• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هدایتگری محمد (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از فضایل پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله که در آیات قرآن به آن اشاره شده، هدایتگری است.



پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله موظّف به اعلام هدايت‌يافتگى خود، به عنایت ربوبى:
«قُل انَّنى هَد- نى رَبّى الى‌ صِرطٍ مُستَقيمٍ دينًا قِيَمًا مِلَّةَ ابرهيمَ حَنِيفًا وما كانَ مِنَ المُشرِكين؛بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده، آئيني پا بر جا و ضامن سعادت دين و دنيا، آئين ابراهيم همان كسي كه از آئينهاي خرافي محيط خود روي گردانيد و از مشركان نبود.»


محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله، پيامبرى هدايتگر به سوى دين حق و آيين پيروز:
۱. «هُوَ الَّذى ارسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى‌ ودينِ الحَقّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلّهِ ولَو كَرِهَ المُشرِكون؛او كسي است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند. »
۲. «هُوَ الَّذى ارسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى‌ ودينِ الحَقّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلّهِ وكَفى‌ بِاللَّهِ شَهيدا؛او كسي است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده، تا آن را بر همه اديان پيروز كند، و كافي است كه خدا شاهد اين موضوع باشد.»


حرص محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله بر هدايت گمراهان و حريص بودن بر هدايت مردم:
۱. «لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن انفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيم؛رسولي از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاي شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است. »
۲. «ان تَحرِص عَلى‌ هُدهُم فَانَّ اللَّهَ لا يَهدى مَن يُضِلُّ وما لَهُم مِن نصِرين؛هر قدر بر هدايت آنها حريص باشي (سودي ندارد) چرا كه خداوند كسي را كه گمراه ساخت هدايت نمي‌كند و ياوراني نخواهند داشت.»


جدّيت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در هدايت گمراهان:
۱. «لَيسَ عَلَيكَ هُدهُم ولكِنَّ اللَّهَ يَهدى مَن يَشاءُ وما تُنفِقوا مِن خَيرٍ فَلِانفُسِكُم وما تُنفِقونَ الَّا ابتِغاءَ وجهِ اللَّهِ وما تُنفِقوا مِن خَيرٍ يُوَفَّ الَيكُم وانتُم لاتُظلَمون؛هدايت آنها (به طور اجبار،) بر تو نيست، (بنابراين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براي اجبار به اسلام، صحيح نيست،) ولي خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مي‌كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مي‌كنيد، براي خودتان است، (ولي) جز براي رضاي خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مي‌كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مي‌شود، و به شما ستم نخواهد شد.»
۲. «وان كانَ كَبُرَ عَلَيكَ اعرَاضُهُم فَانِ استَطَعتَ ان‌ تَبتَغِىَ نَفَقًا فِى الارضِ او سُلَّمًا فِى السَّماءِ فَتَأتِيَهُم بِايَةٍ ولَو شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُم عَلَى الهُدى‌ فَلا تَكونَنَّ مِنَ الجهِلين؛و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نمي‌آورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.»
۳. «ويَقولُ الَّذينَ كَفَروا لَولا انزِلَ عَلَيهِ ءايَةٌ مِن رَبّهِ انَّما انتَ مُنذِرٌ ولِكُلّ قَومٍ هاد؛و آنها كه كافر شدند مي‌گويند چرا آيت (و اعجازي) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بيم دهنده‌ اي، و براي هر گروهي هدايت كننده‌ اي است (و اينها همه بهانه است نه جستجوي حقيقت).»
۴. «ان تَحرِص عَلى‌ هُدهُم فَانَّ اللَّهَ لا يَهدى مَن يُضِلُ‌ ...؛هر قدر بر هدايت آنها حريص باشي (سودي ندارد) چرا كه خداوند كسي را كه گمراه ساخت هدايت نمي‌كند....»
۵. «وما مَنَعَ النّاسَ ان يُؤمِنوا اذ جاءَهُمُ الهُدَى‌ الّا ان قالوا ابَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولا؛تنها چيزي كه مانع شد مردم بعد از آمدن هدايت ايمان بياورند، اين بود كه (از روي ناداني و بيخبري) گفتند: آيا خداوند بشري را به عنوان رسول فرستاده است؟!»
۶. «وما انتَ بِهدِى العُمىِ عَن ضَللَتِهِم ان تُسمِعُ الّا مَن يُؤمِنُ بِايتِنا فَهُم مُسلِمون؛و نيز نمي‌تواني كوران را از گمراهي برهاني، تو فقط مي‌تواني سخن خود را به گوش كساني برساني كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۷. «وما انتَ بِهدِ العُمىِ عَن ضَللَتِهِم ان تُسمِعُ الّا مَن يُؤمِنُ بِايتِنا فَهُم مُسلِمون؛و (نيز) نمي‌تواني نابينايان را از گمراهيشان هدايت كني، تو تنها سخنت را به گوش كساني مي‌رساني كه ايمان به آيات ما مي‌آورند و در برابر حق تسليمند.»
۸. «الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ احسَنَهُ اولكَ الَّذينَ هَدهُمُ اللَّهُ‌ ... ء افَمَن حَقَّ عَلَيهِ كَلِمَةُ العَذابِ افَانتَ تُنقِذُ مَن فِى النّار؛ كساني كه سخنان را مي‌شنوند و از نيكوترين آنها پيروي مي‌كنند، آنها كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده... آيا تو مي‌تواني كسي را كه در درون آتش است برگيري و بيرون آوري.»


دست يابى انسانها به هدايت، از اهداف بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
۱. «ومِن حَيثُ خَرَجتَ فَوَلّ وجهَكَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرامِ وحَيثُ ما كُنتُم فَوَلّوا وُجوهَكُم شَطرَهُ‌ ... ولَعَلَّكُم تَهتَدون ء كَما ارسَلنا فيكُم رَسولًا مِنكُم يَتلوا عَلَيكُم ءايتِنا ويُزَكّيكُم ويُعَلّمُكُمُ الكِتبَ والحِكمَةَ ويُعَلّمُكُم ما لَم تَكونوا تَعلَمون؛ و از هر جا خارج شدي روي خود را به جانب مسجد الحرام كن، و هر جا بوديد روي خود را به سوي آن كنيد ... تا هدايت شويد.همانگونه (كه با تغيير قبله نعمت خود را بر شما كامل كرديم) رسولي در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند، و شما را تزكيه كند، و كتاب و حكمت بياموزد، و آنچه نمي‌دانستيد به شما ياد دهد.» جمله «كما ارسلنا فيكم» تشبيهى است بر دو علتى كه‌در آيه سابق ذكر شد، يعنى اتمام نعمت و هدايت.
۲. «ويَقولُ الَّذينَ كَفَروا لَولا انزِلَ عَلَيهِ ءايَةٌ مِن رَبّهِ انَّما انتَ مُنذِرٌ ولِكُلّ قَومٍ هاد؛و آنها كه كافر شدند مي‌گويند چرا آيت (و اعجازي) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بيم دهنده‌ اي، و براي هر گروهي هدايت كننده‌ اي است (و اينها همه بهانه است نه جستجوي حقيقت).»
۳. «هُوَ الَّذى ارسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى‌ ودينِ الحَقّ‌ ...؛او كسي است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد ....»


پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وظيفه دار هدايت انسانها، در مسير حق و با معارف حق:
«هُوَ الَّذى ارسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى‌ ودينِ الحَقّ‌ ...؛او كسي است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده....»


سخت‌كوشى و اشتياق شديد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله براى هدايت گمراهان:
۱. «لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ ...؛هدايت آنها (به طور اجبار،) بر تو نيست، (بنابراين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براي اجبار به اسلام، صحيح نيست،) ولي خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مي‌كند....»
۲. «... وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ‌ ... وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ‌ ...؛... و به آنها كه اهل کتاب هستند (یهود و نصاری) و بيسوادان (مشركان) بگو: ... و اگر سرپيچي كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است....»
۳. «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ...؛كساني كه در راه كفر، شتاب مي‌كنند، تو را غمگين نسازند! ....»
۴. «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً؛كسي كه از پيامبر اطاعت كند اطاعت خدا كرده و كسي كه سرباز زند تو در برابر او مسئول نيستي.» آيه به اين معنا اشاره دارد كه چون پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از رويگردانى مردم محزون بود -تلاش داشت تا آنان را به سوى ايمان الهى رهنمون سازد- خداوند به پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خطاب كرد: ما تو را نفرستاديم تا مردم را از گناهان‌شان حفظ كنى و مواظب آنان باشى.
۵. «وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى‌ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ؛و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نمي‌آورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.»
۶. «... قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى‌ نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ‌ ... قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ؛آنها خدا را چنانكه بايد نشناختند كه گفتند هيچ چيز بر هيچ انساني نفرستاده بگو چه كسي كتابي را كه موسي آورد نازل گردانيد كتابي كه نور و هدايت براي مردم بود... بگو: خدا... و سپس آنها را در گفتگوهاي لجاجت آميزشان رها كن تا بازي كنند!»
۷. «قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ؛دلائل روشن از طرف پروردگارتان براي شما آمد، كسي كه (بوسيله آن حق را) ببيند به سود خود اوست و كسي كه از ديدن آن چشم بپوشد به زيان خود اوست، و من شما را اجبار نميكنم.»
۸. «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ‌ ...؛رسولي از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاي شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد....»
۹. «وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ؛و بيشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشي، ايمان نمي‌آورند!»
۱۰. «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‌ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ‌ ...؛(بنابراين) هرگز چشم خود را به نعمتهاي (مادي) كه به گروههائي از آنها (كفار) داديم ميفكن، و بخاطر آنچه آنها دارند غمگين مباش....»
۱۱. «إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛هر قدر بر هدايت آنها حريص باشي (سودي ندارد) چرا كه خداوند كسي را كه گمراه ساخت هدايت نمي‌كند و ياوراني نخواهند داشت.»
۱۲. «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ؛صبر كن و صبر تو فقط براي خدا و به توفيق خدا باشد، و بخاطر (كارهاي) آنها اندوهگين مباش و دلسرد مشو، و از توطئه‌ هاي آنها در تنگنا قرار مگير.»
۱۳. «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‌ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً؛گويي مي خواهي بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کني اگر به اين گفتار ايمان نياورند!»
۱۴. «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ؛گوئي مي‌خواهي جان خود را از شدت اندوه از دست دهي بخاطر اينكه آنها ايمان نمي‌آورند.»
۱۵. «وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ؛از تكذيب و انكار آنها غمگين مباش، و اينهمه غصه آنها را مخور، و سينه‌ ات از توطئه آنها تنگ نشود.»
۱۶. «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ‌ وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛ پس بر خدا توكل كن كه تو بر طريقه حق آشكار هستيو نيز نمي‌تواني كوران را از گمراهي برهاني، تو فقط مي‌تواني سخن خود را به گوش كساني برساني كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۱۷. «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛تو نميتواني كسي را كه دوست داري هدايت كني، ولي خداوند هر كس را بخواهد هدايت مي‌كند، و او از هدايت يافتگان آگاهتر است.»
۱۸. «فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ‌ وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛ تو نمي‌تواني صداي خود را به گوش مردگان برساني، و نه سخنت را به گوش كران هنگامي كه روي مي‌گردانند.و (نيز) نمي‌تواني نابينايان را از گمراهيشان هدايت كني، تو تنها سخنت را به گوش كساني مي‌رساني كه ايمان به آيات ما مي‌آورند و در برابر حق تسليمند.»
۱۹. «وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ‌ ...؛و كسي كه كافر شود كفر او تو را غمگين نسازد....»
۲۰. «... إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ؛ ... خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد ميرساند و تو نميتواني سخن خود را به گوش آنها كه در قبرها خفته‌ اند برساني!تو فقط انذار كننده‌ اي (و اگر ايمان نياورند نگران نباش وظيفه‌ ات را انجام ده).»
۲۱. «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ‌ ... أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ‌ ... أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ؛ كساني كه سخنان را مي‌شنوند... آنها كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده، ... آيا تو مي‌تواني كسي را كه در درون آتش است برگيري و بيرون آوري.»
۲۲. «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ؛كساني كه غير خدا را ولي خود انتخاب كردند خداوند حساب همه اعمال آنها را نگهميدارد، و تو مامور نيستي كه آنها را مجبور به قبول حق كني.»
۲۳. «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلاغُ‌ ...؛و اگر آنها روي گردان شوند (غمگين مباش) ما تو را حافظ آنها قرار نداده‌ ايم، وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است....»
۲۴. «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛آيا تو مي‌تواني سخن خود را به گوش كران برساني يا كوران و كساني را كه در ضلال مبين هستند هدايت كني.»
۲۵. «فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ؛حال كه چنين است از آنها روي بگردان و تو هرگز درخور ملامت نخواهي بود.»
۲۶. «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى‌؛ حال كه چنين است از اينها كه از ذكر ما روي مي‌گردانند و جز زندگي مادي دنيا را نمي‌طلبند، اعراض كن.اين آخرين حد آگاهي آنها است، پروردگار تو كساني را كه از راه او گمراه شده‌ اند به خوبي مي‌شناسد، و هدايت يافتگان را از همه بهتر مي‌داند.»
۲۷. «فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛ پس تذكر ده تو فقط تذكر دهنده‌ اي.تو مسلط بر آنها نيستي كه مجبورشان (بر ايمان) كني.»

••• اشتياق شديد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به هدايت مردم، نشأت يافته از رأفت آن حضرت:
«لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ؛رسولي از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاي شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است. »


كوشش پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله براى هدايت همگان، حتّى منافقان:
«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ؛چه براي آنها استغفار كني و چه نكني، (حتي) اگر هفتاد بار براي آنها استغفار كني هرگز خداوند آنها را نمي‌آمرزد، چرا كه آنها خدا و پيامبرش را انكار كردند، و خداوند جمعيت فاسقان را هدايت نمي‌كند.»


پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، ستاره‌اى هدايتگر و بدون كمترين انحراف و گمراهی:
«وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‌ ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‌؛ سوگند به ستاره هنگامي كه افول مي‌كند.كه هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است. »
در روايتى كه عامه از امام صادق علیه‌السلام نقل كرده‌اند: «النّجم» به رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله تفسير شده است كه در شب معراج از آسمان هفتم فرود آمد.


وظيفه پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، هموار ساختن راه هدايت و واگذارى حق انتخاب به خود مردم:
«فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‌ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ گويي مي خواهي بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کني اگر به اين گفتار ايمان نياورند!ما آنچه را روي زمين است زينت آن قرار داديم، تا آنها را بيازماييم که کدامينشان بهتر عمل مي کنند!»
بيان فريبندگى زمين و بستر امتحان بودن آن پس از بيان‌رسالت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در محدوده انذار و تبشير، مى‌تواند گوياى اين مطلب باشد كه وظیفه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و رهبران دينى هدايت است و انتخاب با خود مردم مى‌باشد.


••• هدايتگرى پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به صراط مستقيم، در پى هدايت شدن وى در پرتو وحى الهى و به خواست و مشيّت او:
«وكَذلِكَ اوحَينا الَيكَ روحًا مِن امرِنا ما كُنتَ تَدرى مَا الكِتبُ ولَا الايمنُ ولكِن جَعَلنهُ نورًا نَهدى بِهِ مَن نَشاءُ مِن عِبادِنا وانَّكَ لَتَهدى الى‌ صِرطٍ مُستَقيم ء صِرطِ اللَّهِ الَّذى لَهُ ما فِى السَّموتِ وما فِى الارضِ‌ ...؛همانگونه كه بر پيامبران پيشين وحي فرستاديم بر تو نيز روحي را به فرمان خود وحي كرديم، تو پيش از اين نمي‌دانستي كتاب و ايمان چيست (و از محتواي قرآن آگاه نبودي) ولي ما آنرا نوري قرار داديم كه بوسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مي‌كنيم، و تو مسلما به سوي راه مستقيم هدايت مي‌كني.راه خداوندي كه تمام آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است....»

••• پيامبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، هدايتگر انسانها به صراط مستقیم الهى:
۱. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا ... يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ‌ ... وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ اي اهل كتاب پيامبر ما بسوي شما آمد ... خداوند به بركت آن، كساني را كه از خشنودي او پيروي كنند به راههاي سلامت هدايت مي‌كند، ... و آنها را به راه راست رهبري مي‌نمايد. » بنا بر قولى، مرجع ضمير در «به» پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است.
۲. «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛الر اين كتابي است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را از تاريكيهاي (شرك و ظلم و طغيان) به سوي روشنائي (ايمان و عدل و صلح) به فرمان پروردگارشان درآوري، به سوي راه خداوند عزيز و حميد. »
۳. «... وَ ادْعُ إِلى‌ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى‌ هُدىً مُسْتَقِيمٍ؛... به سوي پروردگارت دعوت كن كه بر هدايت مستقيم قرار داري (و راه راست همين است كه تو مي‌پوئي).»
۴. «وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛به طور قطع و يقين تو آنها را به صراط مستقيم دعوت مي‌كني.»
۵. «... وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛... و تو مسلما به سوي راه مستقيم هدايت مي‌كني.»


ناتوانى پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در هدايت گمراهان، بدون خواست خداوند:
۱. «لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛هدايت آنها (به طور اجبار،) بر تو نيست، (بنابراين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براي اجبار به اسلام، صحيح نيست،) ولي خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مي‌كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مي‌كنيد، براي خودتان است، (ولي) جز براي رضاي خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مي‌كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مي‌شود، و به شما ستم نخواهد شد.»
۲. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ‌ ... وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ‌ ...؛اي فرستاده (خدا)... و كسي را كه خدا (بر اثر گناهان پي در پي) بخواهد مجازات كند قادر به دفاع از او نيستي، آنها كساني هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند....»
۳. «وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى‌ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ؛و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نمي‌آورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.»
۴. «إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛هر قدر بر هدايت آنها حريص باشي (سودي ندارد) چرا كه خداوند كسي را كه گمراه ساخت هدايت نمي‌كند و ياوراني نخواهند داشت.»
۵. «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛تو نميتواني كسي را كه دوست داري هدايت كني، ولي خداوند هر كس را بخواهد هدايت مي‌كند، و او از هدايت يافتگان آگاهتر است.»
۶. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ؛و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند، خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد ميرساند و تو نميتواني سخن خود را به گوش آنها كه در قبرها خفته‌ اند برساني!»
۷. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ؛ آيا خداوند براي (نجات و حفظ) بنده‌ اش كافي نيست ؟ اما آنها تو را از غير او مي‌ترسانند، و هر كس را خداوند گمراه كند هيچ هدايت كننده‌ اي ندارد.و هر كس را خدا هدايت كند هيچ گمراه كننده‌ اي نخواهد داشت، آيا خداوند قادر و صاحب انتقام نيست؟»
۸. «قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً؛بگو: من مالك زيان و هدايتي براي شما نيستم.»


پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله موظف به هدایت مردم با تعالیم قرآن بودند.

۱۳.۱ - هدایت به راه خدا

پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، وظيفه‌دار هدایت مردم به راه خداى عزّتمند، با تعالیم قرآن:
«الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛الر اين كتابي است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را از تاريكيهاي (شرك و ظلم و طغیان) به سوي روشنائي (ايمان و عدل و صلح) به فرمان پروردگارشان درآوري، به سوي راه خداوند عزيز و حميد. »

۱۳.۲ - هدایت به سوی نور

پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، وظيفه‌دار هدايت مردم به سوى نور و خارج كردن آنان از ظلمتها (گمراهيها)، با تعاليم قرآن كريم:
۱. «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛الر اين كتابي است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را از تاريكيهاي (شرك و ظلم و طغيان) به سوي روشنائي (ایمان و عدل و صلح) به فرمان پروردگارشان درآوري، به سوي راه خداوند عزیز و حمید. »
۲. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛رسولي به سوي شما فرستاده كه آيات روشن الهي را بر شما تلاوت مي‌كند، تا آنها را كه ايمان آورده، و عمل صالح انجام داده‌ اند از تاريكيها به نور هدايت كند....»


مسئول نبودن پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در برابر هدايت‌ناپذيرى کافران:
۱. «لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛هدايت آنها (به طور اجبار،) بر تو نيست، (بنابراين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براي اجبار به اسلام، صحيح نيست،) ولي خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مي‌كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مي‌كنيد، براي خودتان است، (ولي) جز براي رضاي خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مي‌كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مي‌شود، و به شما ستم نخواهد شد.»
۲. «فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ؛اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شده‌ ايم. و به آنها كه اهل كتاب هستند (يهود و نصاري) و بيسوادان (مشركان) بگو: آيا شما هم تسليم شده‌ ايد؟ اگر (در برابر فرمان و منطق حق،) تسليم شوند، هدايت مي‌يابند، و اگر سرپيچي كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است، و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست.»
۳. «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً؛كسي كه از پيامبر اطاعت كند اطاعت خدا كرده و كسي كه سرباز زند تو در برابر او مسئول نيستي.»
۴. «كِتابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى‌ لِلْمُؤْمِنِينَ؛اين كتابي است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن ناراحتي در سينه داشته باشي، و هدف آن است كه بوسيله آن (همگان را از عواقب بد عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهي و تذكري است براي مومنان.»
۵. «وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمي‌تواني كوران را از گمراهي برهاني، تو فقط مي‌تواني سخن خود را به گوش كساني برساني كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۶. «إِنَّما أُمِرْتُ‌ ... وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ؛ (بگو) من مامورم ... و اينكه قرآن را تلاوت كنم هر كس هدايت شود براي خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد (گناهش به گردن خود اوست) بگو من فقط از انذار كنندگانم.»
۷. «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛تو نميتواني كسي را كه دوست داري هدايت كني، ولي خداوند هر كس را بخواهد هدايت مي‌كند، و او از هدايت يافتگان آگاهتر است.»
۸. «وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و (نيز) نمي‌تواني نابينايان را از گمراهيشان هدايت كني، تو تنها سخنت را به گوش كساني مي‌رساني كه ايمان به آيات ما مي‌آورند و در برابر حق تسليمند.»
۹. «وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ؛و كسي كه كافر شود كفر او تو را غمگين نسازد، بازگشت همه آنها به سوي ما است، و ما آنها را از اعمالي كه انجام داده‌ اند (و نتايج شوم آن) آگاه خواهيم ساخت، خداوند از آنچه در درون سينه‌ ها است آگاه است.»
۱۰. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ؛ و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند، خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد ميرساند و تو نميتواني سخن خود را به گوش آنها كه در قبرها خفته‌ اند برساني!تو فقط انذار كننده‌ اي (و اگر ايمان نياورند نگران نباش وظيفه‌ ات را انجام ده).»
۱۱. «أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ؛آيا تو مي‌تواني كسي را كه فرمان عذاب درباره او قطعي شده، رهائي بخشي ؟ آيا تو مي‌تواني كسي را كه در درون آتش است برگيري و بيرون آوري.»
۱۲. «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ؛كساني كه غير خدا را ولي خود انتخاب كردند خداوند حساب همه اعمال آنها را نگهميدارد، و تو مامور نيستي كه آنها را مجبور به قبول حق كني.»
۱۳. «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ،و اگر آنها روي گردان شوند (غمگين مباش) ما تو را حافظ آنها قرار نداده‌ ايم، وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است، و هنگامي كه ما رحمتي از سوي خود به انسان مي‌چشانيم مغرور و غافل مي‌شود. و اگر بلائي به خاطر اعمالي كه انجام داده‌ اند به آنها رسد به كفران مي‌پردازند.»
۱۴. «فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ؛حال كه چنين است از آنها روي بگردان و تو هرگز درخور ملامت نخواهي بود.»
۱۵. «فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛ پس تذكر ده تو فقط تذكر دهنده‌ اي.تو مسلط بر آنها نيستي كه مجبورشان (بر ايمان) كني.»


تمايل شديد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به آوردن معجزات بيشتر براى هدايت مردم:
«وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ‌ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى‌ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ؛و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نمي‌آورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.»


بى‌اثر بودن تلاش پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله براى هدايت كردن فاقدان زمينه هدايت‌پذيرى:
۱. «وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى‌ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ‌ إِنَّما يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَ الْمَوْتى‌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ‌ ...؛ و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نمي‌آورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.تنها كساني اجابت (دعوت تو) مي‌كنند كه گوش شنوا دارند، اما مردگان (و آنها كه روح انساني را از دست داده‌ اند ايمان نمي‌آورند و) خدا آنها را (در قيامت) مبعوث مي‌كند....»
۲. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ؛و گروهي از آنان به سوي تو نگاه مي‌كنند (اما گوئي هيچ نمي‌بينند) آيا تو مي‌تواني نابينايانرا هدايت كني هر چند نبينند؟!»
۳. «وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمي‌تواني كوران را از گمراهي برهاني، تو فقط مي‌تواني سخن خود را به گوش كساني برساني كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۴. «فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ‌ وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛ تو نمي‌تواني صداي خود را به گوش مردگان برساني، و نه سخنت را به گوش كران هنگامي كه روي مي‌گردانند.و (نيز) نمي‌تواني نابينايان را از گمراهيشان هدايت كني، تو تنها سخنت را به گوش كساني مي‌رساني كه ايمان به آيات ما مي‌آورند و در برابر حق تسليمند.»
۵. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ؛و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند، خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد ميرساند و تو نميتواني سخن خود را به گوش آنها كه در قبرها خفته‌ اند برساني!»
۶. «... وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍ‌ ...؛ آيا خداوند براي (نجات و حفظ) بنده‌ اش كافي نيست ؟ اما آنها تو را از غير او مي‌ترسانند، و هر كس را خداوند گمراه كند هيچ هدايت كننده‌ اي ندارد.و هر كس را خدا هدايت كند هيچ گمراه كننده‌ اي نخواهد داشت، آيا خداوند قادر و صاحب انتقام نيست؟»
۷. «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛آيا تو مي‌تواني سخن خود را به گوش كران برساني يا كوران و كساني را كه در ضلال مبين هستند هدايت كني.»


بهره‌جويى پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از تمام روشهاى موجود و وسايل ممكن، براى هدايت مردم:
«وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى‌ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ؛و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است چنانچه بتواني نقبي در زمين بزن يا نردباني به آسمان بگذار (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري (ولي بدان اين لجوجان ايمان نمي‌آورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجباري چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.»


پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، پيام‌آور هدايت از جانب خدا:
۱. «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛او كسي است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.»
۲. «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‌ مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى‌ وَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد تو را به جايگاهت (زادگاهت) بازمي گرداند بگو پروردگار من از همه بهتر مي‌داند چه كسي (برنامه) هدايت آورده، و چه كسي در ضلال مبين است ؟»
۳. «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ شَهِيداً؛او كسي است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده، تا آن را بر همه اديان پيروز كند، و كافي است كه خدا شاهد اين موضوع باشد.»


سلب مسئوليّت از پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در مورد هدايت کافران طغيانگر:
«كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ‌ أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ‌ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ؛اينگونه است كه هيچ پيامبري قبل از اينها به سوي قومي فرستاده نشد مگر اينكه گفتند او ساحر است يا ديوانه!آيا يكديگر را به آن سفارش مي‌كردند (كه عموما چنين تهمتي را بزنند) نه، بلكه آنها قومي طغيانگرند!حال كه چنين است از آنها روي بگردان و تو هرگز درخور ملامت نخواهي بود.»


تمايل طبيعى پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به هدايت تمامى انسانها، حتّى دنياپرستانِ رويگردان از ياد خدا:
«فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى‌؛ حال كه چنين است از اينها كه از ذكر ما روي مي‌گردانند و جز زندگی مادي دنيا را نمي‌طلبند، اعراض كن.اين آخرين حد آگاهي آنها است، پروردگار تو كساني را كه از راه او گمراه شده‌ اند به خوبي مي‌شناسد، و هدايت يافتگان را از همه بهتر مي‌داند.»


بهره‌مندان از هدايت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عبارتند از:

۲۱.۱ - دارندگان روحیه تسلیم

تنها افراد داراى روحيّه تسلیم، بهره‌مند از هدايت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
۱. «وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمي‌تواني كوران را از گمراهي برهاني، تو فقط مي‌تواني سخن خود را به گوش كساني برساني كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۲. «وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و (نيز) نمي‌تواني نابينايان را از گمراهيشان هدايت كني، تو تنها سخنت را به گوش كساني مي‌رساني كه ايمان به آيات ما مي‌آورند و در برابر حق تسليمند.»

۲۱.۲ - پاکدلان

پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، فقط هدايت كننده پاکدلان، با توفیق و یاری خداوند:
«... وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ‌ ...؛... و كسي را كه خدا (بر اثر گناهان پي در پي) بخواهد مجازات كند قادر به دفاع از او نيستي، آنها كساني هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند.....»


خداوند، هدايتگر انسانها به راههاى سلامت، امنیّت و صلح، به واسطه پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و قرآن:
«يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛خداوند به بركت آن، كساني را كه از خشنودي او پيروي كنند به راههاي سلامت هدايت مي‌كند، و از تاريكيها - به فرمان خود - به سوي روشنائي مي‌برد، و آنها را به راه راست رهبري مي‌نمايد.»


تشبيه هدايتگرى محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله به نور:
«يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ‌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ‌ ...؛ اي اهل كتاب پيامبر ما بسوي شما آمد و بسياري از حقايق كتاب آسماني را كه شما كتمان كرديد روشن مي‌سازد و از بسياري از آن (كه فعلا مورد نياز نبوده) صرف نظر مي‌نمايد، از طرف خدا نور و كتاب آشكاري بسوي شما آمد. خداوند به بركت آن، هدايت مي‌كند....»
مرجع ضمير در «به» پيامبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است.


تلاوت قرآن، رسالت و وظیفه پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله براى هدایت خلق:
«إِنَّما أُمِرْتُ‌ ... وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ‌ ...؛ (بگو) من مامورم...و اينكه قرآن را تلاوت كنم هر كس هدايت شود براي خود هدايت شده....»


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۶۱.    
۲. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۳. صفّ/سوره۶۱، آیه۹.    
۴. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۱۲۸.    
۶. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۷۲.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۳۵.    
۹. رعد/سوره۱۳، آیه۷.    
۱۰. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۱۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۴.    
۱۲. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۱۳. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۱۴. زمر/سوره۳۹، آیه۱۸.    
۱۵. زمر/سوره۳۹، آیه۱۹.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.    
۱۸. ابن عاشور، طاهر بن محمد، تفسیر التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۴۸.    
۱۹. رعد/سوره۱۳، آیه۷.    
۲۰. صفّ/سوره۶۱، آیه۹.    
۲۱. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۲۷۲.    
۲۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۲۰.    
۲۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۶.    
۲۵. نساء/سوره۴، آیه۸۰.    
۲۶. فخررازی، محمدبن عمر، التّفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۴۹.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۳۵.    
۲۸. انعام/سوره۶، آیه۹۱.    
۲۹. انعام/سوره۶، آیه۱۰۴.    
۳۰. توبه/سوره۹، آیه۱۲۸.    
۳۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۳.    
۳۲. حجر/سوره۱۵، آیه۸۸.    
۳۳. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۳۴. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۷.    
۳۵. کهف/سوره۱۸، آیه۶.    
۳۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۳.    
۳۷. نمل/سوره۲۷، آیه۷۰.    
۳۸. نمل/سوره۲۷، آیه۷۹.    
۳۹. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۴۰. قصص/سوره۲۸، آیه۵۶.    
۴۱. روم/سوره۳۰، آیه۵۲.    
۴۲. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۴۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۳.    
۴۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۲.    
۴۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۳.    
۴۶. زمر/سوره۳۹، آیه۱۸.    
۴۷. زمر/سوره۳۹، آیه۱۹.    
۴۸. شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۴۹. شوری/سوره۴۲، آیه۴۸.    
۵۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۰.    
۵۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۴.    
۵۲. نجم/سوره۵۳، آیه۲۹.    
۵۳. نجم/سوره۵۳، آیه۳۰.    
۵۴. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۱.    
۵۵. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۲.    
۵۶. توبه/سوره۹، آیه۱۲۸.    
۵۷. توبه/سوره۹، آیه۸۰.    
۵۸. نجم/سوره۵۳، آیه۱.    
۵۹. نجم/سوره۵۳، آیه۲.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۲۶۱.    
۶۱. کهف/سوره۱۸، آیه۶.    
۶۲. کهف/سوره۱۸، آیه۷.    
۶۳. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۶۴. شوری/سوره۴۲، آیه۵۳.    
۶۵. مائده/سوره۵، آیه۱۵.    
۶۶. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۷۰.    
۶۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱.    
۶۹. حج/سوره۲۲، آیه۶۷.    
۷۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۳.    
۷۱. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۷۲. بقره/سوره۲، آیه۲۷۲.    
۷۳. مائده/سوره۵، آیه۴۱.    
۷۴. انعام/سوره۶، آیه۳۵.    
۷۵. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۷۶. قصص/سوره۲۸، آیه۵۶.    
۷۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۲.    
۷۸. زمر/سوره۳۹، آیه۳۶.    
۷۹. زمر/سوره۳۹، آیه۳۷.    
۸۰. جنّ/سوره۷۲، آیه۲۱.    
۸۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱.    
۸۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱.    
۸۳. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۱.    
۸۴. بقره/سوره۲، آیه۲۷۲.    
۸۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۲۰.    
۸۶. نساء/سوره۴، آیه۸۰.    
۸۷. اعراف/سوره۷، آیه۲.    
۸۸. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۸۹. نمل/سوره۲۷، آیه۹۱.    
۹۰. نمل/سوره۲۷، آیه۹۲.    
۹۱. قصص/سوره۲۸، آیه۵۶.    
۹۲. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۹۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۳.    
۹۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۲.    
۹۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۳.    
۹۶. زمر/سوره۳۹، آیه۱۹.    
۹۷. شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۹۸. شوری/سوره۴۲، آیه۴۸.    
۹۹. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۴.    
۱۰۰. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۱.    
۱۰۱. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۲.    
۱۰۲. انعام/سوره۶، آیه۳۵.    
۱۰۳. انعام/سوره۶، آیه۳۵.    
۱۰۴. انعام/سوره۶، آیه۳۶.    
۱۰۵. یونس/سوره۱۰، آیه۴۳.    
۱۰۶. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۱۰۷. روم/سوره۳۰، آیه۵۲.    
۱۰۸. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۱۰۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۲.    
۱۱۰. زمر/سوره۳۹، آیه۳۶.    
۱۱۱. زمر/سوره۳۹، آیه۳۷.    
۱۱۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۰.    
۱۱۳. انعام/سوره۶، آیه۳۵.    
۱۱۴. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۱۱۵. صفّ/سوره۶۱، آیه۹.    
۱۱۶. قصص/سوره۲۸، آیه۸۵.    
۱۱۷. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۱۱۸. ذاریات/سوره۵۱، آیات۵۲-۵۴.    
۱۱۹. نجم/سوره۵۳، آیه۲۹.    
۱۲۰. نجم/سوره۵۳، آیه۳۰.    
۱۲۱. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۱۲۲. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۱۲۳. مائده/سوره۵، آیه۴۱.    
۱۲۴. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۱۲۵. مائده/سوره۵، آیه۱۵.    
۱۲۶. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۱۲۷. ابن عاشور، طاهر بن محمد، تفسیر التحریر و التنویر، ج ۶، ص ۱۵۱.    
۱۲۸. نمل/سوره۲۷، آیه۹۱.    
۱۲۹. نمل/سوره۲۷، آیه۹۲.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۷، ص۱۸۹، برگرفته از مقاله «هدایتگری محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله».    
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۳، ص۱۰۲، برگرفته از مقاله «مصادیق هدایتگران (محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله)».    






جعبه ابزار