نوحٌ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نوحٌ:(قالَ نوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ) «نوحٌ» (من اعلام القرآن) نخستين
پیامبر اولوالعزم است كه
قرآن در آيات فراوانى از وى ياد كرده و روىهم رفته در ۲۹
سوره از قرآن دربارۀ اين پيامبر بزرگ، سخن گفته شده و نام او ۴۳ بار در قرآن آمده و قرآن
مجید قسمتهاى مختلفى از
زندگی او را كه بيشتر مربوط به جنبههاى تعليم و
تربیت و پندواندرز مىشود، دقيقا
شرح داده است.
به موردی از کاربرد «نوحٌ» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ قالَ نوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرينَ دَيّارًا) «نوح گفت: «پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روى
زمین باقى مگذار!»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ قالَ نوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرينَ دَيّارًا) كلمه
دیار به معناى كسى است كه براى منزل گرفتن پياده شده باشد، و اين آيه تتمه نفرين نوح (علیه السلام) بر آنان است، و جمله
(مِمّا خَطيئاتِهِمْ أُغْرِقوا ...) جمله معترضهاى بود كه بين دو فقره از نفرين آن جناب فاصله شده، تا
اشاره كند به اينكه هلاكتشان به خاطر آن خطاهايى بوده كه نوح (ع) شمرده، و نيز براى اين بوده كه زمينه را براى نفرين بعدى خود و درخواست هلاكت عليه آنان فراهم سازد، و روشن شود كه
غرق شدن
قوم استجابت نفرين آن جناب بود، و اين
عذاب تا آخرين نفرشان را هلاک كرد.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
مورخان و مفسران نوشتهاند،
اسم نوح (علیهالسلام) «
عبد الغفار» يا «
عبد الملک» يا «
عبد الاعلی» بوده و
لقب «نوح» از اين نظر به او داده شده است كه ساليان دراز بر خويشتن يا بر قوم خود نوحهگرى مىكرد، نام پدرش «
لمک» يا «
لامک» بود.
در مقدار عمرش اختلاف است، بعضى ۱۴۹۰ سال و در بعضى از روايات ۲۵۰۰ سال آمده و دربارۀ قوم او نيز عمرهاى طولانى در حدود ۳۰۰ سال نوشتهاند، آنچه مسلم است اينكه او عمرى بسيار طولانى داشت و طبق صريح قرآن ۹۵۰ سال در ميان قومش درنگ كرد (و مشغول
تبلیغ بود).
نوح چهار فرزند داشت «
حام» و «
سام» و «
یافث» و ديگرى «
کنعان» بود كه او با
پدر مخالفت كرد، حتى حاضر نشد در كشتى نجات به او ملحق شود و با بدان بنشست و ارزش خاندان
نبوت را گم كرد و طبق صريح قرآن سرانجام همچون ساير كفار در
طوفان غرق شد.
مورخان معتقدند كه تمام نژادهاى امروز كره زمين به سه فرزند اوّل بازمىگردد، گروهى نژاد «حامى» هستند كه در منطقه
آفریقا ساكنند و گروه ديگرى از نژاد «سامى» هستند كه در
خاورمیانه و خاور نزديک سكنى دارند و نژاد «يافث» را ساكنان
چین مىدانند.
در اينكه نوح بعد از طوفان چند سال زندگى كرد گفتگو بسيار است، بعضى ۵۰ سال و بعضى ۶۰ سال نوشتهاند.
در منابع
یهود (
تورات كنونى) نيز بحث مشروحى دربارۀ زندگى نوح آمده كه در جهات زيادى با قرآن متفاوت است و از نشانههاى تحريف تورات مىباشد. اين بحثها در فصل ۶ و ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ سفر «تكوين» تورات
ذکر شده است.
در اينكه چند نفر در اين مدت طولانى به نوح ايمان آوردند و با او بر كشتى سوار شدند، نيز گفتگوست: بعضى ۸۰ نفر و بعضى ۷ نفر! نوشتهاند.
داستان نوح در ادبيات
عربی و
فارسی انعكاس فراوانى دارد و بيشتر روى طوفان و كشتى نجات او تكيه شده است.
«نوح» اسطورهاى از
صبر و
شکر و مقاومت بود و گفتهاند، نخستين كسى است كه براى هدايت انسانها علاوه بر
منطق وحی از منطق استدلال و
عقل نيز كمک گرفت (همانگونه كه در آيات سورۀ نوح بخوبى منعكس است) و به همين دليل حق بزرگى بر همۀ شرححال نوح را با حديثى از
امام باقر (علیهالسلام) پايان مىدهيم، فرمود: نوح هنگام غروب و
صبح اين
دعا و نيايش را مىخواند:
امسيت اشهد انّه ما امسى بى من نعمة فى دين او دنيا فانّها من اللّه وحده لا شريك له، له الحمد بها علىّ و الشّكر كثيرا، فانزل اللّه:
(إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكوراً) فهذا كان شكره.
«شام كردم در حالى كه گواهى مىدهم هر نعمتى در دين و دنيا دارم از خداوند يگانهاى است كه شريک ندارد و او را ستايش بر اين نعمتها مىكنم و بسيار شكر مىگويم.»
«به همين جهت خداوند در قرآن نازل فرموده كه او بنده شكرگزارى بود و شكر نوح چنين بود.»
خداوندا! به ما چنان استقامتى مرحمت فرما كه همچون پيامبران بزرگى مانند نوح (ع) در راه دعوت به آيينت خسته نشويم و هرگز از پاى ننشينيم.
بارالها در آن هنگام كه طوفان خشم و غضب فرامىرسد ما را با كشتى نجات لطف و رحمتت رهايى بخش.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نوح»، ج۴، ص ۵۴۹.