• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَکَّنّاکُم‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَکَّنّاکُم‌: (وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ)
مَکَّنّاکُم‌: از مادّه «تمكين» و «تمكين» به معنى فراهم ساختن وسايل و ابزار كار است.
اعم از آلات و ادوات لازم يا علم، آگاهى كافى، توان، نيروى جسمى و فكرى است.
بنابراين، «تمكين» تنها به اين معنا نيست كه شخصى را در محلى جاى دهند.
بلكه به اين معنى است كه تمام وسايل كار را در اختيار او بگذارند، به او قدرت و توانايى بخشند، ابزار كار را فراهم كنند و موانع را برطرف سازند، به مجموع اين‌ها كلمه «تمكين» اطلاق مى‌شود.
تمکین؛ توانا گردانيدن، نيرو، قدرت بخشيدن و منزلت دادن است.
درباره یوسف در قرآن مجید مى‌خوانيم:
(وَ كَذٰلِكَ مَكَّنّٰا لِيُوسُفَ فِي اَلْأَرْضِ‌...)
«اين چنين يوسف را در سرزمين مصر تمكين بخشيديم (و همه‌گونه قدرت در اختيار او قرار داديم)»


به موردی از کاربرد مَکَّنّاکُم‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - مَکَّنّاکُم‌ (آیه ۱۰ سوره اعراف)

(وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَ جَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ)
(ما تسلّط بر زمین را براى شما قرار داديم و انواع وسايل زندگى را براى شما فراهم ساختيم؛ هر چند كمتر شكرگزارى مى‌كنيد.)

۱.۱.۱ - مَکَّنّاکُم‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: تمكين در ارض به معناى منزل دادن در آن است، يعنى ما منزل شما را زمين قرار داديم، ممكن است كه به معناى مسلط كردن نيز باشد، يعنى ما زمين را مسخر شما و شما را مسلط بر آن كرديم، مؤيد معناى دومى اين است كه اين آیات تقريبا مقابل آياتى است كه در سوره بقره راجع به داستان آدم و ابلیس است، زيرا در ابتداى آن آيات فرموده: (هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً) و اين همان تسلط و مسخر كردن است، الا اينكه در آيات مورد بحث از آن‌جايى كه در آخرش فرموده: (وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‌ حِينٍ) از اين جهت معناى اول مناسب‌تر با آن است، زيرا در حقیقت جمله‌: (وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ) اجمال مطالبى است كه آيات بعد آن را به طور تفصيل بيان مى‌كند.
پس معناى (مكناكم) اين است كه: ما شما را در زمين منزل داديم. و معايش جمع معيشت و به معناى چيزهايى است كه با آن زندگى مى‌شود، از قبيل خوردني‌ها و آشاميدنى‌ها و امثال آن.


۱.۲ - مَکَّنّا (آیه ۵۶ سوره يوسف)

(وَ كَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَ لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ)
(و اين‌گونه ما به يوسف در سرزمين مصر قدرت داديم، كه هر جا مى‌خواست در آن منزل مى‌گزيد و تصرّف مى‌كرد. ما رحمت خود را به هركس بخواهيم و شايسته ببينيم مى‌بخشيم و پاداش نيكوكاران را حتى در اين دنیا ضايع نمى‌كنيم.)

۱.۲.۱ - مَکَّنّا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه تمكين به معناى قدرت دادن و كلمه تبوء به معناى جاى گرفتن است و كلمه كذلک اشاره است به داستانى كه تا رسيدن يوسف به مقام عزيزى مصر بيان كرد و آن عبارت بود از زندانى شدنش كه با وجود اين‌كه غرض همسر عزيز از آن، تحقير و ذليل كردن يوسف بود مع ذلک خداوند همان را وسيله عزتش قرار داد و ساير امور زندگيش نيز به همين منوال جريان داشت، پدرش او را احترام كرد و برادران بر وى حسد برده در چاهش انداختند و به بازرگانان فروختند تا بدين وسيله آن احترام را مبدل به ذلت كنند، خدای سبحان هم همين مكر و حيله آنان را وسيله عزت او در خانه عزيز مصر قرار داد، زنان مصر مخصوصا همسر عزيز با وى خدعه كردند و بناى مراوده را گذاشتند تا او را به منجلاب فسق و فجور بكشانند، خداوند همين توطئه را وسيله بروز و ظهور عصمت و پاكى او قرار داد و در آخر هم زندان را كه وسيله خوارى او بود باعث عزتش قرار داد.

۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۰.    
۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۷۷۲.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۶، ص۳۱۷.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۶، ص۹۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۴، ص۱۱۷.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۰.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۱.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۵۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۱۸.    
۱۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۶.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۲.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۷۴.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۰۱.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۴۴.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۷۲.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَکَّنّاکُم‌»، ج۴، ص۳۲۲.






جعبه ابزار