میرزا ابوالحسن مشکینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی، فرزند ابوالحسین از
علمای قرن معاصر و جزو اساتید معروف
حوزه علمیه نجف اشرف میباشند.
شهرستان مشکینشهر در شمال غرب ایران و در ۸۳۹ کیلومتری تهران واقع شده است و جمعیتی بالغ بر ۱۶۴۰۰۷ نفر را در خود جای داده است. آب و هوای این شهر، معتدل کوهستانی است و کوه معروف سبلان در ۲۵ کیلومتری این شهر قرار دارد و محصولاتش بیشتر انگور و سیب و هلو و خربزه و گندم و جو است.
مشکینشهر در طول تاریخ دارای شخصیتها و
علما و رجال بزرگی مانند سعدالدین وراوینی دانشمند و مترجم کتاب مرزباننامه، شیخ محمود خیاوی عارف بزرگ قرن هفتم هجری (مدفون در لیمر شهرستان آستارا)، پیرمحمّد پیشکینی از عرفا و یاران شیخ صفیالدین اردبیلی (مدفون در محلهای معروف در روستای ارباب کندی) بوده و در دوره معاصر و در جریان نهضت مشروطیت،
عالم بزرگ ملاّ اماموردی مشکینی از روحانیون غیرتمند و تحصیلکردهی
نجف اشرف از این خطه برخاسته است که هنوز مردم رشادتها و مبارزات او را فراموش نکردهاند.
عالمان دیگری مانند شیخ یوسف افقهی و شیخ قاسم پیریخانی و آیتالله حاج میرزا محسن مشکینی (مدفون قم) و آیتالله حاج میرزا علی مشکینی (امام جمعه فقید شهر مقدس قم) و آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی، این خطهاند.
استاد معروف حوزهی
علمیّهی نجف اشرف، آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی، «نام خانوادگی ایشان در برخی کتابها به صورت «مشکینی اردبیلی نجفی»، «مشکینی نجفی»، «آذربایجانی مشکینی» «اردبیلی مشکینی آذربایجانی» و «اردبیلی نجفی» آمده است.»
فرزند عبدالحسین به سال ۱۳۰۵ قمری «تولد ایشان در»
«۱۳۰۶. قمری نیز ذکر شده است.» در روستای احمدآباد
از توابع مشکینشهر دیده به جهان گشود. متاسفانه از خاندان مرحوم آیتالله مشکینی مطلبی به دست نیامده است.
ایشان پس از سپری کردن دوران کودکی، خواندن و نوشتن را در روستای «احمدآباد» یا «احمد بیگلو» فرا گرفت و بعد از آن در سال ۱۳۲۰ قمری
در ۱۵ سالگی به شهر اردبیل
سفر کرد و به فراگیری
علوم اسلامی راهی حوزهی
علمیّهی آن دیار گردید. در طول شش سال از دروس سطح فارغ گردید و سپس به اقامهی جماعت و فعالیتهای
علمی پرداخت. بعد از آن در اواخر سال ۱۳۲۸ قمری
برای خوشهچینی از خرمن
علم و دانش
علمای بزرگ اسلام در حوزه
علمیه نجف اشرف عازم آن شهر شد. و در محضر
عالم بزرگ و مُدرس معروف اصولی
آیتالله آخوند ملاّ محمّدکاظم خراسانی و
آیتالله ملاّ فتحالله شیخالشریعه اصفهانی زانوی ادب بر زمین زد و نزدیک به یک سال از محضر آخوند خراسانی استفاده برد. پس از آن وفات او در سال ۱۳۲۹ قمری در جلسات درسی آیتالله
آخوند ملاّ علی قوچانی، او هشت سال از محضر آن
عالم اندیشمند بهره برد.
و
آیتالله سیّدمحمّدکاظم یزدی حاضر گردید. پس از آن، در اوّل سال ۱۳۳۷ قمری به
کربلای معلّی رفت و در خدمت
آیتالله میرزا محمّدتقی شیرازی معروف به «میرزای دوم» به تحصیل پرداخت. پس از ارتحال استادش در سال ۱۳۳۸ قمری و اقامت یک ساله در
حوزهی علمیّهی کربلا، به حوزۀ
علمیۀ نجف بازگشت و خود یکی از
علمای برجستۀ آن حوزه گردید و به تدریس و تربیت شاگردان پرداخت و شخصیتهای بزرگی را تحویل
جهان اسلام داد که هر یک از چهرههای سرشناس حوزههای
علمیه به شمار میآیند.
آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی به پیروی از سیرهی
علمیِ علما و دانشمندان حوزههای
علمیّهی عتبات عالیات، همزمان با تحصیل در حوزهی
علمیّهی نجف اشرف، و بویژه پس از مراجعت از کربلای معلّی، به تدریس آموختههای خود پرداخت.
تسلّط
علمی فوقالعاده بر متون حوزوی، بیان رسا و شیوا، استدلالهای
علمی و منطقی در مباحث درسی، فضلا و شاگردانِ درس خوانِ زیادی را به محفل فقهی و اصولی او کشانید و در اندک مدتی درس
کفایة الاصول او از پررونقترین دروس آن روز نجف گردید.
بزرگانی مانند
نجفی مرعشی یکی از شاگردان ایشان است. نام برخی از شاگردان ایشان ـکه از مفاخر
علمی و فقهی شهرهای مختلف اسلامیاندـ چنین است:
سیّدابوالفضل خسروشاهی؛
سیّداحمد روحانی قمی؛
سیداحمد بن
سیدعلیاصغر بن امیر محمدتقی مرعشی حائری، معروف به شهرستانی؛
سیّدجعفر مرعشی شوشتری؛
سیّدمحمّدصادق بحرالعلوم؛
سیّدشهابالدین مرعشی نجفی، وی دروس سطح اصول مانند «کفایة الاصول» را نزد ایشان خوانده است.
«به شهاب شریعت رجوع شود.» سیّدعبدالحسین خردمند تهرانی؛
سیّدمحمّدباقر شهیدی گلپایگانی؛
سیّدمحمّدصادق لواسانی؛
سیّدمرتضی جزائری (
علم
الهدی)؛
سیدمرتضی حسینی فیروزآبادی صاحب کتاب «
عنایة الاصول»؛
سیّدمرتضی مرعشی نجفی؛
سیّدهادی حسینی تبریزی؛
شیخ ابوالحسن فقیهی گیلانی؛
شیخ ابوالقاسم محمّدی گلپایگانی؛
شیخ ابوتراب آلآقا کرمانشاهی؛
شیخالاسلام سلماسی؛
شیخ عبدالحسین غروی تبریزی؛
شیخ علی محدثزاده قمی؛
شیخ غلامحسین جعفری همدانی؛
شیخ کاظم زینالعابدین؛
شیخ محمّدحسین نجفی؛
شیخ محمّدطاهر آلشبیر خاقانی؛
ملاّ علی علیاری تبریزی؛
میرزا رحیم سامت؛
میرزا نجمالدین سامرائی تهرانی؛
شیخ محمدطاهر راضی - سید مرتضی فرزند سیدجواد خلخالی -
سیدعلینقی حیدری مؤلف کتاب «
اصولالاستنباط» - سیدنعمتالله جزائری بن سیدمحمدجعفر -
سیدهادی حسینی تبریزی.
برخی از شاگردان آیتالله مشکینی در طول سالهایی که در خدمت استاد خویش به تحصیل اشتغال داشتهاند، تقریرات ایشان را به قلم جاری کردهاند که از آن میان میتوان به این افراد اشاره کرد:
۱ ـ تقریرات دروس اصول آیتالله مشکینی،
سیّداحمد شهرستانی؛
۲ ـ تقریرات دروس اصول آیتالله مشکینی، شیخ غلامحسین جعفری همدانی؛
۳ ـ تقریرات دروس فقه آیتالله مشکینی، شیخ غلامحسین جعفری همدانی؛
۴ ـ تقریرات دروس آیتالله مشکینی، سیّدمرتضی جزائری (
علم
الهدی)؛
۵ ـ تقریرات درس قضا و اصول آیتالله مشکینی، میرزا علی علیاری تبریزی؛
۶ ـ تقریرات درس اصول (مباحث الفاظ و ادلهی عقلیه) آیتالله مشکینی، میرزا علی علیاری تبریزی.
طی تحقیقاتی که به عمل آمد، معظّم له از دو نفر به نامهای آیتالله
سیّدعلینقی نقوی لکنهوی
و آیتالله سیّدشهابالدین مرعشی نجفی (اجازة مد بجة)
اجازه روایی داشته و خود معظّمله نیز به دو نفر زیر اجازه داده است:
۱ ـ سیّدشهابالدین مرعشی نجفی (اجازه نقل حدیث).
۲ ـ سیّدمرتضی جزائری (
علم
الهدی) (اجازه اجتهاد و امور حسبیه).
آیتالله مشکینی یکی از سه مُدرّس معروف نجف اشرف (یعنی آیتالله حاج
میرزا علی ایروانی و آیتالله حاج
میرزا فتّاح شهیدی و آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی)
در حدّ
مرجعیّت و
زعامت شیعه بود، امّا وقتی اهالی مشکین از ایشان رساله خواستند، ایشان در جواب فرمود: «مرجع علی الاطلاق، آقا سیّدابوالحسن است از وی تقلید کنید.». (برگرفته از سایت سیّد
هادی خسروشاهی.) ایشان، تا پایان عمر شریف، از چاپ رسالهی عملیه خودداری کردند.
تالیفات و آثار آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی بیشتر در موضوعات فقه اصول و
رجال است. به غیر از دو مورد از آنها، همه به صورت خطی باقی ماندهاند. بنا بهنوشتهی مرحوم
شیخ آقا بزرگ تهرانی همهی آنها در پیش شاگرد مخصوصش
سیّدمرتضی خلخالی بود و مرحوم شیخ آقابزرگ همهی آنها را در پیش ایشان دیده است.
۱ ـ
الفوائد الرجالیّة؛
۲ ـ مناسک الحجّ؛
۳ ـ
حاشیة علی العروة الوثقی؛
۴ ـ حاشیة علی الطهارة (
شیخ انصاری)؛
۵ ـ حاشیة علی المکاسب (شیخ انصاری)؛
۶ ـ حاشیة علی شرح المنظومة السبزواری؛
۷ ـ کتاب الصلاة، (سه جلد بزرگ)؛
۸ ـ کتاب الطهارة؛
۹ ـ کتاب الزکاة. این کتاب در تاریخ ۱۵
شعبانالمعظم ۱۳۵۶؛
۱۰ ـ رسالة فی الکُرّ. مؤلف این کتاب را در تاریخ ۲۱
رجبالمرجب ۱۳۳۴ قمری به پایان برده است؛
۱۱ ـ رسالة فی الرضاع؛
۱۲ ـ رسالة فی المعنی الحرفی؛
۱۳ ـ رسالة فی الترتب؛
۱۴ ـ حاشیه بر رسالۀ عملیه.
۱۵-
قاعدة المیسور و نفی الضرر (کتاب).
۱۶-
حاشیة علی کفایة الاصول.
این حاشیه از مشهورترین حواشی بر کتاب کفایۀ الاصول است. ایشان، علاوه بر شرح بعضی از مطالب کتاب، به
نقد و بررسی و طرح دیدگاههای اصولی خود نیز پرداخته است.
با توجه این که کتاب کفایه نوشتهی شیخ ما،
علاّمهی محقق و مدقّّق،
آیتالله ملاّ محمّدکاظم خراسانی از محتوای ژرف و معانی عالی برخوردار است و حقایقی در آن پنهان است که کسی نمیتواند به همهی آن پی ببرد، مگر شخصیتهایی کمنظیر از میان مردم، لذا دوست داشتم تا تعلیقهای بر آن کتاب ضمیمه نمایم که پردههای آن را کنار زند و به جستوجوی اسرار آن پردازد و عهدهدار حل و روشن ساختن حقایق آن شود و مطالب مجمل و غیر واضح آن را بیان کند و متشابهات آن را تاویل نماید. علاوه بر آن، استدلالها و برهانهایی را که ایشان به آنها اشاره نکرده و به خاطرم رسیده، همراه آن ساختم. به امید آنها این کتاب، یادآوری برای خودم و مورد استفادهی جویندگان
علم و دانش قرار گیرد. «مقدمهی حاشیه بر کفایه.» این حواشی هنوز در حوزههای
علمیّه مورد استفاده قرار میگیرد و بارها در شهرهای مختلف به چاپ رسیده است.
علمای بزرگی به ستایش ایشان پرداختهاند که اینک به سخنی چند از آنان اشاره میکنیم:
علامه شیخ آقابزرگ تهرانی دربارۀ ایشان میفرماید: «انه
عالم فاضل و فقیه نحریر و مدرس کبیر حسن التقریر». یعنی «ایشان دانشمندی فاضل و فقیهی توانا و مدرسی بزرگ است. وی از بیانی رسا نیز برخوردار است».
علامه سید محسن امین در کتاب ارزشمند خود «
اعیان الشیعة» دربارۀ ایشان میفرماید: «انه
عالم فاضل مدرس مؤلف». یعنی «ایشان دانشمندی فاضل و مدرس و نویسنده است».
علامه امینی در کتاب «
معجم رجال الفکر و الادب» دربارۀ ایشان میفرماید: «انه
عالم فقیه اصولی من اساتذة الفقه و الاصول». یعنی «ایشان دانشمندی فقیه و اصولی و از اساتید فقه و اصول است».
آیتالله میرزا ابوالحسن مشکینی پس از سی و هشت سال اقامت در عتبات عالیات و خدمات فراوان
علمی و دینی در آن سرزمین در سال ۱۳۵۸ قمری به بیماری جسمی مبتلا گردید و برای درمان و مداوای بیماری خویش راهی
بغداد گردید و در یکی از بیمارستانهای آن شهر بستری شد ولی معالجهی پزشکان سودی نبخشید و در نهایت، در روز دوشنبه ۲۷
جمادیالثانی ۱۳۵۸ قمری در
کاظمین زندگی را بدرود حیات گفت.
«حرزالدین، وفات او را در کرخ و در روز سهشنبه ۲۸ جمادیالثانی ۱۳۵۸ قمری.»
«مدرس خیابانی، وفات او را در بغداد و به سال ۱۳۵۸ ق.»
«سیدمحسن امین، آن را در رجب ۱۳۵۸ قمری ثبت کرده است.» و جسم پاکش منتقل به شهر مقدس
نجف اشرف گردید و پس از انجام دادن مراسم مذهبی در جوار مرقد مطهر
حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، در حجرهای که بین بابالطوسی و جنب مسجد معروف عمران بن شاهین خفاجی
است، در طرف راست مقبره استادش
آیتالله سیّد محمّدکاظم یزدی،
به
خاک سپرده شد.
فرزندان از آن فقیه وارسته دو
پسر به نامهای شیخ علی و محمّد به یادگار مانده است.
سایت فرهیختگان تمدن شیعی، برگرفته از مقاله «ابوالحسن مشکینی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۲۳. نرم افزار جامع فقه اهل بیت، مرکز تحقیقات کامپیوتری
علوم اسلامی.