یَمیز (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَمیز:
(يَمِيزَ الْخَبِيثَ) یَمیز: از مادّه
«ميز» (بر وزن فيض) به معنى «چيزى را از چيز ديگر جدا كردن» است.
تمييز و
ميز به معنى فضيلت و برترى دادن بعضى بر بعضى نيز آمده است.
در آيه ۳۷
سوره انفال مىخوانيم:
(لِيَمِيزَ اَللّٰهُ اَلْخَبِيثَ مِنَ اَلطَّيِّبِ...) «تا خداى تعالى ناپاک را از پاک جدا سازد»
«امتاز»، مصدرش
«امتياز» يعنى از يكديگر جدا شدن است.
(وَ اِمْتٰازُوا اَلْيَوْمَ أَيُّهَا اَلْمُجْرِمُونَ) «اى تبهكاران امروز از هم جدا شويد»
كه منظور جدا شدن گناهكاران از اهل ايمان در روز
قیامت است.
به موردی از کاربرد
یَمیز در
قرآن، اشاره میشود:
(مَّا كَانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَآ أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ مَا كَانَ اللّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لَكِنَّ اللّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِن تُؤْمِنُواْ وَ تَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ) (ممكن نبود كه
خداوند،
مؤمنان را به همينگونه كه شما هستيد واگذارد؛ مگر آنكه ناپاک را از پاک جدا سازد. و ممكن نبود كه خداوند شما را از
اسرار غیب، آگاه كند تا مؤمنان و
منافقان را از اين راه بشناسيد؛ ولى خداوند از ميان پيامبران خود، هر كس را بخواهد برمىگزيند و براى رهبرى مردم از غيب آگاهش مىكند پس به خدا و پيامبران او
ایمان بياوريد! و اگر
ایمان بياوريد و
تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: وجهه گفتار را به سوى
مؤمنین نموده و بيان مىكند كه سنت ابتلا در آنان هم جارى است، تا آنها نيز به كمال خاص خود برسند و در نتيجه
مؤمن خالص از مؤمن غير خالص و خبيث از طيب جدا و متمايز گردد. چون ممكن بود كسى توهم كند كه طريق ديگرى هم براى جدا سازى خبيث از طيب هست و آن اين است كه
خدای تعالی به مؤمنين اعلام كند كه چه كسانى خبيثند كه اگر چنين كند ديگر مؤمنين به خاطر نامشخص بودن خبيثها، بيماردلان و اختلاط مؤمنين با آنها اينقدر دچار دردسر، بلا و محنت نمىشوند و چرا خداى تعالى چنين نكرد؟ براى دفع اين توهم فرمود: علم غيب چيزى نيست كه خداى تعالى همه مؤمنين را بر آن آگاه سازد، بلكه خاص خود او است و به جز برگزيدگان از رسولانش كسى را از آن بهرهاى نيست و اما نامبردگان را چه بسا به وسيله وحى آگاه بسازد.
(لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ) (اينها همه بخاطر آن است كه خداوند مىخواهد ناپاک را از پاک جدا سازد و ناپاکها را روى يكديگر بگذارد و همه را متراكم سازد و يكجا در دوزخ قرار دهد و اينها همان زيانكارانند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: خبيث و طيب - ناپاک و پاک- دو معناى مقابل يكديگرند و تمييز به معناى بيرون كردن چيزى از ميان مخالف آن و پيوستنش به موافق آن است، پيوستنى كه آن را از مخالفش جدا سازد. كلمه ركم به معناى جمع كردن و قرار دادن چيزى است بر روى چيزى ديگر، ابر پر پشت را هم از همين جهت
(سَحابٌ مَرْكُومٌ) مىگويند كه قطعات آن رویهم قرار دارد، پس
(سَحابٌ مَرْكُومٌ) يعنى مجتمع ابر و مجموع آن و تراكم اشياء به معناى رویهم قرار گرفتن آنها است.
اين آيه در موضع تعليل و بيان علت پيشگويیهايى است كه در آيه سابق بر حسب سنت طبيعى از حال كفار كرده بود و آن اين بود كه
کفار با تمام امكانات و قدرتى كه دارند نمىتوانند نور خدا را خاموش نموده و از راه خدا جلوگيرى كنند، آرى در اين راه و بدين منظور اموال خود را خرج نموده و مساعى خود را به كار مىبرند و ليكن به مقصد نامشروع خود راه نبرده و به آرزوى خود نمىرسند، بلكه اموالشان هدر رفته و اعمالشان بىاثر مىشود و وقتى مىبينند كه كوششهايشان به نتيجه نمىرسد حسرت برده و شكست مىخورند.
اين به آن علت است كه چنين اعمال و تقلبها در سير خود محكوم سنت الهى است و متوجه غايت و نتيجهاى است كه
پروردگار در عالم تكوين قرار داده و آن سنت اين است كه در اين نظام جارى، خير و شر و خبيث و طيب از يكديگر جدا مىگردد، خبيثها رویهم قرار گرفته و وقتى مجتمع و متراكمى از شر تشكيل مىيابد آن را در جهنم قرار مىدهد، آرى آن غايت و هدفى كه قافله شر به سوى آن است
جهنم است و بدون استثناء تمامى خبيثها به آن دار البوار خواهند رفت هم چنان كه غايت و نهايت خير و طيب
بهشت است، آن دسته همه زيانكار و اين دسته همه رابح و رستگارند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ اِمْتٰازُوا اَلْيَوْمَ أَيُّهَا اَلْمُجْرِمُونَ) (و به گروهى ديگر گفته مىشود: جدا شويد امروز اى گنهكاران!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: يعنى آن روز به
مجرمین مىگوييم: از بهشتيان جدا شويد. منظور از آن روز، روز
قیامت است اين آيه وعدهاى را كه در جاى ديگر داده و فرموده:
(أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ) و نيز فرموده:
(أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ) منجز و قطعى مىكند و از وفاى به آن وعده خبر مىدهد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَمیز»، ج۴، ص۳۷۰.