مَکانَة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَکانَة: (اعْمَلُوا عَلى مَكَانَتِكُمْ)«مَکانَة» مصدر يا اسم مصدر، به معناى قدرت بر چيزى داشتن است
و به معناى محل توقف است و در اينجا اشاره به اين است كه:
خدا مىتواند آنها را در همان محل توقفشان، از شكل انسانى بيرون برد، هم تغيير صورت دهند و هم توانايى بر حركت نداشته باشند، درست مانند مجسمههاى بىروح. در اينكه: «مَكَانَة» از چه ماده است؟ و چه معنايى دارد؟ غالباً مفسران و ارباب لغت آن را به معناى محل و جايگاه و منزلت و از مادّه «
کون» دانستهاند، ولى تصريح مىكنند چون واژه «مكان» زياد به اين صورت استعمال شده، تصور شده «ميم» در آن اصلى است و لذا جمع مكسر آن را
«امكنه» آوردهاند، اما در
لسان العرب اين احتمال نيز داده شده كه از مادّه «
مکنة» و «
تمکن» بوده باشد كه به معناى توانايى و قدرت است،
به هر حال، در صورت اول مفهوم آيه اين مىشود كه: شما بر موضع خود باشيد و در صورت دوم معنا اين مىشود كه: هر چه در توان داريد انجام دهيد.
ترجمه و تفاسیر
آیات مرتبط با
مَکانَة:
(وَ يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَ مَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَ ارْتَقِبُواْ إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ) (اى قوم من! هر چه در توان داريد، انجام دهيد، من هم كار خود را انجام مىدهم و بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب رسواكننده به سراغش مىآيد و چه كسى دروغگو است! شما انتظار بكشيد، من هم با شما در انتظارم!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در
مجمع البیان گفته است كلمه مكانت به معناى آن حالتى است كه انسان داراى مكانت با داشتن آن حالت مىتواند كارى را كه مىخواهد انجام بدهد. ولى اصل اين معنا (به طورى كه گفته است) از ماده مكان است و وقتى مىگوييم: من مكن مكانة مثل اين است كه گفته باشيم: ضخم ضخامة يعنى فلان كس نيرومند بر عمل شد، نيرومندى كه ما فوقش تصور نمىشود و چون گفته مىشود: تمكن من كذا معنايش اين است كه نيروى فلانى بر فلان عمل احاطه داشت.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ لَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَ لَا يَرْجِعُونَ) (و اگر بخواهيم آنها رادر جاى خود مسخ مىكنيم و به مجسّمههايى بىروح مبدّل مىسازيم تا نتوانند راه خود را ادامه دهند و نه به عقب بازگردند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: در مجمع البيان مىگويد: كلمه مسخ برگشتن آدمى به خلقتى زشت و بد منظره است، هم چنان كه در داستان بنى اسرائيل جمعى از انسانها به صورت ميمون و خوک برگشتند و نيز در معناى كلمه مكانت مىگويد: اين كلمه و كلمه مكان به يک معنا است و مراد از مسخ كفار بر مكانى كه دارند اين است كه ما چنين قدرتى داريم كه
کفار را در همان جايى كه فعلا نشستهاند بدون اينكه از جايشان تكان دهيم و بدون اينكه خود را به زحمت اندازيم، به صرف مشيت خود مسخشان مىكنيم. پس كلمه
(على مكانتهم) كنايه از اين است كه اين كار براى خداى تعالى آسان است و هيچ سختى ندارد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ) (بگو: اى قوم من! شما هرچه در توان داريد انجام دهيد، من نيز به وظيفه خود عمل مىكنم، امّا بزودى خواهيد دانست.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مكانت به معناى مقام و منزلت و قدر است و اين كلمه در
معقولات به كار مىرود، همچنانكه كلمه مكان در
محسوسات استعمال مىشود، در اين جمله دستور مىدهد كه بر مكانت خود عمل كنند و معنايش اين است كه
مشرکین مىتوانند به اين حال و روش خود يعنى كفر و عناد و جلوگيرى از راه خدا ادامه دهند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَکانَة»، ص۵۴۷-۵۴۸.