پدر اسحاق (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابراهیم علیهالسلام،
پدر اسحاق علیهالسلام است که در
آیات مختلف خداوند به این موضوع اشاره کرده است.
وتلک حجتنآ ءاتینـهآ ابرهیم علی قومه نرفع درجـت من نشآء ان ربک حکیم علیم• و وهبنا له
اسحـق ویعقوب کلاهدینا ونوحا هدینا من قبل ومن ذریته داوو د وسلیمـن وایوب ویوسف وموسی وهـرون وکذلک نجزی المحسنین.
اینها دلایل ما بود که به
ابراهیم در برابر قومش دادیم! درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته بدانیم،) بالا میبریم پروردگار تو،
حکیم و داناست.
و
اسحاق و
یعقوب را به او (ابراهیم) بخشیدیم و هر دو را
هدایت کردیم و
نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم و از فرزندان او،
داوود و
سلیمان و
ایوب و
یوسف و
موسی و
هارون را (هدایت کردیم) این گونه نیکوکاران را
پاداش میدهیم!
واذ قال ابرهیم رب اجعل هـذا البلد ءامنا واجنبنی وبنی ان نعبد الاصنام• الحمد لله الذی وهب لی علی الکبر اسمـعیل
واسحـق ان ربی لسمیع الدعآء.
(به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این
شهر (
مکه) را شهر امنی قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار!
حمد خدای را که در پیری،
اسماعیل و
اسحاق را به من بخشید مسلما پروردگار من، شنونده (و اجابت کننده) دعاست.
واذکر فی الکتـب ابرهیم انه کان صدیقا نبیا• فلما اعتزلهم وما یعبدون من دون الله وهبنا له
اسحـق ویعقوب وکلا جعلنا نبیا.
در این
کتاب، ابراهیم را یاد کن، که او بسیار راستگو، و
پیامبر (
خدا) بود!
هنگامی که از آنان و آنچه غیر خدا میپرستیدند کناره گیری کرد، ما
اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبری (بزرگ) قرار دادیم!
قلنا یـنار کونی بردا وسلـما علی ابرهیم• ووهبنا له
اسحـق ویعقوب نافلة وکلا جعلنا صــلحین
(سرانجام او را به
آتش افکندند ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم
سرد و
سالم باش!»
و
اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی بخشیدیم و همه آنان را مردانی
صالح قرار دادیم!
وابرهیم اذ قال لقومه اعبدوا الله و اتقوه ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون• و وهبنا له
اسحـق ویعقوب وجعلنا فی ذریته النبوة والکتـب وءاتینـه اجره فی الدنیا وانه فی الاخرة لمن الصـلحین.
ما ابراهیم را (نیز) فرستادیم، هنگامی که به قومش گفت: «خدا را پرستش کنید و از (
عذاب) او بپرهیزید که این برای شما بهتر است اگر بدانید!
و (در اواخر
عمر،)
اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و
نبوت و
کتاب آسمانی را در دودمانش قرار دادیم و پاداش او را در
دنیا دادیم و او در
آخرت از صالحان است!
گرچه مدت زیادی طول کشید که خداوند
اسحاق و سپس یعقوب (فرزند
اسحاق) را به ابراهیم داد ولی به هر حال این موهبت بزرگ، فرزندی همچون
اسحاق و نوهای همچون یعقوب که هر یک پیامبری عالی مقام بودند، نتیجه آن استقامتی بود که ابراهیم علیهالسلام در راه مبارزه با بتها و کنارهگیری از آن
آئین باطل از خود نشان داد. علاوه بر این، ما به آنها از
رحمت خود بخشیدیم رحمت خاصی که ویژه خالصین و مخلصین و
مردان مجاهد و مبارز
راه خدا است.
یکی از مهمترین مواهب خدا به ابراهیم که داشتن فرزندی
صالح و نسلی برومند و شایسته است اشاره کرده میفرماید: ما به او
اسحاق را بخشیدیم و یعقوب (فرزند
اسحاق) را بر او افزودیم. سالیان
درازی گذشت که ابراهیم در
عشق و
انتظار فرزند صالحی به سر میبرد و آیه ۱۰۰
سوره صافات گویای این خواسته درونی او است: رب هب لی من الصالحین. پروردگارا فرزندی صالح به من مرحمت کن.
سرانجام خدا دعای او را مستجاب کرد، نخست اسماعیل و سپس
اسحاق را به او مرحمت کرد که هر کدام پیامبری بزرگ و با
شخصیت بودند.
از مواهب چهارگانهای که خداوند بعد از
هجرت بزرگ به ابراهیم داد.
نخست فرزندان لایق و
شایسته بود، فرزندانی که بتوانند چراغ
ایمان و
نبوت را در دودمان او روشن نگهدارند، میگوید: ما به او
اسحاق و یعقوب را بخشیدیم (و وهبنا له
اسحاق و یعقوب). دو
پیامبر بزرگ و شایسته که هر کدام
راه و خط ابراهیم علیهاسلام بت شکن را تداوم بخشیدند.
و بشرناه
باسحاق نبیا من الصالحین• و بارکنا علیه و علی
اسحاق و من ذریتهما محسن و ظالم لنفسه مبین.
ما او را به
اسحاق (پیامبری از شایستگان)
بشارت دادیم!
ما به او و
اسحاق برکت دادیم و از دودمان آن دو، افرادی بودند نیکوکار و افرادی آشکارا به خود
ستم کردند!
ما او را بشارت دادیم به
اسحاق، که مقدر بود
پیامبر گردد و از صالحان شود (و بشرناه
باسحاق نبیا من الصالحین).
با توجه به آیه، فبشرناه بغلام حلیم
که در آغاز این ماجرا ذکر شده به خوبی روشن میشود که این دو بشارت مربوط به دو
فرزند است، اگر بشارت اخیر طبق صریح
آیه مورد بحث مربوط به
اسحاق است پس غلام حلیم (نوجوان
بردبار شکیبا) حتما اسماعیل است، و آنها که اصرار دارند ذبیح را
اسحاق بدانند هر دو آیه را اشاره به یک مطلب دانستهاند با این تفاوت که آیه اول را بیان اصل بشارت فرزند میدانند و آیه دوم را بشارت به
نبوت میدانند ولی این معنی بسیار بعید است و
آیات فوق به وضوح میگوید که این دو بشارت مربوط به دو فرزند بوده است. از این گذشته بشارت نبوت نشان میدهد که
اسحاق باید زنده بماند و وظائف نبوت را انجام دهد، و این با مساله ذبح سازگار نیست.
جالب این است که در اینجا بار دیگر به عظمت مقام صالحان برخورد میکنیم، که در توصیف
اسحاق میفرماید: میبایست پیامبر شود و از صالحان گردد، و چه والاست مقام صالحان در پیشگاه خداوند بزرگ؟
و در آخرین آیه،
سخن از برکتی در میان است که خدا به ابراهیم و فرزندش
اسحاق ارزانی داشت، میفرماید: ما به او و
اسحاق برکت دادیم (و بارکنا علیه و علی
اسحاق).
اما برکت در چه چیز؟ توضیحی برای آن داده نشده، و میدانیم معمولا هنگامی که فعلی به صورت
مطلق میآید و قید و شرطی در آن نیست معنی عموم را میرساند، بنابراین برکت در همه چیز را شامل میشود، در
عمر و زندگی، در نسلهای آینده، در
تاریخ و
مکتب و در همه چیز.
اصولا برکت در اصل از برک (بر وزن درک) به معنی سینه
شتر است و هنگامی که شتر سینه خود را بر
زمین میافکند همین ماده در مورد او به کار میرود (برک البعیر). و تدریجا این ماده در معنی ثبوت و دوام چیزی به کار رفته است، برکه
آب را نیز از آن جهت برکه گویند که آب در آن ثابت است، و مبارک را از این نظر مبارک میگویند که
خیر آن باقی و برقرار است.
از اینجا روشن میشود که آیه مورد بحث اشاره به ثبوت و دوام نعمتهای الهی بر ابراهیم و
اسحاق (و خاندانشان) میباشد و یکی از برکاتی که خداوند بر ابراهیم و
اسحاق داد این بود که تمام انبیای
بنی اسرائیل از دودمان
اسحاق به وجود آمدند در حالی که
پیامبر بزرگ
اسلام از دودمان اسماعیل است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۱۷۶، برگرفته از مقاله «پدر اسحاق».