• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نواصب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نواصب کسانی هستند که نسبت به فرزندان امام علی (علیه‌السّلام) یعنی امام حسن و دیگر امامان شیعه دشمنی بورزند.



نواصب، جمع ناصب و ریشه آن، نصب است. نصب در لغت به معنای برپاداشتن و برپا کردن جنگ، دشمنی، سوء قصد نسبت به دیگری و نزاع و رفتار کینه توزانه و آشکار ساختن دشمنی و غیر آن است.


نصب در اصطلاح به معنای دشمنی با علی (علیه‌السّلام) و کینه‌توزی نسبت به ایشان است و ناصبی کسی است که با مذمت کردن و نکوهش امام علی (علیه‌السّلام) ایشان را در مورد جسارت قرار دهد. برخی تظاهر و اعلان دشمنی را در تعریف نصب در ناصبی بودن مطرح ساخته‌اند.
کسی که نسبت به فرزندان علی (علیه‌السّلام) یعنی امام حسن و دیگر امامان شیعه دشمنی بورزد، اهل نصب و ناصبی است. دشمنی با پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز، نصب است.
[۱۱] سقاف، حسن بن علی، صحیح شرح العقیدة الطحاویه، ص۶۵۳، اردن، دارالنووی.
بلکه دشمنی با ایشان، رسواتر از دشمنی با اهل بیت می‌باشند. دشمنی با اهل بیت (علیهم‌السّلام) با نشانه‌ها و در شکل‌ها و قالب‌های گوناگونی ظهور و بروز پیدا می‌کند و مصادیق فراوانی دارد و شامل انکار فضایل آنان، ترجیح دیگران بر آنان و اعتقاد به امامت و خلافت دشمنان اهل بیت و هتک حرمت اهل بیت، سب و دشنام ائمه هدی، پیکار با خاندان وحی، انکار یک یا چند امام، دشمنی با شیعه و... می‌شود.
[۱۶] حلی، ابن ادریس، السرائر، تحقیق لجنة التحقیق، ج۳، ص۵۸۳، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱هـ، چاپ دوم.
[۱۸] مغربی، احمد بن صدیق، فتح الملک العلی، تحقیق امینی، ص۱۱۲-۱۰۸، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین ۱۳۸۸هـ.



در واقع، ناصبیها هم زمان با روی کار آمدن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دعوت مردم به اسلام، به وجود آمدند و کم کم ریشه دواندند؛ آنها به طور گسترده در زمان خلافت ظاهری امام علی بن ابی طالب(علیه‌السّلام) مطرح شدند. (البته نه به صورت یک حزب با تشکیلات و ضوابطی ویژه) جنگ نهروان، خاستگاه اصلی و اولیة یکی از مهم‌ترین گروه نواصب بود؛ یعنی خوارج. این گروه، فرقه‌ای تندرو و از بدترین ناصبیها در عصر ائمة هدی شناخته و معرفی شدند. رشد نواصب در زمان امویان بویژه معاویه زیاد شد؛ مثلا معاویه به کارگزاران خود طی نامه‌ای اعلام کرد: من هرگونه حمایت خود را از کسانی که حتی اندکی از فضیلت ابوتراب و اهل بیتش را روایت کند، برمی دارم. خطبای دربار در پی بخش نامة معاویة در هر ناحیه و بر فراز هر منبر، به لعنت علی و بیزاری جستن از او پرداخته، ایشان و اهل بیتش را مورد سب و ناسزا قرار دادند. بر اثر سیاست اهریمنی معاویه و هوادران او، دشنام به اهل بیت به طور آشکار و جعل حدیث علیه آنان تا سال‌های متمادی ادامه پیدا کرد.
[۲۴] خویی، کتاب الطهارة، علی غروی، ص۶۵۶، قم، دارالهادی، ۱۴۱۰، چاپ سوم.



روایات شیعة امامیه، برخی از فرقه‌ها مثل خوارج و زیدیه و واقفیه را ناصبی و کافر و خارج از دین معرفی کرده است. مثلا در روایتی از امام رضا (علیه‌السّلام) دربارة واقفه آمده است:
آنها جزو مؤمنین و مسلمین نیستند و آنها از جمله کسانی می‌باشند که آیات خداوند را تکذیب کرده‌اند.
ملاک و میزان این رهیافت، نفی فضایل اهل بیت (علیه‌السّلام) توسط فرقه‌های مزبور و ترجیح غیر اهل بیت بر آنان و انکار ائمه یا برخی از آنان و سب و دشنام به علی و خاندان مطهر او (علیه‌السّلام) و، دشمنی با فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده است. این ملاک در تمامی فرقه‌های باطل آن زمان –اعم از شیعه و سنی– مثل عثمانیه، فطحیه، اسماعیلیه، کیسانیه و ناووسیه وجود داشت. بنابراین تمامی فرق مزبور، ناصبی‌اند و احکام نواصب مثل کفر بر آنها بار می‌گردد ناصبیها محدود به عصر ائمة هدی نبودند. از صدر اسلام تا زمان کنونی، در قالب حزب، دسته و تشکیلات سیاسی به صورت انفرادی و خارج از سازمان‌های حزبی فعالیت می‌کرده‌اند. نقطة مشترک اعتقادی آنها دشمنی با اهل بیت می‌باشد. این اعتقاد در ضدیت صریح با آیات قرآن، روایات و سخنان علمای اسلام است که دوستی خاندان وحی را واجب دانسته و دشمنی با آنان را کفر، نفاق و خروج از دین و در حد دشمنی با پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و حتی خداوند اعلام کرده‌اند. در بخشی از آیه ۲۳ سوره شوری آمده است:
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؛ بگو من مزدی از شما در برابر رسالت جز محبت نزدیکانم نمی‌طلبم».
در روایتی از پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است:
علی را فقط مؤمن دوست دارد و نسبت به او فقط کافر، کینه می‌ورزد.


اهل بیت عصمت و طهارت یکی از دو رکن اساسی دین اسلام هستند و جایگاه معینی در تبیین و تشریح احکام و معارف، تفسیر قرآن، سیر و سلوک معنوی، تکامل و سعادت انسان در دنیا و آخرت دارند. روایت‌های سفینه "ان مثل اهل بیتی فی امتی مثل کسفینه نوح من رکبها نجا... " و ثقلین "انی تارک فیکم الثقلین؛ کتاب الله و عترتی... " و... نجات و پیراستگی از گمراهی را رهین دوستی اهل بیت (علیه‌السّلام) و پیروی از فرامین آنان می‌دانند و این با رویکرد نواصب -که به دشمنی با خاندان وحی پرداخته و مسبب ایجاد نفرت در مردم نسبت به آنان شدند- به هیچ وجه سازگاری ندارد. به همین جهت در روایات شیعه به شدت با ناصبیها و پدیده نصب برخورد شده و احکام ویژه‌ای برای آنها عنوان گشته است: بی نصیب بودن از اسلام، کفر، مهدور الدم بودن ناصبی دشنام دهنده به ائمه، بدتر بودن از حرام زادگی، بی بهره گی از شفاعت، بی فایده بودن اعمال ناصبی در نجات او از جهنم، عدم جواز ازدواج با ناصبی (چه زن و چه مرد)، نجس تر بودن ناصبی از سگ، کمک و ترحم نکردن به ناصبی و عدم رقت قلب نسبت به او از جمله آنهاست.


بسیاری از شخصیت‌ها و فرقه‌های ناصبی عصر ائمه اطهار منقرض و نابود شدند و برخی از آنها مثل زیدیه و اباضیه – شاخه‌ای از خوارج - تا زمان حاضر باقی مانده‌اند. به علاوه، نواصب در هر عصر و دوره‌ای –تا این زمان- در قالب حزب و گروه یا به صورت پراکنده وجود داشته و با روش‌ها و اسلوب‌های گوناگونی، دشمنی خود را نسبت به اهل بیت (علیهم‌السّلام) اظهار می‌کرده‌اند.
از مهم‌ترین ناصبی‌های معاصر، وهابیون هستند که در بسیاری از کشورهای جهان به طور رسمی یا مخفیانه فعالیت می‌کنند. چون نقطه مشترک ناصبیها دشمنی اهل بیت می‌باشد، کلیة مخالفان اسلام –تحت پوشش هر نام و نشان و عقیده و مذهب و مرامی که هستند– ناصبی می‌باشند و کمتر جایی در کرة خاکی می‌توان پیدا کرد که رد پای ناصبیها در آنجا نباشد.


۱. جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغه، تحقیق احمد بن عبدالغفور، ج۱، ص۲۲۴ -۲۲۵، عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ه، چاپ چهارم.    
۲. ابن منظور، جمال الدین محمدبن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۷۵۸ - ۷۵۹، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ه، چاپ اول.    
۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، تحقیق محمدتقی ایروانی، ج۱۲، ص۳۲۳، قم، مؤسسه النشر الاسلامی.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۴، ص۳۱۶ -۳۱۷، تحقیق سید احمد حسینی، مکتب نشر الثقافة الاسلامیة، ۱۴۰۸ه، چاپ دوم.    
۵. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۱۰، ص۴۶۴، بیروت، دارالفکر.    
۶. ذهبی، شمس الدین، سیراعلام النبلاء، تحقیق علی ابوزید و دیگران، ج۷، ص۳۷۰، بیروت، موسسة الرساله، ۱۴۱۳ه، چاپ نهم.    
۷. خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریر غروی، ج۳، ص۶۹.    
۸. شهیدثانی، زین الدین بن علی، روض الجنان، ج۱، ص۴۲۰.    
۹. خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریر غروی، ج۳، ص۶۹.    
۱۰. حلی، یوسف بن مطهر، نهایة الاحکام، تحقیق مهدی رجایی، ج۱، ص۲۷۴، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ه، چاپ دوم.    
۱۱. سقاف، حسن بن علی، صحیح شرح العقیدة الطحاویه، ص۶۵۳، اردن، دارالنووی.
۱۲. علامه حلی، کشف الیقین، تحقیق حسین درگاهی، ص۴۶۴، ۱۴۱۱ه، چاپ اول.    
۱۳. بحرانی، هاشم، غایة المرام، تحقیق علی عاشور، ج۵، ص۲۱۲ - ۲۱۳.    
۱۴. شهیدثانی، زین الدین بن علی، روض الجنان، ج۱، ص۴۲۰.    
۱۵. نجفی، حسن، جواهر الکلام، تحقیق قوچانی، ج۶، ص۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷، چاپ سوم.    
۱۶. حلی، ابن ادریس، السرائر، تحقیق لجنة التحقیق، ج۳، ص۵۸۳، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱هـ، چاپ دوم.
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۰۴، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ه، چاپ دوم.    
۱۸. مغربی، احمد بن صدیق، فتح الملک العلی، تحقیق امینی، ص۱۱۲-۱۰۸، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین ۱۳۸۸هـ.
۱۹. عاملی، حر، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۶، ص۳۳۹، بیروت، داراحیاء التراث العربی.    
۲۰. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۳۲، تحقیق و نشر مؤسسه معارف اسلامی، قم، ۱۴۱۳ه، چاپ اول.    
۲۱. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۱، ص۲۰۴، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۱۵ه، چاپ اول.    
۲۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۵۶، تحقیق ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ه، چاپ اول.    
۲۳. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴.    
۲۴. خویی، کتاب الطهارة، علی غروی، ص۶۵۶، قم، دارالهادی، ۱۴۱۰، چاپ سوم.
۲۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۸، ص۲۶۸.    
۲۶. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۵، ص۱۸۹.    
۲۷. شیخ طوسی، الامالی، ص۳۵۲، تحقیق مؤسسه البعثه، قم، داراللثقافه، ۱۴۱۴ه، چاپ اول.    
۲۸. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ ه، چاپ اول.    
۲۹. قرشی دمشقی، ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق شمس الدین، ج۷، ص۱۸۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ه، چاپ اول.    
۳۰. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۳۱. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السّلام، ج۱، ص۶۸، تحقیق اعلمی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۴ه، چاپ اول.    
۳۲. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۲۹، تحقیق محمدباقر خرسان، دارالنعمان.    
۳۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۴، ص۱۰، تحقیق حسینی، دارالحرمین.    
۳۴. شیخ مفید، محمد، الارشاد، ج۱، ص۲۳۳، تحقیق مؤسسة آل البیت، دارالمفید.    
۳۵. شیخ طوسی، الامالی، ص۲۵۵.    
۳۶. احمد بن حنبل، مسند، ج۱۷، ص۲۱۱، بیروت، دارصادر.    
۳۷. سرخسی، شمس الدین، المبسوط، ج۱۶، ص۶۹، تحقیق جمعی از افاضل، بیروت، دارالعمرفه، ۱۴۰۶.    
۳۸. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۵۹.    
۳۹. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۴۲۶- ۴۳۱.    
۴۰. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۴۶۴- ۴۶۱.    
۴۱. شیخ طوسی، الاستبصار، ج۳، ص۱۸۳ - ۱۸۴، تحقیق موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۳ش، چاپ چهارم.    
۴۲. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۱۰ - ۲۱۱، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش، چاپ دوم.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نواصب».    




جعبه ابزار