کلیله و دمنه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«کلیله و دمنه»، مهمترین
اثر ادبی عبدالله بن مقفع است که وی آن را از
پهلوی به
عربی،
ترجمه کرده است.
نثر این ترجمه، از نمونههای عالی نثر عربیکلاسیک است.
مندرجات این
کتاب که به زبان حال حیوانات نوشته شده است، شامل بسیاری از افسانهها و سرگذشتها و پندها است. گرچه در ظاهر، همگان به آن سرگرمند و از
مطالعه آن
لذت میبرند، ولی در باطن، مطالب آن برای دانایان و طالبان معنا و
معنویت، لذتی دیگر دارد و فزونی خرد و بینش را موجب است.
برای به دست آوردن تاریخ تالیف این کتاب، جز استناد به آنچه که بهنود بن سحوان، در باب مقدمه کتاب، راجع به
تسخیر هندوستان به دست
اسکندر مقدونی نوشته و داستان بیدبای حکیم را برای پند دادن به دبشلیم ستم گر
نقل کرده است، راه دیگری نیست؛ خلاصه معلوم میشود این کتاب، پس از فتح اسکند؛ یعنی در اواخر
قرن چهارم قبل از میلاد نوشته شده است.
ابوابی که این کتاب دارد، به گفته «بهنود»، چهارده باب است که هر یک از آنها متضمن یک مسئله و جواب آن است، اما ابن الندیم آن را هفده باب و دیگری هیجده باب و بالاخره حاجی خلیفه در «کشف الظنون» چهارده باب ذکر کرده است.
کلیله و دمنه فارسی که در دوران سلاطین غزنوی ترجمه شده، شانزده باب است که ده تای آنها در اصل هندی بوده و آنها از این قرار است:
۱. باب الاسد و الثور؛
۲. باب التفحص عن امر دمنة؛
۳. باب القردة و السلحفاة؛
۴. باب الناسک و ابن عرس؛
۵. باب البوم و الغربان؛
۶. باب الحمامة المطوقة؛
۷. باب السنور و الجرذ؛
۸. باب ابن الملک و الطیر؛
۹. باب الاسد و ابن آوی؛
۱۰. باب الاشبال و اللبوة.
شش باب دیگر، حکمای ایران با قریحه سرشار خود بدان افزودهاند که عبارتند از:
۱. باب الناسک و الضیف؛
۲. باب ابتداء کلیلة و دمنة؛
۳. باب برزویه طبیب؛
۴. باب البلاد و البراهمة؛
۵. باب السائح و الصائغ؛
۶. باب ابن الملک و اصحابه.
دکتر عزام، در این باره چنین اظهارنظر کرده است: «اگر مقدمات کتاب را که عبارت از دو مقدمه علی بن الشاء الفارسی و غرض الکتاب لابن المقفع، است ترک نماییم، ممکن است ابواب کتاب را به این شرح مرزبندی کنیم:
۱. الاسد و الثور؛
۲. التفحص من امر دمنة؛
۳. الحمامة المطوقة؛
۴. البوم و الغربان، القردة و السلحفاة؛
۵. الناسک و ابن عرس.
و این پنج بابی است که در پنجاتنترا، هست...
۱. الجرذ و السنور؛
۲. الملک و الطائر؛
۳. الاسد و ابن آوی.
این سه باب در «مهابهارتا» ذکر شده است.»
ابواب نسخه حاضر در برنامه به قرار زیر است:
۱. باب مقدمة الکتاب؛
۲. باب بعثة برزویه الی بلاد الهند فی تحصیل هذا الکتاب؛
۳. باب غرض الکتاب؛
۴. باب برزویه؛
۵. باب الاسد و الثور؛
۶. باب الفحص عن امر دمنة؛
۷. باب الحمامة المطوقة؛
۸. باب البوم و الغربان؛
۹. باب القرد و الغیلم؛
۱۰. باب الناسک و ابن عرس؛
۱۱. باب الجرذ و السنور؛
۱۲. باب الملک و الطائر فنزة؛
۱۳. باب الاسد و ابن آوی؛
۱۴. باب اللبوءة و الاسوار و الشغبر؛
۱۵. باب ایلاذ و بلاذ و ایراخت؛
۱۶. باب الناسک و الضیف؛
۱۷. باب السائح و الصائغ؛
۱۸. باب ابن المالک و اصحابه؛
۱۹. باب الحمامة و الثعلب و مالک الحزین.
«کلیله و دمنه»، یکی از کتب گران بها و نفیسی است که مانند آن کمتر یافت میشود. این
کتاب، مورد علاقه بیشتر ملتهای
جهان بوده و از آغاز تالیف و گردآوری آن، به نام یکی از بزرگترین آثار علمی و پژوهشی دانشمندان و محققان و سخن سرایان ایرانی از آن یاد میشود.
دانشمندان و نویسندگان نامی جهان، این
کتاب را برای استفاده دیگر ملتها به زبانهای مختلف برگرداندهاند؛ به طوری که در
فرهنگ بیشتر اقوام، داستانهای آن نفوذ و رسوخ یافته است و همین نفوذ گسترده، موجب دوام و بقای آن در فرهنگ اقوام شده است.
ظن غالب این است که این کتاب، به
زبان سانسکریت بوده و سپس به
زبان پهلوی ترجمه شده است، ولی اصل هندی آن از میان رفته و ترجمه
پهلوی آن، مرجع ترجمه سریانی و عربی قرار گرفته است؛ چندی بعد، ترجمه
پهلوی هم نایاب و ناپدید شده و ترجمه عربی آن اساس همه ترجمهها قرار گرفته است.
«ابن الندیم»، میگوید:
ایرانیان، نخستین مردمی بودند که افسانهها را به
زبان حیوانات بازگو کردهاند و شاهنشاهان اشکانی، این رسم را بنیاد نهاده و
تقویت کردند، پس از آنان شاهنشاهان
ساسانی بدین کار
همت گماردند و آن را گسترش دادند، اعراب هم از آنان پیروی کردند و به دنباله روی از تحقیقات ایرانیان، داستآنها و حکایاتی نوشتند.
«ابن الندیم»، سپس از «کلیله و دمنه» یاد کرده و میگوید: برخی، بر این عقیدهاند که هندیها این کتاب را نوشتهاند و برخی دیگر، عقیده دارند که پادشاهان اشکانی آن را گردآوری و برای بهره برداری آماده کردهاند، اما هندیها این کار را به خود نسبت میدهند و گروهی هم میگویند بزرگمهر،
وزیر انوشیروان دادگر، آن را در چند جزء نوشته است...
«ابن الندیم»، سپس هندی بودن این کتاب را اولی میداند و این
عقیده را
ابو ریحان بیرونی هم یادآور شده است... او، نظریه ابن خلکان را که گفته است این کتاب را ابن مقفع تالیف کرده و سپس آن را از پارسی به عربی برگردانده است، رد میکند.
از تحقیقات وسیعی که در این زمینه، به عمل آمده است، چنین برمی آید که اصل کتاب، به طور کلی ناپدید نشده و هنوز یک جزء آن به نام «پنجاتنترا»؛ یعنی پنج کتاب، به زبان سانسکریت باقی مانده است و این جزء، از مصادر مهم کتاب «کلیله و دمنه» به شمار میآید.
درباره ترجمه برزویه، به طوری که معلوم است و
فردوسی و
ثعالبی هم نقل کردهاند و صاحب نظران بدان وقوف دارند این است که برزویه، طبیب ایرانی در
عهد انوشیروان به
هندوستان رفته و این کتاب را به دست آورده و به پاس همین خدمت بزرگ علمی، مورد تشویق شاهنشاه بزرگ
ساسانی قرار گرفته است و به فرمان آن شهریار دادگر، بزرگمهر وزیر آن را به زبان
پهلوی ساسانی درآورده است، ولی چنین پیداست که ترجمه از سانسکریت به
پهلوی را خود برزویه عهده دار بوده است و بزرگمهر در این کار دخالتی نداشته است؛ بهنود هم این نظر را تایید کرده و میگوید: چون برزویه بر دو زبان پارسی و هندی مسلط بوده است، خود برزگمهر او را انتخاب و ترجمه کتاب را به وی واگذار کرده است و هم چنین معلوم میشود که خود بزرگمهر، چیزی بر این کتاب نیفزوده است، زیرا ترجمه سریانی که از اصل
پهلوی گرفته شده، چنین مینمایاند که از جانب بزرگمهر بابی و مطلبی بر کتاب افزوده نشده است و باب «برزویه طبیب» هم از اضافاتی است که ابن المقفع بر آن افزوده است و به این ترتیب معلوم میشود که خود برزویه، این کتاب را ترجمه کرده و این کار مهم علمی و فرهنگی در قرن ششم میلادی و به
روزگار خسرو انوشیروان دادگر شاهنشاه
ساسانی انجام یافته و در آن وقت، ده
قرن از
تاریخ تالیف «کلیله و دمنه» میگذشته است. بر این اساس معلوم میشود که همین ترجمه برزویه تنها ترجمه «کلیله و دمنه» بوده است و ترجمه دیگری به زبان
پهلوی نبوده و دو ترجمه دیگر عربی و سریانی از روی همین نسخه برزویه طبیب به عمل آمده است.
معروفترین ابواب کتاب، باب «برزویه طبیب» است که گفته میشود ساخته خود ابن مقفع است، ولی در متن عربی «کلیله و دمنه» چاپ عزام، به بزرجمهر، منسوب شده است.
این باب، گفتاری است از قول برزویه پزشک در شرح حال و سیر و سلوک باطنی و وجدانی خویش و مجادله او با
نفس و در جست وجوی او برای وصول به
سعادت و
حقیقت و در
شکایت از وضع
زمان و ابناء زمان که سرانجام، به روی آوردن او به
ریاضت و
زهد و اعراض از دنیا و عمل برای
آخرت منتهی میگردد؛ پس از وصول به این نتیجه، کتابهایی را در
هند استنساخ میکند و به
ایران میآورد که از آن جمله، همین کتاب کلیله و دمنه است.
از مطالعه این باب، برمی آید که ظاهرا باید انشای خود برزویه باشد، اما ابو ریحان بیرونی، ریاضی دان و هندشناس معروف ایرانی، در کتاب «تحقیق ما للهند»، این باب را افزوده ابن مقفع میشمارد.
اما آنچه مسلما ابن مقفع بر «کلیله و دمنه» افزوده است، «باب غرض الکتاب» است که عزام، در مقدمه «کلیله و دمنه» آن را از ابن مقفع دانسته است.
برخی، باب «الفحص عن امر دمنة» را نیز از افزودههای ابن مقفع دانستهاند.
به جز
ترجمه ابن المقفع، ترجمه دیگری، به دست سهل بن هارون از
پهلوی به عربی شده است. گذشته از این، چند تن دیگر، مانند علی بن داود کاتب زبیده
همسر هارون الرشید و ابو المکارم اسعد بن الخطیر بن مماتی
شاعر مصر در عهد ایوبی و جلال الدین حسین بن احمد النقاش این کتاب را به نظم درآوردهاند، ولی این ترجمهها هم غالبا از بین رفته است.
ترجمه ابن مقفع یگانه ترجمهای است که به
صحت و
دقت آن میتوان
اطمینان داشت.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).