نصرت الدوله فیروز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فیروز میرزا نصرت
الدوله (اول)، فرمانفرما،
فرزند ولیعهد قاجار عباس میرزا نایبالسلطنه (۱۲۰۳- ۱۲۴۹ ق) و
نوه فتحعلی شاه قاجار بود که زندگانی او با فرمانروایی سه پادشاه همزمان،
فتحعلی شاه،
محمد شاه قاجار،
ناصرالدین شاه، وی یکی از بزرگان بانفوذ دوره قاجاریه بوده و مناصب فراوانی را برعهده داشت.
فیروز میرزا که به
لقب دوران قاجاریهاش، نصرت
الدوله شهرت دارد، از شخصیتهای سیاسی دوران
سلطنت رضاشاه بود که نقش ویژهای در
حد تحکیم مبانی سلطنت او ایفا کرد. وی
فرزند ارشد عبدالحسین فرمانفرما و مورد توجه خاص او بود. مادرش
عزتالدوله، اولین
همسر عبدالحسین و
دختر مظفرالدین شاه و
امالخاقان – دختر
میرزا تقیخان امیرکبیر – بود.
دوران کودکی را در
تبریز گذراند و از پنج سالگی تحصیلات مقدماتی شامل
زبان فارسی،
عربی،
قرآن و شرعیات،
حساب و
هندسه و زبان فرانسه را تا حدی فرا گرفت.
در چهارده سالگی که پدرش به خارج از
ایران،
نجف،
تبعید شد، در مدرسه فرانسویها در
بیروت ثبت نام کرد. سرانجام مظفرالدین شاه پس از پنج سال در زمان صدارت عین
الدوله با بازگشت فرمانفرما به ایران مشروط بر ترک دسیسههایش موافقت کرد؛ اما چون یک سال از تحصیلات
فیروز میرزا باقی مانده بود، در بیروت ماند و پس از اخذ دیپلم به ایران بازگشت.
مادرش از مظفرالدین شاه خواست فرزندانش
فیروز میرزا و عباس
میرزا را مورد لطف و توجه خود قرار دهد. از این رو
فیروز میرزا، نصرت
الدوله و عباس
میرزا (سالار لشکر) لقب گرفت
و نصرت
الدوله حاکم ایالات
کرمان و
بلوچستان گردید. در این ایام فجایع بسیاری به او نسبت دادند.
در بیست سالگی با دختر عمهاش، دفترالملوک
ازدواج کرد. کرمان آن روزها در تب و تاب
مشروطه بود.
محمد علیشاه تازه به تخت نشسته، خواهرزادهاش را به
تهران احضار کرد.
فیروز میرزا که همراه داییاش در باغ شاه
اقامت داشت، شاهد به توپ بستن
مجلس و
وقایع باغ شاه بود.
در این میان پدرش، عبدالحسین، اخبار باغ شاه را با استفاده از وی به انگلیسیها گزارش میداد، بدون آن که وی چیزی از این موضوع بداند. در بیست و یک سالگی برای آشنایی با علوم جدید راهی
دانشکده حقوق سوربن شد و پس از لیسانس، دروسی چند از دکترای حقوق را در رشته حقوق بین الملل گذراند.
در بیست و شش سالگی تحت حمایت پدرش وارد عالم
سیاست شد و سمت معاونت وزارت
عدلیه را عهدهدار شد.
در مرداد ۱۲۹۵ محمدولی
خان تنکابنی از رئیس الوزرایی بر کنار و در
شهریور همان
سال وثوق
الدوله جایگزین او شد و نصرت
الدوله ۲۸ ساله در کابینه وی بار دیگر وزیر عدلیه و سپس
وزیر خارجه شد.
این واقعه دیگر بار در ۱۲۹۷ نیز تکرار شد.
وی در جریان امضای قرارداد ننگین ۱۹۱۹ که ایران را عملا تحتالحمایه انگلیس کرد، اولین نقش مهم سیاسی خود را در کابینه وثوق
الدوله ایفا نمود.
وی چهل هزار لیره از انگلیسیها و شصت هزار لیره از درآمد
نفت اعتبار گرفت. از جمله اسناد این مطلب
اعتراف سر دنیس رایت سفیر پیشین انگلستان در کتابی با عنوان «انگلیسیها در میان ایرانیان» است.
مهدی بامداد نیز دراین باره مینویسد: نصرت
الدوله با شصت هزار پوند اعتبار به حواله کرد شرکت نفت جنوب، همراه
احمدشاه به اروپا رفت
و ضمن
سیاحت و خوشگذرانی با پولهای باد آورده، همچنان با انگلیسیها در ارتباط بود و پس از اطلاع از تلاش آنان برای راهاندازی
کودتا در ایران با جلب نظر آنان بویژه با قرارهای اطمینانبخش لرد کرزن کوشید، نقش اول زمامداری دولتی قوی را عهدهدار شود؛ اما پس از رسیدن به تهران متوجه شد،
سید ضیاء بر اوضاع مسلط شده است.
قبل از کودتا با توجه به ارتباط خود و خاندانش با انگلیسیها، فکر میکرد، میتواند زمامدار مملکت شود. سید ضیاء مدیر روزنامه رعد نیز در تلاش بود؛ اما نصرت
الدوله که در اروپا به سر میبرد، برای رسیدن به
ایران راه طولانی از
بغداد و خانقین به ایران را به
دلیل ترس از عبور از
روسیه پیمود. بسته شدن جاده
همدان -
قزوین نیز ناخواسته فرصت را به سید ضیاء واگذار کرد. نصرت
الدوله در بغداد طی ملاقات با سر پرسی کاکس، وزیر مختار سابق انگلیس در ایران و حاکم سیاسی کنونی در عراق، متوجه شد سید ضیاء فرصت را از او ربوده است.
جریان کودتا و علل عدم موفقیت او در مقام نقش اول، توسط یحیی دولتآبادی چنین تشریح میشود: انگلیسیها برای مقابله با سیاست روسها در ایران – عقیده ضد اشرافی و مبارزه با سرمایهداری که در سراسر ایران طنینانداز شده بود – ناچار به هجوم ظاهری شدیدی بر ضد اعیان و اشراف و مردمفریبی شدند. زیرا آنها بیش از هر چیز به منافع خویش میاندیشیدند و با هیچ کس نه دوست و نه دشمن بودند.
از این رو
شب کودتا عدهای از اشراف از جمله نصرت
الدوله و پدرش دستگیر شدند.
پس از سقوط کابینه سید ضیاء و رئیس الوزرایی قوامالسلطنه، مجلس چهارم پس از شش ماه و اندی افتتاح شد و نصرت
الدولهی زخمخورده، پس از آزادی پرده از نقش انگلیسیها در کودتا برداشت؛
اما دکتر شیخ الاسلامی که پیرامون
تاریخ ایران بویِژه اواخر قاجاریه و به قدرت رسیدن رضاخان، تحقیقات جامعی انجام داده درباره کودتا و بازداشت فرمانفرما و فرزندانش، نظر مغایری دارد و در مقالهای مفصل با استفاده از اسناد و مدارک محرمانه وزارت خارجه انگلیس مینویسد، از گرفتاریهای جدی سفارت انگلیس طی هفته اول کودتا، حفاظت از جان و مال کسانی بود که در این واقعه محبوس شدند و دولت بریتانیا در قبال قول و قرارهایش با آنها میبایست، برای نجاتشان اقدام میکرد. نورمن – وزیر مختار انگلیس در تهران - در گزارشی محرمانه به لردکرزن درباره کودتا مینویسد: جنبه ناراحتکننده قضیه به زندان افتادن جمعی از رجال مشهور است که به دوستی با انگلستان معروفند. بویژه فرمانفرما و پسرانش که دارای حمایل و نشان معتبر از دولت انگلستان هستند. از این رو به محض اطلاع از حبس آنان نزد سیدضیاء و فرماندهان کودتا برای آزادیشان وساطت کردم؛
اما حس انتقامجویی شدیدی از سیدضیاء و عوامل اجرایی کودتا در نصرت
الدوله وجود داشت؛ زیرا روزی او را کاندیدای کودتا و جانشین
احمدشاه نمودند و روزی دیگر در کنج زندان جای دادند. به همین دلیل بیانیه پرشوری در چند روزنامه درج نمود
و علیرغم مخالفتهای بسیار با زیرکی فعالیتهای سیاسیاش را در مجلس چهارم به عنوان نماینده شهر
کرمانشاه از سر گرفت و در ردیف اعتدالیون که لیدری آن با
سیدحسن مدرس و سردار معظم خراسانی بود، قرار گرفت و با دفاع مدرس اعتبارنامه او، مورد تصویب قرار گرفت.
در پایان مجلس چهارم، مشیرالدوله رئیس الوزرای وقت، در مرداد ۱۳۰۲ نصرت
الدوله را به سمت والیگری فارس انتخاب نمود.
در انتخابات مجلس پنجم بار دیگر از کرمانشاه انتخاب شد؛ اما در آمدن به تهران تعلل میکرد؛ زیرا از دشمنی سوسیالیستها که به سردار سپه نزدیک شده و دارای
قدرت و نفوذ در او بودند، میترسید.
سرانجام اعتبارنامه او که با مشکلاتی مواجه بود، تصویب و طرح جمهوریت نظام نیز مطرح شد که بیانگر جهتدار بودن و فرمایشی بودن مجلس بود. داور، سردار معظم و نصرت
الدوله که در کنار هم ارکان ثلاثه سیاسی نام گرفتند با آگاهی از تلاش سردار سپه برای رسیدن به سلطنت، راه او را به سوی قدرت مطلق هموار کردند.
در
شهریور ۱۳۰۴ رضاخان برای جلب توجه مدرس انتخاب وزیر برای دو وزارت خانه را به او واگذار کرد. وی
میرزا شکرالله
خان را برای وزارت داخله و نصرت
الدوله را به وزارت عدلیه معرفی کرد.
در ۹ آبان ۱۳۰۴ با رای مجلس سلسله قاجاریه منقرض و با رای مجلس مؤسسان در ۲۲ آذر سلسله پهلوی جانشین آن شد. در شهریور ۱۳۰۵ در کابینه مستوفیالممالک و پس از کنارهگیری وی در کابینه مخبرالسلطنه وزیر مالیه شد. رضاشاه میانهای با نصرت
الدوله نداشت و همکاریهای سیاسی آن دو، برای اجرای مقاصد خاصی بود که تنها از نصرت
الدوله ساخته بود. آخرین وظیفه او اخراج دکتر میلسپو از رئیس کلی امور مالیه بود که فقط از وی بر میآمد.
پس از آن شاه به رئیس الوزراء دستور کنار گذاشتن نصرت
الدوله را از عرصه سیاست داد. اساس این بدبینی به دورانی باز میگردید که رضا شاه افسر جزء بود و بارها هنگام دادن سلام نظامی، نصرت
الدوله از سر غرور پاسخ او را نداده و یا به او امر کرده بود افسار اسبش را نگه دارد.
سرانجام با اتهام اخذ
رشوه، به چهار ماه حبس و محرومیت از خدمات اجتماعی محکوم شد.
پس از آن تا سال ۱۳۱۵ مشغول رسیدگی و رونق بخشیدن به املاکش بود. تا این که جراید فرانسه مطالبی درباره دیکتاتوری رضاشاه و
غصب املاک مردم نوشتتند. شهربانی وقت «
رکنالدین مختاری» انگشت اتهام را متوجه نصرت
الدوله کرد که چنین اطلاعاتی را به دیپلماتی فرانسوی داده که مستاجرش بود و روابط گرمی با او داشت. بنابراین پس از توقیف وی، در دی ماه ۱۳۱۶ در
زندان به وضع فجیعی به قتل رسید.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نصرت الدوله فیروز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۲۰.