یَشْرَبُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَشْرَبُ:
(عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) یَشْرَبُ: از مادّه «
شرب» به ضم و كسر شين، به معنى«آشاميدن» است. خواه آب يا مايع ديگر باشد.
اسم فاعل آن
«شارب» و جمع آن
«شاربون» و
«شاربين» است. كه در آيه ۶۶
سوره نحل آمده است.
به موردی از کاربرد یَشْرَبُ در
قرآن، اشاره میشود:
(عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) (همان چشمهاى كه مقرّبان از آن مىنوشند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: دو عبارت شربه و شرب به هر دو به يک معنا است، و كلمه عينا مفعول فعلى تقديرى است كه يا اخص و يا امدح است و معنايش اين است كه مزاج آن شراب از چشمه تسنيم است، كه من آن را اختصاص مىدهم و يا مدح مىكنم به چشمهاى كه ... و جمله
(يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ) وصف آن چشمه، و مجموع، تفسير براى تسنيم است.
از آيات مختلف قرآن به خوبى استفاده مىشود كه در بهشت انواع شرابهاى طهور با نامها و كيفيّتهاى متنوع وجود دارد كه از هر جهت با شرابهاى آلوده دنيا متفاوت است، اينها عقل را مىزدايد، جنون مىآفريند، منشأ عداوت، خونريزى و فساد مىشود، بدبو، بدطعم و آلوده است، ولى آنها عقل و نشاط و عشق مىآفريند،خوشبو و معطر و پاک است و كسانى كه از آن مىنوشند در نشئهاى روحانى و توصيفناپذير فرو مىروند كه دو نوع آن در
سوره مطففین آمده است:
«رحيق مختوم» و «تسنيم» و انواع ديگرش در
سوره دهر و ساير سورههاى قرآن ذكر شده است.
جالب اين كه در
روایات متعددى اين شراب بهشتى پاداش كسانى ذكر شده كه از شراب آلوده دنيا چشم بپوشند و تشنهكامان را سيراب كنند و آتش اندوه را در دل مؤمنان خاموش سازند.
جالبتر اين كه در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه حتى اگر شراب دنيا را براى غير خدا نيز ترک گويد خداوند او را از اين شراب طهور مىنوشاند، حضرت علی (علیهالسلام) مىگويد: عرض كردم براى غير خدا؟ فرمود: «آرى!كسى كه براى حفظ جان خود نيز از شراب دنيا چشم بپوشد خدا او را از رحيق مختوم سيراب مىكند.»
آرى اين گروه كه شراب را براى حفظ سلامت خود ترک مىكنند در حقيقت اولوالألبابند و همان گونه كه از آيه ۱۹۳
سوره آل عمران استفاده مىشود. «اولو الالباب» نيز در زمره ابرارند كه از شرابهاى طهور بهشتى بهرهمند مىشوند.
(وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ) (و در آفرينش
چهارپایان، براى شما درسهاى عبرتى است: از درون شكم آنها، از ميان غذاهاى هضم شده و
خون، شير خالص و گوارا به شما مىنوشانيم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: شير حيوانات شيرده كه جايش اواخر شكم، ميان دو پاست، و خون كه مجرايش شرايين و رگها است كه به تمامى آن دو احاطه دارد، و اگر شير را عبارت دانسته از چيزى كه ميان كثافات و خون بدن قرار دارد، از اين باب بوده كه اين هر سه در داخل بدن و در مجاورت هم قرار دارند، اين غذاى پاک و لذيذ را از ميان آن دو بيرون كشيده، هم چنان كه گفته مىشود: من از ميان قوم، زيد را اختيار كردم، و از ميان آنها بيرونش كشيدم كه البته وقتى گفته مىشود كه زيد و قوم در يک جا جمع شده باشند، هر چند زيد در حاشيه جمعيت نشسته باشد، نه در وسطشان، چون مراد اين است كه من او را از ميان آن همه جمعيت با اينكه غير شما نيز بود تميز دادم و جدا كردم.
معناى آيه اين است كه ما شما را از آنچه كه در بطون انعام است شيرى از ميان سرگين و خون آنها بيرون كشيديم و به شما نوشانديم، كه به هيچ يک از آن دو آلوده نبود، و طعم و بوى هيچ يک از آن دو را با خود نياورد، شيرى گوارا براى نوشندگان و اين خود عبرتى است براى عبرت گيرندگان، و وسيلهاى است براى راه بردن به كمال قدرت و نفوذ اراده خدا، و اينكه آن كس كه شير را از سرگين و خون پاک نگاه داشته قادر است كه
انسان را دوباره زنده كند، هر چند كه استخوانش هم پوسيده و اجزايش در زمين گم شده باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَشْرَبُ»، ج۲، ص۴۷۴.