• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَبیّ‌ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَبیّ‌ (به فتح نون و تشدید یاء) از واژگان قرآن کریم به معنای خبر دهنده و خبر داده شده است.
نبیّ در اصل نبی‌ء است همزه آن مبدّل به یاء شده و ادغام گردیده است.
بعضی آن‌را از نبوّت گرفته‌اند که به معنای رفعت و بلندی است.



نَبیّ‌ به معنای خبر دهنده و خبر داده شده است.
نبیّ در اصل نبی‌ء است همزه آن مبدّل به یاء شده و ادغام گردیده است بعضی آن‌را از نبوّت گرفته‌اند که به معنی رفعت و بلندی است.
راغب گوید: نبیّ با تشدید از نبی‌ء با همزه ابلغ است که آن به رفعت قدر دلالت دارد. جمع نبیّ نبیّون و انبیاء آمده است.
این لفظ که بر وزن فعیل است اگر به معنی فاعل باشد معنایش خبر دهنده است زیرا که نبیّ از جانب خدا خبر می‌دهد.
اگر به معنی مفعول باشد معنایش خبر داده شده است که نبیّ از جانب خدا خبر داده می‌شود.
ولی ظاهرا مراد از آن در قرآن مجید معنای فاعلی است لذا آن‌را در صحاح، قاموس، مصباح‌ و اقرب الموارد «المخبر عن الله» معنی کرده‌اند.
فرق رسول و نبی همان است که در «رسل» گفته شد. و آن این‌که: به رسول وحی می‌رسد و صدا را می‌شنود و فرشته وحی پیش او آید و نبیّ آن است که با وحی یا خواب و یا ایجاد صدا، فرمان خدا به او رسد و گرنه رسول و نبی هر دو مامور تبلیغ‌اند و از قرآن مجید نمی‌شود بدست آورد که کسی نبیّ باشد ولی مامور تبلیغ نباشد.


به مواردی از نَبیّ‌ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - نَبِّئْ‌ (آیه ۴۹ سوره حجر)

مثل‌ (نَبِّئْ‌ عِبادِی اَنِّی اَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌)
«به بندگان من خبر ده که فقط منم غفور رحیم»
این جا به معنای فاعل و معنایش خبر دهنده است زیرا که نبیّ از جانب خدا خبر می‌دهد.


۲.۲ - نَبِیٍ‌ (آیه ۵۲ سوره حج)

(وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍ‌ اِلَّا اِذا تَمَنَّی اَلْقَی الشَّیْطانُ فِی اُمْنِیَّتِهِ‌)
(هيچ رسول و پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اين‌كه هرگاه آرزوى پيشبرد اهداف الهىِ خود مى‌كرد، شیطان وسوسه‌ها و القائاتى در آن مى‌افكند.)
این‌جا به معنای فاعل و معنایش خبر دهنده است زیرا که نبیّ از جانب خدا خبر می‌دهد.
معلوم می‌شود که نبیّ رسالت دارد نه فقط حامل خبر است.


۲.۳ - نَبَّاَنِیَ‌ (آیه ۳ سوره تحریم)

(نَبَّاَنِیَ‌ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ)
«خدای علیم و خبیر به من خبر داد»
این‌جا به معنای مفعول و معنایش خبر داده شده است که نبیّ از جانب خدا خبر داده می‌شود.


۲.۴ - النَّبِیُّونَ‌ (آیه ۸۴ سوره آل عمران)

(وَ ما اُوتِیَ مُوسی‌ وَ عِیسی‌ وَ النَّبِیُّونَ‌ مِنْ رَبِّهِمْ‌)
(و آن‌چه به موسی و عیسی و ساير پيامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است)


۲.۵ - اَنْبِیاءَ (آیه ۲۰ سوره مائده)

(اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ جَعَلَ فِیکُمْ‌ اَنْبِیاءَ)
(ياد كنيد هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را برخود به ياد آوريد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد)


۲.۶ - النَّبِیِّینَ‌ (آیه ۱۷۷ سوره بقره)

(وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ‌)
(بلكه نیکوکار كسى است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و کتاب خدا و پيامبران، ایمان آورده.)


۲.۷ - النَّبِیِّینَ‌ (آیه ۲۱۳ سوره بقره)

(کانَ النَّاسُ اُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ‌ النَّبِیِّینَ‌ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ‌)
(مردم در آغاز امت واحدى بودند؛ بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافاتى پيدا شد؛ در اين حال خداوند، پيامبران را برانگيخت؛ تا مردم را بشارت و بيم دهند)


۲.۸ - النَّبِیِّینَ‌ (آیه ۶۹ سوره زمر)

(وَ وُضِعَ الْکِتابُ وَ جِی‌ءَ بِالنَّبِیِّینَ‌ وَ الشُّهَداءِ)
(و نامه‌هاى اعمال را پيش مى‌نهند و پيامبران و گواهان را حاضر مى‌سازند.)

۲.۹ - النَّبِيِّيْنَ (آیه ۸۱ سوره آل عمران)

(وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّيْنَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ)
(و به خاطر بياوريد هنگامى را كه خداوند، از پيامبران و پيروان آن‌ها)، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه با نشانه هايى كه نزد شماست، هماهنگ بود.)


۲.۱۰ - النَّبِيِّيْنَ (آیه ۶۹ سوره نساء)

(وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاء وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا)
(و كسانى كه خدا و پيامبر را اطاعت كنند، در روز رستاخيز، همنشين كسانى خواهند بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده، از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آن‌ها همنشين خوبى هستند.)
لفظ «النبیین» شامل همه پیامبران است اعم از رسول‌ و نبی، آن‌چه رسول دارد و نبیّ ندارد فقط دیدن فرشته وحی است ولی نبیّ به عنوان اوّلی شامل همه است.


۲.۱۱ - النَّبِیِّینَ‌ (آیه ۴۰ سوره احزاب)

(وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ- النَّبِیِّینَ‌)
(ولى رسول خدا و ختم كننده و آخرين پيامبران است)
معنی‌اش آن است که بعد از آن حضرت مخبر عن الله و پیامبری نخواهد آمد نه اینکه خاتم النبیّین است نه خاتم الرسولان زیرا چنانکه گفتیم نبیّ نبودن توام با رسول نبودن است.


۲.۱۲ - نَبِیًّا (آیه ۵۱ سوره مریم)

(وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا)
(رسول و پيامبر والامقامى بود)



در «رسل» فرق ما بین رسول و نبی مشروحا گفته شد، غرض در این‌جا بیان نسبت میان رسول و نبی است در مجمع البیان ذیل آیه ۵۲ حجّ و در المیزان گفته نسبت رسول و نبی اعمّ و اخصّ مطلق است هر رسول نبی است ولی لازم نیست هر نبی رسول باشد.
ناگفته نماند: قطع نظر از آن‌که در فرق ما بین رسول و نبی گفته شد و در «رسل» گذشت، پیامبران به عنوان اوّلی همه نبیّ‌اند و همه مخبر عن اللّه‌اند و این وصف به همه آنها اعمّ از رسول و نبی شامل است. مثلا در آیات:
(وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ‌..)
(بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و كتاب خدا و پيامبران، ايمان آورده)
(کانَ النَّاسُ اُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ‌ النَّبِیِّینَ‌ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ‌)
(مردم در آغاز امت واحدى بودند؛ به تدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافاتى پيدا شد؛ در اين حال خداوند، پيامبران را برانگيخت؛ تا مردم را بشارت و بيم دهند.)
(وَ وُضِعَ الْکِتابُ وَ جِی‌ءَ بِالنَّبِیِّینَ‌ وَ الشُّهَداءِ..)
(و نامه‌هاى اعمال را پيش مى‌نهند و پيامبران و گواهان را حاضر مى‌سازند)
ایضا (وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّيْنَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ)
(وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاء وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا) لفظ «النبیین» شامل همه پیامبران است اعم از رسول‌ و نبی، آنچه رسول دارد و نبیّ ندارد فقط دیدن فرشته وحی است ولی نبیّ به عنوان اوّلی شامل همه است، از لحاظ مصداق اگر کسی نبیّ نباشد رسول هم نیست به خلاف عکس آن علی هذا آیه‌:
(وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ- النَّبِیِّینَ‌) (ولى رسول خدا و ختم كننده و آخرين پيامبران است)
معنی‌اش آن است که بعد از آن حضرت مخبرعن الله و پیامبری نخواهد آمد نه اینکه خاتم النبیّین است نه خاتم الرسولان زیرا چنان‌که گفتیم نبیّ نبودن توام با رسول نبودن است.
در کافی باب الفرق بین الرّسول و النبی... از امام باقر (علیه‌السّلام) درباره آیه‌ (وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا) (رسول و پيامبر والامقامى بود) نقل شده: «النَّبِیُ‌ الَّذِی یَرَی فِی مَنَامِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یُعَایِنُ الْمَلَکَ. وَ الرَّسُولُ‌ الَّذِی یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یَرَی فِی الْمَنَامِ وَ یُعَایِنُ الْمَلَکَ.»
بنابراین روایت صحیح، خاصّه رسول فقط دیدن ملک است و لذا آن اخصّ از نبیّ است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۷-۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۹۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، تفسیر مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۰۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۹۰.    
۵. جوهری، ابونصر، الصحاح، ج۱، ص۷۴.    
۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۹.    
۷. قیومی، أحمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۰۵.    
۸. بحرانی، سیدهاشم، تفسیر البرهان، ج۳، ص۹۰۳.    
۹. حجر/سوره۱۵، آیه۴۹.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۶۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۷۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۹۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۱.    
۱۴. حج/سوره۲۲، آیه۵۲.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۸.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۵۲.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۹۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۵.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۴.    
۲۰. حکیم، سید محمدباقر، علوم قرآن، ص۱۲۷.    
۲۱. تحریم/سوره۶۶، آیه۳.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۵۴.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۳۱.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی،ج۲۵، ص۱۳۷.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۴.    
۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۸۴.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۱.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۲۰.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۷.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۵۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۷.    
۳۲. مائده/سوره۵، آیه۲۰.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۱.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۵، ص۴۶۶.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۸۷.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۶۵.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۵.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۶۴۹.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۸.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۷۹.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۶.    
۴۴. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۸۰.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۱۱.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۸۱.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۳.    
۵۰. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۶.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۴۹.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۹۶.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۱۵.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۹۳.    
۵۶. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۰.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۱۴.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۲.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۴۴.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۴.    
۶۲. نساء/سوره۴، آیه۶۹.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۸۹.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۶۲.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۱۳.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۲۷.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۱.    
۶۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.    
۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۷.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۵.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۳.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۷.    
۷۴. مریم/سوره۱۹، آیه۵۱.    
۷۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۸۳.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۶۳.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۸.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۰.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۶۳.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۴۴.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۲۱۷.    
۸۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷.    
۸۵. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۸۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳.    
۸۷. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۶.    
۸۹. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۹۰. نساء/سوره۴، آیه۶۹.    
۹۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.    
۹۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۹۳. مریم/سوره۱۹، آیه۵۱.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۹۵. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نبی»، ج۷، ص۷-۹.    






جعبه ابزار