• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَصَّیْنَا (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَصَّیْنَا: (وَ وَصَّيْنَا الإِنْسانَ)
وَصَّیْنَا: از باب تفعيل (توصيه)، وصيّت و توصيه به معنى مطلق «سفارش» است.
مفهوم آن منحصر به سفارش‌هاى مربوط به بعد از مرگ نيست.



به موردی از کاربرد وَصَّیْنَا در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - وَصَّیْنَا (آیه ۱۵ سوره احقاف)

(وَ وَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَى وَالِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ)
(ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‌كند و با ناراحتى وضع حمل مى‌نمايد و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى كه به نيرومندى و كمال خود بالغ گردد و به چهل سالگى برسد مى‌گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى به جا آورم و كار شايسته‌اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو باز گشتم (و توبه كردم) و من از مسلمانانم.)

۱.۱.۱ - وَصَّیْنَا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه وصيت به طورى كه راغب گفته به معناى آن است كه به ديگرى پيشنهاد كنى كه فلان كار را بكند و اين پيشنهاد توأم با موعظه و خيرخواهى باشد. و كلمه توصيه بر وزن تفعيل و از ماده وصيت است.


۱.۲ - أَوْصَانِي (آیه ۳۱ سوره مریم)

(وَ جَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَ أَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا)
(و هر جا كه باشم مرا وجودى پربركت قرار داده و تا زمانى كه زنده‌ام، مرا به نماز و زکات توصيه كرده است.)

۱.۲.۱ - أَوْصَانِي در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: معناى مبارک بودنش هر جا كه باشد اين است كه محل براى هر بركتى باشد و بركت به معناى نمو خير است، يعنى او براى مردم منافع بسيار دارد، علم نافع به ايشان مى‌آموزد و به عمل صالح دعوتشان مى‌كند و به ادبى پاكيزه‌تر تربيتشان مى‌كند و كور و پيس را شفا داده، اقويا را اصلاح و ضعفا را تقويت و يارى مى‌كند. جمله‌ (وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ...) اشاره به اين است كه در شريعت او نماز و زكات تشريع شده و نماز عبارت است از توجه بندگى مخصوص به سوى خداى سبحان و زكات عبارت است از انفاق مالى و اين دو حكم در بيش از بيست جاى قرآن قرين هم ذكر شده، بنابراين ديگر به گفته آن كسى كه گفته مراد از زكات تزكيه نفس و تطهير آن است، نه واجب مالى، اعتناء نمى‌شود.


۱.۳ - وَصِيَّةٍ (آیه ۱۲ سوره نساء)

(وَ لَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ)
(و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آن‌ها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يک چهارم ميراث آن‌ها از آن شماست؛ پس از انجام وصيّتى كه به آن سفارش كرده‌اند و اداى دين. و براى زنان شما، يک چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يک هشتم ميراث شما از آن آن‌هاست؛ بعد از انجام وصيّتى كه به آن سفارش كرده‌ايد و اداى دین. و اگر ميت مرد يا زنى بوده باشد كه خواهر يا برادر از او ارث مى‌برند و يک برادر يا يک خواهر دارد، سهم هر كدام، يک ششم است اگر برادر و خواهر مادرى باشد؛ و اگر بيش از يک نفر باشند، آن‌ها در يک سوّم شريكند؛ پس از انجام وصيّتى كه به آن سفارش شده و اداى دين؛ به شرط آن كه از طريق وصيّت و اقرار به دين، به ورثه ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و داراى حلم است. )

۱.۳.۱ - وَصِيَّةٍ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: معناى آيه روشن است، تنها نكته‌اى كه لازم است تذكر داده شود و در حقيقت پاسخى كه سؤال آن ممكن است به ذهن برسد اين است كه: در اين آيات در بيان سهام دو جور تعبير آمده، در بعضى از سهام مثل نصف (يک دوم) و دو ثلث (دو سوم) عدد را به كل مال و به عبارت ديگر به ما ترک، اضافه كرده، ولى در سهام كمتر از نصف (يک دوم) و دو ثلث (دو سوم) نظير ثلث (يک سوم) و سدس (يک ششم) و ربع (يک چهارم) را اضافه نكرد و نفرموده ربع از آن‌چه باقى گذاشته‌ايد؟ پس در اين مورد جاى سؤال هست كه اين تفاوت در تعبير براى‌ چيست و چرا در نصف عدد را اضافه كرد؟


۱.۳.۲ - وَصَّیْنَا در تفسیر نمونه

لذا جمعى در آیه مورد بحث آن را به معنى «امر و دستور و فرمان» تفسير كرده‌اند:
«ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند»
و نيز در آيه ۳۱ سوره مریم از زبان عیسی (علیه‌السلام) مى‌خوانيم:
(... وَ أَوْصٰانِي بِالصَّلاٰةِ وَ اَلزَّكٰاةِ مٰا دُمْتُ حَيًّا)
«و (خداوند) مرا به نماز و زكات تا مادام كه زنده‌ام توصيه كرده است» (دستور داده است).
در آيه ۱۲ سوره نساء به جمله «توصون» برمى‌خوريم:
(... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهٰا أَوْ دَيْنٍ‌...) «بعد از انجام وصيّتى كه كرده‌ايد و اداى دين»
كه موضوع آيه درباره ارث و تقسيمات آن است كه پس از پرداخت بدهكاری‌هاى شخص متوفّا و انجام وصيّت مالى او انجام مى‌گيرد.


۱. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۲. مریم/سوره۱۹، آیه۳۱.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۱۲.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۷۳.    
۵. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۳۷.    
۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۴.    
۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۷۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۰۶.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۰۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۹۵.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۰.    
۱۳. مریم/سوره۱۹، آیه۳۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۰۷.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۶۱.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۷.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۶۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۳.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۱۲.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۷۹.    
۲۱. عطباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۳۳۴.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۱۱.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۵۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۹.    
۲۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۳، ص۵۳.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۱، ص۳۲۵.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَصَّیْنَا»، ج۴، ص۶۷۶.






جعبه ابزار