• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پست‌تر از حیوانات (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انسان‌هایى كه هویت انسانى خود را از دست داده‌اند، و به تعبیر قرآن پست تر از حیوانات شده‌اند، جایگاهى جز آتش ندارند.



بدتر و پست تر بودن کفرپیشگان پیمان شکن و بی تقوا، از هر نوع حیوانات و جنبنده:
• «ان شر الدواب عند الله الذین کفروا فهم لا یؤمنون؛ بى‌تردید بدترین جنبندگان در نزد خداوند (در علم ازلی و لوح محفوظ او) كسانى هستند كه کفر ورزیدند، پس دیگر ایمان نمى‌آورند.»
• «الذین عـهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مرة وهم لا یتقون؛ همان كسانى كه با برخى از آنها پیمان بستى، سپس پیمان‌شان را در هر بار مى‌شكنند و پرهیز و پروا (از خدا و نقض پیمان) ندارند.»


خردناورزان حق گریز، پست تر از هر حیوان و جنبنده، در نزد خدا:
• «ولا تکونوا کالذین قالوا سمعنا وهم لا یسمعون؛ و همانند كسانى (از کفار و منافقین) نباشید كه (به زبان) گفتند: شنیدیم، در حالى كه (حقیقتا) نمى‌شنوند.»
• «ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون؛ حقّا كه بدترین جنبندگان در نزد خدا مردم کر و لالی (از شنیدن و گفتن حق) هستند كه نمى‌اندیشند.»
• «ولو علم الله فیهم خیرا لاسمعهم ولو اسمعهم لتولوا وهم معرضون؛ و اگر خداوند خیرى در آنها مى‌دانست (اگر باطن خوش حق ‌پذیر داشتند) حتما به آنها مى‌شنوانید (هر چند به تكرار ابلاغ باشد) و اگر (در حال فعلى) به آنها بشنواند حتما روى بر مى‌تابند در حالى كه (قلبا نیز) اعراض كننده‌اند.»
• «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ یسْمَعُونَ أَوْ یعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبیلا؛ آیا مى‌پندارى بیشتر آنان مى‌شنوند یا مى‌اندیشند؟ (نه) آنها جز همانند چارپایان نیستند بلكه گمراه‌ترند (زیرا حیوانات راه هدف خلقت را طبق غریزه درست مى‌پیمایند و اینان نه)»
• «و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون؛و حقّا كه ما بسیارى از جن و انس را (گویى) براى دوزخ آفریده‌ایم، زیرا كه دل‌ها دارند ولى (حقایق را) بدان نمى‌فهمند، و چشم‌ها دارند ولى بدان (به عبرت) نمى‌نگرند و گوش‌ها دارند ولى بدان (معارف حقّه را) نمى‌شنوند؛ آنها مانند چهارپایانند بلكه گمراه‌ترند (زیرا با داشتن استعداد رشد و تكامل، به راه باطل مى‌روند) و آنها همان غافلانند.» اینها در حقیقت همچون چهار پایانند چرا كه امتیاز آدمى از چهار پایان در فكر بیدار و چشم بینا و گوش شنوا است كه متاسفانه آنها همه را از دست داده‌اند (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ‌). بلكه آنها از چهار پایان گمراه‌تر و پست‌تر مى‌باشند (بَلْ هُمْ أَضَلُ‌).چرا كه چهارپایان داراى این استعدادها و امكانات نیستند، ولى آنها با داشتن عقل سالم و چشم بینا و گوش شنوا امكان همه گونه ترقى و تکامل را دارند، اما بر اثر هوا پرستی و گرایش به پستی‌ها این استعدادها را بلا استفاده مى‌گذارند، و بدبختى بزرگ آنان از همین جا آغاز مى‌گردد.


بارها در قرآن مجید غافلان بی‌خبر به چهارپایان و حیوانات بى شعور دیگر تشبیه شده‌اند، ولى نكته تشبیه آنها به انعام (چهارپایان) شاید این باشد كه آنها تنها به خواب و خور و شهوت جنسى مى‌پردازند، درست همانند ملت‌هایى كه تحت شعارهاى فریبنده انسانى آخرین هدف عدالت اجتماعی و قوانین بشرى را رسیدن به آب و نان و یك زندگى مرفه مادى مى‌پندارند. آن چنان كه حضرت علی (علیه‌السّلام) در نهج البلاغه مى‌فرماید: «كالبهیمة المربوطه همها علفها او المرسلة شغلها تقممها: همانند حیوانات پروارى كه تنها به علف مى‌اندیشند و یا حیوانات دیگرى كه در چراگاه‌ها رها شده‌اند و از این طرف و آن طرف خرده علفى بر مى‌گیرند» به تعبیر دیگر گروهى مرفهند همچون گوسفندان پروارى، و گروهى نامرفه مانند گوسفندانى كه در بیابان‌ها در بدر دنبال آب و علف مى‌گردند و هر دو گروه هدفشان جز شکم چیزى نیست!


در آیات فوق براى منعكس كردن اهمیت مطلب، نخست مى‌فرماید: آنها كه معبودشان هواى نفس‌شان است همچون چهارپایانند، بعد از آن ترقى كرده و اضافه مى‌كند: بلكه از آنها گمراه‌ترند! چرا کافران و بی‌خردان از چهارپایان گمراه‌ترند؟!
۱- اگر چهارپایان، چیزى نمى‌فهمند و گوش شنوا و چشم بینایى ندارند، دلیلش عدم استعداد آنها است، اما از آنها بیچاره‌تر انسانى است كه خمیره همه سعادت‌ها در وجود او نهفته است و آن قدر خدا به او استعداد داده كه مى‌تواند نماینده و خلیفه اللَّه در زمین گردد، ولى كارش به جایى مى‌رسد كه تا سر حد یك چهارپا سقوط مى‌كند، تمام شایستگی‌هاى خود را به هدر داده، و از اوج مسجود بودن فرشتگان به حضیض نكبت بار شیاطین سقوط مى‌كند، این راستى دردناك است و گمراهى آشكار.
۲- چهارپایان تقریبا حساب و كتابى ندارند و مشمول مجازات‌هاى الهى نیستند در حالى كه آدمیان گمراه باید بار تمام اعمال خود را بر دوش كشند و کیفر اعمال خویش را بى كم و كاست ببینند.
۳- چهارپایان براى انسان‌ها خدمات زیادى دارند و كارهاى مختلفى انجام مى‌دهند، اما انسان‌هاى طاغى و یاغى خدمتى كه نمى‌كنند هیچ، هزاران بلا و مصیبت نیز مى‌آفرینند.
۴- چهارپایان خطرى براى كسى ندارند و اگر هم داشته باشند، خطرشان محدود است اما اى واى از انسان بى ایمان مستکبر هوى‌پرست كه گاه آتش جنگى را روشن مى‌كند كه میلیونها نفر در آن خاکستر مى‌شوند.
۵- چهارپایان اگر قانون و برنامه‌اى ندارند، ولى مسیرى كه آفرینش را در شكل غرائز براى آنان تعیین كرده است پیروى مى‌كنند و در همان خط حرکت مى‌نمایند، اما انسان قلدر سركش، نه قوانین تکوین را به رسمیت مى‌شناسد و نه قوانین تشریع را و هوى و هوسهاى خود را حاکم بر همه چیز مى‌شمرد.
۶- چهارپایان هرگز براى كارهاى خود توجیه‌گرى ندارند، اگر خلافى كنند خلاف است و اگر راه خود را بروند، كه مى‌روند، همانست كه هست اما یك انسان خودخواه خونخوار هوى‌پرست بسیار مى‌شود كه تمام جنایات خود را آن چنان توجیه مى‌كند كه گویى دارد وظائف الهى و انسانى خویش را انجام مى‌دهد! و به این ترتیب هیچ موجودى خطرناك‌تر و زیانبارتر از یك انسان هوى پرست بى ایمان و سركش نیست، و به همین دلیل در آیه ۲۲ سوره انفال عنوان شر الدواب (بدترین جنبندگان) به او داده شده است.


۱. انفال/سوره۸، آیه۵۵.    
۲. انفال/سوره۸، آیه۵۶.    
۳. انفال/سوره۸، آیه۲۱.    
۴. انفال/سوره۸، آیه۲۲.    
۵. انفال/سوره۸، آیه۲۳.    
۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۴.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۱.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۲.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پست‌تر از حیوانات ».    



رده‌های این صفحه : حیوانات | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار