• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آثار تفسیر عرفانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفسیر عرفانی از روش‌های تفسیر قرآن، بر اساس تأویل و موسوم به تفسیر اشاری و رمزی می‌باشد. تفسير عرفانى بر اين مبنا استوار است كه قرآن افزون بر ظواهر داراى بواطنى است كه از راه تصور يا از طريق کشف و شهود مى‌توان به آن دست يافت. مفسران و قرآن‌پژوهان در تعريف اين روش تفسيرى ديدگاه يكسانى ندارند.

عارف در تفسير عرفانى بر مبناى تعاليم عرفانى يا ذوق وجدانى حاصل از شهود باطنى به تأویل ظواهر آیات قرآن مى‌پردازد. وجه تمايز اين نوع تفسير از ديگر روش هاى تفسيرى يكى به كار بردن «زبان اشارت» و مصطلحات ويژه‌اى است كه تجربه عرفانى آن را اقتضا مى كند و ديگرى منبع قراردادن كشف و شهود است كه در ساير روش هاى تفسيرى اين منبع جايگاهى ندارد.



از مهم‌ترین و کهن‌ترین تفاسیر فیضی و اشاری، تفسیر سهل تستری (م. ۲۸۳ ق.) است. برخی پژوهشگران مانند باورینگ که درباره شخصیت و آثار تستری از جمله تفسیر او تحقیق کرده‌اند، ضمن مقایسه موارد نسبتاً زیادی بین تفسیر سهل تستری و حقائق التفسیر سلمی به شواهدی دست یافته‌اند که هر تردیدی را در باب اصالت تفسیر منتفی می‌سازد و می‌توان گفت سخنان بیان شده در این تفسیر که به صورت «قال سهل» آمده‌اند از زبان تستری‌اند.
[۱] باقرزاده، محسن، ارج نامه ایرج، ج۲، ص۳۰ - ۳۲، تهران، طوس، ۱۳۷۷ ش.


در این تفسیر تأویلاتی از واژگان و آیات قرآن به چشم می‌خورند؛ مانند تأویل «لیل» به «نفس طبعی» و «نهار» به «نفس روحی» و ام‌القری به «قلب».
[۲] تستری، سهل، و ۱۲۲، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۸۴، مصر، دار الکتب العربیة الکبری، (م ۲۸۳ ق).
[۳] تستری، سهل، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۲۲، مصر، دار الکتب العربیة الکبری، (م ۲۸۳ ق).
تلاش سهل تستری عمدتاً مصروف جمع بین ظاهر و باطن آیات است و از تأویلات غیر مقبول کمتر در آن ملاحظه می‌شود.

این تفسیر که از نظم خاص هم پیروی نمی‌کند و مفسر خود را ملزم به ذکر تمام آیه نمی‌بیند در حقیقت سخنانی است که تستری در تفسیر آیات مختلف قرآنی باز گفته و در خلال آن دیدگاه های صوفیانه و تعالیم عرفانی را مطرح کرده است.


حقائق التفسیر ابوعبدالرحمن سلمی (م. ۴۱۲ ق.) از تفاسیر مهم فیضی ـ اشاری است. حقائق التفسیر نیز بر تفسیرهای بعدی خود مانند لطائف الاشارات مؤثر بوده است.
این تفسیر مجموعه‌ای است از تفاسیر منسوب به امام صادق (علیه‌السلام)، تفسیر ابوالحسین نوری (م. ۲۹۵ ق.) تفسیر حسین بن منصور حلاج (م. ۳۰۹ ق.) و تفسیر ابن‌عطاء (م. ۳۰۹ ق.). این کتاب که از کهن‌ترین کتب تفسیر عرفانی به شمار می‌آید، مجموعه‌ای است از اقوال و تفاسیری که تا پیش از سلمی با نگاه عرفانی فراهم آمده‌اند.

این تفسیر با وجود شهرتی که دارد از طعن و قدح برخی محققان در امان نمانده است؛ حافظ ذهبی آن را سراسر اقوال قرمطیان و تحریف قرآن دانسته است. سیوطی نیز در بررسی خود به این نتیجه رسیده است که تفسیر او تفسیر اهل بدعت است. وی در الاتقان نیز نظر واحدی نیشابوری را آورده که اگر او (سلمی) معتقد باشد که این تفسیر است کفر ورزیده است.

سلمی در این تفسیر ادعا نکرده که ظاهر آیات قرآنی مراد نیست، بلکه آن‌چنان که وی در مقدمه تفسیرش آورده عمده همتش مصروف جمع اقوال و گفتار اهل حقیقت (صوفیان و عارفان) درباره آیات قرآنی شده است.


پس از حقائق التفسیر می‌توان به لطائف الاشارات قشیری به عنوان تفسیر مهم دیگر عرفانی اشاره کرد. قشیری تفسیر دیگری نیز بنام التیسیر فی التفسیر داشته است که نتیجه پژوهش‌های عقلانی و بعدی اوست، گرچه بر منقولات نیز متکی بوده است. لطائف الاشارات قشیری نخستین تفسیر عرفانی است که متکلمی صوفی نگاشته است.
عنوان لطائف الاشارات بیانگر روش تفسیر قشیری در فهم حقایق وحی است، با محوریت اشارت به جای عبارت. وی در تفسیر اشاری خود بر عنصر تهذیب نفس به عنوان مهم ‌ترین عنصر در درک اشارات و لطایف قرآنی تکیه می‌کند.

قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار نگریسته و به قولی بر حفظ نص قرآن حریص بوده است. در تفسیر قشیری نمونه‌هایی فراوان یافت می‌شوند که براساس آن اصول تصوف با آیات قرآن تطبیق شده‌اند. تفسیر قشیری برای مفسران پس از وی مأخذی معتبر بوده است.


تفسیر عرائس البیان فی حقائق القرآن اثر روزبهان بقلی شیرازی (م. ۶۰۶ ق.) نیز از تفاسیر فیضی ـ اشاری است. این تفسیر لطائف الاشارات قشیری را از منابع خود معرفی کرده است.
در برخی متون تاریخی از این تفسیر با عنوان تفسیر عرائس نام برده شده است.
[۹] خواندمیر، غیاث‌الدین، تاریخ حبیب السیر، ج۲، ص۳۳۱، ترجمه: سیاقی، انتشارات خیام، ۱۳۸۰ ش.
این تفسیر از جنبه عملی و سیر و سلوکی از مهم‌ترین متون عرفانی به شمار می‌آید. از همین روست که او طریقت روزبهانیه را تأسیس کرده و برای اهل الله رباطی ساخته است.
[۱۰] زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۲۲، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ ش.


مفسر در عین اعتراف به معنای ظاهر در اکثر قریب به اتفاق آیات، رویکردی اشاری و ذوقی و تأویل‌گرایانه به آیات دارد.
[۱۱] جنید شیرازی، معین‌الدین، شد الازار فی حط الاوزار، ج۱، ص۲۴۴، به کوشش قزوینی و آشتیانی، تهران، چاپخانه مجلس، ۱۳۲۸ ش.
[۱۲] دانش‌پژوه، محمدتقی، روزبهان‌نامه، ج۱، ص۸، مشهد، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۷ ش.



کشف الاسرار و عدة الابرار (تألیف ۵۲۰ ق.) به فارسی از دیگر تفاسیر عرفانی است. میبدی که از واعظان و مجلس‌گویان عصر خود به شمار می‌آمد،
[۱۳] رکنی، محمدمهدی، لطائفی از قرآن کریم، ج۱، ص۳۷، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ ش.
در تدوین این تفسیر به تفسیر خواجه عبدالله‌ انصاری نظر داشته است و در حقیقت خواسته تفسیر موجز پیر هرات را با شرح و بسط بیشتری عرضه دارد.

این تفسیر مدت‌ها بر اثر اشتباه صاحب کشف الظنون به سعدالدین تفتازانی نسبت داده می‌شد. پس از آن، این تفسیر با کوشش‌های محمد معین با نام تفسیر خواجه عبدالله انصاری شناسایی شد تا این‌که بر اثر کوشش و تحقیق علی‌اصغر حکمت نقاب از چهره حقیقی آن برگرفته و معلوم شد از آنِ رشیدالدین فضل‌الله میبدی است.

مؤلف روش خود را در سه نوبت ذکر کرده است: نخست ترجمه آیه سپس بیان تفسیر و در نهایت تأویل آیات. وی نوبت سوم این تفسیر را به روش عرفانی و به مذاق صوفیان سامان داده است.


الفصول، نوشته ابوحنیفه عبدالوهاب بن محمد (از علمای قرن پنجم هجری)، تفسیری است عرفانی ـ کلامی که بر مذاق کرّامیه نوشته شده و هنوز چاپ نشده است.
ویژگی این تفسیر اشتمال آن بر اقوال محمد بن کرّام و دیگر علما و عرفای کرّامی و نیز عقاید آن‌هاست. در این اثر تصویری نسبتاً واقعی از عقاید کرّامیان ترسیم شده است.
[۱۵] باقرزاده، محسن، ارج نامه ایرج، ج۲، ص۶۱ - ۱۱۳، تهران، طوس، ۱۳۷۷ ش.



بحرالحقائق و المعانی فی تفسیر السبع المثانی یا التأویلات النجمیه نوشته نجمالدین رازی معروف به نجمالدین دایه (م. ۶۵۴ ق.) نیز از زمره تفاسیر عرفانی است.
[۱۷] ابوبکر بن محمد، نجمالدین، مرصاد العباد، ج۱، ص۴۷، به کوشش ریاحی، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵ ش.
مؤلف این تفسیر از مریدان و اصحاب شیخ نجمالدین کبری بوده که وی تربیت او را به شیخ مجدالدین بغدادی در خوارزم سپرده است.
[۱۸] جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۴۳۵، به کوشش توحیدی پور، انتشارات محمودی.


نجمالدین رازی در عصر خود چه در عراق و چه در آسیای صغیر از مشایخ برجسته طریقه کبرویه بوده است. اهتمام این مفسر به جمع میان ظاهر و باطن آیات و تأیید اصول تصوف بوده است. کار او را علاءالدوله سمنانی ادامه داده است.
[۱۹] سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۴۵، ترجمه: سبحانی، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۸۱ ش.


آن‌چه از بررسی و کاوش در تفسیر بحرالحقائق نجمالدین رازی می‌توان به دست آورد دو نکته مهم و اساسی است که توجه بدان روشنگر خط مشی کلی تفسیر اوست. نگاه عمیق او به دو جنبه ظاهری و باطنی آیات در سراسر تفسیر او مشهود است.
الف - او گفته معنی ظاهر آیت شنیده باشی و لیکن معنی باطنش بشنو که قرآن را ظاهری و باطنی است.
[۲۱] ابوبکر بن محمد، نجمالدین، مرصاد العباد، ج۱، ص۶۵، به کوشش ریاحی، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵ ش.

ب - تطبیق آیات با اصول تصوف و سلوک عرفانی.


مثنوی معنوی، سروده جلال‌الدین محمد مولوی را هم به سبب اشتمال آن بر تفسیر و تأویل بخش عمده‌ای از آیات قرآن می‌توان از تفاسیر عرفانی قرآن به شمار آورد.
[۲۲] زرین‌کوب، عبدالحسین، سرّ نی، ج۱، ص۳۷۳، تهران، علمی، ۱۳۷۹ ش.



اسماعیل بن مصطفی حقی بُروسَوی صاحب تفسیر روح‌البیان با بهره‌گیری از تفاسیر عرفانی پیشین مانند تأویلات عبدالرزاق کاشانی و بحرالحقایق و المعانی فی تفسیر السبع المثانی نجمالدین رازی و با بهره‌گیری از اشعار عرفانی مولوی و حافظ و سعدی تفسیری ذوقی تألیف کرده است.

بروسوی در استانبول ترکیه، زبان فارسی را نیز آموخت و به ویژه در کتاب های عرفانی فارسی هم‌چون آثار عطار، مولوی، حافظ و جامی تعمق کرد. آشنایی با این آثار عرفانی و نیز شرح و ترجمه او بر فصوص الحکم ابن‌عربی به زبان ترکی، یا ترجمه و شرح او بر پندنامه منسوب به عطار نیشابوری موجب شد که تفسیر او، روح‌البیان صبغه عرفانی بگیرد.


بیان السعادة فی مقامات العبادة تألیف حاج ملا سلطان محمد گنابادی معروف به سلطان علی شاه (م. ۱۳۲۷ ق.) نیز از تفاسیر فیضی ـ اشاری و شیعی قرآن و نویسنده آن از اقطاب متأخر سلسله نعمت‌اللهی است، گرچه برخی صحت انتساب این تفسیر را به وی انکار کرده‌اند. سبب نگارش این تفسیر به گفته مؤلف آن جمع آوری لطایف و نکات نغز در اشارات قرآن است.
[۲۸] جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۱، ص۲، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.


محور اساسی این تفسیر، ولایت در معنای عرفانی است. از جنبه های روایی، فقهی، فلسفی و ادبی این تفسیر نباید غافل بود؛ اما وجه غالب آن توجه به مباحث عرفانی است و اگر هم از حیث روایی بتوان از آن سخنی گفت، عرفان مبتنی بر این روایات است که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) فراوان در آن نقل شده است. درهم آمیختگی آرای فلسفی با لطایف و نکات عرفانی چنان‌که در شیوه ملاصدرا مشهود است از خصوصیات این تفسیر عرفانی است.
[۲۹] جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۱، ص۲۱۸ - ۲۲۰، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
[۳۰] جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۲، ص۲۷۶ - ۲۷۷، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
[۳۱] جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۲، ص۴۳۱ - ۴۳۲، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.



در میان تفاسیر فیضی ـ اشاری تفاسیری وجود دارند که در آن‌ها فقط یک سوره یا یک آیه تفسیر شده است؛ مانند مشکاة الانوار و مصفاة الاسرار امام محمد غزالی (م. ۵۰۵ ق.) که تفسیر آیه ۳۵ سوره نور است. غزالی در این کتاب خدا را نوری می‌خواند که جز آن دیگر نوری نیست و مرادش از نور، وجود است و نور رمز وجود است و وجود او جزء او نیست.
[۳۲] زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۹۹-۱۰۰، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ ش.


تفسیر بحر المحبة فی اسرارالموده از احمد غزالی (م. ۵۲۰ ق.)، الستین الجامع للطائف البساتین از احمد بن محمد بن زید طوسی (از مؤلفان قرن ششم) و حدائق الحقائق از معین‌الدین فراهی هروی مشهور به ملامسکین (از عارفان قرن دهم) هر سه اثر تفسیر سوره یوسف و به زبان فارسی است.
[۳۳] سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ج۱، ص۵۶ - ۲۵۷، ترجمه: سبحانی، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۸۱ ش.



تفسیر رحمة من الرحمن فراهم آمده از آثار قرآنی و عرفانی ابن‌عربی هم‌چون ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن، الجمع و التفصیل فی اسرار معانی التنزیل، تفسیر القرآن الکریم و الفتوحات المکیه از جمله تفاسیر مبتنی بر عرفان نظری است.
[۳۴] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۳، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۲۶ ق.


شیخ محمد عبده بر این باور است که تفسیر القرآن الکریم متعلق به عبدالرزاق کاشانی است. و انتساب آن به ابن‌عربی به ادله‌ای درست نیست.
[۳۵] ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۰۰، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
گرچه برخی دیگر به دلیل همسانی مباحث آن با الفتوحات المکیه انتساب آن را به ابن‌عربی پذیرفتنی‌تر می‌دانند.
[۳۶] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۱۴، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۲۶ ق.


برخی دیگر از تفاسیر مهم و مشهور عرفان نظری عبارت‌اند از اعجازالبیان فی کشف بعض اسرار ام القرآن از صدرالدین قونوی در تفسیر سوره حمد. او قرآن را ذوبطون و راه نیل به این بطون و لایه های درونی را تأویل می‌داند.

تفسیر دیگر، تفسیر المحیط الاعظم سیدحیدر آملی است. این تفسیر نیز بر آموزه های ابن‌عربی مبتنی و تلاشی است در جهت تطبیق تشیع و تصوف و جامع شریعت و طریقت و حقیقت است.
[۳۷] آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۱۹۵، به کوشش موسوی تبریزی، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.

این اثر در اصل مشتمل بر ۷ مجلد بوده است که تاکنون جز جلد یکم و دوم آن‌که به خط خود سیدحیدر آملی و در کتابخانه عمومی مرحوم آیت الله نجفی مرعشی است، یافت نشده است.
المحیط الاعظم مشتمل است بر ۷ مقدمه از جمله در بیان تأویل و تفسیر و فرق میان آن‌ها و وجوب عقلی و نقلی تأویل قرآن است. پس از آن سوره حمد و بخشی از سوره بقره تفسیر شده است. وی این تفسیر را افاضه‌ای غیبی به طریقه کشف و شهود می‌داند.
[۳۸] آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم، «مقدمه»، به کوشش موسوی تبریزی، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.



(۱) سیدحیدر آملی (م ۷۸۲ ق)، تفسیر المحیط الاعظم، به کوشش موسوی تبریزی، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.
(۲) معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۲۶ ق.
(۳) محمدحسین ذهبی، التفسیر و المفسرون، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
(۴) سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ترجمه: سبحانی، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۸۱ ش.
(۵) جنابذی، محمد، (م ۱۳۲۷ ق)، بیان السعاده، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
(۶) حقی بروسوی، اسماعیل، (م ۱۱۳۷ ق)، تفسیر روح‌البیان، بیروت، دارالفکر.
(۷) زرین‌کوب، عبدالحسین، سرّ نی، تهران، علمی، ۱۳۷۹ ش.
(۸) ابوبکر بن محمد، نجمالدین (م ۶۵۴ ق)، مرصاد العباد، به کوشش ریاحی، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵ ش.
(۹) جامی، عبدالرحمن بن احمد، (م ۸۹۸ ق)، نفحات الانس، به کوشش توحیدی پور، انتشارات محمودی.
(۱۰) حاجی خلیفه (م ۱۰۶۷ ق)، کشف الظنون، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ ق.
(۱۱) باقرزاده، محسن، ارج نامه ایرج، تهران، طوس، ۱۳۷۷ ش.
(۱۲) رکنی، محمدمهدی، لطائفی از قرآن کریم، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ ش.
(۱۳) دانش‌پژوه، محمدتقی، روزبهان‌نامه، مشهد، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۷ ش.
(۱۴) جنید شیرازی، شد الازار فی حط الاوزار، به کوشش قزوینی و آشتیانی، تهران، چاپخانه مجلس، ۱۳۲۸ ش.
(۱۵) زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ ش.
(۱۶) غیاث‌الدین، خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ترجمه: سیاقی، انتشارات خیام، ۱۳۸۰ ش.
(۱۷) نیشابوری قشیری (م ۴۶۵ ق)، لطائف الاشارات، به کوشش بسیونی، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب.
(۱۸) سیوطی، جلال‌الدین، (م ۹۱۱ ق)، الاتقان، به کوشش سعید، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
(۱۹) سیوطی جلال‌الدین، (م ۹۱۱ ق)، طبقات المفسرین، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۲۰) ذهبی (م ۷۴۸ ق)، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۰ ق.
(۲۱) سهل تستری (م ۲۸۳ ق)، تفسیر القرآن العظیم، مصر، دار الکتب العربیة الکبری.


۱. باقرزاده، محسن، ارج نامه ایرج، ج۲، ص۳۰ - ۳۲، تهران، طوس، ۱۳۷۷ ش.
۲. تستری، سهل، و ۱۲۲، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۸۴، مصر، دار الکتب العربیة الکبری، (م ۲۸۳ ق).
۳. تستری، سهل، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۲۲، مصر، دار الکتب العربیة الکبری، (م ۲۸۳ ق).
۴. نیشابوری قشیری، عبدالکریم، لطائف الاشارات، ج۱، ص۱۱، به کوشش بسیونی، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، (م ۴۶۵ ق).    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، ج۲۸، ص۳۰۷، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۰ ق.    
۶. سیوطی، جلال‌الدین، طبقات المفسرین، ج۱، ص۸۴ ۸۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، (م ۹۱۱ ق).    
۷. سیوطی، جلال‌الدین، الاتقان، ج۲، ص۴۸۵، به کوشش سعید، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.    
۸. نیشابوری قشیری، عبدالکریم، لطائف الاشارات، ج۱، ص۳۷، به کوشش بسیونی، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، (م ۴۶۵ ق).    
۹. خواندمیر، غیاث‌الدین، تاریخ حبیب السیر، ج۲، ص۳۳۱، ترجمه: سیاقی، انتشارات خیام، ۱۳۸۰ ش.
۱۰. زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۲۲، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ ش.
۱۱. جنید شیرازی، معین‌الدین، شد الازار فی حط الاوزار، ج۱، ص۲۴۴، به کوشش قزوینی و آشتیانی، تهران، چاپخانه مجلس، ۱۳۲۸ ش.
۱۲. دانش‌پژوه، محمدتقی، روزبهان‌نامه، ج۱، ص۸، مشهد، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۷ ش.
۱۳. رکنی، محمدمهدی، لطائفی از قرآن کریم، ج۱، ص۳۷، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ ش.
۱۴. حاجی خلیفه، مصطفی، کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۸۷، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ ق.    
۱۵. باقرزاده، محسن، ارج نامه ایرج، ج۲، ص۶۱ - ۱۱۳، تهران، طوس، ۱۳۷۷ ش.
۱۶. حاجی خلیفه، مصطفی، کشف الظنون، ج۱، ص۲۲۴، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ ق.    
۱۷. ابوبکر بن محمد، نجمالدین، مرصاد العباد، ج۱، ص۴۷، به کوشش ریاحی، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵ ش.
۱۸. جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ج۱، ص۴۳۵، به کوشش توحیدی پور، انتشارات محمودی.
۱۹. سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۴۵، ترجمه: سبحانی، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۸۱ ش.
۲۰. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۹۳، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.    
۲۱. ابوبکر بن محمد، نجمالدین، مرصاد العباد، ج۱، ص۶۵، به کوشش ریاحی، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵ ش.
۲۲. زرین‌کوب، عبدالحسین، سرّ نی، ج۱، ص۳۷۳، تهران، علمی، ۱۳۷۹ ش.
۲۳. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج۳، ص۴۵۰، بیروت، دارالفکر، (م ۱۱۳۷ ق).    
۲۴. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج۳، ص۴۵۳، بیروت، دارالفکر، (م ۱۱۳۷ ق).    
۲۵. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج۶، ص۱۷۷، بیروت، دارالفکر، (م ۱۱۳۷ ق).    
۲۶. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج۶، ص۱۸۸، بیروت، دارالفکر، (م ۱۱۳۷ ق).    
۲۷. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج۶، ص۲۰۱، بیروت، دارالفکر، (م ۱۱۳۷ ق).    
۲۸. جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۱، ص۲، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
۲۹. جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۱، ص۲۱۸ - ۲۲۰، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
۳۰. جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۲، ص۲۷۶ - ۲۷۷، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
۳۱. جنابذی، محمد، بیان السعاده، ج۲، ص۴۳۱ - ۴۳۲، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
۳۲. زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۹۹-۱۰۰، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۶ ش.
۳۳. سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ج۱، ص۵۶ - ۲۵۷، ترجمه: سبحانی، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۸۱ ش.
۳۴. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۳، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۲۶ ق.
۳۵. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۰۰، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق.
۳۶. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۱۴، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۲۶ ق.
۳۷. آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۱۹۵، به کوشش موسوی تبریزی، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.
۳۸. آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم، «مقدمه»، به کوشش موسوی تبریزی، وزارت ارشاد، ۱۴۱۴ ق.



پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تفسیر عرفانی قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۴/۲.    


رده‌های این صفحه : تفسیرهای عرفانی | عرفان




جعبه ابزار