کَوْکَب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَوْكَب (به فتح کاف و سکون واو) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
ستاره است. این کلمه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
كَوْكَب به معنای ستاره است. جمع آن كواكب است.
حضرت علی (علیهالسلام) در پيشامدهاى ناشكرى يارانش و اين كه ظالمان را بر خود مسلّط خواهند كرد فرموده است:
«وَ ايْمُ اللهِ لَوْ فَرَّقُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَب لَجَمَعَكُمُ اللهُ لِشَرِّ يَوْم لَهُمْ» ابن میثم در معنى آن فرموده: «به
خدا قسم اگر بنى اميه شما را براى خلاص شدن از عذاب زير هر ستارهاى پراكنده گرداند، باز
خدا شما را براى شرّ و عذاب
روز (خلافت) آنها جمع خواهد كرد.»
(شرحهای خطبه:
)
محمد عبده آنرا به طور «قيل» آورده است و خود گويد: شما براى كوبيدن ظالمان جمع خواهيد شد و آنها قدرت پراكنده كردن شما را نخواهند داشت ولى اين بر خلاف ظاهر است.
وقتى كه
روز بصره جنازه
طلحه و
عبدالرحمن بن عتّاب را ديد فرمود:
«أَمَا وَاللهِ لَقَدْ كَنْتُ أَكْرَهُ أَنْ تَكُونَ قُرَيْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ الْكَوَاكِبِ... لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَى أَمْر لَمْ يَكُونُوا أَهْلَهُ فَوُقِصُوا دوُنَهُ» «به خدا قسم خوش نداشتم كه
قریش زير تابش ستارگان اين طور مقتول بيافتند، گردنهاى خود را براى خلافتى كه اهلش نبودند دراز كردند و قبل از رسيدن به آن گردنهايشان شكسته و خرد شد.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه سه بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کوکب»، ج۲، ص۹۲۱.