• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پوشاندن پا (دانشنامه‌حج)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: پوشاندن پا.

پوشاندن پا یکی از اصطلاحات فقهی در باب حج است. فقهای اسلامی پوشیدن کفش، جوراب، چکمه و مانند آن را در حج برای مرد احرام‌گزار حرام می‌دانند. ولی در صورت نیاز جایز شمرده‌اند. و در صورت تخلف، برای آن کفاره مشخص کرده‌اند.



پوشاندن پا که از محرمات احرام به شمار می‌رود، با عنوان لبس الخُفّ و الجَوْرَب در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع فقه امامی و همه منابع فقه اهل سنّت آن را ذیل موضوع پوشیدن لباس دوخته شده آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند. به نظر فقیهان امامی و اهل سنّت پوشاندنِ پا برای احرام‌گزار مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع، حدیث‌های متعدد و مستند فقیهان اهل سنّت نیز روایات‌ است.
[۲۵] محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۲، ص۱۲۷.
ƒ


فقیهان امامی و اهل سنتپوشیدن نعلین یا تاسومه (نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد) را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند. برخی از فقیهان امامی با مطلق دانستن احادیث
[۴۳] شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۳۸۴.
به حرمت هر‌گونه پوشش روی پا باور دارند. برخی نیز بدین استناد که در حدیث‌ها تنها از چکمه و جوراب یاد شده، گفته‌اند که تعمیم این دو مورد به موارد دیگر، به قرینه نیاز دارد. وانگهی ملاک ممنوعیت در آن دو مورد مشخص نشده تا بتوان به پشتوانه تتقیح مناط آن را تعمیم داد. پس خودداری از هر چه پا با آن پوشانده نمی‌شود، مانند پوشاندن پا هنگام خواب با ملحفه یا پوشاندن پا در حال نشستن با لباس احرام، لازم نیست. برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه وجوراب دانسته‌اند.در باور فقیهان مالکی و حنبلی و شافعی، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.
[۵۴] شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص ۵۱۹.
حنفیان پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرام‌گزار را حرام دانسته‌اند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمی‌دانند. دلیل ایشان، تصریح روایات به جواز پوشیدن نعلین که بخشی‌اندک از روی پا را می‌پوشاند و نیز عدم جواز پوشیدن چکمه است که همه روی پا را پوشش می‌دهد.


شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام می‌دانند. دلیل آنان این است که لازمه حرمت پوشاندن همه روی پا، حرمت پوشاندن بخشی از آن نیز هست. در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.
[۶۳] دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۵۵.
در فقه حنفی، پوشیدن هر چه که بالاتر از |کَعبَین(برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.ƒ


برای پوشاندن پا شرایطی یاد شده که مهم‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:‚

۴.۱ - مرد بودن احرام‌گزار

در باور مشهور فقیهان امامی و همه فقیهان اهل سنت
[۶۸] مالک ابن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
[۷۰] دسوقي، محمد بن احمد، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.
به پشتوانه احادیث از جمله روایات حاکی از جواز پوشیدن هر لباس برای زنان احرام‌گزار و نیز اجماع،
[۷۹] ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
حرمت پوشاندن پا از احکام ویژه مردان است؛ ولی شماری از فقیهان امامی به پشتوانه اطلاقِ احادیث و نیز قاعده اشتراک زن و مرد در احکام، بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار نیز حرام است. ناقدان این دیدگاه، روایات دلالت‌گر بر حرمت پوشاندن پا را ویژه احرام‌گزار مرد می‌دانند و باور دارند که این روایات با احادیثی دیگر که احرام زن را در هر لباسی جایز شمرده، مقیّد شده‌اند.
[۸۸] شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۶.

‚

۴.۲ - فقدان ضرورت پوشش پا

در باور همه فقیهان امامی واهل سنت
[۹۵] رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵.
در صورتی که احرام‌گزار نیازمند پوشیدن چکمه و جوراب شود و جایگزینی مانند نعلین در دسترس نداشته باشد، پوشاندن پا برایش جایز است، هر چند نیاز او به حد اضطرارِ برطرف کننده تکلیف نرسد. پشتوانه آن‌ها احادیثی است که به جواز پوشش در صورت نیازتصریح کرده است. برخی فقیهان امامی به پشتوانه احادیث به وجوب شکافتن کفش یا چکمه در صورت اضطرار باور دارند و بر آنند که این احادیث، روایاتی را که به‌گونه مطلق پوشاندن پا را در فرض اضطرار تجویز کرده‌اند، مقید می‌کنند. در برابر، شماری از فقیهان به پشتوانه اجماع و نیز اطلاق احادیثی که قابل تقیید با روایت‌های دیگر نیستند، شکافتن را واجب ندانسته‌اند. شماری دیگر از فقیهان امامی به استحباب شکافتن باور دارند. چگونگی شکافتن چکمه فقیهان امامی در باره چگونگی شکافتن چکمه چندین سخن دارند؛ از جمله: شکافتن بخش روی پا، شکافتن کفش یا چکمه تا زیر کعبین و بریدن کفش تا زیر کعبین. برخی جمع میان شکافتن و بریدن را بهتر دانسته و آن را با احتیاطسازگار شمرده‌اند.فقیهان شافعی و حنفی و مالکی به پشتوانه حدیث نبوی در صورت اضطرار به پوشیدن کفش به سبب نبودن نعلین، به وجوب بریدن آن تا زیر کعبین باور دارند. در برابر، فقیهان حنبلی به پشتوانه حدیثی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) که از شکافتن سخن به میان نیاورده و نیز حدیثی از امام علی (علیه‌السلام) که این کار را دارای مفسده شمرده، بر آنند که احرام‌گزار می‌تواند کفش را بدون بریدن بپوشد.‚


فقیهان اهل سنت با قیاس پوشاندن پا به ازاله مو در احرام و بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه احادیث و قاعده احتیاط به وجوب کفاره در صورت پوشاندن روی پا باور دارند. برخی فقیهان امامی متاخّر برای پوشاندن پا کفاره‌ای برنمی‌شمرندو بعضی نیز به تفصیل باور دارند؛ یعنی پوشیدن چکمه و مانند آن را موجب کفاره ندانسته، ولی پوشیدن جوراب و شبیه آن را مایه کفاره شمرده‌اند.
[۱۴۷] زنجانی، شبیری، مناسک زائر، ص۷۸.
، قربانی کردن یک گوسفند است. مالکی
[۱۵۲] دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۶۶-۶۷.
و حنبلی با قیاس کردن کفاره پوشاندن پا به کفاره حلق (تراشیدن سر) این دو کفاره مانند یکدیگر شمرده شده‌اند. یعنی احرام‌گزار میان قربانی کردن یک گوسفند، سه روز روزه گرفتن، یا غذا دادن به ۶ مسکین مخیّر است. در فقه حنفی، این تخییر تنها در صورت عذر و اضطرار است و اگر کسی بدون عذر و اضطرار و به صورت عمدی پای خود را بپوشاند، برای پوشاندن یک روز کامل، باید یک گوسفند کفاره دهد و برای کمتر از آن، باید صدقه بپردازد.برابر با فقه شافعی، حنفی و مالکی به پشتوانه روایات اگر احرام‌گزاری که دسترسی به نعلین ندارد و کفش یا چکمه می‌پوشد، کفش یا چکمه را بُرش یا شکاف ندهد، باید کفاره دهد. فقیهان حنبلی به پشتوانه روایاتی دیگر
[۱۶۱] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۳.
و نیز برخی فقیهان امامی با نقد روایات دلالت‌گر بر بریدن یا شکافتن کفش، نشکافتن آن را موجب کفاره نمی‌دانند.فقیهان حنبلی و مالکی و بیشتر شافعیان
[۱۶۸] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
و گروهی از امامیان به دلیل احادیث
[۱۷۲] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲.
باور دارند که اگر احرام‌گزار با وجود نعلین، چکمه را برش دهد و از آن استفاده کند، کفاره بر او واجب می‌شود. حنفیان و برخی شافعیان به دلیل مشابهت چکمه برش داده شده با نعلین، به عدم وجوب کفاره باور دارند. فقیهان امامی و حنبلی برای احرام‌گزاری که نعلین داشته باشد، ولی به سببی نتواند از آن استفاده کند، کفاره را واجب نمی‌دانند؛ چراکه وجود نعلین در این صورت مانند نبودِ آن است. بیشینه نزدیک به تمام فقیهان امامی پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین
[۱۸۳] گلپایگانی، سید محمدرضا، کتاب الحج، ص۱۳۱.
را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان حنفی و‌ اندکی از فقیهان امامی در صورت اضطرار کفاره را واجب می‌شمرند.


با محرم شدن برای عمره یا حج، اجتناب از برخی کارها از جهت احرام واجب است که به آن‌ها تروک احرام گفته می‌شود، چه قبل از احرام بستن نیز حرام باشند مثل استمناء و یا جایز باشند مثل استظلال. این محرمات احرام بر سه قسم است. مشترک بین زن و مرد، مختص زنان و مختص مردان.
نظرات امام خمینی درباره تروک احرام در تحریرالوسیله و کتاب مناسک حج به‌تفصیل آمده است. از جمله این‌که یکی از محرمات احرام که به مرد اختصاص دارد «پوشیدن موزه و چکمه و گیوه و جوراب و هرچه تمام روی پا را می‌گیرد»، است و در آن چند مساله است: اول این‌که همان‌طور که گذشت «این حکم اختصاص به مردان دارد و برای زن حرمت ندارد.» دوم این‌که «گر مرد محتاج شود به پوشیدن چیزی که روی پا را می‌گیرد احتیاط واجب آن است که روی آن را شکاف دهد.» و سوم این‌که «در پوشیدن آنچه روی پا را می‌گیرد کفاره نیست.» بنا بر آنچه که گذشت، پوشیدن نعلین و مانند آن که بندهای عریضی داشته باشد، در حال احرام «اگر تمام روی‌ پا را نمی‌گیرد، مانع ندارد.»


۱. الاختیار لتعلیل المختار: عبدالله بن محمد موصلی (م، ۶۸۳ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۵۶ق.
۲. بدایة المجتهد: ابن رشد قرطبی (م، ۵۹۵ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۳. بدائع الصنائع: علاء الدین کاسانی (م، ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
۴. تحریر الاحکام الشرعیه: علامة حلی (م، ۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
۵. تحفة الفقهاء: علاء الدین سمرقندی (م، ۵۳۵ق./۵۳۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
۶. تعالیق مبسوطه: محمد اسحق فیاض، انتشارات محلاتی.
۷. تهذیب الاحکام: طوسی (م، ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
۸. التهذیب فی مناسک العمرة و الحج: جواد بن علی تبریزی (م، ۱۴۲۷ق).
۹. الثمر الدانی: آبی ازهری (م، ۱۳۳۰ق)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
۱۰. جامع الفتاوی: موسوی شاهرودی، قم، مشعر، ۱۴۲۸ق.
۱۱. جامع المقاصد: کرکی (م، ۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
۱۲. جواهر الکلام: نجفی (م، ۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۳. حاشیة الدسوقی: دسوقی (م، ۱۲۳۰ق)، دار احیاء الکتب العربیه.
۱۴. حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م، ۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۱۵. الحدائق الناضره: یوسف بحرانی (م، ۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
۱۶. حواشی الشروانی و العبادی: شروانی (م، ۱۳۰۱ق) و عبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۷. الخلاف: طوسی (م، ۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۱۸. الدر المختار: حصکفی (م، ۱۰۸۸ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۱۹. الدروس الشرعیه: شهید اول (م، ۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۲۰. ذخیرة المعاد: محمد باقر سبزواری (م، ۱۰۹۰ق)، آل البیت.
۲۱. الروضة البهیة فی شرح اللمعه: شهید ثانی (م، ۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
۲۲. روضة الطالبین: نووی (م، ۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۲۳. السرائر: ابن ادریس (م، ۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۲۴. سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م، ۲۷۵ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
۲۵. سنن الترمذی: ترمذی (م، ۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
۲۶. شرائع الاسلام: محقق حلی (م، ۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
۲۷. الشرح الکبیر: احمد بن محمد دردیر (م، ۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
۲۸. صحیح البخاری: بخاری (م، ۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۲۹. صحیح مسلم: مسلم (م، ۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
۳۰. غنیة النزوع: ابن زهرة حلبی (م، ۵۸۵ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۷ق.
۳۱. فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد رافعی (م، ۶۲۳ق)، دار الفکر.
۳۲. قواعد الاحکام: علامة حلی (م، ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
۳۳. کتاب الحج: محمد رضا گلپایگانی، به کوشش صابری، قم.
۳۴. الکافی: کلینی (م، ۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
۳۵. کشاف القناع: منصور بهوتی (م، ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۳۶. کشف اللثام: فاضل هندی (م، ۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۳۷. المبسوط فی فقه الامامیه: طوسی (م، ۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
۳۸. المبسوط: سرخسی (م، ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۳۹. مجمع الفائدة و البرهان: محقق اردبیلی (م، ۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۴۰. المجموع شرح المهذب: نووی (م، ۶۷۶ق)، دار الفکر.
۴۱. المحرر فی الفقه: مجدالدین ابوالبرکات (م، ۶۵۲ق)، ریاض، مکتبة المعارف، ۱۴۰۴ق.
۴۲. مختصر المزنی: مزنی (م، ۲۶۳ق)، بیروت، دار المعرفه.
۴۳. مختلف الشیعه: علامة حلی (م، ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
۴۴. مدارک الاحکام: سید محمد بن علی موسوی عاملی (م، ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
۴۵. المدونة الکبری: مالک بن انس (م، ۱۷۹ق)، مصر، مطبعة السعاده.
۴۶. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: شهید ثانی (م، ۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۴۷. مسند احمد: احمد بن حنبل (م، ۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر.
۴۸. مصباح الهدی: محمد تقی آملی، تهران، ناشر: مؤلف، ۱۳۸۰ق.
۴۹. المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات خوئی (م، ۱۴۱۳ق)، خلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق.
۵۰. مغنی المحتاج: محمد شربینی (م، ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
۵۱. المقنعه: مفید (م، ۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
۵۲. من لا یحضره الفقیه: صدوق (م، ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
۵۳. مناسک الحج: خوئی، قم، ۱۴۱۱ق.
۵۴. مناسک الحج: سیستانی، قم، ۱۴۱۳ق.
۵۵. مناسک الحج: وحید خراسانی.
۵۶. مناسک جامع حج: مکارم شیرازی، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، ۱۴۲۶ق.
۵۷. مناسک حج با حواشی مراجع تقلید: محمد رضا محمودی، مشعر، ۱۴۲۹ق.
۵۸. مناسک زائر: شبیری زنجانی، قم، شهاب‌ الدین، ۱۴۲۷ق.
۵۹. منتهی المطلب: علامه حلی (م، ۷۲۶ق)، چاپ سنگی.
۶۰. مواهب الجلیل: حطاب رعینی (م، ۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۶۱. الموطّا: مالک بن انس (م، ۱۷۹ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
۶۲. المؤتلف من المختلف بین ائمة السلف: طبرسی (م، ۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از اساتید، مشهد، مجمع البحوث .الاسلامیه، ۱۴۱۰ق
۶۳. النهایه: مبارک ابن اثیر (م، ۶۰۶ق)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
۶۴. وسائل الشیعه: حر عاملی (م، ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.
۶۵. الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م، ۵۶۰ق)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.


۱. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۵۴۳.    
۲. علامه حلی، تحریرالاحکام، ج۲، ص۳۰.    
۳. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۴.    
۴. مالک ابن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۴.    
۵. سرخسی، محمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۶. نووی، یحیی بن شرف، روضة الطالبین، ج۳، ص۱۲۶.    
۷. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۸۱.    
۸. موسوی عاملی، سید محمد، مدارک الاحکام، ج۷ص۳۳۷.    
۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۹.    
۱۰. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۳، ص۴۲۷.    
۱۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۱.    
۱۲. بحرانی، یوسف، الحدائق، ج۱۵، ص۴۴۲.    
۱۳. سرخسی، محمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۱۴. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۸۰.    
۱۵. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۸.    
۱۶. آبی ازهری، صالح بن عبد السمیع، الثمر الدانی، ص۳۸۲-۳۸۳.    
۱۷. ابن زهره حلبی، حمزة بن علی، غنیة النزوع، ص۱۵۹.    
۱۸. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۳، ص۳۲۵.    
۱۹. موسوی عاملی، سید محمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۷.    
۲۰. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۱.    
۲۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.    
۲۲. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۸۴.    
۲۳. بخاری، محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۱، ص۸۲،.    
۲۴. بخاری، محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۲، ص۲۱۵.    
۲۵. محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۲، ص۱۲۷.
۲۶. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۵.    
۲۷. ترمزی، محمد، سنن ترمذی، ج۲، ص۱۸۷.    
۲۸. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.    
۲۹. آملی، محمد تقی، مصباح الهدی، ج۱۲، ص۵۵۵.    
۳۰. خمینی، روح الله، مناسک حج، ص۲۴۱.    
۳۱. سرخسی، محمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۶.    
۳۲. رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵-۲۰۶.    
۳۳. شروانی، عبدالحمید، حواشی شروانی، ج۴، ص۱۶۳.    
۳۴. بهوتی، منصور، کشاف القناع، ج۲، ص۴۲۶.    
۳۵. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج۲، ص۸۳.    
۳۶. شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۲، ص۲۹۲.    
۳۷. مالک ابن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۴.    
۳۸. سرخسی، محمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۳۹. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.    
۴۰. ابن زهره حلبی، حمزة بن علی، غنیة النزوع، ص۱۵۹.    
۴۱. علامه حلی، منتهی المطلب،-ط ق- ج۲، ص۷۸۲.    
۴۲. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۶.    
۴۳. شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۳۸۴.
۴۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.    
۴۵. شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۷.    
۴۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.    
۴۷. فیاض، محمد اسحاق، تعالیق مبسوطه، ج۱، ص۲۱۶.    
۴۸. شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۸.    
۴۹. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.    
۵۰. سبزواری، محمد باقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.    
۵۱. خویی، سید ابوالقاسم، مناسک حج، ص۱۶۳.    
۵۲. تبریزی، میرزا جواد، التهذیب فی مناسک العمره، ج۲، ص۲۹۲.    
۵۳. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۸۱.    
۵۴. شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص ۵۱۹.
۵۵. ابن عابدین، محمدأمین بن عمر، الدر المختار، ج۲، ص ۴۹۰.    
۵۶. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.    
۵۷. فاضل هندی، بهاءالدین، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲.    
۵۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.    
۵۹. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۲، ص۲۴۴.    
۶۰. نجفی، محمد، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.    
۶۱. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.    
۶۲. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۵۸.    
۶۳. دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۵۵.
۶۴. الموصلی، عبدالله، الاختیار، ج۱، ص۱۴۴.    
۶۵. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۵۴۴.    
۶۶. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۵.    
۶۷. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۳، ص۴۲۷.    
۶۸. مالک ابن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۳.
۶۹. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۵۸.    
۷۰. دسوقي، محمد بن احمد، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.
۷۱. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۳۰۳.    
۷۲. احمدبن حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۳، ۸.    
۷۳. بخاری، محمد، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۹.    
۷۴. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲-۳.    
۷۵. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۳۹.    
۷۶. شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۷۵.    
۷۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۴.    
۷۸. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۵۸.    
۷۹. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۲.
۸۰. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.    
۸۱. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۰.    
۸۲. فاضل هندی، بهاءالدین، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲.    
۸۳. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۱۸، ص۳۵۰.    
۸۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.    
۸۵. شیخ طوسی، التهذیب، ج۵، ص۷۴،.    
۸۶. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۴.    
۸۷. مقدس اردبیلی، مجمع الفائده، ج۶، ص۳۰۵.    
۸۸. شهید اول، الدروس، ج۱، ص۳۷۶.
۸۹. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۴، ص۱۵۳.    
۹۰. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۵۴۳.    
۹۱. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۳، ص۳۲۵.    
۹۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۱.    
۹۳. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۶۵.    
۹۴. سرخسی، محمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۹۵. رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۵.
۹۶. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۸۲.    
۹۷. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۳، ص۴۲۷.    
۹۸. بخاری، محمد، صحیح بخاری، ج۱، ص۸۲.    
۹۹. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۱.    
۱۰۰. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.    
۱۰۱. ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الوسیله، ص۱۶۳.    
۱۰۲. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۷.    
۱۰۳. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰.    
۱۰۴. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص، ۳۴۶.    
۱۰۵. شیخ طوسی، محمد، الخلاف، ج۲، ص۲۹۵-۲۹۶.    
۱۰۶. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۰-۸۱.    
۱۰۷. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۳، ص۱۸۵.    
۱۰۸. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.    
۱۰۹. موسوی عاملی، سید محمد ابن علی، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۸.    
۱۱۰. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۳، ص۴۲۷.    
۱۱۱. سبزواری، محمد باقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.    
۱۱۲. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۲۰.    
۱۱۳. ابن حمزه، محمد، الوسیله، ص۱۶۳.    
۱۱۴. شیخ طوسی، الخلاف، ج۱، ص۲۹۵.    
۱۱۵. نووی، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۶۶.    
۱۱۶. سبزواری، محمد باقر، ذخیرة المعاد، ج۳، ص۵۹۴.    
۱۱۷. ابن حمزه، محمد، الوسیله، ص۱۶۳.    
۱۱۸. موسوی عاملی، سید محمد، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۹.    
۱۱۹. شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۹.    
۱۲۰. نووی، یحیی بن شرف، روضة الطالبین، ج۳، ص۱۲۸.    
۱۲۱. مزنی، اسماعیل بن یحیی، مختصرالمزنی، ج۸، ص۱۶۲.    
۱۲۲. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۷.    
۱۲۳. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۳.    
۱۲۴. مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۴۶۴.    
۱۲۵. رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۳، ص۱۴۲.    
۱۲۶. بخاری، محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۷، ص۱۴۴.    
۱۲۷. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۵.    
۱۲۸. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۷۷.    
۱۲۹. ابن قدامه، عبد‌الله، المغنی، ج۳،ص۲۸۱.    
۱۳۰. بهوتی، منصور، کشاف القناع، ج۲، ص۴۲۷.    
۱۳۱. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۸۱.    
۱۳۲. سمرقندی، علاءالدین، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۲۰.    
۱۳۳. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۵.    
۱۳۴. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص-۲۵۰.    
۱۳۵. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.    
۱۳۶. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۵۰.    
۱۳۷. شیخ طبرسی، المؤتلف من المختلف، ج۱، ص۳۷۲.    
۱۳۸. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۴، ص۱۵۲.    
۱۳۹. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۸-۳۴۹.    
۱۴۰. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۶۹.    
۱۴۱. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۴، ص۱۵۲.    
۱۴۲. فیاض، محمد اسحاق، تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۱۵.    
۱۴۳. مکارم شیرازی، مناسک الحج، ص۶۰.    
۱۴۴. سیستانی، سید علی، مناسک حج، ۱ص، ۱۱۶    
۱۴۵. سیستانی، مناسک الحج، ص۱۲۳.    
۱۴۶. خراسانی، وحید، مناسک الحج، ص۱۰۳.    
۱۴۷. زنجانی، شبیری، مناسک زائر، ص۷۸.
۱۴۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۴.    
۱۴۹. علامه حلی، قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۷۰.    
۱۵۰. فاضل هندی، بهاءالدین، کشف اللثام، ج۶، ص۴۶۰.    
۱۵۱. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۵۰-۲۵۱.    
۱۵۲. دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۶۶-۶۷.
۱۵۳. ابن تیمیه، عبدالسلام بن عبدالله، المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۳۸-۲۳۹.    
۱۵۴. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.    
۱۵۵. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.    
۱۵۶. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۶-۱۲۷.    
۱۵۷. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة، الدسوقی، ج۲، ص۵۶.    
۱۵۸. بخاری، محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۳، ص۱۶.    
۱۵۹. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۵.    
۱۶۰. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۸۲.    
۱۶۱. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۳.
۱۶۲. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.    
۱۶۳. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۳۸.    
۱۶۴. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک:محاضرات الخوئی، ج۳، ص۴۲۸.    
۱۶۵. ابن قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، ج۳، ص۲۸۱.    
۱۶۶. قرطبی، ابن رشد، بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۶۳.    
۱۶۷. رافعی، عبد الکریم، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۳-۴۵۴.    
۱۶۸. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.
۱۶۹. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۲۹۶.    
۱۷۰. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۹۹.    
۱۷۱. بخاری، محمد بن مسلم، صحیح بخاری، ج۳، ص۱۶.    
۱۷۲. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲.
۱۷۳. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۴۷.    
۱۷۴. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۷.    
۱۷۵. ابن عابدین، محمد بن عمر، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۹.    
۱۷۶. رافعی عبد الکریم، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۳-۴۵۴.    
۱۷۷. نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۵۰.    
۱۷۸. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۰.    
۱۷۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۵.    
۱۸۰. علامه حلی، تحریرالاحکام، ج۲، ص۳۰.    
۱۸۱. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۶.    
۱۸۲. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۲۵۸.    
۱۸۳. گلپایگانی، سید محمدرضا، کتاب الحج، ص۱۳۱.
۱۸۴. سرخسی، محمد، المبسوط، ج۴، ص۱۲۸.    
۱۸۵. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۸۷.    
۱۸۶. فاضل هندی، بهاءالدین، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۳.    
۱۸۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۶، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، التاسع.    
۱۸۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۶، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، التاسع.    
۱۸۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۶، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، التاسع.    
۱۹۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۶، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، التاسع.    
۱۹۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۱۰۸، سوال ۵۷۱۳.    



دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «پوشاندن پا»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۶/۲۰.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار