نِکاح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نِكاح (به کسر نون و فتح کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای زن گرفتن كه همان عقد نكاح باشد، است و به معنى مقاربت و جماع نيز آيد. از این لفظ پنج مورد در
نهج البلاغه آمده است.
نِكاح:
به معنای زن گرفتن كه همان عقد نكاح باشد است و به معنى مقاربت و جماع نيز آيد.
حضرت علی (علیهالسلام) خطاب به اهل قبول فرمود:
«أَمّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمّا الاَْزْواجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمّا الاَْمْوالُ فَقَدْ قُسِمَتْ» انكاح: زنى را به زنى دادن و براى ديگرى زن گرفتن. (امّا خانههايتان را ديگران ساكن شدند، همسرانتان به
ازدواج افراد ديگر در آمدند و اموالتان تقسيم شد.)
(شرحهای حکمت:
)
حضرت میفرماید:
«فَنَكَحْنا وَ أَنْكَحْنا» يعنى «زن گرفتيم و زن را به زنى داديم و براى مردان زن گرفتم.»
(شرحهای نامه:
این کلمه پنج بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نکح»، ج۲، ص۱۰۶۴.