• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کَلَّمَ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کَلَّمَ‌:(مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ)
«کَلَّمَ» از مصدر «تكليم» به معنى سخن گفتن است.
در آیه مورد بحث می‌خوانیم:
بعضى از آنان را خدا با او سخن گفت (مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ).
واضح است كه منظور از آن، حضرت موسی (علیه‌السلام) مى‌باشد كه به عنوان كليم اللَّه معروف شده.



به موردی از کاربرد «کَلَّمَ‌» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - کَلَّمَ (آیه ۲۵۳ سوره بقره)

(تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِروحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاء اللّهُ ما اقْتَتَلَ الَّذينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ ما جاءتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لَكِنِ اخْتَلَفواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَ مِنْهُم مَّن كَفَرَ وَ لَوْ شاء اللّهُ ما اقْتَتَلواْ وَ لَكِنَّ اللّهَ يَفْعَلُ ما يُريدُ)
«ما بعضى از آن پيامبران را بر بعضى ديگر برترى بخشيديم؛ برخى از آن‌ها، خدا با او سخن مى‌گفت؛ و بعضى را درجاتى برتر داد؛ و به عیسی بن مریم، نشانه‌هاى روشن داديم؛ و او را با «روح القدس» تأييد نموديم؛ ولى فضیلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امّت‌ها نشد. و اگر خدا مى‌خواست، كسانى كه بعد از آن‌ها بودند، پس از آن همه نشانه‌هاى روشن كه براى آن‌ها آمد، جنگ و ستيز نمى‌كردند؛ ولى خداوند آن‌ها را آزاد گذارده و آن‌ها با هم اختلاف كردند؛ بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند؛ و جنگ و خون‌ريزى بروز كرد. و باز اگر خدا مى‌خواست، با هم پيكار نمى‌كردند؛ ولى خداوند، آن‌چه را مى‌خواهد، انجام مى‌دهد و هيچ‌كس را به قبول چيزى مجبور نمى‌سازد.»

۱.۲ - کَلَّمَ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
اين‌كه خداى سبحان از بعضى كارهاى خود تعبير به كلام و تكليم كرده، مثلا فرموده: (وَ كَلَّمَ اللَّهُ موسى‌ تَكْليماً) و يا فرموده (مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ) و اين دو اطلاق سر بسته و مبهم و نظاير آن را در آيه زير تفسیر نموده، و فرموده (وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ، أَوْ يُرْسِلَ رَسولًا فَيوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ) .
اين آيه، اطلاق ساير آيات را تفسير مى‌كند، براى اين‌كه استثناى (إِلّا وَحْياً...) معنا نمى‌دهد مگر وقتى كه منظور از تكليم در جمله‌ (أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ)، تكليم حقيقى باشد، پس تكليم خدا با بشر تكليم هست، اما به نحوى خاص (هم چنان كه در آيه سوره نساء ديديد كه فرمود: خدا با موسى تكلم كرد.
پس حد و تعریف اصل تكليم بطور حقیقت، بر آن صادق است، و داراى معنى منفى نيست و نمى‌شود گفت كه اين عمل، تكليم نيست.

۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۲۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-حسینی، ج۶، ص۱۵۵.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۵۲.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۶۴.    
۸. شوری/سوره۴۲، آیه۵۱.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴۷۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۱۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۰۲.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۲۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کلم»، ج۴، ص ۱۱۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار