نظام درسی حوزه علمیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نظام آموزشی و درسی
حوزه علمیه مانند هر مجموعه آموزشی دیگر دارای ویژگیهای خاص خود میباشد که بسیاری از این ویژگیهای آموزشی حوزه منحصر به فرد بوده و در مراکز آموزشی دیگر کمتر دیده میشود. دروس حوزه به دو صورت خصوصی و عمومی تدریس میشود.
از موارد نظام درسی
حوزه علمیه میتوان به انتخاب استاد اشاره کرد که مراحل آن عبارت هست:
دروس حوزه به دو صورت خصوصی و عمومی تدریس میشود. در درسهای خصوصی خود شاگرد و یا شاگردان از طلبه فاضلی که در سطح بالاتری باشد تقاضای تدریس خصوصی میکنند که در این کلاسها یک یا چند نفر بیشتر شرکت ندارند و اکثراً در درسهای مقدماتی میباشد، ولی در اواخر مقدمات و مرحله سطح بیشتر از کلاسهای درس عمومی استفاده میشود. در هر دو مورد شاگرد از آزادی وسیعی در انتخاب استاد برخوردار میباشد. هر شاگرد اگر از میزان معلومات، بیان، نحوه درس، یا اخلاق استاد راضی نبود، در پی استاد دلخواه دیگری میرود و این ایجاد هیچگونه مساله و مشکلی نمینماید. حتی درسهای عمومی نیز فرد شرکتکننده در صورتی که مقبولش نبود، جلسه درس دیگری را بر میگزیند.
اما این مساله در مدارس با برنامه به این شکل نمیباشد، چرا که انتخاب استاد بعهده مسؤول مدرسه میباشد. در جواب این سؤال که اگر شاگرد و یا شاگردانی از استاد راضی نبودند با مساله چگونه برخورد میشود؟ مسؤول مدرسه رسول اکرم ـ آقای صلواتی ـ جواب میدهد: انتخاب استاد به عهده دفتر است، اما اگر استاد اشکالی داشته باشد سعی میشود بر طرف شود، و گرنه استاد تعویض میگردد، یعنی اگر اکثر طلاب از یک استاد ناراضی بودند، استاد را عوض میکنیم.
معمولا در نظامهای آموزشی دنیا، تسلط علمی و قدرت تدریس به عنوان شرط اساسی در انتخاب معلم مطرح میباشد، اما در حوزه این کافی نیست. مساله اساسی شرایط اخلاقی فرد میباشد، زیرا حوزه بر این باور است که استاد تنها مسؤول انتقال ذهنیات به شاگرد نمیباشد، بلکه باید عامل سازنده و انتقال دهنده معنویات و منش اسلامی هم باشد. و در رده بعد امر مهم قدرت علمی و توانایی تدریس از حیث
بیان و تشریح مطالب در مد نظر هست، و هرچه استاد در این خصوصیات بالاتر باشد، از محبوبیت و استقبال بیشتری برخوردار خواهد بود. در حوزهها تنها سابقه تدریس مسالهای را حل نمیکند. اساس، لیاقتهای مذکور میباشد، اما شک نیست که سابقه تدریس در نتیجه تجربه و خبرگی فرد بیتاثیر در قدرت تدریس و ارائه روشهای بهتر برای انتقال مفاهیم و غیره نمیباشد.
آیتالله محمد یزدی در مورد روابط استاد و شاگردی میگوید: هیچگاه اساتید برای خودشان مرتبه خاصی قائل نیستند و معمولاً محصلین خودشان را با علاقه و محبت میپذیرند. یک شاگرد در سطح پایین به خودش حق میدهد که به استاد بزرگ خویش اعتراض و اشکال بکند، با او بحث کند و گاهی استدلال بکند که استاد در اشتباه است و مطلبی که میگوید درست نیست.
بنابراین اساتید در حوزههای علمیه معمولا با آداب اسلامی برخورد میکنند. در حوزهها حداقل هفتهای یکبار استاد چند جملهای از مسائل اخلاقی را در قالب نقل یک روایت یا نقل تکهای ازحالات شخصیتها برای شاگردانش بازگو میکند، یعنی در کنار
تعلیم به
تهذیب کاملاً توجه دارند.
از آنچه گفته شد مستفاد میشود که روابط بر اساس حسن تفاهم کامل در عین حفظ احترام استاد طرح ریزی شده و این خود در سرعت یادگیری بسیار مؤثر است، چرا که شاگرد با استاد خود به مقابله پرداخته و استاد هم بدون
کبر و نخوتی به پاسخگویی و
بحث میپردازد. نکته دیگر آنکه استاد نه تنها حلال مسایل درسی شاگرد میباشد که در مشکلات و ناراحتیهای زندگی هم در کمک کردن به شاگرد خود همکاری مینماید.
هر طلبهای از همان اول که شروع میکند اگر خوشاستعداد باشد و خوب بتواند کار کند، همراه با درس خواندن کتابهای پایینتر را درس هم میگوید و این خیلی برای تقویت خودش مؤثر است.
قول بالا که به نقل از حجة الاسلام طاهری خرم آبادی بود نشانگر یک سنت حسنه در حوزهها میباشد و دقت در تاثیر آن روی فرد به اهمیت مساله میافزاید:
زیرا اولاً: به این نحو، مساله استاد در حوزهها به سادگی حل میشود و بحران کمبود استاد نخواهیم داشت.
ثانیاً: طلبه مجبور به مطالعه میشود تا بتواند درس بگوید که مطالعه موضوع را برای خودش نیز بیشتر حلاجی مینماید.
ثالثاً: این طرز تدریس در بیان و نطق فرد مؤثر واقع شده و در تکوین اساتید ممتاز در سطح حوزهها دخالت مستقیم خواهد داشت.
در مجموع یک نحوه رایج برای تدریس وجود دارد، هر چند که هر استاد ممکن است با توجه به خصوصیات فردی و تجربیات شخصی روشی خاص در جزئیات داشته باشد. به هر حال روش مرسوم در مقدمات و سطح این است که شاگردان روی زمین به دور استاد حلقه میزنند، و یا استاد در صدر مجلس مینشیند که در صورت شلوغی درس، مثل درسهای عمومی و خارج، از
منبر و یا صندلی استفاده میشود.
قابل تذکر است که در مدارس جدید میز و صندلی و تخته سیاه مورد استفاده قرار میگیرد، بعد استاد شروع به گفتن درس میکند. ابتدا یا کل مطلب درس آن جلسه را توضیح میدهد و تشریح میکند و سپس به مقابله متن کتاب با آن میپردازد و اصطلاحاً روخوانی میکند، و یا هر مطلب را تکه تکه توضیح میدهد و با متن مقابله مینماید و سپس به مطلب بعدی میپردازد.
باز در اینجا قابل توجه است که در دروس سطح، اساتید نظر خود را به صورت حاشیه اعلام مینمایند که یا در مخالفت و رد نظر صاحب کتاب است، و یا اشکال به آن نظرات میباشد، و این ذهن طلاب را آماده کنکاش و
استدلال و انتخاب مینماید. اما در دروس خارج برنامه روخوانی نیست، هر چند که یکی از کتب مشهور به عنوان ترتیبی برای تدریس انتخاب میشود مثل
جواهر،
شرایع محقق،
عروه الوثقی،
کفایه،
رسائل و امثال آن.
در درس خارج، استاد مجموعه نظریات
فقها و
آیات و
روایات در مورد مطلب مورد بحث را بررسی میکند و اقوال را نقل میکند، هر نظر را که موافق نظر خودش بود تایید میکند، و الا نظریات را با دلایل جدید نفی مینماید و نظر خود را به اثبات میرساند و در تمام مباحث شاگردان با استاد به بحث و تبادل نظر میپردازند.
اقسام یادگیریها عبارتند از:
قبل از حضور در جلسه شاگرد برای درک بهتر و پیبردن به عمق نظرات استاد در جلسه سعی میکند درس خود را قبلاً مطالعه بکند تا ذهنش آمادگی لازم را بیابد و این از نکات جالب است.
پس از اخذ درس نزد استاد، درس باید مطالعه شود، حداقل با یک مطالعه دقیق و عمیق برای فهم مطلب و زوایای آن همراه میباشد، هر چند که ممکن است فردی چند مرتبه مطالعه کند که این بستگی به استعداد و دقت در جلسه درس دارد. در مطالعه عموماً اشکالات شاگرد روشن میشود که در صورت عدم توانایی رفع آن یادداشت میکند تا بپرسد.
حداقل دو نفر از طلاب و گاهی هم بیشتر دور هم جمع میشوند و هر روز یکی درس استاد را برای بقیه بازگو میکند که این را «مباحثه» میگویند.
خاصیت اساسی مباحثه
تجزیه و
تحلیل مطلب است توسط خود شاگردان در یک جو آزادتر و بازتری از جلسه درس استاد که گذشته از حل اشکالات پیش آمده برای شاگردان مسائل تازهای را برای آنها روشن میکند و مطلب را در ذهن آنها
تثبیت مینماید و اگر در پایان باز اشکالی بود به استاد رجوع میشود. یک نکته بد نیست اشاره شود که حداقل هر شاگرد در روز دو درس فرا میگیرد که اگر استعداد و همت داشت در درسهای بیشتری شرکت میکند.
موارد امتحان و معیارهای صعود عبارتند از:
وجود
توجیه و تفسیر روشنی از هدف تحصیل در حوزهها برای طلاب، مساله امتحان به طرق مرسوم را منتفی میکند، چون درس برای خداست و فرد حقیقتاً تعالی خود را در درس خواندن میداند و مزایا و امتیازات مادی ویژهای و فوقالعادهای در میان نیست، نتیجتاً امتحان ارزشی ندارد. درس خواندن برای خدا اصالت دارد و اگر لیاقتهایی هم باشد خود بخود خواهد درخشید و ارج نهاده خواهد شد.
ربط منطقی و تسلسلی دروس، عامل ترقی: این سؤال مطرح است که اگر امتحان نیست پس روی چه معیارهایی طلبه مدارج ترقی را میپیماید و چه تضمینی است که درس یاد گرفته شود؟ دقت در نظام جواب سؤال را میدهد، یعنی
برنامهریزی طوری است که مساله در بطن حرکت درسی حل میشود، به این نحو که یک ربط منطقی و تسلسلی بین دروس برقرار است بطوری که محصل وقتی میخواهد کتاب بعدی را بخواند لازم است که کتاب قبلی را فهمیده باشد، چرا که درس را درک نخواهد کرد و در مشکل میماند و چارهای جز مراجعه و فراگیری دوباره آن مطالب ندارد و این خود وقت و نیروی او را به هدر خواهد داد و موجب عقب افتادگی او خواهد شد.
باز در اینجا مساله مدارس جدید مطرح است که در آنها امتحانات فصلی با میزان نمره خاصی جهت قبولی، یا تجدیدی و یا مردود شدن وجود دارد. مثلاً در مدارس موجود (به تفاوت) امتحانات هفتگی، ماهانه، میانسال و آخر سال وجود دارد. گاهی نمره ۱۲ و گاهی ۱۴ میزان قبولی است و یا دو نمره پایینتر تجدید و کمتر در صورتی که چند ماده باشد مردود شناخته میشود که در سال جدید نامنویسی نخواهد شد، و گاهی به شاگردان ممتاز جایزه هم تعلق میگیرد.
اخذ مدرک در گذشته در حوزه مرسوم نبوده است ولی هم اکنون واحد مدراج علمی
حوزه علمیه قم در این زمینه فعالیت خود را شروع کرده است که برای تایید توان علمی طلاب لازم است. البته اجازه
اجتهاد با حضور مستمر در درس خارج فقه و اصول و بحث استدلالی و ارائه تقریرات و پاسخگویی به شبهات امکانپذیر است.
جایگاه
نظم در نظام درسی حوزه عبارتند از:
آنچه را که تا اینجا گفتهایم به همراه پارهای از مسائل که در بحثهای بعدی روشن خواهد شد نشانگر نظم و تبعات آن در حوزهها میباشد، اما اگر بخواهیم از نظم خاصی که طبق اصول و قوانین مدون و مجریان معین جاری میشود سخن بگوییم بیراه رفتهایم. دقت در کلیات حوزه پذیرش با نظام درس و غیره یک نظم نسبی خاص را منتقل به ذهن خواهد نمود و نقاط ضعفش نیز قابل ذکر میباشد، و از همه مهمتر، نبود کنترل بر ورود و کارکرد افراد در حوزه و
جامعه و عدمشناسایی کلی به صورت پرونده از طلاب را میتوان نام برد.
در این مدارس مساله به صورت حادتری وجود دارد و آن با تنظیم یک نظم منطقی و اسلامی و تعیین مقررات خاصی به مورد اجرا در میآید. در ساعت مشخصی برنامه شروع میشود و حضور و غیاب انجام میگیرد و در صورتیکه از ساعت مشخصی تجاوز کند اخراج میگردند. از آزادیهای وسیع خارج برخوردار نیستند.
به قول مسؤول یکی از مدارس: آموزش حوزه یک سری مزایا دارد و یک سری مزایای آموزشی دانشگاه داشته که ما سعی کردیم هر دو را جمع کنیم. و به همین سبب برای اینکه نظم مدرسه زیاد هم خشک نشود، بعضی از مدارس نصف روز برنامه مشخصی دارند و عصرها طلاب را آزاد میگذارند تا هر آنچه خود صلاح دیدند برای خود ترتیب دهند.
مکان درسی در نظام درسی حوزه عبارت است از:
میتوان گفت که مشکل کمبود مکان تدریس وجود دارد. برای درسهای کوچک و مباحثات و مطالعات از حجرهها و صحن مدارس و مدرسهای مدارس استفاده میشود. معمولاً هر مدرسه یک، یا چند مدرس (مکان تدریس) دارد که البته جوابگوی نیاز آنها نخواهد بود، به همین لحاظ برای درسهای شلوغتر و خصوصاً درسهای خارج از مساجد و بقاع متبرکه استفاده میشود. البته این مشکل در مدارس با برنامه وجود ندارد. چرا که دارای کلاسهای مرتب و مشخص میباشند.
هر مدرسه کتابخانهای دارد. مدارس بزرگ دارای کتابخانههای مستقل و بزرگی میباشند و احیاناً در سطح شهر نیز کتابخانههای مهمی از طرف مراجع احداث شده که برای مطالعه دروس و مطالعات خارجی و تحقیقی فضلا مورد استفاده قرار میگیرد که دارای میز و صندلی، و دیگری فرش شده میباشد تا افراد به دلخواه و به هر صورت که راحتترند مطالعه کنند، چون مطالعه سنتی در حوزهها بیشتر به صورت نشستن روی فرش بوده و هنوز هم مرسوم میباشد.
انواع تعطیلات در نظام درسی حوزه عبارت هست از:
حوزهها دارای تعطیلات منظمی میباشد که تقریباً سنت حوزههاست. مثل ایام تولد و
شهادت ائمه. روزهای پنجشنبه و
جمعه و اعیاد مذهبی. اما تعطیلات منظم طولانی هم وجود دارد مثل تابستان که به علت گرما معمولاً درسها صورت متمرکز و خصوصاً در سطح بالا مانند درس خارج تعطیل میشود، اما درسهای پایین و خصوصی در حد نازلتری وجود دارد. ماههای
محرم و
صفر و
ماه رمضان و دهه فاطمیه هم جزء تطعیلات منظم میباشد که بیشتر جنبه تبلیغی و ارتباط با مردم را دارد.
این تعطیلات از یک جهت ارتباط با سنت حوزه دارد که معمولاً به علت گرفتاریهای استاد مثل مریضی و یا در رابطه با فوت
مراجع و اساتید بطور محدود پیش میآید، و از جهت دیگر در رابطه با جامعه و مسؤولیتی که همیشه حوزه در قبال حوادث اجتماعی داشتهاند پیش میآمده، مثل گرفتاریهای سیاسی و یا نظامی که برای مردم پیش میآید و حوزه بخاطر احترام و همدردی درسها را به صورت محدود
تعطیل میکند، مثلاً در جریان انقلاب حوزهها مدتها تعطیل بودند که اینطور تعطیلیها در حال حاضر بیشتر برای درسهای عمومی است، نه خصوصی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نظام درسی حوزه علمیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱.