- وقتى هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب آمرزش كنند، جزاينكه خيرهسرى كردند؛ گويى مىخواستند به سرنوشت پيشينيان دچار شوند، يا
عذاب الهى در برابرشان قرار گيرد.»
۲. «فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ يَغْشَى النَّاسَ هذا
عَذابٌ أَلِيمٌ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا
الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ؛
پس منتظر روزى باش كه
آسمان دود آشكارى پديد آورد، كه همه مردم را فرا مىگيرد؛ اين
عذاب دردناكى است! آن روز كافران مىگويند: پروردگارا!
عذاب را از ما برطرف كن كه ايمان مىآوريم. چگونه ممكن است متذكّر شوند
با اينكه رسول روشنگر
با معجزات و منطق روشن به سراغشان آمد!»
بيدارى
فطرتها در پى
عذابها و گرفتاريها:
«قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ
عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ؛
بگو: به من خبردهيد اگر
عذاب پروردگار به سراغ شما آيد، يا قيامت فرا رسد، آيا براى حل مشكل خود، غير خدا را مىخوانيد اگر راست مىگوييد؟! (نه،) بلكه تنها او را مىخوانيد؛ و او اگر بخواهد، مشكلى را كه بخاطر آن او را خواندهايد، برطرف مىسازد؛ و آنچه را امروز همتاى خدا قرار مىدهيد، در آن روز فراموش خواهيد كرد.»
ديدن
عذاب، موجب
پشیمانی:
۱. «وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا
الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ؛
و هر كس ستم كرده، اگر تمامى آنچه روى زمين است در اختيار داشته باشد، همه را براى نجات خويش فديه مىدهد. و هنگامى كه
عذاب را ببينند، (پشيمان مىشوند)؛ امّا پشيمانى خود را كتمان مىكنند (، مبادا رسواتر شوند). و در ميان آنها، به عدالت داورى مىشود؛ و ستمى بر آنها نخواهد شد.»
۲. «وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا
الْعَذابَ ...؛
و مستضعفان به مستكبران مىگويند: مكر و نيرنگ شما در شب و روز مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مىداديد كه به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم. و آنان هنگامى كه
عذاب الهى را مىبينند پشيمانى خود را پنهان مىكنند (تا بيشتر رسوا نشوند) ....»
پشيمانى
ثمودیان پس از پى كردن
ناقه صالح و مشاهده نشانههاى
عذاب:
«قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ
عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ؛
گفت: اين ناقهاى است كه معجزه الهى است براى او سهمى از آب (قريه)، و براى شما سهم روز معيّنى است. هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه
عذاب روزى بزرگ شما را فرا خواهد گرفت! سرانجام بر آن ناقه حمله نموده آن را از پاى در آوردند، سپس از كرده خود پشيمان شدند. »
نزول كيفرهاى الهى بر امّتهاى گذشته
با هدف ايجاد
تضرّع در آنان:
۱. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ؛
ما به سوى امّتهايى كه پيش از تو بودند، پيامبرانى فرستاديم؛ و هنگامى كه
با اين پيامبران به مخالفت برخاستند، آنها را
با سختى و رنج مواجه ساختيم؛ شايد تسليم گردند.»
۲. «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ؛
و ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه اهل آن را به سختىها و رنجها گرفتارساختيم؛ شايد به خود آيند، و به سوى خدا بازگردند و تضّرع كنند.»
عذاب، زمینهساز تقوا است.
عذاب شدن گناهكاران و نافرمايان از اوامر خدا و رسولان او، زمينه تقواپيشگى
خردمندان و
مؤمنان:
«وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ
عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ
عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً؛
چه بسيار شهرها و آباديها كه اهل آن از فرمان خدا و پيامبرانش سرپيچى كردند و ما بشدّت به حسابشان رسيديم و به مجازات بىسابقهاى گرفتار ساختيم! آنها كيفر كار خود را چشيدند؛ و عاقبت كارشان خسران بود. خداوند
عذاب سختى براى آنها فراهم ساخته؛ پس اى خردمندانى كه ايمان آوردهايد از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد! به يقين خداوند چيزى كه مايه تذكر است بر شما نازل كرده.»
توجّه به
عذاب سخت الهى، زمينهساز
تقوا و پرهيز از همكارى
با اهل
گناه و
تجاوز:
«... وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ؛
.... و
دشمنی با جمعيّتىكه شما را از آمدن به
مسجدالحرام در
سال حدیبیه باز داشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! و همواره در راه
نیکی و پرهيزگارى به يكديگر كمك كنيد. و هرگز در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد. و از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد كه
مجازات خدا شديد است!»
كيفرهاى الهى، براى
اصلاح و بازگشت
انسانها به خداوند:
۱. «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ
الْعَذابِ ... وَ قَطَّعْناهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَماً ... وَ مِنْهُمْ دُونَ ذلِكَ وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
و نيز به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت اعلام كرد: تا روز قيامت، كسى را بر آنها مسلّط خواهد ساخت كه همواره آنها را در
عذاب سختى قرار دهد ... و آنها را در زمين بصورت گروههايى، پراكنده ساختيم؛... و آنها را
با نيكىها و بدىها آزموديم، شايد بازگردند.»
۲. «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
فساد، در
صحرا و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام دادهاند آشكار شده است؛ خدا مىخواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد به سوى حق بازگردند.»
۳. «وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ
الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ
الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
به آنان از
عذاب نزديك دنيا پيش از
عذاب بزرگ آخرت مىچشانيم، شايد بازگردند.» مقصود از «لعلّهم يرجعون» رجوع به خداوند
با توبه و
انابه است.
۴. «وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ
بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
ما هيچ آيه و معجزهاى به آنان نشان نمىداديم مگر اينكه از ديگرى بزرگتر و مهمتر بود؛ و آنها را به انواع
عذاب گرفتار كرديم شايد بيدار شوند و بازگردند.»
۵. «وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا ما حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرى وَ صَرَّفْنَا الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
همه چيز را به فرمان پروردگارش در هم مىكوبد و نابود مىكند. (آرى) آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانههايشان به چشم نمىخورد؛ ما اين گونه گروه مجرمان را كيفر مىدهيم.»
حسرت و افسوس، پيامد گرفتار شدن به
عذاب الهى:
«وَ أَنِيبُوا إِلى رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ
الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ
الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى
الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ؛
و به درگاه پروردگارتان بازگرديد و در برابر او تسليم شويد، پيش از آنكه
عذاب به سراغ شما آيد، سپس از سوى هيچ كس يارى نشويد. و از بهترين دستورهايى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد پيش از آنكه
عذاب الهى ناگهان به سراغ شما آيد در حالى كه از آن آگاه نيستند! اين دستورها براى آن است كه مبادا كسى روز قيامت بگويد: افسوس بر من از كوتاهىهايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخرهكنندگان آيات او بودم! يا بگويد: اگر خداوند مرا هدايت مىكرد، از پرهيزگاران بودم. يا هنگامى كه
عذاب را مىبيند. بگويد: اى كاش بار ديگر به دنيا بازمىگشتم و از نيكوكاران بودم!»
گرفتار شدن به
عذاب الهى، موجب
رسوایی و بىآبرويى:
«وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ
بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى؛
اگر ما آنان را پيش از آن كه قرآن نازل شود
با عذابى هلاك مىكرديم، در قيامت مىگفتند: پروردگارا! چرا پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم، پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم؟!»
گرفتارى مستكبران
قوم عاد و تكذيبكنندگان آيات خدا به
عذاب، ذلّتبار و خواركننده:
«فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ... وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ لِنُذِيقَهُمْ
عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ
لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ؛
امّا قوم عاد به ناحق در زمين تكبّر ورزيدند و گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟! ... سرانجام تند بادى هولانگيز و سرد در روزهايى شوم و پر غبار بر آنها فرستاديم تا
عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم؛ و به يقين
عذاب آخرت خواركنندهتر است، و از هيچ سو يارى نمىشوند.»
عذاب تكذيبكنندگان
آیات خدا، سبب
ذلّت آنان:
«كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ
الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ...؛
سانى كه قبل از آنها بودند نيز آيات ما را تكذيب نمودند، و
عذاب الهى از جايى كه فكر نمىكردند به سراغشان آمد. پس خداوند خوارى را در زندگى اين دنيا به آنها چشانيد ....»
مطالعه و دقّت در
عذابهاى نازل شده، زمينه
شناخت و درك
حقیقت:
«قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ
عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ؛
بگو: او قادر است كه از فرازتان يا از زير پاى شما،
عذابى بر شما بفرستد؛ يا بصورت دستههاىپراكنده شما را
با هم بياميزد؛ و طعم جنگ و اختلاف را به هر يك از شما بوسيله ديگرى بچشاند. ببين چگونه آيات گوناگون را (براى آنها شرح مىدهيم؛ شايد بفهمند و بازگردند).»
عبرت، از آثار
عذاب است.
عذاب اصحاب سبت،
موعظه و پند براى اهل تقوا:
«وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ فَجَعَلْناها نَكالًا لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ؛
به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در
روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه شدهايد؛ ما به آنها گفتيم: به صورت
بوزینههایی طرد شده درآييد! ما اين مجازات را درس عبرتى براى مردم آن زمان و نسلهاى بعد از آنان، و اندرزى براى پرهيزگاران قرار داديم.»
عذاب جوامع ستمكار و نيرومند، آيه خدا و مايه
عبرت و تذكّر:
«وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ
عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ؛
و اينچنين است مجازات پروردگار تو، هنگامى كه مردم شهرها و آباديها را مجازات مىكند، در حالى كه آنها ستمكارند! به يقين مجازات او، دردناك و شديد است! در اين سرگذشت پيشينيان)، نشانهاى است براى كسى كه از
عذاب آخرت مىترسد؛ همان روزى كه مردم در آن جمع آورى مىشوند، و روزى كه همه آن را مشاهده مىكنند.»
یکی از آثار
عذاب، هلاکت و نابودی است.
محو شدن تمام آثار حيات تكذيبكنندگان و ظالمان
اهل مدین پس از نزول
عذاب بر آنان:
۱. «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ؛
سرانجام
زمین لرزه آنها را فرا گرفت؛ و صبحگاهان در خانه هايشان به رو افتاده و مرده بودند. كسانى كه
شعیب را
تکذیب كردند، آنچنان نابود شدند كه گويا هرگز در آن خانهها سكونت نداشتند! آرى آنها كه شعيب را تكذيب كردند، زيانكاران واقعى بودند.»
۲. «وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ ... وَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ
عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا شُعَيْباً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ؛
وبه سوى مَدْيَن برادرشان شعيب را فرستاديم؛ گفت: اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست. ... كه من خيرخواه شما هستم و از
عذاب روز فراگير، بر شما بيمناكم. و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، شعيب و كسانى را كه
با او ايمان آورده بودند،
با رحمت خود نجات داديم؛ و آنها را كه ستم كردند، صيحه مرگبار آسمانى فرو گرفت؛ و بامدادان در خانههايشان، به رو افتاده و مرده بودند.»
نابودى كامل قوم عاد در
احقاف با باد هلاكتبار:
« وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ
عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ فَلَمَّا رَأَوْهُ عارِضاً مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيها
عَذابٌ أَلِيمٌ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها فَأَصْبَحُوا لا يُرى إِلَّا مَساكِنُهُمْ ...؛
(سرگذشت
هود)
برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» انذار كرد، در حالى كه پيامبران انذاركنندهاى قبل از او در گذشتههاى دور و نزديك آمده بودند و گفت: جز خداى يگانه را نپرستيد، زيرا من بر شما از
عذاب روزى بزرگ مىترسم! هنگامى كه آن
عذاب را بصورت ابر گستردهاى ديدند كه به سوى درّهها و آبگيرهاى آنان در حركت است خوشحال شدند گفتند: اين ابرى است كه بر ما مىبارد!» به آنها گفته شد: اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مىكرديد، تند بادى است وحشتناك كه
عذاب دردناكى در آن است! همه چيز را به فرمان پروردگارش در هم مىكوبد و نابود مىكند. (آرى) آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانههايشان به چشم نمىخورد....»
مشاهده عذاب (قرآن)، آثار مشاهده عذاب.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۰، ص۱۸۹، برگرفته از مقاله «آثار عذاب».