نهج البلاغه از منظر علمای شیعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عجیب این است که
نهج البلاغه در دیار خودش، در میان
شیعیان علی، در
حوزههای علمیه شیعه «غریب» و «تنها» است؛ همچنان که خود علی غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشهها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این
کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه میماند؛ هرچند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.
علما و بزرگان
شیعه دربارة
نهج البلاغه دیدگاههایی دارند که در ذیل به برخی از آنها
اشاره میکنیم:
بنیانگذار جمهوری اسلامی
حضرت امام خمینی (رحمةالله) در وصیتنامه الهی سیاسی خود میفرمایند:
ما مفتخریم که کتاب
نهج
البلاغه که بعد از
قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهاییبخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه
نجات است، از
امام معصوم ماست.
و در پیام دیگری آن را شفای دردهای فردی و اجتماعی دانسته و آن را اقیانوسی معرفی مینماید که هر دانشمندی در آن فرو رود، غرق میشود.
مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله خامنهای (مدظلهالعالی) میفرماید:
نهج
البلاغه گنجینه عظیمی است که به این سادگی حتی به موجودیت آن نمیشود دست یافت و آن را فهمید و بعد از اینکه چنین موجودی را شناختیم، نوبت کار اصلی یعنی بهرهبرداری است. ما هنوز موجودیت
نهجالبلاغه را هم نشناختهایم؛ البته بسیاری از منابع غنی اسلامی نیز همین وضعیت را دارند؛ اما
نهج
البلاغه با رتبه و پایه والایی که دارد در
حقیقت یک استثناست که باید به صورت یک گنجینه استثنایی با آن برخورد کرد.
این کتاب وقتی در کنار قرآن قرار گیرد، یقیناً تالی قرآن است؛ یعنی ما دیگر کتابی نداریم که دارای این حد از
اعتبار و جامعیت و قدمت باشد؛ لذا احیای
نهج
البلاغه تنها وظیفه شیعیان نیست؛ بلکه وظیفه همه
مسلمانان است، همه مسلمانان به عنوان احیای یک میراث بینظیر اسلامی باید
نهج
البلاغه را زنده کنند. و این احیا نه تنها به معنای کثرت چاپ - که خوب زیاد هم چاپ شده - بلکه به معنای تحقیق در آن است؛ همچنانکه روی
قرآن کریم تحقیق شده، تفسیرهای زیادی نوشته شده است، روی
نهج
البلاغه هم باید این تحقیقات انجام گیرد، همانطوری که قرآن خوانده میشود
نهج
البلاغه هم باید خوانده شود؛ چون تالی قرآن است؛ همانطوری که مسلمانها خودشان را موظف میدانند که با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را برای خود
نقص میشمارند، ندانستن
نهج
البلاغه هم باید نقص به حساب بیاید.
نکته دیگری که در اینجا فوقالعاده مهم است و به نظر من
تکلیف همه ماست، این است که ما موقعیت صدور این سخنان و احوال گوینده آنها را به خوبی بشناسیم و بدانیم که این آگاهی و
شناخت برای درمان بسیاری از بیماریهای جامعه ما شفایی عاجل است؛ زیرا وقتی گوینده این سخنها را مورد مطالعه قرار میدهیم، میبینیم یک انسان عادی نیست؛ بلکه دو خصوصیت دارد که سخن او را، به اهمیت فوقالعادهای میرساند. آن دو خصوصیت،
حکمت و
حاکمیت اوست،
علی (علیهالسلام) اولا یک حکیم است از آن کسانی که «یؤتی الحکمة من یشاء».
حکمت الهی به او داده شده،
جهان و انسان و حقایق آفرینش و دقایق هستی را میشناسد، حکیم یعنی به حقایق
جهان واقف است، حالا به عقیده کسانی که او را امام معصوم میدانند، به الهام من الله، و به عقیده آنهایی که او را معصوم نمیدانند، به
تعلیم از پیغمبر و از
اسلام. به هرحال در اینکه یک
انسان بصیر و حکیمی است از نوع حکمت پیغمبران، که به حقایق آفرینش و آنچه در گنجینههای
خداوند است آشناست کسی تردید ندارد.
در آیینه
نهج
البلاغه نگاه کنید و ببینید شما از وضع کنونی خودتان چه چیزی را میبینید، کدام درد و خطر را میبینید؟ کدام هشدار متوجه ماست؟ درمانش در
نهج
البلاغه موجود است، امروز بسیار لازم است که محققان،
نهج
البلاغه را از این جهات
تفسیر کنند.
او که خود همت به جمعآوری این اثر سترگ گماشته و با
نهج
البلاغه جاودانه شده و همچون قطرهای که خود
دریا شده مینویسد: جویندگان و سود برندگان از آن زیاد است و این به دلیل گرانسنگی و قدر و منزلت این کتاب در فراهم داشتن شگفتیهای سخنوری و زبانآوری اوست.
یکی از
شارحان بزرگ فارسی
نهج
البلاغه مرحوم ملا صالح روغنی قزوینی (رحمةالله) است که در عهد شاه عباس دوم سلیمان صفوی میزیسته و از مترجمان زبردست عصر خویش بوده و ترجمهها و
شرحهای او بر کتب مهمی چون
نهج
البلاغه،
صحیفه سجادیه و مثنوی رومی در دربار صفوی مقبولیت تام داشته است.
وی از شاگردان حکیم متبحر «
میرداماد» میباشد.
مهمترین اثر وی
شرح نهجالبلاغه به فارسی است که به گفته مرحوم
شیخ آقا بزرگ تهرانی از سودمندترین و مفیدترین
شرحهای
نهج
البلاغه است
که البته چاپ هم شده است. ایشان
نهج
البلاغه را جامع و عدیمالمثل و فوق طاقت بشری دانسته است.
ایشان که امروزه از رجال
شرح حال نویس مهم به شمار میرود و تألیفات متعددی در آثار و احوال دانشمندان دارد، برآناند که
نهج
البلاغه خود بهترین وسیله
شناخت امام متقین
علی (علیهالسلام) است. دانشمندان معتقدند که پس از
قرآن دنیای
اسلام کتابی از لحاظ ابعاد و ارزشهای اسلامی همچون
نهج
البلاغه در
اختیار ندارند.
گروهی دیگر نیز
نهج
البلاغه را به عنوان برگزیده سخنان مولا، بیانگر اسلام راستین و ترجمان
وحی خدا و برگدان شیوایی قرآن میدانند
و منشأ این دفتر حکمت را نیز قرآن دانستهاند؛ لذا همه حکمتها و دستورات مندرج در آن را ملهم از قرآن و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دانستهاند.
سیدرضی (رحمةالله) باز هم مینویسد:
بعد از قرآن و بیانات
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هر کلام و خطبه و مقالهای را که خواندم و شنیدم توانستم با آن رقابت کنم و بهتر از ان یا همانندش را بگویم مگر کلمات
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را که هرچه کوشیدم توانایی رقابت با آن را در خود نیافتم.
عارف بزرگوار مرحوم آیهالله حاج میرزا علی آقا شیرازی (رحمةالله) که در زمان خود اسوه
علم و
تفوا بوده و امروزه برای آشنایان با معارف اسلامی نامی آشناست، از استادان و غواصان دریای بیکران
نهج
البلاغه بوده است.
استاد شهید مطهری که خود
نهج
البلاغهشناس مهمی است در مکتب این دانشور، زانوی تعلم بر
زمین زده و با
عالم شگفت کتاب حکمتآمیز علی (علیهالسلام) آشنا شده است. وی میگوید: او (آیهالله حاج میرزا علی آقا شیرازی) یک
نهج
البلاغه مجسم بود، مواعظ
نهج
البلاغه در اعماق جانش فرو رفته بود. برای من محسوس بود که روح این
مرد با
روح امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پیوند خورده و متصل شده است.
جالب اینکه آشنایی و پیوند این
عارف با
نهجالبلاغه از طریق مرحوم شهید مدرس بوده است. به گفته میرزا علی آقا شیرازی مدرس نخستین کسی بوده که تدریس
نهج
البلاغه را در حوزههای علمیه رسمی کرد و این کتاب گرانسنگ را متن درسی برای
تعلیم قرار داد.
مدرس زندگی عجیبی داشت، در تمام عمر طلبگی را ترک ننمود، در مراجعت از نجف روزهای پنجشنبه هر هفته برای طلاب درس
اخلاق میگفت و مبنای درسش
نهج
البلاغه بود. یک روز به درس ایشان رفتم، چنان حاضرالذهن، عبارات
نهج
البلاغه را از بر میخواند و از کتب بزرگان
شعر و
ادب و
ادبیات عرب، ضربالمثل میآورد که من علاقهمند شدم و مدتی به درس ایشان میرفتم. وی میگفت بالاترین کتاب،
نهج
البلاغه است، بخوانید و به دیگران یاد بدهید. به هر حال مشوق من در
نهج
البلاغه، مدرس بود.
حاج میرزا علی آقا شیرازی بر این باور بود که جاذبه و بلندای
کلام امام علی (علیهالسلام) چون قرآن، دل آدمی را روشنی بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مینماید. به عقیده وی
نهج
البلاغه پرتوی پرفروغ از
قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحی ملکوتی است که به
حق عبدالله بود و اثری است مفید و سازنده برای بیدار نمودن خفتگان در بستر
غفلت دارویی است برای شفای آنان که به بیماریهای دل وامراض روان مبتلایند و مرهمی است برای افرادی که از دردهای فردی و اجتماعی در تب و تاب هستند و خلاصه سخنش این بود که
نهج
البلاغه در بین افراد طالب حق و مشتاق مصونیت و مغزهای نورانی، مشتری دارد و شایسته نیست چنین اثری محجوب و مهجور بماند بلکه باید جرعههایی از آن را به کام تشنگان فرو ریخت.
فیلسوف و عارف گرانمایه
شیعه استاد حسنزاده آملی که در ادبیات فارسی و نیز تبحری ویژه دارد، این کتاب را شجره طیبهای که برای زندگی انسانها در تمام شئونات و برنامهها راهنما و دلیل قویی است میدانند. از دیدگاه استاد حسنزاده آملی این کتاب،
معجزه گفتاری است، چرا
سیره امام علی (علیهالسلام) به دو معجزه فعلی و قولی
تقسیم میشود. معجزه فعلی مانند کندن در قلعه
خیبر، و معجزه قولی کتاب گرانقدر
نهج
البلاغه است.
ایشان در جای دیگر میگویند:
در سلسله معجزات قولی،
قرآن مجید است که صورت کتبی خاتم (صلياللهعليهوآله) است و معارف صادر از
اهل بیت عصمت و
وحی چون
نهج
البلاغه و
زبور و
انجیل آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) صحیفه سجادیه و جوامع روایی، تالی آن.
ایشان که علاوه بر تبحر در فقه و اصول، ترجمهای شیوا از
قرآن کریم و
نهج
البلاغه به
جهان معرفت عرضه کرده و معتقدند که
نهج
البلاغه مرهمی بر دردهای جانکاه بشریت است، عالیترین روش
آزادی انسانها را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار میدهد؛ چراکه منادی
عدالت اجتماعی است. این کتاب در نوع خود بینظیر و برای هر زمان و هر نسل، اثر مفید میباشد.
این فقیه بزرگوار و اصولی معاصر، خبرهای غیبی
نهج
البلاغه را گواه بر این دانسته که
امام (علیهالسلام) علاوه بر آگاهیهای حسی و عقلی از آگاهی سومی به نام
الهام و تأیید الهی برخوردار است و انسان به وسیله این حس، شکننده مرزهای زمان و مکان و
حجاب ماده میباشد و با این قوه، حوادث را پیش از وقوع درک کرده و با آن حوادث ارتباط برقرار کرده و کاملا آن را لمس میکند. آگاهی از
غیب و گزارش امام (علیهالسلام) از حوادث و رویدادهای پنهان و پوشیده خصوصا جریانهایی که پس از
شهادت وی رخ داد یکی از ابعاد گسترده
نهج
البلاغه را تشکیل میدهد و این خبرهای غیبی گواه است که امام علاوه بر آگاهیهای متعارف از آگاهی سومی برخوردار بوده که هرگز نمیتوان آن را از طرّیق ابزاری به نام
حس و
عقل کشف کرد.
ّ
آیة الله شهید مطهری (رحمةالله) در کتاب ارزشمند سیری در
نهج
البلاغهّ چنین مینویسد:
نهج
البلاغه چندین
دنیا دارد: دنیای
زهد و
تقوا، دنیای
عبادت و
عرفان، دنیای ملاحم و مغیبات، دنیای
سیاست و مسئولیتهای اجتماعی، دنیای
حماسه و
شجاعت.
امتیاز
نهج
البلاغه برای فردی که سخنشناس باشد و
زیبایی سخن را درک کند نیاز به توضیح و توصیف ندارد. اساسا زیبایی درک کردنی است، نه وصف کردنی
نهج
البلاغه پس از نزدیک چهارده قرن برای شنونده امروز همان
لطف و حلاوت و گیرندگی و جذابیت را دارد که برای مردم آن
روز داشت است.
استاد دکتر
سید جعفر شهیدی که از ادیبان برجسته کشورمان است و استادی مسلم او بر
لغت و
ادب عرب مورد تأیید و تصدیق همگان است و ترجمه شیوایش از
نهج
البلاغه در بین ترجمههای پیشنیاز ویژگیهای مهمی برخوردار است، این کتاب عظیم را منبع و
سرمایه غنی همه ادیبان، شاعران، خطیبان و نویسندگان
تاریخ اسلامی دانسته و همه مطالب آن را یک گنجینه سرشار میداند. وی میگوید:
پس از آن که شریف رضی سخنان امام را از
خطبه، نامه و فقرههای کوتهاه گردآوری نمود سرمایهای غنی در دسترس ادیبان و خطیبان و مترسلان نهاده شد؛ چنانچه ظاهرا توجه ادیبان ایرانی به فقرههای کوتاه سخنان امام، پس از تالیف کتاب مطلوب کل طالب من کلام
علی بن ابی طالب به وسیله رشید وطواط است. بحث در این که آیا همه این خطبهها و نامهها و سخنان کوتاه (کلمات قصار) که در مجموعهای به نام
نهجالبلاغه گردآمده گفتار علی (علیهالسلام) است و یا برخی از گفتههای دیگران نیز به نام حضرت، ثبتشده از قرنها پیش آغاز شده و تا امروز به قدر کافی پیرامون آن گفته و نوشتهاند. آنان که در سخنشناسی و نقد ادبی نزد گویندگان
عرب کنانتی دارند گواهی دادهاند که این گوهرهای گرانبها همه به یک گنجینه تعلق دارد... پس از آن که
مذهب تشیع در ایران رواج یافتبه اطمینان خاطر میتوان گفت که
شعر و
شاعر و
نثر از تأثیر
نهج
البلاغه و گفتار
علی (علیهالسلام) خالی نیست.
مرحوم میرزا علی آقا شیرازی (رحمةالله) سید رضی را دانشمندی بلندقدر میدانست که با تدوین
نهج
البلاغه چراغی فروزان فرا راه جامعه اسلامی قرار داد تا در قرون متمادی و اعصار متوالی، راهنمای جوامع انسانی به راه راست و نیل آنان به کمالات شایسته و فضایل انسانی و تکامل علمی و عقلی باشد و از اینکه عدهای در
اصالت چنین اثری شک میکنند و گویی عاملی از رسوبات رشکآلود و
لجاجت از آنان برمیخیزد، رنج میبرد و در برابر این شکاکان که بیهیچ برهان یا هدف سالمی در صحت سند
نهج
البلاغه و انتساب محتوای آن به
امام علی (علیهالسلام) تردید کردهاند کوشید تا منابع و مراجعی که این نسبت را ثابت میکنند بیابد و توفیق این اثر ثمین را مسجل کند.
در پایان به فرازی دیگر از بیانات
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) اشاره مینماییم:
این کتاب (
نهج
البلاغه) وقتی در کنار قرآن قرار گیرد، یقیناً تالی
قرآن است؛ یعنی ما دیگر کتابی نداریم که دارای این حد از اعتبار و جامعیت و قدمت باشد، لذا احیای
نهج
البلاغه تنها وظیفه شیعیان نیست، بلکه وظیفه همه مسلمانان است، همه مسلمانان به عنوان احیای یک میراث بینظیر اسلامی باید
نهج
البلاغه را زنده کنند. و این احیا نه فقط به معنای کثرت چاپ - که خوب زیاد هم چاپ شده - بلکه به معنای تحقیق در آن است.
این بود گوشهای از کلمات و نظرات
علما و بزرگان بزرگوار
شیعه پیرامون
نهج البلاغه که با توجه به
اختصار در این مقاله به برخی از آنها اشاره شید.
خداوند توفیق بهرهمندی هرچه بیشتر از این گنجینه معنوی و نورانی را به ما مرحمت فرماید. انشاءالله.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نهج البلاغه از منظر علمای شیعه».