آثار استکبار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استکبار که یکی از
رذائل اخلاقی هست آثار شومی به دنبال دارد که به نام آثار استکبار معروف هست.
پدیده
استکبار آثار شوم و پیامدهاى فردى و
اجتماعی فراوانى دارد؛ ازجمله:
• روحيّه برترىجويى، سبب روىگردانى از انذارها و هشدارهاى انبيا:
وأقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن جاءهم نذير لّيكوننّ أهدى من إحدى الأمم فلمّا جاءهم نذير مّا زادهم إلّانفورا• استكبارا فى الأرض ومكر السّيّى ....
• استكبار منافقان، باعث روىگردانى آنان از
استغفار پیامبر (صلی الله علیه وآله) براى آنان:
وإذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول اللّه لوّوا رءوسهم ورأيتهم يصدّون وهم مّستكبرون.
استكبار در برابر
توحید ، عامل بقا بر
شرک و
بتپرستی :
إنّهم كانوا إذا قيل لهم لا إله إلّااللّه يستكبرون• ويقولون أئِنّا لتاركوا ءالهتنا لشاعر مّجنون.
استكبار، از اسباب استحقاق
سرزنش در قیامت :
و أمّا الّذين كفروا أفلم تكن ءايتى تتلى عليكم فاستكبرتم وكنتم قوما مّجرمين.
وجود روحيّه استكبارى، عامل
غرور و احساس
قدرت فراوان:
فأمّا عاد فاستكبروا فى الأرض بغير الحقّ وقالوا من أشدّ منّا قوّة ....
تکذیب و ردّ
آیات الهی:
«و اِذا تُتلى عَلَیهِ ءایـتُنا ولّى مُستَکبِرًا کاَن لَم یسمَعها کاَنَّ فى اُذُنَیهِوَقرًا»
تکذیب و
قتل انبیا:
«... اَفَکلَّما جاءَکم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُکمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا
کذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون»
انکار توحید:
«اِنَّهُم کانوا اِذا قیلَ لَهُم لااِلـهَ اِلاَّ اللّهُ یستَکبِرون و یقولونَ اَئِنّا لَتارِکوا ءالِهَتِنا لِشاعِر مَجنون»
رویگردانى از
عبادت خدا:
«و مَن یستَنکف عَن عِبادَتِهِ ویستَکبِر فَسَیحشُرُهُم اِلَیهِ جَمیعا»
«اِنَّ الَّذینَ یستَکبِرونَ عَن عِبادَتى سَیدخُلونَ جَهَنَّمَ داخِرین»
درخواست
نزول ملائکه بر خويش و
رؤیت خداوند ، برخاسته از روحيّه استكبارى مشركان:
«وقالَ الَّذینَ لا یرجونَ لِقاءَنا لَولاَ اُنزِلَ عَلَینَا المَلـئِکةُ اَونَرى رَبَّنا لَقَدِاستَکبَروا فى اَنفُسِهِم وعَتَو عُتُوًّا کبیرا»
لجاجت و
حقناپذیرى:
«فَاَمّا عادٌ فاستَکبَروا فِىالاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وقالوا مَن اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً اَوَ لَم یرَوااَنَّ اللّهَ الَّذى خَلَقَهُم هُوَ اَشَدُّ مِنهُم قُوَّةً و کانُوا بِـایـتِنا یجحَدون»
«تِلک ءایـتُ اللّهِ نَتلوها عَلَیک بِالحَقِّ فَبِاَىِّ حَدیث بَعدَ اللّهِ وءایـتِهِ یؤمِنون وَیلٌ لِکلِّ اَفّاک اَثیم یسمَعُ ءایـتِ اللّهِ تُتلى عَلَیهِ ثُمَّ یصِرُّ مُستَکبِرًا کاَن لَم یسمَعها فَبَشِّرهُ بِعَذاب اَلیم»
• استكبار
ولید بن مغیره در برابر آيات خدا، باعث ردّ
اعجاز قرآن و
سحر خواندن آن:
ذرنى ومن خلقت وحيدا• كلّا إنّه كان لأيتنا عنيدا• سأرهقه صعودا• إنّه فكّر وقدّر• فقتل كيف قدّر• ثمّ قتل كيف قدّر نظر• ثمّ عبس وبسر• ثمّ أدبر واستكبر• فقال إن هذا إلّاسحر يؤثر• إن هذا إلّاقول البشر.
• استكبار، سبب اتّهام افسانه بودن به
قرآن:
... فالّذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم مّنكرة وهم مّستكبرون ... إنّه لايحبّ المستكبرين وإذا قيل لهم مّاذا أنزل ربّكم قالوا أسطير ألأوّلين.
• استكبار در برابر حق، زمينهساز
تکذیب پیامبران الهی :
... أفكلّما جاءكم رسول بما لاتهوى أنفسكم استكبرتم ففريقا
كذّبتم وفريقا تقتلون.
•
برتریطلبی فرعون و كارگزاران وى، سبب
تكذيب موسی و
هارون (علیهماالسلام) از سوى آنان:
ثمّ أرسلنا موسى وأخاه هرون بايتنا وسلطن مّبين• إلى فرعون وملإيه فاستكبروا وكانوا قوما عالين• فقالوا أنؤمن لبشرين مثلنا وقومهما لنا عبدون.
تکذیب آخرت و
معاد:
«...فَالَّذینَ لایؤمِنونَ بِالأخِرَةِ قُلوبُهُم مُنکرَةٌ وهُم مُستَکبِرون»
«واستَکبَرَ هُوَ وجُنودُهُ فِى الاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وظَنّوا اَنَّهُم اِلَینا لا یرجَعون»
«ویقولونَ مَتى هـذا الوَعدُ اِن کنتُم صـدِقین»
از
آیات فوق و آیات فراوان دیگرى در این زمینه برمىآید که
مستکبران بیش از هر چیز به
تکذیب اصول دین (
توحید،
نبوت و
معاد) مىپردازند.
اصرار بر گناه ،
دروغ و ناشنیده گرفتن
آیات الهی:
«وَیلٌ لِکلِّ اَفّاک اَثیم یسمَعُ ءایـتِ اللّهِ تُتلىعَلَیهِ ثُمَّ یصِرُّ مُستَکبِرًا کاَن لَمیسمَعها...»
احساس
غرور و
خود پسندی:
«فَاَمّا عادٌ فاستَکبَروا فِىالاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وقالوا مَن اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً...»
محرومیت از
محبت الهی:
«... اِنَّهُ لایحِبُّ المُستَکبِرین».
محرومیت از
هدایت الهی:
«...ورَاَیتَهُم یصُدّونَ وهُم مُستَکبِرون سَواءٌ عَلَیهِم اَستَغفَرتَ لَهُم اَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن یغفِرَ اللّهُ لَهُم اِنَّ اللّهَ لا یهدِى القَومَ الفـسِقین»
قل أرءيتم إن كان من عند اللّه وكفرتم به وشهد شاهد مّن بنى إسرءيل على مثله فامن واستكبرتم إنّ اللّه لايهدى القوم الظَّلمين.
محرومیت از
برکات آسمانی:
«اِنَّ الَّذینَ
کذَّبوا بِـایـتِنا و استَکبَروا عَنها لاتُفَتَّحُ لَهُم اَبوبُ السَّماءِ...»
روحيّه استكبارى و پرهيز از عبادت، عامل محروم شدن از
ولایت خدا :
... وأمّا الّذين استنكفوا واستكبروا فيعذّبهم عذابا أليما ولايجدون لهم مّن دون اللّه وليًّا ولا نصيرا.
استكبار در برابر آيات خدا، سبب محروم شدن از
بهشت :
إنّ الّذين
كذّبوا بايتنا واستكبروا عنها لاتفتّح لهم أبوب السّمآء ولايدخلون الجنّة ....
تلك الدّار الأخرة نجعلها للّذين لايريدون علوّا فى الأرض ....
استكبار و عصيان در برابر
پرستش خدا ، سبب محروميّت از ولايت و
امداد خدا :
... وأمّا الّذين استنكفوا واستكبروا فيعذّبهم عذابا أليما ولايجدون لهم مّن دون اللّه وليًّا ولا نصيرا.
استكبار در برابر پيامبر (صلی الله علیه وآله)، زمينه محروميّت از مغفرت الهى:
وإذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول اللّه لوّوا رءوسهم ورأيتهم يصدّون وهم مّستكبرون• سواء عليهم أستغفرت لهم أم لم تستغفر لهم لن يغفر اللّه لهم ....
استبداد و
خود کامگی:
«قالَ المَلاَُ الَّذینَ استَکبَروا مِن قَومِهِ لَنُخرِجَنَّک یـشُعَیبُ والَّذینَ ءامَنوا مَعَک مِن قَریتِنا اَولَتَعودُنَّ فى مِلَّتِنا...»
این
آیه درباره تصمیم مستبدانه سران
قوم حضرت شعیب است که او و گرویدگان به وى را تهدید کردند که ایشان را از محل زندگیشان اخراج خواهند کرد، جز اینکه از
آیین خود دست برداشته و به آیین سران
مستکبر قومشان بگروند.
بر اساس برخى از
آیات قرآن،
کفر از عوامل و
زمینههای استکبار هست و براساس
آیات دیگرى، از آثار و نتایج آن است:
«قالَ الَّذینَ استَکبَروا اِنّا بِالَّذى ءامَنتُم بِهِ کـفِرون»
این
آیه و آیات ۳۳-۳۱
سوره سبأکفر و ناسپاسى
قوم حضرت صالح(علیه السلام) را نتیجه
استکبار آنان مىداند.
در برخی آیات دیگر نیز استكبار و خودبزرگبينى در برابر خدا، عامل كفرورزى در برابر
اوامر الهی معرفی شده است.
وإذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا إلّاإبليس أبى واستكبر وكان من الكفرين.
إلّا إبليس استكبر وكان من الكفرين.
بلى قد جاءتك ءايتى
فكذّبت بها واستكبرت وكنت من الكفرين.
کبر و استکبار از مفاهیمی هستند که با مفهوم کفر، ارتباط تنگاتنگی دارند و از پیامدها و ویژگیهای نظام کفر شمرده میشوند
قرآن عامل اصلی کفر شیطان را کبر و غرور و استکبار معرفی کرده است
(اِلاَّ اِبْلِیسَ اَبَی وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ).
إنّما يؤمن بايتنا الّذين إذا ذكّروا بها خرّوا سجّدا وسبّحوا بحمد ربّهم وهم لايستكبرون.
روحيّه استكبارى در
قوم شعیب ، باعث رويارويى آنان با پيامبر خدا:
قال الملأ الّذين استكبروا من قومه لنخرجنّك يشعيب والّذين ءامنوا معك من قريتنآ أو لتعودنّ فى ملّتنا ....
استكبار در برابر خدا، عامل تمرّد از اوامر الهى:
وإذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا إلّاإبليس أبى واستكبر ....
قال ما منعك ألّا تسجد إذ أمرتك قال أنا خير مّنه خلقتنى من نَّار وخلقته من طين.
قال يإبليس ما منعك أن تسجد لما خلقت بيدىّ أستكبرت أم كنت من العالين• قال أنا خير مّنه ....
استكبار متجاوزان در برابر اوامر الهى، درپىدارنده
خسارت :
وكأيّن مّن قرية عتت عن أمر ربّها ورسله فحاسبنها حسابا شديدا ...• ... وكان عقبة أمرها خسرا.
• روحيّه استكبارى و خودبزرگبينى، مانع از درک و پذيرش آيات الهى:
وإذا تتلى عليه ءايتنا ولّى مستكبرا كأن لّم يسمعها كأنّ فى أذنيه وقرا ....
• روحيّه استكبارى، عامل پرهيز از
پذیرش حق و عامل ادّعاى درك نكردن آموزههاى انبيا:
... أفكلّما جاءكم رسول بما لاتهوى أنفسكم استكبرتم ففريقا
كذّبتم وفريقا تقتلون• وقالوا قلوبنا غلف ....
• استكبار در برابر آيات و معجزات الهى، عامل جادو
خواندن آنها و نپذيرفتن
حق :
ثمّ بعثنا من بعدهم مّوسى وهرون إلى فرعون وملإيه بايتنا فاستكبروا ...• فلمّا جآءهم الحقّ من عندنا قالوا إنّ هذا لسحر مّبين.
وأدخل يدك فى جيبك تخرج بيضاء من غير سوء فى تسع ءايت إلى فرعون وقومه ...• فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مّبين• وجحدوا بها واستيقنتها أنفسهم ظلما وعلوّا ....
• استكبار، زمينه عدم پذيرش
دعوت پیامبران و اوامر خدا:
قال الملأ الّذين استكبروا من قومه للّذين استضعفوا لمن ءامن منهم أتعلمون أنّ صلحا مّرسل مّن رّبّه ...• قال الّذين استكبروا إنّا بالّذى ءامنتم به كفرون• فعقروا النّاقة وعتوا عن أمر ربّهم وقالوا يصلح ائتنا بما تعدنآ إن كنت من المرسلين.
برترىجويى و
استکبار فرعون ، باعث
وحشت و
ترس قوم موسی از
شکنجه و آزار كارگزاران او:
فمآ ءامن لموسى إلّاذرّيَّة مّن قومه على خوف مّن فرعون وملإيهم أن يفتنهم وإنّ فرعون لعال فى الأرض ....
امام خمینی معتقد است انسان چون خودبین و خودخواه است، این خودخواهی و محب نفس خود، سبب میشود که از نقایص و عیوب خود غافل شود و بدیهای خود را نبیند و در باطن خود را بر دیگران ترفیع و بزرگی میدهد، از این حالت به کبر تعبیر میشود.
از دیدگاه امام خمینی اگر
قلب انسانی از آفات و عیوب بر کنار باشد، حق را با فطرت سالم خودش درک میکند و از قلب سالم، تسلیم حاصل میشود. ازاینرو، وقتی انسان از مسیر تسلیم خارج شود، سه حالت کبر، تکبر و استکبار در او پدید میآید.
انسان وقتی از
فطرت اصلی خود که متصف به صفت استسلام است دور شود، آفات نفسانیه و حجابهای روحی، باعث ایجاد استکبار ورزی میشود. از دیدگاه ایشان چون فطرت انسانی دچار آفت خودبینی شود، با اثرپذیری از عوامل طبیعی از حق و حقیقت گریزان شده، دچار قساوت میشود و در نتیجه به بروز استکبار میانجامد.
ازاینرو استکبار پدیدهای چندبعدی است که ماهیتی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی پیدا میکند و ابعاد روحی - روانی نیز دارد.
امام خمینی در تبیین واژه استکبار و مستکبران و وجوهی که استکبار در آن بروز یافته است را برمیشمارد نظیر:
۱- استکبار در عقیده و مرام باطل
۲- استکبار در رذایل و اخلاق ناهنجار و فاسد
۳- استکبار در رفتار به واسطه اعمال فاسد.
از دیدگاه امام خمینی با ایجاد حالت عجب و کبر در درون انسانها و کشورهای استکباری و استعماری، ابتدا استکبار در عقاید و مرام آنها به وجود میآید که بهشدت در فرهنگشان اثرگذار است و این صفت ناپسند در عقیده آنان تثبیت میشود.
•
دانشنامه موضوعی قرآن •
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۲۱۰، برگرفته از مقاله «استکبار». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.