• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نجوا (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَجْوا (به فتح نون و سکون جیم) از واژگان قرآن کریم به معنای بیخ گوشی حرف زدن و سخن سرّی است.
مشتقات نَجْوا که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
نَجْوی (به فتح نون و سکون جیم) به معنای بیخ گوشی حرف زدن و سخن سرّی؛
نَجْواهُمْ‌ (به فتح نون و سکون جیم) به معنی سخنان در گوشیشان؛
نَجِیًّا (به فتح نون و ضم جیم) به معنی نجوا کننده؛
ناجَیْتُمُ‌ (به فتح جیم) به معنی گفتگوی محرمانه کنید؛
نَجْواکُمْ‌ (به فتح نون و سکون جیم) به معنی گفتگوی محرمانه کنید.


نَجْوا به معنای بیخ گوشی حرف زدن و سخن سرّی (راز و راز گفتن) است.
اسم و مصدر هر دو به کار رفته است.
در لغت آمده: «نَجَا فلانا نَجْواً و نَجْوَی‌ سارّه» یعنی پنهانی با او گفتگو کرد ایضا «نَاجَاه‌ مُنَاجَاة: سارّهُ»
راغب در علّت این تسمیه گفته: اصل این کلمه آن است که در جای مرتفعی با طرف راز خلوت کنی. به قولی اصل آن نجات است و آن این‌که به کسی در آن‌چه خلاص و نجات اوست یاری کنی.


به مواردی از نَجْوا که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - نَجْواهُمْ‌ (آیه ۷۸ سوره توبه)

(اَ لَمْ یَعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ‌)
(آيا نمى‌دانستند كه خداوند، اسرار و سخنان درگوشىِ آن‌ها را مى‌داند)
طبرسی ذیل آیه‌ فوق فرموده: نجوی در اصل به معنی دوری است گویی نجوی کنندگان خود را از مردم دور می‌کنند و به قولی آن از نَجْوَة به معنی مکان مرتفع است که سیل به آن نمی‌رسد گویی متناجیان سخن خویش را به محلی بالا می‌برند که کسی که غیر از خودشان به آنجا نمی‌رسد.


۲.۲ - نَجْواهُمْ‌ (آیه ۱۱۴ سوره نساء)

(لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ‌ نَجْواهُمْ‌)
(بسيارى از سخنان درگوشى و جلسات محرمانه آن‌ها، خير و سودى ندارد)
طبرسی ذیل آیه‌ فوق از زجاج نقل می‌کند: نجوی در کلام آن است که جمعی یا دو نفر در آن منفرد باشند خواه سرّی بگویند یا آشکار.
پس در نجوی بیخ گوشی بودن لازم نیست بلکه آن سخنی است که دور از اغیار باشد قرآن کریم نیز این معنی را تایید می‌کند. (اَ لَمْ یَعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ‌ وَ اَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ‌) (آيا نمى‌دانستند كه خداوند، اسرار و سخنان درگوشىِ آن‌ها را مى‌داند؛ و خداوند داناى اسرار نهان است) ظاهرا مراد از سرّ آن است که در نفس خویش دارند و نجواهم سخن پنهانی آن‌هاست یعنی مگر نمی‌دانند که خدا نهان آن‌ها و راز گفتنشان را می‌داند و خدا دانای نهان‌هاست.


۲.۳ - النَّجْوی‌ (آیه ۸ سوره مجادله)

(اَ لَمْ تَرَ اِلَی الَّذِینَ نُهُوا عَنِ‌ النَّجْوی‌ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ‌ بِالْاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ..)
(آيا نديدى كسانى را كه از نجوا سخنان در گوشى‌ نهى شدند، سپس به كارى كه از آن نهى شده بودند باز مى‌گردند و براى انجام گناه و تعدّى و نافرمانىِ پيامبر به نجوا مى‌پردازند)
ظهور آیه در آن است که منافقان و غیرهم میان خویش نجوی می‌کردند در آن‌چه مایه ایذاء و ناراحتی م ؤمنین بود و بعد از نهی شدن هم ترک نمی‌کردند و نجوایشان در خصوص گناه و تعدّی و مخالفت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود و آیه شریفه از آن حکایت می‌کند.


۲.۴ - النَّجْوی‌ (آیه ۱۰ سوره مجادله)

(اِنَّمَا النَّجْوی‌ مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً اِلَّا بِاِذْنِ اللَّهِ.)
(نجوا تنها از سوى شیطان است؛ تا مؤمنان را غمگين سازد؛ ولى نمى‌تواند هيچ‌گونه ضررى به‌ آن‌ها برساند جز به فرمان خدا)
مراد از نجوی ظاهرا همان نجوای منافقان و مریض القلبها است و آیه تذکّر می‌دهد که مؤمنان از آن نترسند.


۲.۵ - نَجِیًّا (آیه ۸۰ سوره یوسف)

(فَلَمَّا اسْتَیْاَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا)
(هنگامى كه برادران از او مأيوس شدند، به كنارى رفتند و با هم به نجوا پرداختند)
نَجِیّ‌ بر وزن فعیل قومی است که با هم نجوی می‌کنند در واحد و جمع یکسان باشد یعنی: چون از یوسف ناامید شدند (از این‌که برادر آن‌ها را بدهد) از مردم کنار شدند در حالی‌که میان خویش نجوی می‌کردند که چه بکنند.


۲.۶ - نَجِیًّا (آیه ۵۲ سوره مریم)

(وَ نادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْاَیْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ‌ نَجِیًّا)
(ما او را از جانب راست كوه طور فرا خوانديم؛ و همچون نجوا كننده او را به خود نزديک ساختيم)
(نَجِیًّا) حال است از فاعل‌ (قَرَّبْناهُ‌) یعنی: موسی را از جانب راست طور ندا کردیم در حالی‌که با او مناجات می‌کردیم مقرّب درگاه خود نمودیم، ممکن حال باشد از مفعول‌ (قَرَّبْناهُ) که مراد موسی (علیه‌السّلام) است.


۲.۷ - نَجْوی‌ (آیه ۴۷ سوره اسراء)

(نَحْنُ اَعْلَمُ بِما یَسْتَمِعُونَ بِهِ اِذْ یَسْتَمِعُونَ اِلَیْکَ وَ اِذْ هُمْ‌ نَجْوی‌.)
(ما بهتر مى‌دانيم براى چه گوش فرا مى‌دهند؛ و همچنين در آن هنگام كه با هم نجوا مى‌كنند.)
(نَجْوَی‌) مصدر است به معنی فاعل، واحد و جمع در آن یکسان است یعنی ما به آن‌چه گوش می‌دهند در حین استماعشان داناییم و نیز آن‌گاه که نجوی کنندگانند، به قول بعضی تقدیر آن (و اذ هم ذو نجوی) است.


۲.۸ - ناجَیْتُمُ‌ (آیه ۱۲ سوره مجادله)

(یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اِذا ناجَیْتُمُ‌ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ‌ نَجْواکُمْ‌ صَدَقَةً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ اَطْهَرُ فَاِنْ لَمْ تَجِدُوا فَاِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌)
«یعنی چون خواستید با رسول خدا مناجات و گفتگو کنید پیش از آن صدقه‌ای بدهید آن برای شما خیر و پاک کننده‌تر است و اگر نیافتید خدا غفور رحیم است»
آیه روشن است در این‌که ثروتمندان اگر می‌خواستند محضر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مشرّف شده و مذاکره کنند، لازم بود اوّل صدقه‌ای بدهند جمله‌ (فَاِنْ لَمْ تَجِدُوا...) نشان می‌دهد که آن حکم وجوبی بوده و از فقراء ساقط بوده است.
المیزان در علت این حکم احتمال داده که: اغنیاء بیشتر با آن حضرت خلوت می‌کردند و در آن نوعی تقرّب‌ و اختصاص به آن حضرت نشان می‌دادند و آن سبب حزن و شکسته خاطر بودن فقراء می‌شد لذا مامور شدند که صدقه دهند تا سبب از بین رفتن حزن و غیظ قلوب فقراء شود (از یک طرف به زیارت و مناجات آن حضرت نائل شوند و از طرف دیگر با صدقه از شکسته خاطر بودن بینوایان جلوگیری کنند.)
نگارنده گوید: علت حکم همان‌ (ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ اَطْهَرُ) (اين براى شما بهتر و پاكيزه‌تر است) است و می‌شود احتمال المیزان را از آن استفاده کرد.


۲.۹ - نَجْواکُمْ‌ (آیه ۱۳ سوره مجادله)

(اَ اَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ‌ نَجْواکُمْ‌ صَدَقاتٍ‌)
(آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى‌كرديد؟!)
آیه ۱۳ مجادله که نقل خواهد شد حکم این آیه را نسخ کرده و از قرار معلوم کسی جز علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) به این آیه تا نسخ شدنش عمل نکرده است در مجمع از آن حضرت نقل شده که فرمود: در قرآن آیه‌ای هست که کسی پیش از من به آن عمل نکرده و بعد از من نخواهد کرد آن‌ (یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اِذا ناجَیْتُمُ‌ الرَّسُولَ...) است من دیناری داشتم آن را به ده درهم فروختم هر گاه خواستم با رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مناجات کنم یک درهم صدقه دادم تا آیه‌ آن را نسخ کرد این روایت در تفسیر کشاف نیز نقل شده، در المیزان آن را از در المنثور نقل می‌کند.
در مجمع و کشاف از ابن عمر نقل کرده که گفت: برای علی بن ابی ‌طالب سه فضیلت است اگر یکی برای من بود از شتران سرخ موی در پیشم محبوب‌تر بود: تزویج فاطمه، اعطاء رایه روز خیبر و آیه نجوی. در مجمع و تفسیر خازن و ابن کثیر نقل شده: چون مردم از مناجات جز در صورت صدقه نهی شدند کسی جز علی بن ابی طالب با آن حضرت مناجات نکرد که او دیناری صدقه داد و مناجات کرد سپس آیه رخصت نازل شد. زمخشری گوید: به قولی مدت این حکم ده شب و به قولی قسمتی از یک روز بود.
آیه بعدی چنین است: (اَ اَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ‌ نَجْواکُمْ‌ صَدَقاتٍ فَاِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَاَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ اَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...) «یعنی آیا از فقر ترسیدید از اینکه پیش از نجوی صدقاتی بدهید پس حالا که نکردید و خداوند از شما اغماض نمود نماز بخوانید و زکات بدهید و خدا و رسول را اطاعت کنید (یعنی به دستورات دیگر عمل نمائید.)»

۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۹۳.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۰۷.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۳۵۷.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۹۳.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۷۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۷۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۵۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۶۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۸۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۳.    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۱۱۴.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۷.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۲۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۸۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۴۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۸.    
۱۹. توبه/سوره۹، آیه۷۸.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۹.    
۲۱. مجادله/سوره۵۸، آیه۸.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۳.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۲۳.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۸۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۷۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۷۶.    
۲۷. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۰.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۳.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۲۶.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۸۷.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۷۸.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۷۷.    
۳۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۰.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۵.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۱۱.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۲۸.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۷۴.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۰.    
۳۹. مریم/سوره۱۹، آیه۵۲.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۹.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۸۳.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۶۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۸.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۰.    
۴۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۷.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۶.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۵۸.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۱۵.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۴۶.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۴۶.    
۵۱. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۲.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۲۸.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۸۹.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۸۷.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۰.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۸۹.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۲۸.    
۵۸. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۲.    
۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۴.    
۶۰. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۳.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۴.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۲۹.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۸۹.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۸۹.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۰.    
۶۶. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۲.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۹۱.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۳۱.    
۶۹. زمخشری، جارالله، الکشاف، ج۴، ص۴۹۴.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۱۷.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۱۷-۴۱۸.    
۷۲. زمخشری، جارالله، الکشاف، ج۴، ص۴۹۴.    
۷۳. خارن، علی بن محمد، تفسیر خازن، ج۴، ص۲۶۳.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۱۸.    
۷۵. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۳۴۹.    
۷۶. زمخشری، جارالله، الکشاف، ج۴، ص۴۹۴.    
۷۷. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «نجوی»، ج۷، ص۲۶-۳۰.    






جعبه ابزار